#من_زنده_ام
#قسمت_شصت_و_هشتم
بی بی قبل از دهه ی عاشورا گفت شاه دیگه کارش تمومه همین جمله باعث اختلافات زیادی بین بی بی و بابا بزرگ شده بود. آخر عمری این پیرمرد و پیرزن سیاسی شده بودند و با هم مخالفت می کردند. بابابزرگ که طرفدار شاه بود میگفت پیره زن تو چه کار شاه داری شاه چه بدی به تو کرده؟ اما بی بی سخت انقلابی شده بود دائم در حال شربت درست کردن و گلاب پخش کردن بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، مردم آبادان صرف نظر از اسلامی بودن انقلاب بساط نی انبان در خیابانها به راه انداخته بندری می زدند و زن و مرد پایکوبی می کردند.
آبادان به دلیل سابقه ی نهضت ملی شدن صنعت نفت، پایگاه سیاسی بسیاری از گروه های انقلابی و ضد انقلاب شده بود. اگر یک تشکل سه نفره با هر نام و عنوانی در تهران صورت میگرفت دو نفرشان در آبادان چادر می زدند و پلاکارد دست میگرفتند؛ از حزب توده و مجاهدین خلق و کار و پیکار و جنبش خلق مبارز و کمونیستها و چریک های فدایی خلق گرفته تا مبارزین خلق عرب و امت مسلمان و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هر کدام صدایی و تریبونی برای اثبات عقاید و رفتار و مسلک شان داشتند. امام برای پایان دادن به این همه درگیری همه پرسی سراسری را پیشنهاد دادند. اولین همه پرسی سراسری در بهار ۱۳۵۸ برگزار شد و نود و هشت درصد مردم به جمهوری اسلامی رأی آری دادند امام همواره بر وحدت کلمه ای که مردم به آن پاسخ مثبت داده بودند تأکید می کردند اما هر روز اسم تازه ای به بازار می آمد و بحث های سیاسی و ایدئولوژیک به داخل خانه ها و کوچه و بازار و مدرسه و دانشگاه کشیده شده بود. بعضی از بحث های اجتماعی حتی به میان خانواده ها سرایت کرده و بین زن و شوهرها و خواهر و برادرها و پدر و مادرها اختلاف انداخته بود. بر پیشانی ملت ایران از کوچک و بزرگ مهر داغ سیاست زده شده بود.
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
#من_زنده_ام
#قسمت_شصت_و_هشتم
کریم مرتب تازه ترین کتابهای مذهبی را میفرستاد و می گفت هر چه می توانید کتاب بخوانید تا برای دفاع کم نیاورید.
شب ها بعد از نماز مغرب و عشا توی کوچه و خیابان مناظره های عقیدتی - سیاسی برپا بود. زودتر از خانه بیرون میزدیم تا جای بهتری گیرمان بیاید. رهبر این نهضتهای خیابانی تعدادی از بچه هایی بودند که در جریان انقلاب به ایران آمده و جزء مبارزان قبل از انقلاب محسوب می شدند که به همراه تعدادی از طلبه های مسجد مهدی موعود و دانشجویان دانشکده ی نفت، رهبری گروه های اسلامی و مردمی را بر عهده گرفته بودند اما رهبران گروه های مقابل عموماً از بیرون شهر می آمدند و به آنها کمک فکری می رساندند. بعد از نماز و شام در کوچه ی ۱۰۴۴ محله ی هزاری ها، جای سوزن انداختن نبود. بانی این جلسه ها و بحث ها حسین آتشکده ، محمد دشتی، احمد خواجه فرد محمد اسلامی نسب و سید بودند همه از جاهای مختلف می آمدند توی کوچه تا پاسی از شب روی زمین های داغ آفتاب خورده می نشستند و بحث می کردند.
انقلاب پیروز شده بود اما خانم سبحانی همچنان مدیر مدرسه بود. هر روز سر یک موضوع شاخ به شاخ میشدیم از اینکه کتابخانه به انجمن اسلامی مدرسه تبدیل شده بود و هر روز تعداد کسانی که عضو می شدند و برایشان کارت عضویت صادر میکردم بیشتر و بیشتر می شد عصبانی بود.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱
۱_شهید حسین آتشکده از فعالان فرهنگی مسجد مهدی موعود که در عملیات کوی ذوالفقاری مجروح و بعد از شش ماه به درجه ی رفیع شهادت نائل شد.
۲_شهید محمد دشتی از فعالان فرهنگی مسجد مهدی موعود بود که در زمان جنگ شهردار آبادان شد. او و هشت تن دیگر از برادران رزمنده در غروب ۲۳ خرداد ۱۳۹۰ بر اثر اصابت گلوله ی توپ ۲۳۰ به مسجد مهدی موعود در حال وضو گرفتن برای اقامه ی نماز به شهادت رسیدند.
۳_ احمد خواجه فرد از فعالان مسجد مهدی موعود و از کارمندان شرکت نفت بودند.
#بانوان_بهشتی
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄
🧕@banovanebeheshti
┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄