💌 هر شهیدی کربلایی دارد
خاک آن کربلا تشنه اوست و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد و آنگاه خون شهید جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را از آن به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی به جز شهادت وجود ندارد.❤️
🇮🇷 شهادت افتخار ماست ... 🇮🇷
#شهید_عباس_آلویی
#اصفهان
#کاشان
@banovan_mahdiyeh
خیلی مهمه که تو توضیحات شناسنامه هامون چی بنویسند😭
تنها عاشق است که ،
به مقام شهادت، دست می یابد.
و اگه خدا عاشقت بشه...
#شهید_عباس_آلویی
#اصفهان
#کاشان
@banovan_mahdiyeh
🇮🇷عباس واقعاً عباس بود🇮🇷
🎤راوی؛ یکی از دوستان شهید عباس آلویی شهید حملات رژیم منحوس صهیونسیتی
🔸خبر را که شنیدم غصه همهی وجودم را گرفت. برای عباس خوشحال شدم و برای خودم ناراحت. رفاقت ما برمیگردد به سالها قبل.
♦️تمام خاطراتی که با عباس داشتم یکی یکی از ذهنم گذشت. با اینکه همیشه سرش توی لاک خودش بود، بین همه محبوب بود.
♦️هیچ وقت دنبال پیدا کردن نقطه ضعف دیگران نبود. یکبار ندیدم پشت سر کسی حرف بزند.
♦️ اگر گاهی حین کار از کسی ناراحت میشدم، میرفتم پیشش. تا لب باز میکردم به گله از آن شخص، مثل همیشه از آن لبخندهای زیبا میزد و میگفت؛ به دل نگیر. میگفت مطمئنی؟ از کجا معلوم اینجوری نباشه؟ از کجا معلوم خوب نشه؟ نظر نمیداد. آتش دلخوریها را شعلهور نمیکرد.
♦️اگر میخواست با کسی هم صحبت کند، تنهایی حرف میزد. توی مرامش نبود در جمع کسی را تحقیر کند.
♦️کنترل رفتار داشت. نسبت با مسائل، با احتیاط رفتار میکرد. تحت تأثیر شرایط قرار نمیگرفت. جوگیر نبود. چه موقع عصبانیت چه وقتی خوشحال بود.
✅هر جا هرکس کار فرهنگی پیشنهاد میداد، برای انجامش پیشقدم بود. کار نداشت کی گفته، نمیگفت در شأن من نیست. تو چشم نبود. اهل خودنمایی نبود و خفا کار میکرد.
♦️مثل خیلی از شهدا که وقتی شهید شدند تازه بقیه میفهمند چه شخصیتی داشته، ویژگیهای عباس هم بعد شهادتش بُلد میشود. غرور نداشت.
♦️ اگر بیرون یا محل کار بچهها را میدید، همیشه زودتر پیشقدم میشد برای سلام و احوالپرسی.
♦️توی بحث کار میگفت اول شما. میدان میداد تا همه کار یاد بگیرند. حامی خوبی بود. هر کس کنارش بود، پیشرفت میکرد.
با اینکه مسئولیت داشت خودش را با نیروها یکی میکرد و با همه عیاق بود.
♦️دستودل باز بود. گاهی بچهها را مهمان میکرد. از خودگذشتگی زیادی داشت.
♦️اگر جایی حین مأموریتها میدید غذا کم هست، خودش را جایی سرگرم میکرد تا بچهها غذایشان را بخورند.
♦️انعطاف پذیر بود و مسائل را از دید بقیه هم نگاه میکرد.
🔸اغتشاشات ۸۸ کاشان را یادم هست. درگیری که بود برای مأموران امنیتی گاهی درگیری لفظی ایجاد میشد.
اما عباس جوگیر نمیشد. میگفت؛ طرف شخصیت داره،
یه اشتباهی کرده. عقلی رفتار میکرد. صبر زیادی داشت. کاسهی داغتر از آش نمیشد. جهاد را از همه ابعاد میدید، نه یک بُعد.
♦️کمتر حرف میزد ولی اگر حرف میزد، خوب حرف میزد. اهل شوخی و خنده بود اما توی همهی حالات تعادل داشت.
♦️عباس کنترل خوبی به نفس خودش داشت.
♦️ از دروغ بیزار بود. اگر به ضررش هم تمام میشد راستش را میگفت و اهل پنهانکاری نبود.
♦️کار که میکرد خالصانه بود. با همه چایی میخورد. رفیق باز نبود، ولی برای رفقایش احترام زیادی قائل بود.
♦️عباس شجاع بود و نترس. اگر جایی بمب هم کار گذاشته بودند، نمیگفت نیروها را بفرستم، یا فلان. خودش بی باک اولین نفر میرفت در دل خطر. با آن قد بلند و رشیدش، عباس، واقعا عباس بود.
♦️اهل جا زدن نبود. دل و جرأت خوبی داشت. ادبش مثال زدنی بود.
♦️اهل خودبینی و خودخواهی نبود. خاکی رفتار میکرد.
♦️ همیشه میگفت ما. من به زبانش نمیآمد. میگفت ما فلان کار را کردیم. فلان جا رفتیم. میگفتم عباس مگه تو تنها نبودی؟! جوابی نمیداد و مثل همیشه کنار چشمانش چین میخورد و با لبخند قشنگش دل آدم را میبُرد...
✍ فاطمه سادات مروّج
#شهیدعباسآلویی
#اصفهان
#کاشان
@banovan_mahdiyeh