eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد🇮🇷🏴
137 دنبال‌کننده
11هزار عکس
11.2هزار ویدیو
404 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
همه ی وسایل را بار تویوتای جنگی کردیم و به راه افتادیم. به قم که رسیدیم علی آقا خوابش گرفت، گفت: بد جوری خوابم گرفته، نمی تونم رانندگی کنم. خب اشکال نداره، تو استراحت کن، من مواظبم. تویوتا مانند وانت های معمولی نبود که باربند داشته باشد؛ هرچه در آن بود، کاملا مشخص بود. من بیدار ماندم و شش دانگ حواسم را جمع کردم که کسی از وسایل پشت تویوتا چیزی برندارد. کمی که گذشت بچه های گشت سپاه قم ما را دیدند. یکی دو دور زدند و یکی شان با همان لباس سپاهی از ماشین پیاده شد و آمد نزدیک. علی آقا سرش را چسبانده بود به فرمان ماشین و تازه خوابش برده بود. دلم نمی آمد بیدارش کنم. فاطمه در بغلم خوابیده بود. انگار به ما شک کرده بودند. رفتند و داخل ماشینشان نشستند و از دور ما را زیر نظر گرفتند. ده دقیقه ای از همان دور به ما خیره شدند. دیدند نه، ما هیچ عکس العملی نشان نمی دهیم. دوباره از ماشین پیاده شدند. وقتی جلو آمدند، مجبور شدم علی آقا را بیدار کنم. گفتم: علی آقا پاشو، ماشین گشت سپاه اومده، چند بار اومدند و رفتند. همین که مأمور سپاه نزدیک شد، علی آقا شیشه ماشین را پایین داد و شروع کرد به صحبت و گفت: من از منطقه میام و با زن و بچه دوباره دارم برمی گردم. مرد سپاهی راضی شد و خداحافظی کرد. رفتیم داخل شهر قم و زیارتی کردیم. بعد بدون آن که علی آقا استراحتی کند، خودمان را به پایگاه شهید بهشتی رساندیم. یک کیسه برنج را بردیم داخل خانه و سه جعبه نارنگی را بین همسایه ها تقسیم کردیم.
دوباره زندگی معممولی جنگی ما در اهواز شروع شد. یک روز علی آقا آمد و گفت: زیاد تو حیاط نیایید با بچه ها! با تعجب گفتم: چرا؟ مگه چی شده؟ ما اگه تو حیاط نیایم که تو این اتاق می پوسیم. بیچاره بچه ها را چه کار کنیم؟ گناه دارند. -حالا شما زیاد آفتابی نشید! -ای بابا! خب برای چی؟! -ببین این نگهبان ها که این جا هستند، زن و بچه دارند؛ گناه دارند؛ شما را که می بینند یاد خانواده هایشان می افتند. خدا راضی نیست به خاطر ما دیگران دلتنگ شوند. دیگر سعی می کردیم برویم پشت خانه ها. بچه ها را هم می بردیم آن جا که زیاد در معرض دید نگهبان ها نباشیم تا خدای نکرده اذیت نشوند. به خاطر حجم بالای کار همسرانمان، ما خیلی زیاد شوهرهای همدیگر را نمی دیدیم. مثلا آقای شکی را تا آخرین روزهایی که در پایگاه زندگی می کردیم، دو بار دیدم. شب دیر وقت می آمدند و صبح زود می رفتند. بیش تر از همه ی ما، خانم مهرزادی بقیه را می شناخت. ایشان سه تا بچه داشت؛ یکی را هم می گذاشت داخل کالسکه و می آورد در محوطه دور می داد. یک روز با هم حرف می زدیم که خانم شکی گفت: این آقا، این آقا که داره میاد کیه؟ لحن تندی هم هنگام حرف زدن داشت. آدم حس می کرد می خواهد اعتراضی کند یا اشتباهی شده که دارد گوشزد می کند. هیچ حرفی نزدم. سرم را پایین انداختم و ساکت بودم. علی آقا داشت ماشین را پارک می کرد.
3.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای ی ی...💔💔💔 🌌 باز هم شب جمعه و یاد شهدا با صلوات 🌷اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم🌷 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
🌠 شب جمعه اگرم راه ندادند حرم به سلامی ز ره دور صفا خواهم کرد السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ، 🌹 السَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 🌹 ┄┅═══••✾••═══┅
3.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هوشِ من را هوس كرب و بلايش برده 🕊شب جمعه شده و بوى حرم مى آيد 🕊✨ أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها✨🕊
*🌸اولین پنجشنبه سال* *🖤و ياد درگذشتگان* 🌸شاخه گلي بفرستيم 🖤براي تموم آنهايي 🌸كه در بين ما نيستند 🖤ولي دعاهاشون 🌸هنوز كارگشاست، 🖤يادشون هميشه با ماست 🌸و جاشون بين ما خاليه، 🖤دلمان گرم به خاطره 🌸پدرهایی که نیستند 🖤مادرهایی که رفته اند 🌸و دوستانی که بار سفر بستند *🖤شاخه گلی به زیبایی یک فاتحه و صلوات* 🌸خدایا🙏 🖤همه اموات‌ و 🌸گذشتگانمان را 🖤ببخش و بیامرز و 🌸قرین رحمت خویش قرار بده... آمین 🤲
محمدحسین پویانفر4_5942587377187818069.mp3
زمان: حجم: 8.52M
به عشق حسین ❤️ 💠🌸🍃🌺🍃🌸💠‏ ‏💠استحکام نظام سبب تحقق «قدرت ملّی» و «قوّت ملّی» خواهد شد. ۱۴۰۰/۱۲/۱۹ ☀️⁦⁦⁦⁦ ————————— 🇮🇷@SANGAR_1🇮🇷 🇮🇷@SANGAR_5🇮🇷
1.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بالاخره گنبد رو گرفتی؟ 🔸گفت‌ وگوی طنز رهبر انقلاب با شاعری که سیزده سال قبل شعر "بچه محله‌ی امام رضایم" را در بیت رهبری خواند.
🌐🔏 این عکس باید دنیا رو تکون می‌داد؛ اما خب متأسفانه یمن جزو اروپا نیست... ‌🔥ابوامیر
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 *🔹دوازده حق از حقوق همسایه* 🔻روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به اصحاب فرمود: می‌دانید حق همسایه چیست؟ گفتند: نه! فرمود حق همسایه این است که: ۱) اگر کمک خواست به او کمک کنی *(إِنِ اسْتَغَاثَكَ أَغِثْهُ)* ۲) اگر قرض خواست به او قرض بدهی *(وَ إِنِ اسْتَقْرَضَكَ أَقْرِضْهُ)* ۳) اگر نیازمند شد به او رسیدگی کنی *(وَ إِنِ‏ افْتَقَرَ عُدْتَ إِلَيْهِ)* ۴) اگر موفقیتی نصیبش شد به او تبریک بگویی *(وَ إِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ هَنَّأْتَه)* ۵) اگر مریض شد عیادتش بکنی *(وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ)* ۶) اگر مصیبتی به او رسید به او تسلیت بگویی *(وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِيبَةٌ عَزَّيْتَهُ)* ۷) اگر از دنیا رفت به تشییع جنازه‌اش بروی *(وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَه)* ۸) خانه‌ات را از خانه‌اش بلندتر نسازی که مزاحم نور و هوایش بشوی مگر اینکه از او اجازه بگیری *(وَ لَا تَسْتَطِيلُ عَلَيْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ عَنْهُ الرِّيحَ إِلَّا بِإِذْنِهِ)* ۹) وقتی میوه‌های [رنگارنگی] خریدی به او هم هدیه بدهی *(وَ إِذَا اشْتَرَيْتَ فَاكِهَةً فَأَهْدِهَا لَه)* ۱۰) اگر از میوه‌های [رنگارنگی] که خریده‌ای به او نمی‌دهی [لااقل] میوه‌هایت را مخفیانه به خانه‌ات ببری [و مانور تجمل ندهی] *(وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَدْخِلْهَا سِرّاً)* ۱۱) میوه‌های رنگارنگت را فرزندانت بیرون نبرند و با [نشان دادن] آن، فرزندان همسایه را تحقیر نکنند *(وَ لَا يَخْرُجْ بِهَا وُلْدُكَ يَغِيضُ بِهَا وُلْدَه)* ۱۲) همسایه‌ات را با بوی غذاهایت آزار ندهی مگر آنکه بخشی از آن غذا را به او بدهی *(وَ لَا تُؤْذِهِ بِرِيحِ قِدْرِكَ إِلَّا أَنْ تَغْرِفَ لَهُ مِنْهَا)*. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بحار الأنوار، ج‏79، ص 94 ☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘