#ازجهنم_تابهشت #قسمت98 اميرحسين باورم نميشد چه زود به هم محرم شديم و همه چی تموم شد. پرنیان رو دم خونه پیاده میکنم و خودم میرم دنبال محمد جواد قرار گذاشتیم امروز به عنوان آخرین روزهای مجردی بریم بیرون با بچه ها. حالا انگار دارم میرم بمیرم. بعد از نیم ساعت میرسم دم خونشون ، محمدجواد وامیر و علی و طاها و حسین با یه پارچه مشکی دم در وایساده بودن. از ماشین پیاده میشم و سلام علیک میکنم. _ این پارچه و رنگ و اینا چیه؟ محمد جواد_ فضول سنج. حالا هم بپر بالا رفیق. _ دارم برات محمد جواد_ و من الله توفیق. محمد جواد خطاب به بچه ها_ خب شماها پس برید همون جای همیشگی. من و امیر و این آقا دوماده یا مهمون جدیدمونم میایم. _ مهمون جدیدمون ؟ محمد جواد_ تااطلاع ثانوی سکوت کن بپر بالا. زن ذلیل بدبخت. همه زدن زیر خنده همونجوری که به سمت ماشین میرفتم گفتم _ دارم براتون حالا محمد جواد جلو و امیر عقب نشست. محمدجواد_ برو دم خونه همسرتون _ ها؟؟؟؟؟؟ محمد جواد_ ها و......... حرف نزن حرکت کن. _ خب برای چی محمد جواد _ به جان بروسلی همین الان حرکت نکنی چنان میزنمت که. _ که چی؟ محمد جواد _ هیچی فدات شم. برو خونه همسرتون. به خدا کاریش نداریم. . . . سر کوچه بودم که دیدم حانیه و چهارتا خانوم دیگه دم در وایسادن . همزمان با وارد شدن ما تو کوچه ، امیرعلی هم میاد بیرون. خدا میدونه دوباره این محمد چی تو سرشه. از ماشین پیاده و سلام علیک میکنم. برای اولین بار دقیق ، مستقیم و بی پروا تو چشمای حانیه خیره میشم. چشمای قهوه ای روشن با مژه های بلند. سرخ میشه و سرشو پایین میندازه . بعد از سلام و علیک امیرعلی خطاب به من میگه _ بریم؟ محمد جواد_ بریم داداش. گنگ و پرسشی به هردوشون نگاه میکنم هردو میزنن زیر خنده و سوار میشن، منم خداحافظی مختصری از خانوما میکنم و سوار میشم. ظاهرا هیچکدوم نمیخوان توضیح بدن چه خبره ، پس منم سوالی نمیپرسم تا برسیم..... . . . #ادامه_دارد #ح_سادات_کاظمی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀

🎙 همسر قهرمان 🔴 #استاد_عباسی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀

سلام دلبرا😍 ایده دارم براتون چه ایده‌ای❤️😁 بیایید از امروز یه قراری با هم بزاریم.☺️ از همین الان دفترچه یادداشت📕🖍 بردارید تمام نقاط مثبت و قوی همسرتون‌رو بنویسید📝 و از این به بعد هرکاری که انجام دادن شما خوشتون اومد به لیستتون اضافه کنید😌🖊... و بعد روزیی که خدایی نکرده کدورتی بینتون پیش اومد و از همسرتون دلخور شدین☹️💔، برید سراغ دفترچه‌تون📖، اون لحظه متوجه میشید و به صد دلیل باید اون دلخوری‌رو فراموش کنید....☺️❤️😉 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀

اگه از این ایده👆 استفاده کردید و نتیجه گرفتید لطفا برای ما هم ارسال کنید😉

#نکته👌🌹 #شب_بخیر ✅یک دست به شکرانه و دستی به تمنا ! 💠 حاج آقا پناهیان : وقتی دستانت را برای دعا بالا میبری؛ یک دست برای تشکر بالا باشد ، و دست دیگری برای تمنا! تشکر از خدا و راضی بودن به مقدرات الهی شرط اساسی برای استجابت دعاست . بعد از تشکر صمیمانه از نعمات خدا ، درخواست هایت را آغاز کن ... #شبتون_مهدوی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀

﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽ اگرچه هیچ کجا ... لایق قدومتـ❤️ـ نیست چه میشود ... که بیایی به جمکران دلـ💔ـم کدام جاده ... مرا می رساندم تا تـ❤️ـو نشانی حرمتـ❤️ـ را ... بده نشان دلم #سلام #روزتون_مهدوی ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀

#متن_ویژه_صبح_همسرانه💕 لذت داشتن همسر به خوبی تو توی این دنیا مثل خوردن یه فنجون چای گرم زیره برفه !!!!!❄️ درسته که هوا رو گرم نمی کنه ولی منو دل گرم میکنه 😇😍 صبح روز برفی بخیر عشقم💕 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @banoye_khaass 🎀