#بانوان_شهیده
🥀صدیقه رودباری و برادرش عبدالحمید همزمان با اولین جرقههای تحولات انقلاب در هر صحنه و مکانی، حضوری فعال و خستگیناپذیر داشتند؛ از فعالیت در مدرسه و مسجد گرفته تا حضور پر رنگ در راهپیماییها، از مقاومت صدیقه مقابل سربازان حکومت نظامی در مدرسه تا فرار عبدالحمید از خدمت سربازی با فرمان امام، از کمک صدیقه به معلولان ذهنی و رسیدگی به وضع آنان به صورت هفتگی تا مقابله مسلحانه عبدالحمید در شامگاه پیروزی انقلاب اسلامی با نیروهای گارد شاهنشاهی و...
🥀آرزوی شهادت داشت. مادرش در تب و تاب خرید جهیزیه برای او بود، اما او در فکر و اندیشه دیگری بود. آخرین باری که تلفنی با خانواده صحبت کرد از شهادت گفت.
🥀مرور دفترچه و دستنوشتههایش او را مشتاق شهادت نشان میداد.
🥀در بانه او را به عنوان مربی آموزش اسلحه برای خواهران انتخاب کردند. چون استعداد و علاقه ویژهای به مسائل نظامی داشت.
🥀 صدیقه آنقدر فعالیت مذهبی و فرهنگی داشت که خار چشم منافقین شده بود تا جایی که منافقین او را تهدید به مرگ کردند و گفتند:
«اگر چه رفتار تو با ما خوب است، اما اگر تو به دست ما بیفتی، پوست بدنت را کنده و آن را با کاه پرخواهیم کرد.»
🥀در نهایت در شامگاه ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۹ با گلوله یکی از منافقین کوردل به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت در راه خدا رسید. پیکر صدیقه بعد از تشییع با شکوه در بانه و تهران در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.
#صدیقه_رودباری
#بانوان_بهشتی
🧕@banovanebeheshti