🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصدم
🛌 ساعت از هفت بعدازظهر میگذشت و من به قدری تب و لرز کرده بودم که روی تختخواب افتاده و حتی نمیتوانستم از کسی کمک بخواهم و باز همه خیالم پیش مراسم امشب بود و فقط دعا میکردم حالم کمی بهتر شود تا احیاء شب بیستوسوم از دستم نرود.
👌نمیدانستم در این گرمای سوزان اواخر تیرماه، این سرماخوردگی از کجا به جانم افتاده است، شاید دیروز که خیس آب و عرق مقابل فنکوئل نشسته بودم، سرما خورده و شاید هم از کسی گرفته بودم.
🛌 هر چه بود، تمام استخوانهایم از درد فریاد میکشید و بدنم در میان تب میسوخت. گاهی به قدری لرز میکردم که زیر پتو مچاله میشدم و پس از چند دقیقه در میان آتش تب، گُر میگرفتم.
🚪آبریزش بینیام هم که دست بردار نبود و همه اتاق از صدای عطسههایم پُر شده بود.
🌙 خوشحال بودم که امشب مامان خدیجه پیش از افطار برایم چیزی نیاورده که ضعف روزهداری این روزهای طولانی هم به ناخوشیام اضافه شده و حتی نمیتوانستم از جایم تکانی بخورم و همچنان زیر پتو به خودم میلرزیدم که صدای اذان مغرب بلند شد.
🛌 هر چه میکردم نمیتوانستم مهیای نماز شوم و میدانستم که تا دقایقی دیگر مجید هم به خانه باز میگردد و ناراحت بودم که حتی برای افطار هم چیزی مهیا نکردهام.
🏻 شاید از شدت ضعف و تب، در حالتی شبیه خواب و بیهوشی بودم که صدای دلواپس مجید، چشمان خمارم را کمی باز کرد.
🛌 پای تختم روی دو زانو نشسته و با نگاه نگرانش به تماشای حال خرابم نشسته بود.
🏻به رویش لبخندی زدم تا کمی از نگرانی در بیاید که با حالتی مضطرب سؤال کرد:
🏻 چی شده الهه؟ حالت خوب نیس؟
🛌 با دستمالی که به دستم بود، آب بینیام را گرفتم و با صدایی که از شدت گلو درد به سختی بالا میآمد، پاسخ دادم:
- نمی دونم، انگار سرما خوردم...
✋🏻با کف دستش پیشانیام را لمس کرد و فهمید چقدر تب دارم که زیر لب نجوا کرد:
🏻 داری از تب میسوزی!
🚪و دیگر منتظر پاسخ من نشد که توان حرف زدن هم نداشتم و با عجله از اتاق بیرون رفت.
🏻نمیدانستم میخواهد چه کند که دیدم با چادرم به اتاق بازگشت.
🛌 با هر دو دستش کمکم کرد تا از روی تخت بلند شوم و هر چه اصرار میکردم که نمیخواهم بروم، دست بردار نبود و همانطور که چادرم را به سرم میانداخت، با خشمی عاشقانه توبیخم میکرد:
⁉ چرا به من یه زنگ نزدی؟ خُب به مامان خدیجه خبر میدادی! لااقل روزهات رو میخوردی!
🏻و نمیتوانستم سرِ پا بایستم که با دست چپش دور کمرم را گرفته و یاریام میکرد تا بدن سُست و سنگینم را به سمت در بکشانم.
🌳🏣🌴 از در خانه که خارج شدیم، از همان روی ایوان صدا بلند کرد:
🏻 حاج خانم!
👁 از لحن مضطرّ صدایش، مامان خدیجه با عجله در خانهشان را باز کرد و چشمش که به من افتاد، بیشتر هول کرد.
🏻 مجید دیگر فرصت نداد چیزی بپرسد و خودش با دستپاچگی توضیح داد:
- حاج خانم! الهه حالش خوب نیس. ما میریم دکتر.
👣 مامان خدیجه به سمتم دوید و از رنگ سرخ صورت و حرارت بدنم متوجه حالم شد که بیآنکه پاسخی به مجید بدهد، به اتاق بازگشت.
🏻🏻 مجید کمکم کرد تا از پلههای کوتاه ایوان پایین بروم که صدای مامان خدیجه آمد:
👤 بیا پسرم! این سوئیچ رو بگیر، با ماشین برید!
🚗 ظاهراً امشب آسید احمد ماشین را با خودش به مسجد نبرده بود که مامان خدیجه سوئیچ را برایمان آورد.
🏻🏻 مجید سوئیچ را گرفت و به هر زحمتی بود مرا از حیاط بیرون بُرد و سوار ماشین کرد.
🚗 با دست راستش فرمان را به سختی نگه داشته و بیشتر از دست چپش استفاده میکرد.
💉 نمیدانم چقدر طول کشید تا به درمانگاه رسیدیم. به تشخیص پزشک، آمپولی تزریق کردم و پاکتی از قرص و کپسول برایم تجویز کرد تا این سرماخوردگی بی موقع کمی فروکش کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆سوره واقعه +۱بار سوره توحید+۷بار یاالله سپس حاجات رو طلب کرده
┄┅═✧❁•🌺•❁✧═┅┄
کتاب-دوران-حیرت-سازمان-تبلیغات-اسلامی-تهران-16-دیماه-همراه-با-جلد-کتاب-.pdf
13.94M
کتاب: دوران حیرت
فتنه انگیزی ابلیس در عصر غیبت
🔸دوران حیرت
🔹حمله ی شیطان به پیوندهای مومنان
🔸حمله ی شیطان به پیوندهای خانواده
🔹خانه محل عبادت
🔸خانه محل ریاضت
✍ به قلم حجت الاسلام والمسلمین عالی
📚 برگشتن از قصد روزه
💠 سوال: اگر روزه دار در بین روز به دلیلی از نیت روزه برگردد ولی بعدا پشیمان شود و ادامه روزه را قصد کند و مبطلی انجام نداده باشد، روزه آن روز صحیح است؟
✅ جواب: در روزۀ واجب معین، مانند روزۀ ماه رمضان و نذر معین، واجب است #نیت از طلوع فجر تا مغرب، استمرار داشته باشد؛ بنابراین اگر بین روز از نیت روزه برگردد و قصد ادامۀ روزه نداشته باشد، روزهاش باطل میشود و قصد دوباره برای ادامۀ روزه فایده ای ندارد، البته تا #اذان_مغرب باید از مبطلات روزه خودداری کند.
#احکام_روزه #نیت_روزه #امساک
🆔 @leader_ahkam
مقام معظم رهبری
احکام نگاه خانم درویشی.m4a
9.33M
🔹احکام نگاه به نامحرم
استاد درویشی
#احکام_شرعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فرزندآوری
محمدرضا شهبازی مجری صدا و سیما و پدر چهار فرزند، در برنامه ثریا: "به همسرم گفتم: فکر کنم دوقلو باشه..."
┄┅═✧❁•🌺•❁✧═┅┄
✨
🔴 #سیاست_همسرداری
👸خانم خانه!
💠 حتماً هنگام ورود همسرتان به خانه لبخند به لب داشته باشید، حتی اگر کوهی از مشکلات بر دوشتان سنگینی میکند. اصلاً خوب نیست که موقع ورود همسرتان به تلویزیون چسبیده باشید و یا در آشپزخانه یا اتاق پنهان شده باشید!
❤️🍃❤️
#سیاستهای_همسرداری
⌚️ زمان برای مردها به سرعت میرود ولی برای زنها خیلی کند جلو میرود.
👌 دقیقاً مثل این است که مردی برای یک کاری میرود بیرون پنج شش ساعت بعد برمیگردد
👈برای خانمش این چند ساعت خیلی طول کشیده
👌ولی برای مرد انگار فقط چند دقیقه طول کشیده است!!!
👈 کلمهی (تازه) برای آقایان از چند دقیقه تا چند سال قبل، مورد استفاده قرار میگیرد:
🔸مثال:
مگه تازه فرش نخریدیم؟ (۵سال قبل)
مگه تازه مامانت اینجا نبود؟ (۳ماه قبل)
مگه تازگیا باهم نرفتیم بیرون؟ (۶هفته قبل)
👈 توصیف کلمهی(زیاد) برای آقایان از یک چیزِ زیاد تا چیزهای خیلی کم متغیر است.
🔸مثال:
چرا گله میکنی من که وقتی بیرون یا سرکارم خیلی بهت زنگ میزنم (حداکثر ۱ بار در روز)
👌 این #تفاوت بین زن و مرد ممکن است باعث سوءتفاهم و ناراحتی بین زن و شوهر شود.
✍پس تفاوتهای یکدیگر را بشناسیم!
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕
#تلنگر
✍انسان دو نوع معلم دارد :
🔰 آموزگار و روزگار🔰
👌هرچه با شیرینی از اولی نیاموزی
🔻 دومی با تلخی به تو می آموزد.
⏪ اولی به قیمت جانش
✅ دومی به قیمت جانت.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
❤️معلم باغبان باغ عشق است❤
معلم قافله سالار عشق است❤
همه كار معلم كار عشق است❤
http://eitaa.com/joinchat/896860162C815a5bd76b
@hamsardarry 💕💕💕
#باقالا_قاتق
250 گرم باقالی
30 گرم شیوید تازه
سیر 2 حبه
زردچوبه و نمک به مقدار لازم
آب دو پیمانه
تخم مرغ یک عدد
ابتدا باقالیهارو شسته و پوست میکنم و بعد داخل قابلمه با روغن کم تفت میدهیم و بعد به آن شیوید تازه و خرد شده را با زردچوبه اضافه میکنیم و تف میدهیم بعد از 2 دقیقه تف دادن سیرهارو ریز کرده و اضافه میکنیم و هم زده و آب را اضافه میکنیم و در قابلمه را گزاشته و بعد از 20 دقیقه یک عدد تخم مرغ را به آن اضافه میکنیم و هم نمیزنیم و در قابلمه رو میزاریم و ده دقیقه بعد باقالا قاتق ما جا افتاده وآماده است.
با پلو زعفرونی یا شیوید پلو سرو کنین.