✨بسم الله الرحمن الرحيم✨
#تفسیر_قرآن_جلسه_89
🌹 آیه 92 سوره نساء - بخش2
💥 وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إلَّا خَطَاً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَاً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ وَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَى أَهْلِهِ إِلَّآ أَنْ يَصَّدَّقُواْ فَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَّكُمْ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ وَإِنْ كَانَ مِنْ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِّيثَاقٌ فَدِيَةٌ مُّسَلَّمَةٌ إِلَىْ أَهْلِهِ وَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُّؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ تَوْبَةً مِّنَ اللَّهِ وَ كَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيما
ً
#ترجمه: و هیچ مؤمنى را نرسد كه مؤمن دیگر را بكُشد، مگر از روى اشتباه، و هر كسى مؤمنى را به خطا كشت، پس باید برده ى مؤمنى را آزاد كند و خون بهاى كشته را به خانواده اش تسلیم كند، مگر آنكه (خانواده ى مقتول، از دیه ى قاتل) بگذرد و اگر (مقتول) با آنكه مؤمن است، از قومى است كه با شما دشمن است (جریمه اش فقط) آزاد كردن یک برده ى مؤمن است و اگر از قومى باشد كه میان شما و آنان پیمان است، پس دیه ى او را به خانواده اش تسلیم كند و برده ى مؤمنى را آزاد سازد. و اگر (برده اى براى آزاد كردن، یا پولى براى خرید برده) نیافت، پس دو ماه متوالی روزه بگیرد. این توبه الهی است و خداوند دانا و حكیم است.
🔴 در جلسه قبلی به ترجمه کلمه ها و شأن نزول آیه و شرح آیه پرداختیم.
🌸 پرداخت دیه آثارى دارد:
1⃣ مرهمى براى بازماندگان مقتول است.
2⃣ جلوگیرى از بى مبالاتى مردم است، تا نگویند قتل خطایى، بها ندارد.
3⃣ احترام به جان افراد و امنیّت اجتماعى است.
4⃣ جبران خلأ اقتصادى است كه در اثر قتل پیدا مى شود.
🔴 در آیه مقدار #دیه بیان نشده، تا نیاز به اهل بیت پیامبر بیشتر احساس شود.
🔹#پيامهای _یه92سوره نساء 🔹
✅ قتل بى گناه، در #اسلام حرام است.
✅ احترام جان #مسلمان تا حدّى است كه از قتل اشتباهی هم نمى توان به آسانى گذشت.
✅ #خطا، یكى از ملاک هاى رفع تكلیف یا تخفیف در كیفر است.
✅ #آزادى، نوعى حیات و زندگی است. وقتى حیات یک نفر گرفته مى شود، به جبرانش باید یک نفر را آزاد كرد.
✅ آزادى #بردگان، در لابلاى برنامه هاى اسلام گنجانده شده است.
✅ به هركسی نباید #دیه داد، باید به خانواده مقتول داد تا حقّ به حق دار برسد.
✅ خانواده ى #مقتول، مالک خون بها مى شود.
✅ تعیین دیه ى خطاكار، رمز وجود جریمه در نظام اسلامى است.
✅ در حالات هیجانى، عواطف و رحم نباید فراموش شود و #عفو از خطاكار، یک صدقه ى پسندیده است.
✅ ارزش #عهد و #پیمان تا آنجاست كه گاهى كافر را در ردیف مؤمن قرار می دهد. خون بها را به كافرى كه هم پیمان است باید داد.
✅ نوع جریمه ها باید از یک سو به نفع افراد مؤمن باشد و از سوى دیگر سبب تقویت جامعه ى کافران نگردد. لذا پرداخت دیه و خون بها به دشمن حربى، ممنوع است.
✅ شرط #ایمان برای آزاد کردن برده، تشویقی است برای بردگان که به سراغ پذیرش اسلام بروند.
✅ روزه روزهای پشت سر هم ، وسیله ای برای پاکسازی #روح است.
✅ قوانین الهی بر اساس علم و حکمت است.
✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
فارس من | پویشهایی که در مورد سلبریتیها در سامانه « فارس من » ثبت شده است. حتما از آنها حمایت کنید.🙏🌷
🔹*مطالبه از صدا و سیما برای فرهنگسازی حیا و پوشش*
https://www.farsnews.ir/my/c/161772
🔹خسارت جانی و مالی اغتشاشات از سلبریتیها گرفته شود
www.farsnews.ir/my/c/164152
🔹سلبریتیهای حامی فتنه را از سینما و تلویزیون محروم کنید
www.farsnews.ir/my/c/164352
🔹حذف معافیت مالیاتی هنرمندان و سلبریتیها
www.farsnews.ir/my/c/165161
🔹دعوت به آشوب و اغتشاش توسط سلبریتیها پیگرد قضایی شود
www.farsnews.ir/my/c/164394
🔹تحریم اقتصادی سلبریتیهای قانونشکن
www.farsnews.ir/my/c/164723
🔹محاکمه علنی سلبریتیهایی که تنور اغتشاشات را داغ کردند
www.farsnews.ir/my/c/164679
🔹قانونگذاری برای فعالیت سلبریتیها در فضای مجازی
www.farsnews.ir/my/c/165083
🔹سلبریتیها و برخی فوتبالیستها اختلال در امور کشور را کنار بگذارند
www.farsnews.ir/my/c/164023
🔹پویش محاکمه سلبریتی هایی که کشف حجاب داشتند
https://www.farsnews.ir/my/c/165920
🔻با امضاء دو پویش زیر، شما هم در پیشگیری از اغتشاشات بعدی همکاری کنید:
✅پویش «فیلتر اینستاگرام دائمی شود» در فارس من 👇
👉 farsnews.ir/my/c/164703
✅پویش افزایش سرعت و پهنای باند ایتا در فارس من 👇
👉 farsnews.ir/my/c/164698
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
فرهنگسازی حیا👇🌷❤️
🆔@farhangsaze_haya
⭕️ابر قدرت کیه؟!
🔻تو دنیایی که روسیه ابرقدرت دارای حق وتو رو مثل آب خوردن از جام جهانی حذف کردن، نه تنها نتونستن به #ایران بگن بالا چشمت ابرو، بلکه حتی شبکه ضد ایرانی رو هم به جام جهانی راه ندادن:)
✅پیدا کنید ابرقدرت رو:) ✌️🏼
#ایران_قوی
📌#جدیدترین اخبار و تحلیل ها👇
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3253993472C88d01d5de6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃جهت شادی روح
تمام مسافران آسمانی
فاتحه ای قرائت کنیم🍃🌸
روحشان قرین رحمت الهی باد 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این ۳۰ ثانیه را باید بارها شنید ...
#استاد_رحیم_پور
👈 یک طیفی هستند که در مورد هیچ چیز ریسک نمیکنند ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادی کنیم از شهدای غواص با ذکر صلوات بر محمد وآل محمد.اللهم صل علی محمد وآل محمد
‼️ جوابِ سلام پیامکی
🔷 س۶۳۸۴: اگر کسی در نامه یا پیامک ابتدا سلام نموده و بعد مسئله ای بپرسد، آیا جواب دادن به آن واجب است؟
✅ ج: جوابِ سلام، جز در ملاقات حضوری، مکالمه تلفنی و مانند آن، واجب نیست.
#احکام_سلام #جواب_سلام
🆔 @resale_ahkam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه ست و دلم حسرت یک برگ برات
شب جمعه ست و دلم تنگ تو ای راه نجات
باز هم فاصله ها بغضِ گلوگیر شده
السلام ای شه بی یار و قتیل العبرات
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
پیغمبر اسلام (صلیاللهعلیه و آله) را در خواب دیدم :
تَشتی جلوی دستانش بود، گفت خون حسین علیهالسلام است!
چند قطره خون روی چشمانم پاشید!
بیدار شدم ... نابینا شده بودم!
🔺 من فقط تماشاچیِ لشکر عمرسعد بودم، همین!
این ویدئو را ببینیم، جای ما الآن کجاست؟
🌐 آپارات | یوتیوب
@Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹کلنا عباسک یا زینب...
🌹تا شود خصم دون درمانده...گشته سید علی فرمانده....
🔸حاج صادق آهنگران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🌿
حسینجان♥️
در ســـــرت داریاگر
ســــــــــودای عشـــــق و عاشقی
عشــــــــقشـــــیرین است
اگرمعشوقِ توباشدحــــــــــسین
حاجمهدیرسولی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شب_جمعه
@hajmahdirasuli_ir
#تنها_میان_داعش
#قسمت_سی_و_چهارم
💠 چانهام روی دستش میلرزید و میدید از این #معجزه جانم به لب رسیده که با هر دو دستش به صورتم دست کشید و #عاشقانه به فدایم رفت :«بمیرم برات نرجس! چه بلایی سرت اومده؟» و من بیش از هشتاد روز منتظر همین فرصت بودم که بین دستانش صورتم را رها کردم و نمیخواستم اینهمه مرد صدایم را بشنوند که در گلویم ضجه میزدم و او زیر لب #حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها) را صدا میزد.
هر کس به کاری مشغول بود و حضور من در این معرکه طوری حال حیدر را به هم ریخته بود که دیگر موقعیت اطراف از دستش رفت، در ماشین را باز کرد و بین در مقابل پایم روی زمین نشست.
💠 هر دو دستم را گرفت تا مرا به سمت خودش بچرخاند و میدیدم از #غیرت مصیبتی که سر ناموسش آمده بود، دستان مردانهاش میلرزد. اینهمه تنهایی و دلتنگی در جام جملاتم جا نمیشد که با اشک چشمانم التماسش میکردم و او از بلایی که میترسید سرم آمده باشد، صورتش هر لحظه برافروختهتر میشد.
میدیدم داغ غیرت و غم قلبش را آتش زده و جرأت نمیکند چیزی بپرسد که تمام توانم را جمع کردم و تنها یک جمله گفتم :«دیشب با گوشی تو پیام داد که بیام کمکت!» و میدانست موبایلش دست عدنان مانده که خون #غیرت در نگاهش پاشید، نفسهایش تندتر شد و خبر نداشت عذاب عدنان را به چشم دیدهام که با صدایی شکسته خیالش را راحت کردم :«قبل از اینکه دستش به من برسه، مُرد!»
💠 ناباورانه نگاهم کرد و من شاهدی مثل #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) داشتم که میان گریه زمزمه کردم :«مگه نگفتی ما رو دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام) امانت سپردی؟ بهخدا فقط یه قدم مونده بود...»
از تصور تعرض عدنان ترسیدم، زبانم بند آمد و او از داغ غیرت گُر گرفته بود که مستقیم نگاهم میکرد و من هنوز تشنه چشمانش بودم که باز از نگاهش قلبم ضعف رفت و لحنم هم مثل دلم لرزید :«زخمی بود، #داعشیها داشتن فرار میکردن و نمیخواستن اونو با خودشون ببرن که سرش رو بریدن، ولی منو ندیدن!»
💠 و هنوز وحشت بریدن سر عدنان به دلم مانده بود که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم و حیدر دستانم را محکمتر گرفت تا کمتر بلرزد و زمزمه کرد :«دیگه نترس عزیزدلم! تو امانت من دست #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بودی و میدونستم آقا خودش مراقبته تا من بیام!»
و آنچه من دیده بودم حیدر از صبح زیاد دیده و شنیده بود که سری تکان داد و تأیید کرد :«حمله سریع ما غافلگیرشون کرد! تو عقب نشینی هر چی زخمی و کشته داشتن سرشون رو بریدن و بردن تا تلفاتشون شناسایی نشه!»
💠 و من میخواستم با همین دست لرزانم باری از دوش دلش بردارم که نجوا کردم :«عباس برامون یه #نارنجک اورده بود واسه روزی که پای داعش به شهر باز شد! اون نارنجک همرام بود، نمیذاشتم دستش بهم برسه...» که از تصور از دست دادنم تنش لرزید و عاشقانه تشر زد :«هیچی نگو نرجس!»
میدیدم چشمانش از عشقم به لرزه افتاده و حالا که آتش غیرتش فروکش کرده بود، لالههای #دلتنگی را در نگاهش میدیدم و فرصت عاشقانهمان فراخ نبود که یکی از رزمندهها به سمت ماشین آمد و حیدر بلافاصله از جا بلند شد.
💠 رزمنده با تعجب به من نگاه میکرد و حیدر او را کناری کشید تا ماجرا را شرح دهد که دیدم چند نفر از مقابل رسیدند. ظاهراً از #فرماندهان بودند که همه با عجله به سمتشان میرفتند و درست با چند متر فاصله مقابل ماشین جمع شدند.
با پشت دستم اشکهایم را پاک میکردم و هنوز از دیدن حیدر سیر نشده بودم که نگاهم دنبالش میرفت و دیدم یکی از فرماندهها را در آغوش کشید.
💠 مردی میانسال با محاسنی تقریباً سپید بود که دیگر نگاهم از حیدر رد شد و محو سیمای #نورانی او شدم. چشمانش از دور به خوبی پیدا نبود و از همین فاصله آنچنان آرامشی به دلم میداد که نقش غم از قلبم رفت.
پیراهن و شلواری خاکی رنگ به تنش بود، چفیهای دور گردنش و بیدریغ همه رزمندگان را در آغوش میگرفت و میبوسید. حیدر چند لحظه با فرماندهان صحبت کرد و با عجله سمت ماشین برگشت.
💠 ظاهراً دریای #آرامش این فرمانده نه فقط قلب من که حال حیدر را هم بهتر کرده بود. پشت فرمان نشست و با آرامشی دلنشین خبر داد :«معبر اصلی به سمت شهر باز شده!»
ماشین را به حرکت درآورد و هنوز چشمانم پیش آن مرد جا مانده بود که حیدر ردّ نگاهم را خواند و به عشق سربازی اینچنین فرماندهای سینه سپر کرد :«#حاج_قاسم بود!»
💠 با شنیدن نام حاج قاسم به سرعت سرم را چرخاندم تا پناه مردم #آمرلی در همه روزهای #محاصره را بهتر ببینم و دیدم همچنان رزمندهها مثل پروانه دورش میچرخند و او با همان حالت دلربایش میخندد...
#ادامه_دارد