eitaa logo
🇮🇷بانـوان البـــرز 🇵🇸
369 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
182 فایل
🔰 #ویژه‌_بانوان_جبهه_فرهنگی🔰 🔰 #بانوان_فعال_فرهنگی🔰 ادمین کانال @fa_shami •┄┅══••🇮🇷••══┅┄• @banovane_alborz •┄┅══••🇮🇷••══┅┄•
مشاهده در ایتا
دانلود
بی شک زمین و آسمان ،از ما بلاگردان شود گر یاد مهدی غریب، بر قلب ما مهمان شود با یاد آن والا مقام ، از برکت نامش یقین سختی این دورانِ غم،بر عالمین آسان شود اما گرفتاریم و دور، از یاد و نام آن کریم باید که احوال همه،در غیبتش نالان شود در بین امواج بلا ، دور از امام بر حقیم کشتی بدون ناخدا ، ویرانه در طوفان شود راه نجات ما فقط ، دوری ز غیر مهدی است تنها ولیّ شیعیان ، باید که او سلطان شود تنها امام نور اوست،از نار و آتش خسته ایم گمراهی دلهای ما ، با لطف او درمان شود با یک نگاه حیدری ، ظلمت به پایان می رسد قلبِ تمام عاشقان، آکنده از ایمان شود او حق مطلق باشد و غیرش همان طاغوت محض حق آید و طاغوت هم،ویران و سرگردان شود تنها قیام عاشقان ، روز ظهور مهدی است روزی که کاخِ ظالمان، با خاکها یکسان شود دیدم احادیث ظهور ،بشنو ز من این راز را خواندم علمدار حسین،فرمانده ی ایران شود
جایی که کوه خضر به زحمت بایستد شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد نزدیک می‌شوم به تو چیزی نمانده است قلبم از اشتیاق زیارت بایستد بانو سلام کاش زمان با همین سلام در آستانۀ درِ ساعت بایستد و گردش نگاه تو در بین زائران روی من – این فتاده به لکنت – بایستد تا فارغ از تمام جهان روح خسته‌ام در محضر شما دو سه رکعت بایستد بانو اجازه هست که بار گناه من در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟ در این حرم هزار هزار آیۀ عذاب هم وزن با یک آیۀ رحمت بایستد باید قنوت حاجت بی‌انتهای ما زیر رواق‌های کرامت بایستد شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید طاقت نداشت تا به قیامت بایستد آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است در روز حشر هم به شفاعت بایستد تو خواهر امام غریبی و این غزل با بیت‌هاش در صف بیعت بایستد من واژه واژه عطر تو را پخش می‌کنم حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد این شعر مست تکیه زده بر ضریح تو مستی که روی پاش به زحمت بایستد
تو نیستیّ و فراق مدام را چه کنم؟ جفای این همه صیاد و دام را چه کنم؟ فراق و گریه و زخم و غم عزیزانم بگو که گریه کنم من کدام را؟ چه کنم؟ به من گذشت هر آنچه میان کوفه گذشت ولی عزیز دلم شهر شام را چه کنم؟ اگر مرا ببرند از میان جمعیت غیور من تو بگو ازدحام را چه کنم؟ به کودکان تو با جان و دل حواسم هست بگو جسارتِ از روی بام را چه کنم؟ به سنگ کینه گل از روی شاخه اش افتاد زنان بی ادب و بی مرام را چه کنم؟ حریم اهل حرم را شکست اهریمن دلِ شکسته زِ بزم حرام را چه کنم؟ خدا کند که میان خرابه جان بدهم ولی رسالت نیمه تمام را چه کنم؟ ✔️ جبهه فرهنگی بانوان انقلاب اسلامی البرز
زهرا همان کسی است که بیت محقرش طعنه زده به عرش و تمامی گوهرش   او را خدا برای خودش آفریده است تا اینکه هر سحر بنشیند برابرش   شرط پیمبری به پسر داشتن که نیست «مردی» پـیـمبر است که زهراست دخترش   مانند احترام خداوند واجب است حفظ مقام فاطمه حتی به همسرش   یک نیمه‌اش نبوت و نیمش ولایت است حالا علی صداش کنم یا پیمبرش   دست توسل همه‌ی انبیا بود بر رشته های چادری صبح محشرش   ما بچه‌های فاطمه ممنون فضه ایم از اینکه وا نشد پس در پای دخترش   مسمار در اگرچه برایش مزاحم است اما مجال نیست که بیرون بیاورش   ✔️جبهه فرهنگی بانوان انقلاب اسلامی البرز
شرح باید داد اصل ماجرای غزه را پخش باید کرد در عالم  ندای غزه را جای دارد دق کند از غصه هر کس که شنید ناله‌های کودکان بینوای غزه را کار باید کرد در راه فلسطین، چون خدا می‌خرد کوچک‌ترین کاری برای غزه را مثل خرمشهر و آبادان یقیناً دشمنان زود می‌بینند اعجاز خدای غزه را ای خداوندی که هستی بر همه روزی رسان قطع کرده دشمنت آب و غذای غزه را آب را بستند روی کودکان تشنه لب باید اکنون دید دیگر کربلای غزه را مادری جان داد از جان دادن شش ماهه‌اش کاش می‌شد خواند یک یک روضه‌های غزه را آب چیزی نیست، قطعا می‌توانستند اگر می‌گرفتند این حرامی‌ها هوای غزه را جای جای شهر خونی از شهیدی ریخته جای دارد بوسه زد پس جای جای غزه را چشم حکام عرب بسته است بر این ظلم‌ها گوششان نشنیده می‌گیرد صدای غزه را کاش میشد محو کرد از خاطرات کودکان قصه پر غصه دارالشفای غزه را می‌رسد آن ساعتی که حضرت صاحب زمان «صبحِ شادی» می‌کند «شام عزای» غزه را     •┄┅══••🇮🇷••══┅┄• @banovane_alborz •┄┅══••🇮🇷••══┅┄•
🌺 سفره آخر جمع شد ، سائل ولی در خانه ماند جای لبهای من میخواره بر پیمانه ماند دست و پا کردی برای باده نوشان کاری و در دل من آرزوی خدمت میخانه ماند دانه خوردند و پریدند از کنار سفره ات یک کبوتر از کبوترهای تو بی دانه ماند نان مشهد خورده ام ، جز این نمی سازد به من این کبوتر جلد دستان تو شد در  لانه ماند نان خورت هستم ، زکاتم را  تقبل کن خودت این گدا چشمش به حاتم بخشی سالانه ماند پایم از باب الجوادت رد نشد ، اذنم بده چون گداهای سر کویت سرم بر شانه ماند نوکرت تا پشت در با پای عقلش راه رفت در حرم با پای دل زائر شد و دیوانه ماند گنبدت خورشید را گرم طواف خویش کرد هر کسی پیش نگاهت شمع شد پروانه ماند •┄┅══••🇮🇷••══┅┄• @banovane_alborz •┄┅══••🇮🇷••══┅┄•