بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۲
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۲》
ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ
سپس به کسانى که ستم کردند گفته مى شود: «عذاب ابدى رابچشید! آیا جز به آنچه انجام مى دادید کیفر داده مى شوید؟!»
#تفسیر_آیه
و در این آیه اشاره مى کند که این مجازات دنیاى آنها است، سپس در روز رستاخیز، به کسانى که ستم کردند گفته مى شود: بچشید عذاب ابدى را ! (ثُمَّ قیلَ لِلَّذینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ).
آیا جز به آنچه انجام دادید، کیفر داده مى شوید ؟ (هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاّ بِما کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ).
این در واقع اعمال خود شما است که دامانتان را گرفته است، همانها است که در برابرتان مجسّم شده، و شما را براى همیشه آزار مى دهد.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۳
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۳》
وَ يَسْتَنبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ ۖ قُلْ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ لَحَقٌّ ۖ وَ مَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ
از تو مى پرسند: «آیا آن (وعده مجازات الهى) حقّ است؟» بگو: «آرى، به پروردگارم سوگند، قطعاً حق است. و شما نمى توانید (از مجازات الهى) فرار کنید.
#تفسیر_آیه
در مجازات الهى تردید نکنید
در آیات گذشته، سخن از کیفر، مجازات و عذاب مجرمان در این جهان و جهان دیگر بود، آیات مورد بحث نیز، این موضوع را دنبال مى کند
.
نخست مى فرماید: مجرمان و مشرکان از روى تعجب و استفهام از تو سؤال مى کنند: آیا این وعده مجازات الهى در این جهان و جهان دیگر حق است ؟ (وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ أَ حَقٌّ هُوَ).
حقّ در اینجا در مقابل باطل نیست، بلکه منظور این است: آیا این مجازات و کیفر واقعیت دارد و تحقق مى یابد؟ زیرا حق و تحقق هر دو از یک ماده اند، البته حق در مقابل باطل، اگر به معنى وسیع کلمه تفسیر شود، شامل هر واقعیت موجود مى گردد، و نقطه مقابل آن معدوم و باطل است.
در برابر این سؤال، خداوند به پیامبرش دستور مى دهد: با تأکید هر چه بیشتر بگو: آرى، به پروردگارم سوگند! این یک واقعیت است و هیچ شک و تردیدى در آن نیست (قُلْ إی وَ رَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ).
و اگر فکر مى کنید، مى توانید از چنگال مجازات الهى فرار کنید، اشتباه بزرگى کرده اید; زیرا هرگز شما نمى توانید از آن جلوگیرى کنید، و او را با قدرت خود ناتوان سازید (وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزینَ).
در واقع این جمله با جمله فوق، از قبیل بیان مقتضى و مانع است، در جمله اوّل مى گوید: مجازات مجرمان یک واقعیت است.
و در جمله دوم اضافه مى کند: هیچ قدرتى نمى تواند جلو آن را بگیرد، درست مانند آیات ۷ و ۸ سوره طور که مى فرماید: إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ لَواقِعٌ * ما لَهُ مِنْ دافِع: عذاب پروردگارت واقع شدنى است * و هیچ چیز نمى تواند مانع آن شود .
تأکیدهائى که در آیه به چشم مى خورد قابل توجه است:
1⃣از یکسو سوگند .
2⃣و از سوى دیگر کلمه انّ و لام تأکید .
3⃣و از سوى سوم جمله وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزینَ.
همه اینها تأکید مى کند که: به هنگام ارتکاب جرم هاى سنگین، مجازات الهى حتمى است و تخطّى ناپذیر!
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۴
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۴》
وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ ۗ وَ أَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ ۖ وَ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ ۚ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ
و هر کس ستم کرده، اگر تمامى آنچه روى زمین است در اختیار داشته باشد، (همه را براى نجات خویش) فدیه مى دهد. و هنگامى که عذاب را ببینند،(پشیمان مى شوند. امّا) پشیمانى خود را کتمان مى کنند(، مبادا رسواتر شوند).و در میان آنها، به عدالت داورى مى شود. و ستمى بر آنها نخواهد شد.
#تفسیر_آیه
در این آیه، روى عظمت این مجازات، مخصوصاً در قیامت تکیه کرده مىفرماید:
آن چنان عذاب الهى وحشتناک و هول انگیز است که، اگر هر یک از ستمکاران مالک تمام ثروتهاى روى زمین باشند، حاضرند همه آن را بدهند تا از این کیفر سخت رهائى یابند(وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْس ظَلَمَتْ ما فِی الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ).
آنها حاضرند، بزرگ ترین رشوهاى را که مىتوان تصور کرد، براى رهائى از چنگال عذاب الهى بدهند، اما کسى از آنها نمىپذیرد، تا سر سوزنى از مجازاتشان بکاهد.
بعضى از این مجازاتها مادّى و برخى جنبه معنوى دارد، لذا مىفرماید:
آنها با مشاهده عذاب الهى پشیمان مىشوند، ولى از اظهار ندامت، که مایه رسوائى بیشتر در برابر رقیبان مجرم یا پیروانشان مىشود، خوددارى مىکنند (وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُا الْعَذابَ).
پس از آن، تأکید مىکند:
با همه این احوال، در میان آنها به عدالت داورى مىشود، و ظلم و ستمى درباره آنان نخواهد شد(وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ).
این جمله تأکیدى است بر روش قرآن در همه جا، در زمینه مجازات و عدالت; زیرا تأکیدهاى آیه گذشته در زمینه مجازات، ممکن است این توهّم را براى افراد غافل به وجود آورد که مسأله انتقام جوئى در کار است، لذا قرآن نخست مى گوید:
داورى میان آنها با عدالت مى شود.
و باز تأکید مى کند که:
ظلم و ستمى بر آنها نخواهد رفت.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۴
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۴》
وَ لَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ ۗ وَ أَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ ۖ وَ قُضِيَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ ۚ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ
و هر کس ستم کرده، اگر تمامى آنچه روى زمین است در اختیار داشته باشد، (همه را براى نجات خویش) فدیه مى دهد. و هنگامى که عذاب را ببینند،(پشیمان مى شوند. امّا) پشیمانى خود را کتمان مى کنند(، مبادا رسواتر شوند).و در میان آنها، به عدالت داورى مى شود. و ستمى بر آنها نخواهد شد.
#تفسیر_آیه
در این آیه، روى عظمت این مجازات، مخصوصاً در قیامت تکیه کرده مىفرماید:
آن چنان عذاب الهى وحشتناک و هول انگیز است که، اگر هر یک از ستمکاران مالک تمام ثروتهاى روى زمین باشند، حاضرند همه آن را بدهند تا از این کیفر سخت رهائى یابند(وَ لَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْس ظَلَمَتْ ما فِی الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ).
آنها حاضرند، بزرگ ترین رشوهاى را که مىتوان تصور کرد، براى رهائى از چنگال عذاب الهى بدهند، اما کسى از آنها نمىپذیرد، تا سر سوزنى از مجازاتشان بکاهد.
بعضى از این مجازاتها مادّى و برخى جنبه معنوى دارد، لذا مىفرماید:
آنها با مشاهده عذاب الهى پشیمان مىشوند، ولى از اظهار ندامت، که مایه رسوائى بیشتر در برابر رقیبان مجرم یا پیروانشان مىشود، خوددارى مىکنند (وَ أَسَرُّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُا الْعَذابَ).
پس از آن، تأکید مىکند:
با همه این احوال، در میان آنها به عدالت داورى مىشود، و ظلم و ستمى درباره آنان نخواهد شد(وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ).
این جمله تأکیدى است بر روش قرآن در همه جا، در زمینه مجازات و عدالت; زیرا تأکیدهاى آیه گذشته در زمینه مجازات، ممکن است این توهّم را براى افراد غافل به وجود آورد که مسأله انتقام جوئى در کار است، لذا قرآن نخست مى گوید:
داورى میان آنها با عدالت مى شود.
و باز تأکید مى کند که:
ظلم و ستمى بر آنها نخواهد رفت.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۵
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۵》
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
آگاه باشید آنچه درآسمانها و زمین است، تنها از آن خداست. آگاه باشید وعده خدا حق است، ولى اکثر آنها نمى دانند.
#تفسیر_آیه
در ادامه آیات گذشته، در این آیه براى این که مردم این وعدهها و تهدیدهاى الهى را به شوخى نگیرند، و فکر نکنند خداوند از انجام اینها عاجز است، اضافه مىکند:
آگاه باشید! آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ خدا است(أَلا إِنَّ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الأَرْضِ).
مالکیت و حکومت او تمام جهان هستى را فرا گرفته و هیچ کس نمىتواند از کشور او بیرون رود و یا او را از مجازات باز دارد.
و به عنوان هشدار اعلام مىکند:
آگاه باشید! وعده خداوند در مورد مجازات مجرمان حق است، هر چند بسیارى از مردم که ناآگاهى، سایه شوم بر روانشان افکنده این حقیقت را نمىدانند(أَلا إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لایَعْلَمُونَ).
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۵
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۵》
أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۗ أَلَا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
آگاه باشید آنچه درآسمانها و زمین است، تنها از آن خداست. آگاه باشید وعده خدا حق است، ولى اکثر آنها نمى دانند.
#تفسیر_آیه
در ادامه آیات گذشته، در این آیه براى این که مردم این وعدهها و تهدیدهاى الهى را به شوخى نگیرند، و فکر نکنند خداوند از انجام اینها عاجز است، اضافه مىکند:
آگاه باشید! آنچه در آسمانها و زمین است از آنِ خدا است(أَلا إِنَّ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الأَرْضِ).
مالکیت و حکومت او تمام جهان هستى را فرا گرفته و هیچ کس نمىتواند از کشور او بیرون رود و یا او را از مجازات باز دارد.
و به عنوان هشدار اعلام مىکند:
آگاه باشید! وعده خداوند در مورد مجازات مجرمان حق است، هر چند بسیارى از مردم که ناآگاهى، سایه شوم بر روانشان افکنده این حقیقت را نمىدانند(أَلا إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لایَعْلَمُونَ).
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۷
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۷》
يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ شِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ
اى مردم! اندرزى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است. و درمانى براى آنچه در سینه هاست. و هدایت و رحمتى است براى مؤمنان.
#تفسیر_آیه
قرآن رحمت بزرگ الهى
در قسمتى از آیات گذشته، بحث هائى در زمینه قرآن، و گوشه اى از مخالفت هاى مشرکان در آنها منعکس گردیده بود، در این آیه و آیات بعد ، به همین مناسبت سخن از قرآن به میان آمده.
نخست به عنوان یک پیام همگانى و جهانى، تمام انسان ها را مخاطب ساخته مى گوید:
اى مردم! از سوى پروردگارتان، موعظه و اندرزى براى شما آمده است (یا أَیُّهَا النّاسُ قَدْ جائَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ).
و درمانى براى آنچه در سینه ها است (وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ).
و چیزى که مایه هدایت و راهنمائى است (وَ هُدىً).
و رحمت براى مؤمنان است (وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنینَ).
در این آیه، چهار صفت براى قرآن بیان شده است، که براى فهم بیشتر باید نخست روى لغات آن تکیه کنیم.
وعظ (و موعظه) آن چنان که در مفردات آمده است، نهى آمیخته به تهدید است، ولى ظاهراً معنى موعظه وسیع تر از این باشد، همان گونه که از خلیل دانشمند معروف عرب، در همان کتاب مفردات نقل شده که:
موعظه عبارت است از: تذکّر دادن نیکى ها، که توأم با رقّت قلب باشد.
در واقع هر گونه اندرزى که در مخاطب تأثیر بگذارد، او را از بدى ها بترساند، و یا قلب او را متوجه نیکى ها گرداند، وعظ و موعظه نامیده مى شود.
البته مفهوم این سخن، آن نیست که هر موعظه اى باید تأثیر داشته باشد، بلکه منظور آن است که بتواند در قلب هاى آماده چنین اثرى بگذارد.
منظور از شفا دادن بیمارى دل ها، و یا به تعبیر قرآن شفاى چیزى که در سینه ها است، همان آلودگى هاى معنوى و روحانى است، مانند: بخل، کینه، حسد، جبن، شرک، نفاق و امثال اینها، که همه از بیمارى هاى روحى و معنوى است.
منظور از هدایت ، راه یابى به سوى مقصود، یعنى تکامل و پیشرفت انسان در تمام جنبه هاى مثبت است.
و منظور از رحمت ، همان نعمت هاى مادّى و معنوى الهى است، که شامل حال انسان هاى شایسته مى شود، همان گونه که در کتاب مفردات مى خوانیم:
رحمت هر گاه به خدا نسبت داده شود، به معنى نعمت بخشیدن او است، و هنگامى که به انسان ها نسبت داده شود، به معنى رقّت قلب و عطوفت است.
آیه فوق، چهار مرحله از مراحل تربیت و تکامل انسان را در سایه قرآن شرح مى دهد:
1⃣ مرحله موعظه و اندرز .
2⃣مرحله پاکسازى روح انسان از انواع رذائل اخلاقى .
3⃣ مرحله هدایت ، که پس از پاک سازى انجام مى گیرد.
4⃣مرحله اى که انسان، لیاقت آن را پیدا کرده که مشمول رحمت و نعمت پروردگار شود.
هر یک از این مراحل به دنبال دیگرى قرار دارد، و جالب این که: تمام آنها در پرتو قرآن انجام مى گیرد:
قرآن است که انسان ها را اندرز مى دهد.
قرآن است که زنگار گناه و صفات زشت را از قلب آنها مى شوید.
قرآن است که نور هدایت را به دل ها مى تاباند.
و نیز قرآن است که نعمت هاى الهى را بر فرد و جامعه نازل مى گرداند.
على(علیه السلام) در گفتار جامع خود در نهج البلاغه ، با رساترین تعبیرى این حقیقت را توضیح داده است، آنجا که مى فرماید:
...فَاسْتَشْفُوهُ مِنْ أَدْوائِکُمْ، وَ اسْتَعِیْنُوا بِهِ عَلى لاَ ْوائِکُمْ، فَإِنَّ فِیْهِ شِفاءً مِنْ أَکْبَرِ الدّاءِ: وَ هُوَ الْکُفْرُ وَ النِّفاقُ، وَ الْغَىُّ وَ الضَّلالُ:
از قرآن براى بیمارى هاى خود شفا بطلبید، و به آن براى حل مشکلاتتان استعانت جوئید، چه این که در قرآن شفاى بزرگ ترین دردها است، که آن بیمارى کفر، نفاق، گمراهى و ضلالت است.
و این خود مى رساند: قرآن، نسخه اى است براى بهبودى فرد و جامعه از انواع بیمارى هاى اخلاقى و اجتماعى.
این همان حقیقتى است که مسلمانان آن را به دست فراموشى سپرده، و به جاى این که از این داروى شفابخش بهره گیرند، درمان خود را در مکتب هاى دیگر جستجو مى کنند.
و این کتاب بزرگ آسمانى را فقط یک کتاب خواندنى قرار داده اند، نه اندیشیدنى و عمل کردنى!
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۸
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۸》
قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ
بگو: «تنها به فضل خدا
و رحمت او باید خوشحال شوند. که این،از تمام آنچه گردآورى مى کنند، بهتر است.»
#تفسیرـآیه
براى تکمیل این بحث و تأکید روى این نعمت بزرگ الهى، یعنى قرآن مجید، که از هر نعمتى برتر و بالاتر است، مى فرماید: بگو اى پیامبر: این مردم به فضل پروردگار، و به رحمت بى پایان او و این کتاب بزرگ آسمانى که جامع همه نعمت ها است باید خشنود شوند (قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا).
نه به حجم ثروت ها، بزرگى مقام ها، و فزونى قوم و قبیله هاشان.
زیرا این سرمایه، از تمام آنچه آنها براى خود گردآورى کرده اند بهتر و بالاتر است (هُوَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ).
و هیچ یک از آنها قابل مقایسه با این نیست.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۵۹
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۵۹》
قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ لَكُم مِّن رِّزْقٍ فَجَعَلْتُم مِّنْهُ حَرَامًا وَ حَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ ۖ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ
بگو: «به من خبر بدهید (چرا) روزیهایى را که خداوند بر شما نازل کرده، بعضى از آن را حرام، و بعضى را حلال قرار داده اید؟!» بگو: «آیا خداوند به شما اجازه (چنین کارى) داده، یا بر خدا افترا مى بندید (و از پیش خود، حلال و حرام درست مى کنید)؟!»
#تفسیر_آیه
همه جا ناظر او است!
در آیات گذشته، سخن از قرآن، موعظه الهى و هدایت و رحمتى که در این کتاب آسمانى است در میان بود، در آیات مورد بحث، به همین مناسبت از قوانین ساختگى و خرافى، و احکام دروغین مشرکان سخن مى گوید.
زیرا کسى که ایمان به خدا دارد، و مى داند همه مواهب و ارزاق از ناحیه او است، باید این حقیقت را نیز بپذیرد که: بیان حکم این مواهب و مجاز و غیر مجاز آنها به دست پروردگار است، و بدون اذن و فرمان او دخالت در این کار ناروا است.
در نخستین آیه مورد بحث، روى سخن را به پیامبرکرده، مى فرماید: بگو: به من خبر بدهید آیا روزى هائى را که خداوند بر شما نازل کرده دیده اید؟ که بعضى از ان را حلال و بعضى را حرام نموده اید (قُلْ أَ رَأَیْتُمْ ما أَنْزَلَ اللّهُ لَکُمْ مِنْ رِزْق فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً).
چرا این روزى هائى را که خداوند براى شما نازل کرده است، بعضى را حرام و بعضى را حلال قرار داده اید؟! و بر طبق سنن خرافى خود، پاره اى از چهارپایان را تحت عنوان سائبه ، بحیره و وصیلهو همچنین قسمتى از زراعت و محصول کشاورزى خود را تحریم نموده اید، و خود را از این نعمت هاى پاک محروم ساخته اید؟!
به علاوه این مربوط به شما نیست که چه چیز حلال و چه چیز حرام باید باشد، این تنها در اختیار فرمان پروردگار و خالق آنها است، لذا در تعقیب آن مى افزاید:
بگو: آیا خداوند به شما اجازه داده است چنین قوانینى را وضع کنید، یا بر خدا افترا مى بندید ؟ (قُلْ آللّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَى اللّهِ تَفْتَرُونَ).
یعنى این کار از دو صورت خارج نیست، و شقّ سوم ندارد: یا باید با اجازه پروردگار صورت گرفته باشد.
و یا تهمت و افترا است، و چون احتمال اول منتفى است، بنابراین چیزى جز تهمت و افترا نمى تواند باشد.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۶۰
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۶۰》
وَ مَا ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ
آنها که بر خدا به دروغ افترا مى بندند، درباره (مجازاتِ) روز رستاخیز، چه گمان مى کنند؟! خداوند نسبت به همه مردم داراى فضل (و رحمت) است، امّا اکثر آنها سپاسگزارى نمى کنند.
#تفسیر_آیه
اکنون که مسلّم شد، آنها با این احکام خرافى و ساختگى خود، علاوه بر محروم شدن از نعمت هاى الهى، تهمت و افترا به ساحت قدس پروردگار بسته اند، اضافه مى فرماید: آنها که بر خدا دروغ مى بندند، درباره مجازات روز قیامت چه مى اندیشند؟ آیا تأمینى براى رهائى از این کیفر دردناک به دست آورده اند ؟ (وَ ما ظَنُّ الَّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
اما، خداوند فضل و رحمت گسترده اى بر مردم دارد (إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْل عَلَى النّاسِ).
به همین دلیل آنها را در برابر این گونه اعمال زشتشان، فوراً کیفر نمى دهد.
آنها، به جاى این که از این مهلت الهى استفاده کنند و عبرت گیرند، شکر آن را به جا بیاورند، و به سوى خدا بازگردند، اکثر آنان غافلند، لذا مى فرماید: ولى اکثر آنها سپاس این نعمت بزرگ را به جا نمى آورند (وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لایَشْکُرُونَ).
این احتمال نیز، در تفسیر این آیه وجود دارد که: حلال بودن همه این مواهب و روزى ها (به جز اشیاء زیان بخش و ناپاک که استثناء شده)، خود یک نعمت بزرگ الهى است، و بسیارى از مردم به جاى سپاسگزارى در برابر این نعمت، ناسپاسى مى کنند، و با احکام خرافى و ممنوعیت هاى بى دلیل، خود را از آن محروم مى دارند.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۶۱
🔹سوره یونس
🔹شماره آیه:《۶۱》
وَ مَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ مَا تَتْلُو مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَ لَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ ۚ وَ مَا يَعْزُبُ عَن رَّبِّكَ مِن مِّثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ وَ لَا أَصْغَرَ مِن ذَٰلِكَ وَ لَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ
در هیچ حال (و اندیشه اى) نیستى، و هیچ قسمتى از قرآن را از جانب خداوند، تلاوت نمى کنى، و هیچ عملى را انجام نمى دهید، مگر این که در آن هنگام که وارد آن مى شوید ما گواه بر شما هستیم. و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى ماند. حتّى به اندازه سنگینى ذرّه اى. و نه کوچکتر و نه بزرگتر از آن نیست، مگر این که (همه آنها) در کتابِ آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است.
#تفسیر_آیه
و براى این که تصور نشود این مهلت الهى، دلیل بر عدم احاطه علم پروردگار بر کارهاى آنها است، در این آیه، این حقیقت را با رساترین عبارت بیان مىکند که:
او از تمام ذرات موجودات، در پهنه آسمان و زمین، و جزئیات اعمال بندگان آگاه و با خبر است، مىفرماید:
در هیچ حالت، اندیشه و کار مهمى نمىباشید، و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمىکنید، و هیچ عملى را انجام نمىدهید، مگر این که ما شاهد و ناظر بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن عمل مىشوید(وَ ما تَکُونُ فی شَأْن وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآن وَ لاتَعْمَلُونَ مِنْ عَمَل إِلاّ کُنّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً إِذْ تُفیضُونَ فیهِ).
شهود جمع شاهد ، در اصل، به معنى حضور توأم با مشاهده با چشم و یا قلب و فکر است، و تعبیر به جمع، اشاره به این است که نه تنها خدا، بلکه فرشتگانى که فرمانبردار او و مراقب اعمال انسان ها هستند نیز، از همه این کارها با خبر، و شاهد و ناظرند.
و همان گونه که سابقاً هم اشاره کردهایم، تعبیر به صیغه جمع در مورد خداوند، با این که ذات پاک او از هر جهت یگانه و یکتا است، براى اشاره به عظمت مقام او است، و این که همواره مأمورینى سر بر فرمان او دارند، و در اطاعت امرش آماده و حاضرند. و در واقع سخن تنها از او نیست، بلکه از او است و از همه مأموران مطیعش.
سپس با تأکید بیشتر، مسأله آگاهى خدا نسبت به همه چیز را تعقیب کرده مىفرماید:
کوچک ترین چیز در زمین و آسمان ـ حتى به اندازه سنگینى ذره بى مقدارى ـ از دیدگاه علم پروردگار تو مخفى و پنهان نمى ماند، و نه کوچک تر از این، و نه بزرگ تر از این، مگر این که همه اینها در لوح محفوظ و کتاب آشکار علم خدا ثبت و ضبط است(وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّة فِی الأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلاّ فی کِتاب مُبین).
یَعْزُبُ از ماده عزوب ، در اصل، به معنى دورى و جدائى از خانه و خانواده، براى یافتن مرتع جهت گوسفندان و چهار پایان است، و سپس به معنى غیبت و پنهانى، به طور مطلق استعمال شده است.
ذرّة به معنى جسم بسیار کوچک است، و به همین جهت به مورچه هاى ریز نیز، ذرّه گفته مى شود.
کِتاب مُبِین اشاره به علم وسیع پروردگار است، که گاهى از آن تعبیر به لوح محفوظ مى شود.
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۶۲
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۶۲》
أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَاخَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ
آگاه باشید! (دوستان و) اولیاى خدا، نه ترسى بر آنهاست و نه اندوهگین مى شوند.
#تفسیر_آیه
آرامش روح در سایه ایمان
از این نظر که در آیات گذشته، قسمت هائى از حالات مشرکان و افراد بى ایمان مطرح شده بود، در این آیات، شرح حال مؤمنان مخلص و مجاهد و پرهیزگار ـ که درست نقطه مقابل آنان هستند ـ بیان گردیده، تا با مقایسه، ـ همان گونه که روش قرآن است ـ نور از ظلمت، و سعادت از بدبختى، شناخته شود.
در این آیه مىفرماید:
آگاه باشید! اولیاى خدا نه ترسى بر آنان است و نه غمگین مى شوند (أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لاخَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ).
براى فهم دقیق محتواى این سخن، باید معنى اولیاء به خوبى شناخته شود.
اولیاء جمع ولى، در اصل، از ماده وَلى یَلِى گرفته شده، که به معنى عدم واسطه میان دو چیز، و نزدیکى و پى در پى بودن آنها است; به همین دلیل، به هر چیزى که نسبت به دیگرى قرابت و نزدیکى داشته باشد ـ خواه از نظر مکان یا زمان، یا نسب و یا مقام ـ ولىّ گفته مى شود.
استعمال این کلمه به معنى سرپرست و دوست و مانند اینها نیز، از همین جا است.
بنابراین، اولیاء خدا ، کسانى هستند که: میان آنان و خدا حائل و فاصله اى نیست، حجاب ها از قلبشان کنار رفته، و در پرتو نور معرفت، و ایمان و عمل پاک، خدا را با چشم دل چنان مى بینند که، هیچ گونه شک و تردیدى به دل هایشان راه نمى یابد، و به خاطر همین آشنائى با خدا ـ که وجود بى انتها و قدرت بى پایان و کمال مطلق است ـ ماسواى او در نظرشان کوچک، کم ارزش، ناپایدار و بى مقدار است.
کسى که با اقیانوس آشنا است، قطره در نظرش بى ارزش.
و کسى که خورشید را مى بیند، نسبت به یک شمع بى فروغ بى اعتنا است.
و از اینجا روشن مى شود: چرا آنها ترس و اندوهى ندارند؟ زیرا خوف و ترس انسان، معمولاً از احتمال فقدان نعمت هائى است که در اختیار دارد، و یا خطراتى که ممکن است در آینده او را تهدید کند، همان گونه که غم و اندوه، معمولاً نسبت به گذشته و فقدان امکاناتى است که در اختیار داشته است.
اولیاء و دوستان راستین خدا، از هر گونه وابستگى و اسارت جهان مادّه آزادند، و زهد ، به معنى حقیقى اش، بر وجود آنها حکومت مى کند، نه با از دست دادن امکانات مادّى جزع و فزع مى کنند و نه ترس از آینده در این گونه مسائل افکارشان را به خود مشغول مى دارد.
بنابراین، غم ها و ترس هائى که دیگران را دائماً در حال اضطراب و نگرانى نسبت به گذشته و آینده نگه مى دارد، در وجود آنها راه نمى یابد.
یک ظرف کوچک آب، از دمیدن یک انسان، متلاطم مى شود، ولى در پهنه اقیانوس کبیر حتى طوفان ها کم اثر است، و به همین دلیل اقیانوس آرامَش مى نامند، لذا قرآن در دستور گران بهایش مى فرماید: لِکَیْلا تَأْسَوا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ: این به خاطر آن است که بر آنچه از دست داده اید تأسف نخورید و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید.
نه آن روز که داشتند به آن دل بستند، و نه امروز که از آن جدا مى شوند غمى دارند، روحشان بزرگ تر، و فکرشان بالاتر از آن است که این گونه حوادث، در گذشته و آینده، در آنها اثر بگذارد.
به این ترتیب، امنیت و آرامش واقعى بر وجود آنها حکم فرما است، و به گفته قرآن: (أُولئِکَ لَهُمْ الأَمْنُ).
✍تهیه و تنظیم : عاشوری