eitaa logo
بانوان نمونه
41هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
58 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️روایت اول: از دامن زن مرد به معراج می‌رود همسرش را از شک نجات داد. از تردیدی که نزدیک بود مرد را تا لبه‌های دوزخ بکشاند؛ دوزخِ بی‌ حسین بودن. دلِ ‌مرد را یک‌دله کرد، با یک تلنگر؛ «تو را چه شده زهیر؟! پسرِ رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تو را دعوت کرده و تو رد می‌کنی؟!» نهیبِ بانو، مرد را از جا کنده و از دودلی جدا کرد. از خیمه‌ی حسین(علیه السلام) که برگشت، همه‌ی وجودش را شوقی غریب پر کرده بود. «آقا، چیزی به شما گفته؟ وعده‌ای داده که این‌طور سر از پا نمی‌شناسی؟!» مرد درحالی‌که چشمانش می‌درخشید، گفت: «آقا فرمودند: جانت در راهِ ما فدا خواهد شد.» *** سلام بر تو ای بانوی زهیر بن قین که هر سال شب اول محرم یادت در دل‌هایمان زنده می‌شود. سلام بر آن لحظه‌ای که همسر خود را به بهشتِ با حسین بودن تشویق کردی. سلام ما، از ایرانِ چهارده قرن بعد از آن روز تو، به ایمان و معرفت و شهامت زنانه‌ی تو که هر سال در ماه محرم، ستایشش می‌کنیم. دعا کن ما را بانوی زهیر! دعا کن ما هم کربلایی شویم آن‌گونه که تو شدی. ✍🏻 زهرا کبیری پور پ.ن: ... فقالت له زوجته: -و هیَ دیلم بنتُ عَمر- سبحان الله! ایبعَثُ‌ اِلیکَ ابن رسول الله ثمّ لا یأتیه؟!... منبع: زهره یزدان‌پناه، زنان عاشورایی، نشر موعود عصر، صفحه ۱۲۷. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
روایت دوم بانوی حاجت‌روا شده تا صدای رجز عبدالله در دشت پیچید، با تمام وجود ذوق کردی و دلت را با جمله‌ی «بأبی أنت و أمی عبدالله! در راه پسر رسولِ خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) مقاومت کن.» محکم‌تر کردی. عبدالله نیز حتما صدای تو را شنیده بود که اینگونه به قلب دشمن زد؛ اما نمی‌دانست که تو تاب نخواهی آورد و نیزه به دست وارد معرکه خواهی شد. حتما امام را هم ندیده بودی که خودش را به تو رسانده‌ تا بگوید: «خدا به شما جزای خیر دهد، جهاد بر زنان واجب نیست، به خیمه برگردید.» اما تو در وسط معرکه بودی که ناله‌ی آخر همسرت را شنیدی و حتما از همان‌جا خودت را به بالین او رسانده و گفتی: «بهشت بر تو گوارا باد عبدالله، کاش خدا من را نیز همنشینِ تو کند.» دعایت را چگونه بر زبان آوردی که به این زودی روا شد؟! و هنوز جمله‌ات تمام نشده، غلامِ شمر عمود آهنی‌ را بر فرق تو نشاند و وسیله‌ی اجابت دعایت شد و تو را به عبدالله رساند. *** سلام گرم ما بر تو باد ای بانوی عبدالله بن عمیر! سلام بر تو، که خون‌ عاشقت با خون معشوق به هم آمیخت و پیشِ پایِ حسین بن علی(علیه‌السلام) جاری شد. ✍🏻 زهرا کبیری پور منبع: مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، صفحه‌ی ۳٠۷_۳۱٠. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
روایت سوم: مردتر از مردان لابد به دلش برات شده بود که این شهر حرمت مهمان را نگه نمی‌دارد و خواست حرمت میزبان را نگهدارد. او همان بانویی بودی که طاقت دیدن تشنگی یک مرد غریبه را نداشت، چه برسد به آوارگی سفیر امامش ... مرد اما تنها و خسته در کوچه‌ها پرسه می‌زد. در کوچه‌های شهری که مردانش نامردی را در حق او تمام کرده بودند. با غم و غربتی که دل او را به آتش می‌کشید به دیواری تکیه داد و در همان لحظه زنی مردتر از تمام مردان آن شهر، کاسه‌ی آبی برای التیام جگر سوخته‌ی سفیر مولایش آورد. **** سلام بر تو ای بانوی نمونه‌ی کوفه. سلام بر تو و بر زنانگی نمونه‌ات که دست تمام مردانگی آن شهر را بست. دعایمان کن بانو، دعاکن مانند تو پیش قدم جاودانگی شویم. ✍🏻زهراکبیری‌پور منبع: تاريخ طبري، ج ۵، ص ۳۵٠؛ لهوف، سید بن طاووس، ص ۱۲٠. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
زینب بی‌حسین از صدر اسلام تا سال ۶۱ هجری خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شهید زیاد داده بودند، از حمزه‌ی سیدالشهداء گرفته تا جعفر بن ابیطالب، حضرت علی (علیه‌السلام)، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و امام حسن (علیه‌السلام) اما اولین اسارت این خاندان در سال ۶۱ هجری اتفاق افتاد. اتفاق تازه بود. تا آن زمان کسی جرأت نکرده بود تا این اندازه به این خاندان جسارت کند، با این وجود حرکات سنجیده‌ی این کاروان در شام و کوفه باعث ماندگاری این قیام و اسارت شد. وقتی يزيد (لعنةالله علیه) در شام حال حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) را جویا شد، ایشان در پاسخ به او فرمود: «ما رأيت إلا جمیلا»؛ اما همین زینب در دارالحکومه‌ی كوفه و در مقابل ابن زیاد ملعون، بعد از گفتن جمله‌ی «ما رأيت إلا جمیلا» فرمود: «به خدا قسم بزرگ ما را کشتی، نهال مرا قطع کردی و ریشه‌ی مرا در آوردی». حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در شام خطاب به آن ملعون گفت: غیر از زیبایی ندیدم، چرا؟ چون اهل شام این خاندان را دشمن خود می‌دانستند و از مصیبت آن‌ها شاد می‌شدند و حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) نمی‌خواست بساط شادیِ آن‌ها را فراهم کند. اما کوفیان اگرچه در دین‌شان سست بودند ولی قلباً به این خاندان تمایل داشتند و در مصیبت آن‌ها اندوهناک بودند. به همین دلیل حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) در کوفه فضا را برای بازگو کردن حال‌ و روز خود پس از امام حسین (علیه‌السلام) مناسب دید و در جواب ابن زیاد ملعون، آن جمله را فرمود یعنی حسین ریشه‌ی زینب بود و حالا زینب بی‌حسین شده است. می‌دانید این حرف چه معنایی دارد؟! حتما تا حالا گل داشته‌اید؟! گلی که شاخه‌اش را بزنی ممکن است دوباره به روز اول خود بازگردد، اما گلی که ریشه‌اش را از جا درآوری نه. ✍🏻 زهرا کبیری‌پور منبع: شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵- ۱۱۶؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸. شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۲۶ ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄