eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
142 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
9.4هزار ویدیو
377 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
(گمنـــامے) آرام و آسوده بر روے خاكريز افتاده بود. هر چہ صدايش مےكردم جوابے نمےداد. تمام سینہ اش پر از شده بود. تانڪها به من خيلے نزديڪ شده بودند. صداے انفجارها و بوے باروت همہ جا را گرفتہ بود. نمےدانســتم چہ كنم. نہ مےتوانستم او را بہ عقب منتقل كنم نه توان جنگيدن داشتم. مجبور شدم خودم بہ عقب برگردم. برگشــتم تا براے آخرين بار را ببينم. با تعجب ديدم چندين عراقے بالاے ســر او رســيده اند. آنها مرتب فرياد مےزدند و دوستانشان را صدا مےڪردند. بعد هم در ڪنار پيڪر او از مےڪردند. وقتی بہ نیروهاے خودے رسیدم سید و بچہ ها از من پرسیدند پس کو !؟ ولے من چیزے بہ بچہ ها نگفتم. روز بعد يکے از دوستانم نگران و با تعجب گفت: شده ؟! گفتم: چطور مگه ؟! گفت: الان عراقيها تصوير جنازه يڪ رو پخش ڪردند. بدنش پر از تير و ترڪش و غرق در خون بود. ســربازاے عراقے هم در ڪنار پيڪرش از خوشــحالے ميڪردند. گوينــده عراقے هم مي گفت: ما ، جلاد حڪومت ايران را کشتيم ! بغض گلويم را گرفتہ بود. ديگـر نتوانســتم تحمل ڪنم. گريہ امانــم نمےداد. بچہ هاے گروه پيشــرو همہ مثل من بودند و گریہ مےکردند. انگار پدر از دســت داده بودند. مدتے بعد ڪہ نیروهاے دشمن عقب نشینے ڪرد، همراه يڪے از نيروها براے جستجوے بدن رفتیم. تمام اطراف را گشــتيم. تنها چيزي که پيدا شد کاپشن بود. حتے آن اطراف را کنديم ولے !!! اثرے از پيڪر نبود. سال بعد وقتے آن منطقہ آزاد شد بہ همراه تعدادے از بچه ها بہ همراه مادر برای پیدا کردن پیڪر دوباره بہ آنجا رفتیم. قبل از اينڪہ من چيزے بگويم مادرش سنگرے را نشان داد و گفت: اينجا شــده درسته؟! با تعجب گفتم: بله، شما از کجا مےدونستيد !؟ گفت: من همينجا او را در خواب ديدم. دو جوان نورانے همين جا به استقبالش آمدند !! بعد ادامہ داد: باور کنيد بارها او را ديده ام. مرتب به من سر مي زند. هيچوقت من را تنها نمے گذارد ! و تابع محض ولایت فقیہ گمنام ماند. همانطور ڪہ خودش از خدا خواستہ بود. عاشقان خدا ڪجا رفتید چہ غریبانہ بـے صدا رفتید یڪ بہ یڪ مادرانتان رفتند همہ همسنگرانتان رفتند گر چہ صد عهد با شما بستیم تا ابد شرمسارتان هستیم شادی روح و
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 هرکاری انجام می داد برای خدا بود اصلا براش مهم نبود که دیگران خبر دار بشن همین اخلاصش هم باعث شد این عکسش معروف بشه 🌹 🕊 🥀
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 🌴 خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی . 🌹 اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس اینطور معروف بشه. 🌴 هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد… 🌹 یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….” 🌴 ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و می کشید به کف بچه ها و خاکش رو می مالید رو و می گفت : 🌹 🕊 🌹