eitaa logo
بانوان نمونه
41هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
58 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بانو مجتهده امین 💐سیده نصرت‌بیگم امین که به بانو امین شهرت دارد، فقیه، عارف، حکیم و مفسر قرآن مشهور اصفهانی است که با تأیید علماء و مراجع تقلید وقت، به دریافت درجه اجتهاد و روایت نائل می‌شود 💐بانو امین ۳۰ خرداد ۱۲۷۴ شمسی در اصفهان به دنیا آمد و در ۱۳ سالگی با پسرعموی خود ازدواج کرد و صاحب ۸ فرزند شد که فقط یکی از آنها زنده ماند. 💐تحصیلات خودرااز پنج سالگی آغاز کرد. در ۱۱ سالگی آموزش زبان عربی،در۲۰ سالگی علوم دینی و صرف و نحو و در۳۲ سالگی فقه و اصول را آموزش دید و از۳۰ سالگی دارای الهامات عرفانی بود 💐در سن۴۲ سالگی و پس از پشت سر نهادن مدارج علمی نزد استادانی چون محمدکاظم شیرازی و عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، سید ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی، محمدرضا نجفی اصفهانی، مرتضی مظاهری نجفی اصفهانی اجازه اجتهاد دریافت کرد 💐از کتاب‌های او می‌توان به «مخزن اللئالی در مناقب مولی الموالی علی (ع)»، «سیر و سلوک در روش اولیاء طریق سیر سعداء»، «اخلاق و راه سعادت»، «النفحات الرحمانیه»، «الاربعین الهاشمیة»، «معاد یا آخرین سیر بشر»، «روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی»، «مخزن العرفان در تفسیر قرآن» اشاره کرد 💐وی علاوه بر تألیف کتاب، تدریس و پاسخگویی به پرسش‌های دینی و اقدامات فرهنگی و اجتماعی، مدرسه علمیه‌ای به نام مکتب فاطمه (س) تاسیس نمود که بیش از ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ شاگرد در آن پرورش یافتند. 💐بانو امین در شب دوشنبه (دوم رمضان ۱۴۰۳ق مصادف با ۲۳ خرداد۱۳۶۲) درگذشت و پیکرش در بقعه خانوادگی خاندان امین در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. 🧕🏻@znanabehshti
بانو مجتهده امین یکی از سالکان الی الله بود که حدود ۴۰ سال قبل از دنیا رفت .اویک زن روحانی مطابق قرآن بود. ایشان تالیفات و شاگردان بسیاری از خانم ها داشت. او می گفت: هیچ ریاضت نفسی برای زن مانند خانه داری نیست .لذا بهترین خانه داری ها را می کرد. دائماً می گفت: زن از خانه شوهر به بهشت می رود یا از خانه شوهر به جهنم می رود. بانو امین چشم برزخی داشتند ، خیلی از اولیای خدا از جمله آیت الله ناصری این را گواهی دادند. حکایت معروفی است که ایشان را در خواب در بهشت دیدند و پرسیدند: آنجا چه چیز بیشتر به درد می خورد؟ ایشان در پاسخ گفتند: اگر می دانستم صلوات چه گنجی ست که تمام عمر صلوات می فرستادم. 📗 پاورقی کتاب بابا سعید - گروه فرهنگی ابراهیم هادی- صفحه ۹۰ ✍عالیه سادات 🧕🏻@znanabehshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دغدغه‌اش تحصیل دختران ایرانی بود 🔹بانو امین نخستین زنی است که مجتهد شد. مقبره او اکنون در تخت‌فولاد اصفهان است. 🧕🏻@znanabehshti
مرحومه بانو مجتهده نصرت امین در پاسخ سوالی در رابطه با این كه در عصر حاضر بهترین‎ها برای زنان چیست، اینگونه پاسخ دادند: «در موقعیت امروز، آنچه برای زنان در درجه اول مورد اهمیت قرار دارد این است كه، با نفس و دمخواهی‌های خود در مورد زر و زیور و طرز لباس پوشیدن خود و به مدل‌های گوناگون درآمدن، مبارزه كنند. با این كه این كار، مشكل به نظر می‌ر‌سد ولی در نتیجه به كمال معنوی، زودتر نایل می‌شوند. پس بهترین جهاد، حفظ پوشش زنان است.» 🧕@banovanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺آیا از خدا راضی هستی⁉️ 🎧 صدای نایاب از بانوی عارفه و مجتهده بانو امین اصفهانی ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
منزل بانو امین هیچ گاه با پیشرفت سبک های مختلف زمان، تجدد طلبی ها و فرهنگ های وارداتی غربی، تغییر نکرد. رفتار ساده ی ایشان، ظاهر بدون تکلف و گفتار ساده و روان او ، عامل جذب بسیاری از راه گم کردگان می شد. هر کس برای اولین بار به دیدار بانو می آمد، محال بود برای بار دوم مراجعه نکند. شاید اگر کسی ایشان را نمی شناخت و به مجلس ایشان وارد می شد، در ابتدا قادر به تشخیص بانو از دیگر خانم ها نبود و این نشان از بی پیرایگی این بانوی مجتهده داشت. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
سجده‌های طولانی و قنوت‌های بانو امین 💢مرحوم علامه طباطبائی آن فیلسوف و فقیه و مفسر، از ایشان تعریف می‌کردند. این بانوی ایرانی سجده‌های طولانی داشت و در قنوت این دعاها را زیاد می‌خواند: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک وأَنر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک …. »؛ « ربنّا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمة ». 💢وی ساعات خاصی برای عبادت اختصاص می‌داد و هیچ گاه مطالعه و برنامه‌های دیگر، مانع از عبادت و راز و نیاز او نمی‌شد. بانوی ایرانی در کمال زهد و تقوا و سادگی می‌زیست و اهل تظاهر و تشریفات و بزرگ نمایی نبود. با قرآن و روایات الفتی ویژه داشت و بیشتر اوقات خود را پس از انجام امور خانه به مطالعه می‌گذراند. کمتر با زنان خانواده و همسایه که هم سن و سال او بودند، به سر می‌برد و بیشتر به دنبال کسی بود تا او را درک کند و عمق ژرفای سخنش را دریابد و پیوسته مراقب نفس و واردات قلبی خود بود. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
مصاحبه ای با بانو امین 💢لطفا قبل از هرچیز، در مورد زندگیتان، تحصیلاتتان و به طور کلی گذشته ای که عقیده داریم سراپا افتخار است شرح کوتاهی بفرمایید. 🔷شرح زندگی ام خیلی عادی است و حادثه مهم و چشم گیری نداشته است. در ۱۵ سالگی ازدواج کردم و مشغول خانه داری و بچه داری شدم. در ضمن به خواندن کتاب از همان کودکی عشق می ورزیدم ولی نه هر کتابی، بلکه کتاب هایی که جنبه معنویت آنها زیاد بود. درست به یاد دارم در اوقاتی هم که با بچه های همسن بودم، مثل آنها تفریح و گردش نمی کردم، بلکه مشتاق بودم بیشتر تنها باشم، تا بهتر بتوانم فکر کنم، زیرا گمشده ای در وجود خود داشتم. و اگر به مجالس عمومی هم می رفتم،  باز در حال تفکر بودم و در این اندیشه و مقام که پا از جاده شریعت بیرون نگذاشتم. 🔷در میان علوم به خداشناسی و علومی که مربوط به خداوند بود بیشتر علاقه داشتم و دائم در طلب حقیقتی پویا بودم، تا سرانجام درصدد برآمدم زبان عربی را بیاموزم،  شاید از این طریق گمشده خود را پیدا کنم و به خدا نزدیک شوم. 🔷حدود یازده، دوازده سالی به تحصیل زبان عربی پرداختم ولی همواره لطف پروردگار بدرقه راهم بود و حین تحصیل هم گاهی،  حالات خوش و نورانی نصیبم می شد تا اینکه به نوشتن کتاب اربعین موفق شدم. علمای نجف که از نوشتن کتاب اربعین اطلاع حاصل کردند، کتباً سؤال هایی راجع به فقه برایم فرستادند و پس از اینکه جواب ایشان را دادم درجه اجتهاد به من عطا فرمودند. از آن به بعد مشغول تألیف کتاب بودم وبه ترتیب کتاب های: مخزن اللئالی، سیر و سلوک، معاد، روش خوشبختی، اخلاق نوشته شد وسرانجام به تألیف تفاسیر (تفسیرمخزن العرفان) پرداختم و هنوز هم مشغول به آن هستم. 🔷در تمام این مراحل از تفضلات و الطاف الهی برخوردار بودم و گاه به گاه جرقه های نورانی نصیبم می گردد و محظوظم می کند؛ وهذا من فضل ربی. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
مصاحبه ای با بانو امین 💢لطفا قبل از هرچیز، در مورد زندگیتان، تحصیلاتتان و به طور کلی گذشته ای که عق
آیا علم شما بیشتر از راه آموختن بوده، یا به شما الهام هم می شود؟ درمورد علم و نور علمی توضیحی برایمان بدهید. آنچه در علوم ومعنویات، غیر از بحث الفاظ فهمیده ام، بیشتر بیشتر از همین راه ها بود، و در نوشته هایم کمتر از امور خارجی کمک گرفته ام . نمی گویم از غیب خبر دارم و از حال و باطن کسی، اما اغلب معنویات و معارف خود را از استاد فرا نگرفته ام، بلکه از همین حالات بدست آورده ام و غالب نوشته هایم با ارشاد خداوند و کمک او بوده است. اما علم آنطور که حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) می فرمایند، سه قسم است. ۱- آیه محکمه که علما تعبیرکرده اند مخصوص علم خداشناسی است. ۲- فریضه عادله که مخصوص علم اخلاق است. ۳- سنه القائمه که مقصود علم احکام است. و غرض از نور علمی همین نور معرفت به خدا و معرفت به اخلاق خوب و بد و معرفت به احکام است. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
نظر برخی علما در مورد بانو امین: علامه جعفری: «با توجه به آثار علمی که از خانم امین در دسترس ما قرار گرفته، به طور قطع می‌توان ایشان را یکی از علمای برجستۀ عالم تشیع معرفی نمود.» آیت اله مرعشی نجفی: «وی یگانه روزگار و حجت زنان عصرش بود.» ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
نظر برخی علما در مورد بانو امین: علامه جعفری: «با توجه به آثار علمی که از خانم امین در دسترس ما قر
شهید مطهری: «از بانو مجتهدۀ امین سؤالی کردم و وقتی او شروع به پاسخگویی کرد، دیدم که من باید دست و پای خودم را جمع کنم...» ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
حالات همسر بانو امین جناب آقای معین التجار پس از دریافت کتاب ( اربعین هاشمیه ) ایشان و متوجه شدنِ رسیدن همسرش به درجه اجتهاد 👇👇👇 بخش اول: همسر با اخلاص کتاب اربعین هاشمیه که تازه به دستش رسیده بود را برداشت و زودتر از همیشه حجره را ترک و به سمت خانه رفت. باورش سخت بود. همسری که تمام لباس‌های شوهرش را خودش دوخته و در کارهای خانه سنگ تمام گذاشته بود. همسری که هر روز تا جلوی درب بدرقه اش می‌کرد و هنگام ورود با تواضع و محبت به استقبالش می آمد. همسری که مهمان‌های زیاد او را با خوش رویی پذیرایی می‌کرد. همسری که هیچ وقت گله و شکایتی از حجم کارهای خانه نکرده بود. باورش نمی‌شد که این اجازه نامه ها مربوط به او باشد. صفحه آخر کتاب نشان میداد همسر دانشمندش اجازه اجتهاد و استنباط احکام شرعی را از بالاترین مراجع زمان گرفته بود. گام‌هایش را تندتر کرد تا زودتر به منزل برسد. احساس تعجب و خوشحالی و افتخار در هم آمیخته و سراسر وجودش را فراگرفته بود و عجیب‌تر از همه اینکه همسرش در این‌باره هیچ‌گاه چیزی به او نگفته بود. البته شاید خیلی هم نباید تعجب می‌کرد. با آن پشتکار و صبوری و اخلاصی که از بانو دیده بود حقش بود که چنین بشود. خود بانو گفته بود که علم را می آموزد نه برای خود علم بلکه به عنوان مقدمه ای برای قرب خدا و خودسازی و معرفت النفس. از دست دادن هفت فرزند و در عین حال شاکر بودن کار هر زنی نیست. می دانست که بانو حتی کارهای خانه را هم با نگاهی متفاوت می‌نگرد و به کارهای خانه هم رنگ و بوی الهی و سلوک داده است. شنیده بود که بانو وقتی خانم‌های دیگر را موعظه می‌کند می‌گوید: اگر بناست نفس انسان به وسیله ریاضت از تعلق و حب دنیا خلاص شود پس چه ریاضتی بهتر از خوب خانه داری کردن و خوب همسرداری کردن! شنیده بود که می‌گفت: هیچ ریاضت نفسی مانند خانه‌داری نیست. لذا بهترین خانه‌داری‌ها را می‌کرد. دائما می‌گفت زن از خانه شوهر به بهشت می‌رود، از خانه شوهر هم به جهنم می‌رود. خود معین التجار پیش قدم شده بود تا بانو بتواند علاوه بر کارهای خانه به تحصیل علم هم بپردازد ولی نمی‌دانست بانویش آنقدر دانشمند شده که چنین کتابی چاپ کرده و در انتهای کتاب اجازه مراجع وجود دارد مبنی بر اجتهاد بانو. اتفاقی امروز یکی از دوستانش به حجره آمده بود و کتاب "اربعین هاشمیه" که همسرش نوشته بود و با عنوان بانوی ایرانی امضا شده بود را نشانش داده بود. وای! چرا امروز هر چه تندتر گام برمی‌دارد خانه دورتر می‌شود. انگار شوق رسیدن به خانه مسیر را طولانی کرده. یاد خاطره ای از بانو در ذهنش جولان می‌کند. بانو گفته بود روزی دایه، دختر چهارساله و طفل شیرخوارم را نزدم آورد. از دور که می‌آمد قلبم از محبت مادری برای دخترکم از جا کنده شده بود. آن گاه که جگر گوشه ام را شیر میدادم محو جمال او شده بودم، او را بوسیدم و احساس عجیبی سراپای وجودم را فرا گرفت. انگار تمام قلبم به سوی او میرفت. هنوز از این حالت روحی ساعتی نگذشته بود که نوزاد بیمار شد و در کمتر از یک روز از دنیا رفت. دختر چهار ساله هم به فاصله یک هفته درگذشت و مادر را تنها گذاشت. گویا خدا می‌خواست بانو هر چه بیشتر و بیشتر از دنیا و تعلقات دنیایی رها شود و قلبش هر چه بیشتر متوجه آن گمشده اش باشد. خود بانو گفته بود از کودکی احساس میکردم گمشده ای دارم و دنبال آن می‌گردم ولی نمی‌دانم آن را کجا و چگونه جستجو کنم تا اینکه خداوند با اشراق به قلبش راه را نشان داده بود ولی عطشش را صد چندان کرده بود. همین عطش و اشتیاق بود که از چهارسالگی او را پای درس نشانده بود و به جای بازی‌های کودکانه، عاشق مطالعه و شنیدن از خدا و اولیای خدا کرده بود. حالا بانو درگذشت هفت فرزندش را بخشی از آزمایش الهی می‌دید و همانند ابراهیم علیه السلام باید در امتحانات الهی استقامت می‌کرد و شکرگزاری. استادش آیه الله میر سید علی نجف آبادی گفته بود روزی که شنیدم فرزند ایشان فوت کرده فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ولی دو روز بعد خدمتکار ایشان سراغ من آمد تا برای تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه او به تحصیل سخت تعجب کردم. خیلی وقت‌ها بانو این ابیات را زمزمه می‌کرد. آن کس که تو را شناخت جان را چه کند // فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی // دیوانه تو هر دو جهان را چه کند معین التجار بالاخره به خانه رسید. به به عجب بوی غذایی در خانه پیچیده است. چقدر امروز احساس خوشبختی می‌کند. مگر چند مرد در این دنیا وجود دارند که دستپخت یک بانوی فقیه و مفسر و عارف را خورده باشند. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄