10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استاد عباسی :بساط داعش چگونه برچیده شد ؟این مدیریت استراتژیک ولی فقیه هست....این توانمندیهای امامت و ولایت هست... شهدای مدافع حرم، شهدای جنگِ سی ساله هستن... پیشنهاد دانلود.
حیفم آمد حدیث این قهرمان عفاف را برایتان نفرستم.
بخوانید👇
🔹 لطفا به این میزان از عفاف، نمره بدهید...‼️
🔵 خانمی هست بنام صدیقه صارمی،اهل تبریز، در دوران دفاع مقدس در مناطق جنگی مشغول خدمت به رزمندگان و مجروحان بوده است.
خاطرات این بانوی پر افتخار در کتابی تحت عنوان "دختر تبریز" چاپ شده است
در صفحه 101 خاطره ای نقل می کند خیلی شنیدنی برای این روزهای جامعه ما
✍️ می گوید:
حدودا 12 آذر سال 62 دزفول بودم در بیمارستان افشار . موشکی به یکی ازمناطق پرجمعیت شهر اصابت کرد. برای امداد رفتیم به محل.
در حین گشتن، زیر پایم خالی شد و احساس کردم کسی زیر آوار است. نشستم و کمی دقت کردم . دو تا پا دیدم. سریع بقیه را خبر کردم و آمدند کمک. دختری بود حدودا 16 ساله. با پوشش کامل، حتی روسری هم سرش بود. او را نجات دادیم و به بیمارستان بردیم چون چند جای پایش شکسته بود.
تمامی اعضای خانواده اش (پدر و مادر و برادر وخواهرهایش) شهید شده بودند.
بعد از چند روز بستری که حالش کمی بهتر شده بود. یک بار مرا خواست.
رفتم بالای سرش . گفتم کاری داری؟
گفت: خانم شنیدم تو مرا از زیر آوار پیدا کردی؟
گفتم:بله
گفت: یک سوالی از شما بپرسم راستش را می گویی؟
(با خودم گفتم حتما می خواهد از سرنوشت پدر و مادر و اعضای خانواده اش بپرسد. باخودم گفتم اگر پرسید می گویم آنها نیز زخمی شده اند و بستری هستند.)
گفتم: اگر جواب سوالت را بدانم حتما .
گفت: (خواهشا خوب دقت کنید. دختری 16 ساله همه اعضای خانواده اش شهید شده اند و از آنها بی خبر است و خودش مجروح است در بیمارستان و... خلاصه اوضاع روحی و روانی و جمسی همه علی الظاهر نا مطلوب):
گفت:
وقتی داشتید مرا از زیر آوار در می آوردید، دست نامحرم که به من نخورد⁉️
دست نامحرم که به من نخورد
دست نامحرم که به من نخورد
...
همین...
قهرمان عفاف❗️ از دور به تو سلام درهر کجا که هستی
4_6050783478889316383.mp3
5.81M
❤️🧡💛
🧡
💛
#روانشناسی_قلب 82
علامت اینکه يه کسی،دوستمون داره؛
اينه که تندتند،ازما خبر میگیره!
سجاده، ذکر،خلوت...
خبرگیری خدا از توست!
شاد باش که انتخاب شدی.
#استاد_شجاعی 🎤
❤️
🧡💛
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
🔻قسمت سوم
✳در روستای اطراف قوچان به دنیا آمدم روزگارخانواده ما به سختی میگذشت.درچهارسالگی پدرم را از دست دادم وهمراه یکی از بستگان راهی تهران شدم.یک بچه یتیم بودم چه شبها که نه غذایی برای خوردن داشتم ونه جایی برای استراحت.
❇با پیروزی انقلاب به روستا بازگشتم و بایکی از دختران خوبی که خانواده معرفی کردند ازدواج کردم.
💟ده سال در مسجد فاطمیه دولاب تهران به عنوان خادم مشغول فعالیت شدم.اواخر سال 1367 بودکه محمدهادی به دنیا آمددبستان در مدرسه شهید سعیدی درمیدان ایت الله سعیدی رفت.
✳هادی ازهمان ایام با هیئت حاج حسین سازورکه در دهه ی محرم درمحله ی ما برگزار میشد اشنا گردید.من هم با پسرم در برنامه ها شرکت میکردم.
❇پسرم با اینکه سن و سالی نداشت اما در تدارکات هیئت بسیار زحمت میکشید. بدون ادعا وبدون سر وصدا برای بچهای هیئت وقت میگذاشت. یادم هست که محمد هادی ازهمان دوران نوجوانی به ورزش علاقه مند بود،چند وسیله ی ورزشی تهیه کرده بود و صبحها مشغول میشد.با میله ای که برای پرده به کنار درب حیاط نصب شده بودبارفیکس میزد. بااینکه لاغر بوداما بدنش حسابی ورزیده شد.
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_سوم
🍃🌹پسرک فلافل فروش🌹🍃
🔻قسمت چهارم
❇درخانواده ای بزرگ شدم که به ما یاد دادند نباید گردگناه بچرخیم.زمانی هم که باردار میشدم این مراقبت من بیشترمیشد. سال 1367 بودکه محمدهادی به دنیا آمداو درشب جمعه وچندروز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمدیادم هست که دهه ی فجر بود روز13 بهمن.وقتی میخواستیم از بیمارستان مرخص شویم تقویم را دیدم که نوشته بود شهادت امام محمدهادی(ع).برای همین نام اورا محمد هادی گذاشتیم.
✴اوعاشق و دلداده ی امام هادی شد ودراین راه و در شهر امام هادی همان سامرا به شهادت رسید.
❇ازهمان کودکی روی پای خودش بود و مستقل بار امد.زمینه ی مذهبی خانواده بسیاردراوتاثیرگذار بود البته من درزمان بارداری بسیارمراقب بودم و به حلال و حرام بسیار دقت میکردم.
💟آن زمان ما در مسجد فاطمیه بودیم و به نوعی مهمان حضرت زهرا(س).این مسائل بسیار دراو تاثیرگذار بود.
✳وضعیت مالی خانواده ما متوسط بود و هادی آنرا درک میکرد.ازهمان کودکی کم توقع بود.
💟دوران راهنمایی را در مدرسه ی شهید توپچی درس میخواند.درسش بدنبوداماکمی بازیگوش شده بود.کلاسهای ورزشهای رزمی میرفت وبه فوتبال علاقه داشت.
📖سیکلش را گرفت و برای ادامه ی تحصیل وارد دبیرستان شهدا گردیداما ازهمان سالهای اولیه ی زمزمه ی ترک تحصیل را کوک کرد.میگفت میخواهم بروم سرکار من توان درس خواندن ندارم.....
✴البته اینها همه بهانه های دوران جوانی بود وبالاخره ترک تحصیل کرد. مدتی بیکار و دنبال بازی و..... و بعد هم سرکار رفت.
ماکه خبرنداشتیم اماخودش رفته بود دنبال کار.مدتی دریک تولیدی وبعد مغازه ی یکی از دوستانش مشغول فلافل فروشی شد.
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
#پسرک_فلافل_فروش
#قسمت_چهارم
۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
من محجبهام ،
اما با حجاب بعنوان یک قانون مخالفم❗️
#حجاب_اجباری
آپارات | یوتیوب | اینستاگرام
@Ostad_Shojae
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ ضمانت امام صادق علیه السلام...
استاد پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 اربابمون داره میرسه به سرزمین بلا
یا حسین یا حسین یا حسین