eitaa logo
بانوان نمونه
38.8هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
64 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
Mostafa-06-(manahej.ir).mp3
27.06M
🎧 تاریخ تحلیلی زندگی پیامبر 🎙 عطا یاوری حضرت خدیجه سلام الله علیها 🔹 خانواده حضرت خدیجه 🔹 آیا ایشان قبل از ازدواج با پیامبر با افراد دیگری ازدواج کرده بودند؟ 🔹سن حضرت خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر 🔹 ماجرای خواستگاری و ازدواج با پیامبر 🔹فرزندان حضرت خدیجه 🔹فضائل حضرت خدیجه حضرت سلام الله علیها ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
عرصه سیاسی- اجتماعی🏅🏆 فاطمه جعفریان، بانوی جوان مبارز و جهادی، توسط ساواک به شهادت رسید. میشل فوکو (اندیشمند پسامدرن فرانسوی): امام خمینی(ره) منادی معنویت و روحی جدید برای دنیای بی روح عصر حاضر گردید. فاطمه و همسرش مرتضی واعظی، در دوران نامزدی به جای خوشگذرانی به حلبی آباد تهران سرمیزدند. او حتی انگشتر و لباس عروسیش را برای کمک به فقرا هدیه کرده بود و وصیت کرده بود تمام وسایلش را به دختران و مردم محتاج بدهد. در جلسات قرآن و روشنگری ضد طاغوت شرکت می کردند. ساواک دنبالشان بود که به تبریز گریختند. آنجا نیز در خانه خودشان به برگزاری جلسات سخنرانی، تکثیر و پخش اعلامیه‌های امام و ساخت نارنجک‌های دست‌ساز پرداختند. ساواک همسرش را در درگیری اطراف خانه شان به شهادت رساند و به خانه شان حمله کرده و در یک درگیری نابرابر و پرتاب نارنجک، فاطمه درحالیکه باردار بود به جرم دفاع از ارزش های اسلامی به شهادت رسید. 📚انقلاب ایران روح جهان بی روح، میشل فوکو، ص 60 ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
14.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅شرح حدیث زندگی ۲ 📍قسمت چهارم 🔹شرح حدیث ابتدای درس خارج فقه مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) موضوع: محبوب‌ترین کارها نزد خداوند 🗓۱۳۷۸/۰۷/۰۴ ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
آقای بهشتی - فاطمه بنت اسد.mp3
9.14M
📌 فایل صوتی مجموعه قهرمانان توحید 🎙 📚 معرفی: فاطمه بنت اسد سلام‌الله‌علیها ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
📌 حرکت امام حسین علیه‌السلام از مدینه به مکه 🔹پس از مرگ معاويه فرزندش يزيد، به خلافت رسید. وی تلاش زیادی کرد تا از همه مردم بيعت بگیرد. در ميان مخالفان يزيد در مدینه، وجود امام حسين علیه‌السلام به عنوان تنها يادگار پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و جانشين پدر و برادر مظلومش در رسيدن به مقام خلافت و رهبری مسلمانان، شايسته‌تر از همه بود. 🔸 يزيد لعنت‌الله‌علیه بيش از همه از امام علیه‌السلام واهمه داشت و درصدد تسليم كردنش برآمد. او در نخستين اقدام خود نامه‌ای به «وليد بن عتبه» عامل خود در مدينه نوشت و ضمن يادآوری مرگ معاويه به او دستور داد از مخالفان سرشناس مدينه برای وی بيعت بگيرد. 🔹امام علیه‌السلام، بنا به دعوت وليد به خانه‌اش رفت و به وی چنين فرمود: «ما خاندان نبوت و معدن رسالتيم. ماييم كه فرشتگان به خانه ما آمد و شد دارند و خداوند متعال رحمت خود را با ما آغاز نمود و با ما نيز به پايان خواهد برد. اما يزيد فردی است فاسق، شراب‌ خوار، خونريز، متجاهر به فسق. شخصی مانند من هرگز با فردی چون او بيعت نخواهد كرد.» 🔸امام كه با درخواست‌های مكرر وليد روبرو بود، در صورت باقی ماندن در مدينه می‌بايست يا با يزيد بيعت كند و يا مخالفت و سرانجام درگيری و كشته‌ شدن در مدينه بدون اين كه به منظور اصلی‌ خود كه افشای حكومت غاصبانه يزيد بود، دست يابد. اما او تصميم به هجرت از مدينه گرفت. امام حسین علیه‌السلام در روز ۲۸ رجب سال ۶۰ راهی مكه شد. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
📌 اقامه اولین نماز در اسلام 🔹 پس از نزول اولین آیات وحی، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله از غار حراء به منزل آمد و جبرئیل امین در همان روز، دستور نماز را برای پیامبر آورد. اولین نماز جماعت را در روز ۲۸ رجب سال ۱ بعثت، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و امام علی علیه‌السلام و حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها خواندند. 🔸 طبری در تاریخش می‌نویسد: «یحیی بن عفیف کندی» می‌گوید: «برای حج به مکه آمدم و میهمان ابن عباس بودم. میانه روز دیدم مردی آمد و به آسمان نگاه می‌کرد. مقابل خانه خدا ایستاد. دست راستش جوانی خردسال و پشت سرش زنی بود. او خم شد آن‌ها نیز خم شدند، او به زمین افتاد آن‌ها نیز به زمین افتادند. 🔹از این ماجرا تعجب کردم. وقتی که ابن عباس آمد ماجرا را برای او نقل کردم، گفت: «دانستی آن‌ها که بودند؟» گفتم: نه. گفت: «آن که جلو بود، پسر برادرم محمد بن عبدالله صلی‌الله‌علیه‌وآله است. او می‌گوید: از آسمان به او وحی می‌شود؛ آن که در جانب راستش ایستاده بود، علی علیه‌السلام بود و آن که پشت سرش بود، خدیجه (علیها‌السلام)، همسر محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله، است. من در روی زمین کسی را غیر از این سه نفر بر این دین نمی‌دانم.» ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
سلام خداوند بر حضرت خدیجه سلام الله علیها خدیجه از زنانی است که خداوند به او سلام می کرد. در روایت آمده است که روزی جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و به پیامبر فرمود: خداوند بر خدیجه سلام می کند. پس پیامبر به خدیجه فرمود: این جبرئیل است که سلام خداوند را بر تو می رساند. خدیجه عرض کرد: خدا سلام است و از او سلام است و بر جبرئیل سلام. 📚بحارالانوار/ج16/ص11" حضرت سلام الله علیها ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
آیت الله مبشر کاشانی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) حضرت علی(علیه السلام) را بیشتر با لقب امیرالمؤمنین صدا می‌زدند؛ این یک نمونه از ادب اجتماعی و معنوی است؛ ایشان وقتی ولی خود را پیامبر(صلی الله علیه و آله) و علی(علیه السلام) می‌دانند رفتارشان هم اینگونه است و امروز هم ما باید از این مسائل درس بگیریم. حضرت سلام الله علیها ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
🌹 🌹 گفتم: تو تکاوری همه منتظر تو هستند اینجا که عراق نیست اینجا خاک ایران است تا چند ساعت دیگر نیروهای خودی می آیند و همه ی ما آزاد می شویم و بر می گردیم و خبر پیروزی را خودت به سمیه و مادرش میدهی دوباره گفت: لعنت بر صدام. برادری که از ناحیه ی چشم آسیب دیده بود وقتی شنید سید به صدام نفرین می فرستد گفت: سید اینا میفهمن چی میگی، تقیه کن. اما سید این بار با صدایی بلندتر از عمق وجودش گفت: لعنت بر صدام حوله ی سفید دور کمرش پر از خون شده بود جابه جا کردن حوله به سختی انجام می شد. تقریباً سه ساعت طول کشید تا آمبولانس آمد. ابتدا به طرف گودالی که برادرها در آن بودند رفت چند نفر از آنها را که از ناحیه ی سر و صورت و دست و پا مجروح شده بودند سوار کرد و بعد از همه سراغ سید تکاور آمدند تقاضای برانکارد کردم. گفتند: خودش باید سوار شود نمی دانستم مجروحی که قدرت باز نگهداشتن پلک هایش را نداشت چگونه میتوانست با پای خودش سوار آمبولانس شود هر چه میگفتم برانکارد بیاورید توجهی نداشتند. آمبولانس بدون برانکارد و بدون هیچ گونه وسایل کمکهای اولیه و پزشکیار آمده بود. آن موقع هنوز دشمن را نمی شناختم. دست به کمر ایستاده بودند و میگفتند بگذاریدش توی آمبولانس. من و خواهر بهرامی هر چه تلاش کردیم نتوانستیم بلندش کنیم. هر پنج مجروح داخل آمبولانس با دیدن این صحنه پیاده شدند و به کمک ما آمدند. هر کس گوشه ای از بدنش را گرفت و او را داخل آمبولانس گذاشتند. دوباره حوله را جابه جا کردم و به برادری که کنارش بود گفتم: این تکاور سید است به خاطر خدا دستت را روی زخمش بگذار و فشار بده تا شدت خونریزی کمتر شود و به بیمارستان برسد. برای آخرین بار دستم را بر زخمش گذاشتم و أمَّن يُجِيبُ المُضطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكشِفُ السُّوءَ» خواندم چشمانش را باز کرد و گفت: «خواهر این راه زینب و سیدالشهداست. خون توی بدنم خشکید؛ خیلی به موقع بود. در آن ساعات بهت و ناباوری احتیاج داشتم که کسی متذکر شود این راه زینب و سید الشهداست، صبوری کنید. خیلی تلاش کردم از آمبولانس پیاده نشوم و تا بیمارستان با آنها همراه شوم اما به زور اسلحه ی عراقیها و اصرار برادرها پیاده شدم. اصرارم برای حمل مجروحی که از ناحیه ی چشم آسیب دیده بود بی فایده ماند. وقتی پیاده شدم دوباره سرباز با لوله ی تفنگش ما را به سمت آنکه چشمش مجروح شده بود هل داد. در این چند ساعت از بس لوله ی تفنگشان را به تن و بدنمان کوبیده بودند استخوانهایمان درد گرفته بود. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄