eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
137 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
9.8هزار ویدیو
385 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*تفاوت یک نظریه زمینی و غرب گرایانه (ظریف) با یک نظریه آسمانی و مومنانه(شهید احمد کاظمی) !! ....حدود چهل سال این نوع تفکرات بزدلانه برکشور حاکم بود !!!!!*
🇮🇷 حکیم الهی و نابغه ای کم نظیر❗️ ✅ شنیدن فقط همین یک سخنرانی اول سال ۱۴۰۱ برای اثبات بی نظیر بودن رهبر ایران کافیست:👇 🍀چگونه سخن آغاز کرد(با خدا و معنویت) 🍀با چه کسی سخن شروع کرد (بقیةالله) 🍀با که سخن گفت(با همه افراد عوام و خواص) 🍀از چه سخن گفت (از مهم‌ترین مسائل کشور) 🍀چگونه سخن گفت (با اطلاع کامل و کارشناسی دقیق) ◀️ آنجا که نام بقیة الله را به زبان آورد بغض آلود بود❗️ ◀️ آنجا که با مردم سخن گفت، دلسوزانه و با مهربانی❗️ ◀️ آنجا که شعار سال را توضیح داد چقدر کارشناسانه❗️ ◀️ آنجا که از شعار سال گفت، علت، چرایی، اهداف و فواید آن را بیان کرد🌸 ◀️ آنجا که از موانع و کارشکنان گفت قاطعانه و محکم گفت❗️ 🔹اگر از گذشته گفت، با افتخار 🔹اگر از حال گفت، واقع بینانه 🔹اگر از آینده گفت، امیدوارانه 🔸وقتی از معنویت گفت، به خدا دعوت کرد 🔸وقتی از کشاورزی گفت، از بهره وری ❓گفت 🔸وقتی از اقتصاد گفت، از خودکفایی گفت 🔸وقتی از سیاست گفت، صادقانه گفت 🔺در سیاست داخلی از استقلال و عزت گفت 🔺در سیاست منطقه ای از ملت‌ها حمایت کرد 🔺در سیاست بین المللی، بر ضد نظام سلطه و نژادپرستی و افول آمریکا گفت. ✅ حقیقتا او رهبری حکیم و الهی است.
8.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 میگفتند امام و طنز؟! 🔹️ روایت دست اول رهبر انقلاب از شوخی‌ها و کلام طنزآمیز امام خمینی در جلسات مختلف: امام اهل طنز بود
همه ی وسایل را بار تویوتای جنگی کردیم و به راه افتادیم. به قم که رسیدیم علی آقا خوابش گرفت، گفت: بد جوری خوابم گرفته، نمی تونم رانندگی کنم. خب اشکال نداره، تو استراحت کن، من مواظبم. تویوتا مانند وانت های معمولی نبود که باربند داشته باشد؛ هرچه در آن بود، کاملا مشخص بود. من بیدار ماندم و شش دانگ حواسم را جمع کردم که کسی از وسایل پشت تویوتا چیزی برندارد. کمی که گذشت بچه های گشت سپاه قم ما را دیدند. یکی دو دور زدند و یکی شان با همان لباس سپاهی از ماشین پیاده شد و آمد نزدیک. علی آقا سرش را چسبانده بود به فرمان ماشین و تازه خوابش برده بود. دلم نمی آمد بیدارش کنم. فاطمه در بغلم خوابیده بود. انگار به ما شک کرده بودند. رفتند و داخل ماشینشان نشستند و از دور ما را زیر نظر گرفتند. ده دقیقه ای از همان دور به ما خیره شدند. دیدند نه، ما هیچ عکس العملی نشان نمی دهیم. دوباره از ماشین پیاده شدند. وقتی جلو آمدند، مجبور شدم علی آقا را بیدار کنم. گفتم: علی آقا پاشو، ماشین گشت سپاه اومده، چند بار اومدند و رفتند. همین که مأمور سپاه نزدیک شد، علی آقا شیشه ماشین را پایین داد و شروع کرد به صحبت و گفت: من از منطقه میام و با زن و بچه دوباره دارم برمی گردم. مرد سپاهی راضی شد و خداحافظی کرد. رفتیم داخل شهر قم و زیارتی کردیم. بعد بدون آن که علی آقا استراحتی کند، خودمان را به پایگاه شهید بهشتی رساندیم. یک کیسه برنج را بردیم داخل خانه و سه جعبه نارنگی را بین همسایه ها تقسیم کردیم.
دوباره زندگی معممولی جنگی ما در اهواز شروع شد. یک روز علی آقا آمد و گفت: زیاد تو حیاط نیایید با بچه ها! با تعجب گفتم: چرا؟ مگه چی شده؟ ما اگه تو حیاط نیایم که تو این اتاق می پوسیم. بیچاره بچه ها را چه کار کنیم؟ گناه دارند. -حالا شما زیاد آفتابی نشید! -ای بابا! خب برای چی؟! -ببین این نگهبان ها که این جا هستند، زن و بچه دارند؛ گناه دارند؛ شما را که می بینند یاد خانواده هایشان می افتند. خدا راضی نیست به خاطر ما دیگران دلتنگ شوند. دیگر سعی می کردیم برویم پشت خانه ها. بچه ها را هم می بردیم آن جا که زیاد در معرض دید نگهبان ها نباشیم تا خدای نکرده اذیت نشوند. به خاطر حجم بالای کار همسرانمان، ما خیلی زیاد شوهرهای همدیگر را نمی دیدیم. مثلا آقای شکی را تا آخرین روزهایی که در پایگاه زندگی می کردیم، دو بار دیدم. شب دیر وقت می آمدند و صبح زود می رفتند. بیش تر از همه ی ما، خانم مهرزادی بقیه را می شناخت. ایشان سه تا بچه داشت؛ یکی را هم می گذاشت داخل کالسکه و می آورد در محوطه دور می داد. یک روز با هم حرف می زدیم که خانم شکی گفت: این آقا، این آقا که داره میاد کیه؟ لحن تندی هم هنگام حرف زدن داشت. آدم حس می کرد می خواهد اعتراضی کند یا اشتباهی شده که دارد گوشزد می کند. هیچ حرفی نزدم. سرم را پایین انداختم و ساکت بودم. علی آقا داشت ماشین را پارک می کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای ی ی...💔💔💔 🌌 باز هم شب جمعه و یاد شهدا با صلوات 🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌷 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
🌠 شب جمعه اگرم راه ندادند حرم به سلامی ز ره دور صفا خواهم کرد السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، 🌹 السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوشِ من را هوس كرب و بلايش برده 🕊شب جمعه شده و بوى حرم مى آيد 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
*🌸اولین پنجشنبه سال* *🖤و ياد درگذشتگان* 🌸شاخه گلي بفرستيم 🖤براي تموم آنهايي 🌸كه در بين ما نيستند 🖤ولي دعاهاشون 🌸هنوز كارگشاست، 🖤يادشون هميشه با ماست 🌸و جاشون بين ما خاليه، 🖤دلمان گرم به خاطره 🌸پدرهایی که نیستند 🖤مادرهایی که رفته اند 🌸و دوستانی که بار سفر بستند *🖤شاخه گلی به زیبایی یک فاتحه و صلوات* 🌸خدایا🙏 🖤همه اموات‌ و 🌸گذشتگانمان را 🖤ببخش و بیامرز و 🌸قرین رحمت خویش قرار بده... آمین 🤲
4_5942587377187818069.mp3
8.52M
به عشق حسین ❤️ 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠استحکام نظام سبب تحقق «قدرت ملّی» و «قوّت ملّی» خواهد شد. ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ ☀️⁦⁦⁦⁦ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پا میزارم تو جاده؛ . .💔!' ----------------------- SHOHADA