پروردگلی که شهره درانجمن است
آوردصنوبری که فخرچمن است
دست #پدر_شهید باید بوسید
دستی که بهارازاو به کام وطن است
#شهید_مصطفی_نبی_لو
بوسه ی پدر بر پیشانی فرزندش
💔🕊بسم رب الشهداءوالصدقین...
1_1497778468.mp3
1.74M
🎵🎵هنوزم شهیدا رو میارن
دلای شکسته بیشمارن...
چه سخته مادری چشمش به در باشه😔
چه سخته از عزیزش بی خبر باشه😔
#بیقرار_شــهــــادتــــــــ
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پـنـجـشنـبہ_هـای_دلـتـنـگی
پنجشنبہ ڪہ میآید
دل نورانی میشود
هوای بهشتت بہ سر میزند
شب جمعه شهدا رو یاد کنیم تا ان شاءالله امشب ما رو نزد اقا اباعبدالله الحسین ع یاد کنند
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
شادی_روح_شهدا_صلوات
🌷«یادی که دردلهاهرگزنمی میردیاد شهیدان است»🌷
1_1078885716.mp3
4.17M
شب جمعه حرم دوست دارم
السلام علیک یا اباعبدالله
#یاحسین 💚
التماس دعا
#شهدا_شر_منده_ایم ❤️
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج🤲
@arman134
#پنجشنبه است؛
شادی روح پاکِ سردار دلها؛
شهدای عزیزمون؛
جمیعِ اموات
صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم...
یاد ِعزیزانِ رفته بخیر💔
-رخیوسفاگرمهرچهکهزیباستولی
چهرهنه،نامحسیندستبریدندارد...
#لبیک_یا_خامنه_ای | #امام_زمان | #پایان_مماشات
@EDIT_MAHDAVII
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللھمارزقناحـــــرم💔!
#شبجمعہ♥
0023- 23 کارگاه خویشتن داری.mp3
24.17M
🌿🌷🌿
🌷🌿
🌿
#کارگاه_خویشتن_داری ۲۳
✦ خداوند واسعِ علیم، مهندسی و معماری خانه و کاشانهمان در قیامت را به خودمان واگذار کرده،
بدین صورت که میزان شادی و آرامش ما در
این دنیا، تعیین کننده سطح کیفیت زندگیمان در آخرت است!
📌خویشتنداری یعنی: مراقبت از شادی و نشاط دائمی قلب.
#تجاوز
🌷🌿🌷
آشتی با خدای.pdf
104.5K
🌿🌿آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین
🔸استاد طاهر زاده
#سیر_مطالعاتی
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
#تفسیر_قرآن_جلسه_75
🌹 آیه 79 سوره نساء
💥مَّآ أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ و َمَآ أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ وَ أَرْسَلْنَاكَ لِلنَّاسِ رَسُولاً وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدا
ً
#ترجمه: (اى انسان!) آنچه از نیكى به تو رسد پس از خداست و آنچه از بدى به تو برسد پس خود تو است. و (اى پیامبر) ما تو را براى مردم به پیامبری فرستادیم و گواهی خداوند کافی است.
🌷 #أصاب: رسيد
🌷 #حسنة: نيکی
🌷 #سیئة: بدى
🌷 #من_نفسک: از خود تو است
🌷 #أرسلناک: تو را فرستادیم
🌷 #رسول: پیامبر
🌷 #کفی: کافی
🌷 #شهید: شاهد ، گواهی
این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است و بخش اول آیه به #انسان خطاب شده و در بخش دوم آیه به خود #پیامبر خطاب شده است. که ابتدا به آدمی می فرماید:
مآ أصابك من حسنة فمن الله و مآ أصابك من سيئة فمن نفسك؛ آنچه از #نیکی به تو رسد پس از خداست و آنچه از بدی به تو برسد پس از خود تو است.
در آیه قبل خواندیم كه خوبى ها و بدى ها همه از نزد خداست و در این آیه مى خوانیم: تنها خوبى ها از خداست و بدى ها از #انسان است.
منظور از خوبی ها و بدی ها در آیه قبل یعنی تمام امور به دست #خداوند است چه پیروزی ها و چه شکست ها.
و در این آیه منظور از اینکه آنچه از بدی به تو برسد پس از خود توست. یعنی خود آدمی است که به خودش بدی می رساند می تواند به سمت خوبی ها برود و از فضل #خداوند بهره مند شود.
سپس به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
و أرسلناک للناس رسولا و کفی بالله شهیدا؛ و ما تو را برای مردم به پیامبری فرستادیم و گواهی خداوند کافی است.
🔹#پيامهای_آیه79سوره_نساء🔹
✅ در جهان بینى #الهى، هر نیكى و زیبایى از خداست.
✅ در برابر تضعیف روحیّه ها، باید تقویت #روحیّه كرد.
منافقان كه در آیه قبلی بدى ها را از رسول اللّه مى دانستند، این آیه در جبران آن به خود انسان مى گوید: «من سیّئة فمن نفسك»
✅ رسالت پیامبر اسلام، جهانى است.
✅ #انبیا براى همه مردم وسیله ى خیر هستند.
✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👓 بوسه مجری شبکه قم به عمامه کارشناس روحانی برنامه
📌 اسم این مجری شریف را نمیدانم (ظاهرا آقای اسماعیلی) ولی صداوسیما جای اینطور افراد است نه یک سری سلبریتی بیسواد!
#عمامه_بوسی
#پایان_مماشات
#توییتر_ایرانی
💠 به کانال توییتر ایرانی بپیوندید :
@TweetIran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 اینم از بچه های دهه هشتادی اصفهان
احترامِ علما😊
#عمامه_بوسی #اصفهان
「🖤」
دخترش زار زار گریہ مۍڪرد…
ازش پرسیدن:
چۍمۍخواۍ؟!
گفت:
مۍخوام صورت پدرمو بوس ڪنم!
جیغ و دادِش، دل همہ را ڪباب ڪرده بود.
یڪۍ رفت و بہ سرباز روۍ سر تابوت گفت: خب بذارید صورت پدرش رو ببینہ،دخترشہ!چۍ میشہ مگہ؟
سرباز اشڪش جارۍ شد: آخ ڪہ من براش بمیرم،پدرش سر نداره:)!
-شھیدجواداللهڪرمۍ
بسیجـییعنـی
ازبچـگیشهـامـت!
تـابزرگشـدیفکـرهشهـادت:)....
#شہیدانھ
#تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_دوم
💠 در حیاط بیمارستان چند تخت گذاشته و #رزمندگان غرق خون را همانجا مداوا میکردند.
پارگی پهلوی رزمندهای را بدون بیهوشی بخیه میزدند،
میگفتند داروی بیهوشی تمام شده و او از شدت #درد و خونریزی خودش از هوش رفت.
💠 دختربچهای در حمله #خمپارهای، پایش قطع شده بود و در حیاط درمانگاه روی دست پدرش و مقابل چشم پرستاری که نمیدانست با این #جراحت چه کند، جان داد.
صدای ممتد موتور برق، لامپی که تنها روشنایی حیاط بود، گرمای هوا و درماندگی مردم، عین #روضه بود و دل من همچنان از نغمه نالههای حیدر پَرپَر میزد که بلاخره عمو پرستار مردی را با خودش آورد.
💠 نخ و سوزن بخیه دستش بود، اشاره کرد بلند شوم و تا دست سمت پیشانیام برد، زنعمو اعتراض کرد:
«سِر نمیکنی؟»
و همین یک جمله کافی بود تا آتشفشان خشمش فوران کند:
«نمیبینی وضعیت رو؟ #ترکش رو بدون بیهوشی درمیارن! نه داروی سرّی داریم نه بیهوشی!»
و در برابر چشمان مردمی که از غوغایش به سمتش چرخیده بودند، فریاد زد:
«#آمریکا واسه سنجار و اربیل با هواپیما کمک میفرسته! چرا واسه ما نمیفرسته؟ اگه اونا آدمن، مام آدمیم!»
💠 یکی از فرماندهان شهر پای دیوار روی زمین نشسته و منتظر مداوای رفیقش بود که با ناراحتی صدا بلند کرد:
«دولت از آمریکا تقاضای کمک کرده، اما اوباما جواب داده تا #قاسم_سلیمانی تو آمرلی باشه، کمک نمیکنه! باید #ایرانیها برن تا آمریکا کمک کنه!» و با پوزخندی عصبی نتیجه گرفت:
«میخوان #حاج_قاسم بره تا آمرلی رو درسته قورت بدن!»
پرستار نخ و سوزنی که دستش بود، بالا گرفت تا شاهد ادعایش باشد و با عصبانیت اعتراض کرد:
«همینی که الان تو درمانگاه پیدا میشه کار حاج قاسمِ! اما آمریکا نشسته #قتل_عام مردم رو تماشا میکنه!»
💠 از لرزش صدایش پیدا بود دیدن درد مردم جان به لبش کرده و کاری از دستش برنمیآمد که دوباره به سمت من چرخید و با #خشمی که از چشمانش میبارید، بخیه را شروع کرد.
حالا سوزش سوزن در پیشانیام بهانه خوبی بود که به یاد نالههای #مظلومانه حیدر ضجه بزنم و بیواهمه گریه کنم.
💠 به چه کسی میشد از این درد شکایت کنم؟
به عمو و زنعمو میتوانستم بگویم فرزندشان #غریبانه در حال جان دادن است یا به خواهرانش؟
حلیه که دلشوره عباس و غصه یوسف برایش بس بود و میدانستم نه از عباس که از هیچکس کاری برای نجات حیدر برنمیآید.
💠 بخیه زخمم تمام شد و من دردی جز #غربت حیدر نداشتم که در دلم خون میخوردم و از چشمانم خون میباریدم.
میدانستم بوی خون این دل پاره رسوایم میکند که از همه فرار میکردم و تنها در بستر زار میزدم.
💠 از همین راه دور، بی آنکه ببینم حس میکردم #عشقم در حال دست و پا زدن است و هر لحظه نالهاش را میشنیدم که دوباره نغمه غم از گوشی بلند شد.
عدنان امشب کاری جز کشتن من و حیدر نداشت که پیام داده بود:
«گفتم شاید دلت بخواد واسه آخرین بار ببینیش!» و بلافاصله فیلمی فرستاد.
💠 انگشتانم مثل تکهای یخ شده و جرأت نمیکردم فیلم را باز کنم که میدانستم این فیلم کار دلم را تمام خواهد کرد.
دلم میخواست ببینم حیدرم هنوز نفس میکشد و میدانستم این نفس کشیدن برایش چه زجری دارد که آرزوی خلاصی و #شهادتش به سرعت از دلم رد شد و به همان سرعت، جانم را به آتش کشید.
💠 انگشتم دیگر بیتاب شده بود، بیاختیار صفحه گوشی را لمس کرد و تصویری دیدم که قلب نگاهم از کار افتاد.
پلک میزدم بلکه جریان زندگی به نگاهم برگردد و دیدم حیدر با پهلو روی زمین افتاده، دستانش از پشت بسته، پاهایش به هم بسته و حتی چشمان زیبایش را بسته بودند.
💠 لبهایش را به هم فشار میداد تا نالهاش بلند نشود، پاهای به هم بستهاش را روی خاک میکشید و من نمیدانستم از کدام زخمش درد میکشد که لباسش همه رنگ #خون بود و جای سالم به تنش نمانده بود.
فیلم چند ثانیه بیشتر نبود و همین چند ثانیه نفسم را گرفت و #طاقتم را تمام کرد.
قلبم از هم پاشیده شد و از چشمان زخمیام بهجای اشک، خون فواره زد.
💠 این درد دیگر غیر قابل تحمل شده بود که با هر دو دستم به زمین چنگ میزدم و به #خدا التماس میکردم تا #معجزهای کند.
دیگر به حال خودم نبودم که این گریهها با اهل خانه چه میکند،
بیپروا با هر ضجه تنها نام حیدر را صدا میزدم و پیش از آنکه حال من خانه را به هم بریزد، سقوط خمپارههای #داعش شهر را به هم ریخت.
💠 از قدارهکشیهای عدنان میفهمیدم داعش چقدر به اشغال #آمرلی امیدوار شده و آتشبازی این شبها تفریحشان شده بود.
خمپاره آخر، حیاط خانه را در هم کوبید طوری که حس کردم زمین زیر پایم لرزید و همزمان خانه در تاریکی مطلق فرو رفت...
#ادامه_دارد