eitaa logo
بانوی خاص🌹
412 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
19 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 کانال بانوی خاص ❤️همسرداری 👩‍🏫فرزند پروری 🏠خانه داری احکام و مطالب متفرقه سوالات مشاوره کاملا رایگان تبادل و ارتباط با ادمين: @delaram7645 لينك كانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1265893419C1fe8b5bb94
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا این متن رو هر روز مرور کنید😊👇 ‼️به خاطر فرزندت سر همسرت فرياد نكش به خاطرِ کودکت,صدایت را در خانه بالا نَبَر, مردانگیِ همسرت پیشِ چشمانِ فرزند حفظ شود,در خلوت موضوع را حتما با او حل کن فرزندت پرخاشگر نمی شود برای ِهمسرت که خسته از کار برگشته, نوشیدنی تهیه کن. وقتی آمد با تشکر و خسته نباشید استقبالی گرم داشته باش فرزندت سپاسگزاری را یاد می گیرد برای بداخلاقی هایِ همسرت, مهربانی هدیه بخر کودکت گذشت را می اموزد... دنیا را تا بوده,زنان گرم نگه داشته اند جهانِ امروزِمان سرد است.بانو کمک کن... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی خاص🌹
#مهارت_های_تربیت_فرزند #آزادی_در_کودکان قسمت4⃣ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ✅ادامه روش سوم پد
✔️(ازتولدتا۲۱سالگی ازنظراسلام(استادتراشیون) 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 قسمت1⃣ از دیدگاه دین کودک تا هفت سال اول زندگی سید و سرور است😇 و تعبیر رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله [سیادت کودک] از این مرحله تربیتی کودک است😘 ۷ سال دوم تعلیم پذیری اطاعت و فرمانبرداری است🤫 ۷ سال سوم سن نظرخواهی و مشورت می باشد🤓 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
(ازتولدتا۲۱سالگی ازنظراسلام(استادتراشیون) 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 قسمت2⃣ ✅دوره اول تربیت :از تولد تا هفت سالگی( دوران سیادت) ✔️این دوره که سن خوشی و بازی کودک است از زمان تولد شروع می شود.👼 فرزند در اوایل کودکی هنوز دنیای خود را نمی شناسد به طور کامل با آن در ارتباط نیست🤔 و نمی‌تواند کارهای شخصی خود را انجام دهد به همین جهت به سن رفع نیازها هم تعبیر میشود 😉 کودک در این دوران از تمرکز طولانی در مسائل گریزان است فوق العاده به دنبال تنوع و آزادی خواهی است🤗 اهمیت تربیت در سن سیادت به این علت است که شخصیت فرد در ۵ سال اول زندگی شکل میگیرد👌 آزادی کودک در ۷ سال اول زندگی به معنی رها کردن او ،دادن اجازه انجام اعمال مخاطره‌آمیز 😱 یا خلاف ادب وبی تفاوتی نسبت به رفتارهای نادرست نیست❌ بلکه یعنی نباید او را تحت فشار قرار داد یا کاری را که از توانش خارج است به او سپرد😥 باید با سازماندهی اموری که میتواند انجام دهد ازادی او را با کنترل منطقی همراه ساخت🧐😘 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️ ✳️ احکام غسل 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 ✅ سؤال اگر کسی پس از غسل ، بفهمد جایى از بدن را نشسته یا مانعى مانند لاک، ریمل و مانند آن در بدنش بوده ، تکلیفش چیست؟ ✅پاسخ اگر از طرف چپ بدن باشد، شستن همان مقدار کافى است و اگر از سمت راست باشد باید بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ را بشوید و اگر از سر و گردن باشد، باید بعد از شستن آن، دوباره طرف راست و چپ را بشوید. ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی خاص🌹
#سلسله_جلسات_مهارتهای_همسرداری #خانواده_تربیت92 #تعریف_خانواده37 🌷بسم الله الرحمن الرحیم جلسه ی
🌷بسم الله الرحمن الرحیم روزاي قبل عرض کردیم که اولین نکته در خانواده👈 حفظ آرامش هست ✔️✔️ بعضی وقت ها میبینیم که آقا از بیرون میاد بعد خانم سریع میاد جلوو و شروع میکنه به حرف زدن👌 آقا هم خسته هستش؛ آرامشش روو بهم میزنه ❌❌ یا شروع می کنند به سوال کردن که مثلا وسیله هایی روو که قرار بود بخری روو خریدی؟؟ ✔️ این خانم میشه بازپرس👩‍✈️ و از اینور سووال کن؛ از اوونور سوال کن خواهر بزرگوار!! یکم امون بده بذار شوهرت استراحت کنه👌👌 بعد ازش بپرس؛ والا اگه بخوای اینجووری برخورد کنی؛ 👈 آرامش همسرتوو بهم میزنی ✔️✔️ بعد این آقا هر وقت که بخواد بیاد خونه این افکار میاد سراغش😇 که الان یه پلیس منتظر بازپرسی هستش ✔️❌ چقدر خوبه که خواهران بزرگوار!! وقتی که شووهرشون وارد خونه میشه با آرامش برخورد کنند😊 حالا چجوری برخورد کنیم رو هم عرض میکنیم خدمتتون ببینید توو روایت اومده که👈 اولین چیز در خانواده حفظ "آرامش" هست ✔️✔️ هم حفظ آرامش خودمون و هم حفظ آرامش همسرمون ببینید وقتی که وارد خونه ی همسر شدی دیگه مال خوودت نیستی👌👌 گاهی وقت ها میبینی که شوهر یا همسر کارایی روو میکنه که آرامش طرف مقابل روو بهم بزنه ✔️❌✔️ ولی شما گووش نکنید آرامش خونه روو حفظ کنید👌 آرامش خودتونو حفظ کنید✔️ ببینید بعضی وقت ها میبینیم که آرامش روو هم حفظ نمیکنند که هیچ❌ بلکه بهم رحم هم نمی کنند😏 ببینید رفقا افراد یه خانواده باید نسبت بهم رحم داشته باشند آقا عیب همسرت رووو داری میبینی👌 ولی پس رحمت کجا رفته؟؟؟ خانم شما هم عیب همسرت روو میبینی پس رحمت کجا رفته؟؟؟ مگه شما اومدید زیر یه سقف که برید عیبای هم روو به دیگران بازگووو کنید؟؟؟ ❌❌ میدونی چرا بچه ات به حرفت گوش نمیکنه؟؟ چون شما خانم بزرگوار؛ نسبت به شووهرت رحم نداری ✔️✔️ چون شما آقای بزرگوار؛ نسبت به همسرت رحم نداری👌 بچه ات از خونه فراری میشه ✅✅ حالا نمی خوام بگم که بعضی ها نسبت به فرزندانشون هم رحم ندارند❌ و باهاشون دعوا می کنند 🚫💯 بعد توقع دارند که بچه هاشون به حرفشون گوش کنند🚫 لذا رفقا اگه عامل به قرآن باشیم هم 👈"آرامش" پیدا میکنیم هم👈"مودت" و هم "رحم" نسبت به اعضای خانواده داریم ✅✅ 🌷✔️🌷✔️🌷✔️🌷✔️🌷✔️🌷 وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم التماس دعای فرج و شهادت✔️🌷👌 ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
هدایت شده از بانوی خاص🌹
📚مـــن بـــا تـــو (47 قــســمــت) ✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 👇👇👇
✍لـیـلــے سـلـطـانــے 🌹قـسـمـت ســے و چــهــارم آقاے رسولے رییس دانشگاہ دستے بہ صورتش ڪشید و گفت:ڪہ اینطور! دست هاش رو،روے میز بهم گرہ زد و ادامہ داد:بنیامین عظیمے پروندہ جالبے ندارہ!فڪرڪنم با این چیزایے هم ڪہ گفتے وقتش شدہ اخراج بشہ! از روے صندلے بلند شدم،ڪیفم رو انداختم روے دوشم. هرطور صلاح میدونید،دلم نمیخواد آقاے سهیلے بے گناہ این وسط بسوزن! آقاے رسولے لبخندے زد و گفت:این وصلہ ها بہ امیرحسین نمے چسبہ!خوب میشناسمش! سرم رو تڪون دادم و گفتم:میتونم برم؟ با دست بہ در اشارہ ڪرد و گفت:آرہ دخترم ممنون ڪہ اطلاع دادے! با گفتن خدانگهدار از اتاق خارج شدم،سهیلے رو از دور دیدم ڪہ بہ این سمت مے اومد،آروم بہ سمتش رفتم،چند قدم باهام فاصلہ داشت،با صداے آروم گفتم سلام! زیر لب جواب داد خواست بہ راهش ادامہ بدہ ڪہ گفتم:میخواستم باهاتون صحبت ڪنم! با فاصلہ رو بہ روم ایستاد،دست بہ سینہ جدے،نگاهش رو دوخت پشت سرم! پیرهن ڪرم رنگ یقہ آخوندے با شلوار ڪتان مشڪے پوشیدہ بود،مثل همیشہ مرتب و تمیز! محڪم اما با تُن آروم گفت:درخدمتم اما ممنون میشم از این بہ بعد ڪارے داشتید تو ڪلاس ها بگید! متعجب نگاهش ڪردم جدے رو بہ رو نگاہ مے ڪرد،منظورش رو خوب فهمیدم،درحالے ڪہ سعے مے ڪردم آروم باشم گفتم:عذر میخوام اما عاشق چشم و ابروتون نیستم!خواستم بگم با آقاے رسولے درمورد اتفاقات اخیر صحبت ڪردم. چیزے نگفت،ادامہ دادم:همہ چیزو حل مے ڪنن ببخشید ڪہ تو دردسر افتادید. با ڪنایہ اضافہ ڪردم:بہ قدرے براتون آزاردهندہ بودہ ڪہ ذهنتون خستہ شدہ رفتہ سراغ فڪراے بیخودے! دست هاش رو از دور سینہ ش آزاد ڪرد،صورتش رو بہ روے صورتم بود اما چشم هاش من رو نگاہ نمے ڪرد! _خانم هدایتے یہ سوال بپرسم؟ با دلخورے گفتم:بفرمایید! _سوتفاهم هایے ڪہ براے عظیمے پیش اومدہ براے شما ڪہ پیش نیومدہ؟! با چشم هاے گرد شدہ نگاهش ڪردم! فڪر مے ڪرد منظورے دارم ڪہ باهاش صحبت مے ڪنم،خودش ڪمڪ ڪرد! دلم نمیخواست ماجراے امین اما بہ صورت توهمات این طلبہ شروع بشہ! بہ قدرے عصبے شدم ڪہ ڪم موندہ بود فحشش بدم! صدام رو ڪنترل ڪردم اما با حرص گفتم:براتون نامہ فدایت بشوم ڪہ نفرستادم ڪمڪم ڪنید خودتون دخالت ڪردید! انگشت اشارہ م رو،رو بہ پایین گرفتم و ادامہ دادم:از هرچے فڪر ڪنید ڪمترم اگہ دیگہ تو ڪلاس هاتون شرڪت ڪنم تا توهماتتون بیشتر از این ادامہ پیدا نڪنہ! نگاهش رو دوخت بہ ڪفش هاش آروم گفت:منظورے نداشتم اما اینطور بهترہ! نگاہ تندے بهش انداختم و با قدم هاے بلند ازش دور شدم،با خودش چے فڪر مے ڪرد؟! ادامــه دارد... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
✍لـیـلــے سـلـطـانــے 🌹قـسـمـت ســے وپــنــجـم (بــخــش اول) بهار با ناراحتے گفت:حالا جدے نمیاے؟ با یادآورے ماجراے چند روز پیش عصبـے شدم،با حرص گفتم:نہ پس الڪے الڪے نمیام،پسرہ ے... ادامہ ندادم،بهار بطرے آب معدنے رو گرفت سمتم. _بیا آب بخور حرص نخور! با عصبانیت دستم رو ڪوبیدم روے نیمڪت و گفتم:آخہ با خودش چے فڪر ڪردہ؟ڪہ عاشقشم؟لابد عاشق اون ریش هاش شدم! بهار ڪمے از آب نوشید و نفس عمیق ڪشید! متعجب گفتم:چرا اینطورے میڪنے؟ ڪمے رفت عقب انگار ترسیدہ بود! _خشم هانیہ! پوفے ڪردم:بے مزہ! یهو بهار با ترس بہ پشت سرم زل زد و بلند شد ایستاد،سریع گفت:سلام استاد سهیلے! نفسم تو سینہ حبس شد! دهنم باز موندہ بود،یعنے حرف هام رو شنیدہ؟! بہ زور دهنم رو بستم،آب دهنم رو قورت دادم،هانیہ مگہ مهمہ؟خب شنیدہ باشہ! اصلا حق داشتے! سرفہ اے ڪردم و بلند شدم اما خبرے از سهیلے نبود! با صداے خندہ ے بهار سرم رو برگردوندم! با خندہ نشست،چپ چپ نگاهش ڪردم،همونطور ڪہ داشت مے خندید گفت:واے هانیہ!قبض روح شدیا! حق بہ جانب گفتم:اتفاقا میخواستم ڪلے حرف بارش ڪنم! چادرم رو مرتب ڪردم و دوبارہ نشستم! _نمیشہ ڪہ نیاے! بطرے آب معدنے رو برداشتم،همونطور ڪہ بہ بطرے زل زدہ بودم و مے چرخوندمش گفتم:خودم میخونم چند تا جلسہ ڪہ بیشتر نموندہ،جزوہ ها رو برام بیار! بهار چیزے نگفت،چند دقیقہ بعد با تعجب خیرہ شد بہ ورودے ساختمون دانشگاہ سریع بلند شد و گفت:هانیہ پاشو بریم! زل زدم بهش:چرا؟ دستم رو گرفت،بلند شدم،بنیامین با عجلہ داشت مے اومد بہ سمتمون،سهیلے و رسولے هم پشت سرش! همہ چیز رو حدس زدم،چند قدم موندہ بود بنیامین بهم برسہ ڪہ سهیلے از پشت بازوش رو گرفت و با اخم گفت:سریع برو بیرون! بنیامین پوزخندے زد و گفت:حسابم با تو جداست برادر! رسولے با تحڪم گفت:ولش ڪن امیرحسین،الان از حراست میان! سهیلے همونطور ڪہ بازوے بنیامین رو گرفتہ بود گفت:ولش ڪنم یہ بلایے سرشون بیارہ؟! بنیامین انگشت اشارہ ش رو بہ سمتم گرفت و گفت:خودت بازے رو شروع ڪردے،منم عاشق بازے ام! بدون اینڪہ حرف هاش روم تاثیر بذارہ زل زدم توے چشم هاش بدون ترس! چیزے نگفتم،بازوش رو از دست سهیلے جدا ڪرد و از دانشگاہ خارج شد! سهیلے همونطور ڪہ با اخم بہ رفتن بنیامین نگاہ مے ڪرد گفت: شما مگہ ڪلاس ندارید؟!عذر تاخیر قبول نیست! رسولے با دست زد رو شونہ ش و گفت:استاد من برم تا ترڪشت بہ من نخوردہ! معلوم بود خیلے صمیمے هستن،سهیلے برگشت سمتش و آروم چیزے گفت،رسولے رو بہ من گفت:خانم هدایتے نگران چیزے نباشید حرف زیادے زد پروندہ ش براے همیشہ بستہ شد! با خونسردے سرم رو تڪون دادم،بهار بازوم رو گرفت با لبخند گفت:نشنیدے استاد چے گفتن؟!بدو بریم سرڪلاس! چشم غرہ اے بهش رفتم. _برو بهار ڪلاست دیر نشہ! سهیلے برگشت سمتم با تحڪم گفت:خانم هدایتے من اجازہ ندادم ڪلاس هام نیاید!سریع سر ڪلاس وگرنہ طور دیگہ اے برخورد مے ڪنم! با تعجب نگاهش ڪردم،با خودش چند چند بود؟! خواستم چیزے بگم ڪہ بهار بازوم رو بشگون گرفت و سریع دنبال خودش ڪشید بہ سمت ساختمون! سهیلے همونطور ڪہ نزدیڪمون راہ مے اومد گفت:منظور من چیز دیگہ اے بود،اشتباہ برداشت ڪردید! منظورش برام مهم نبود،ڪلا برام مهم نبود! ادامــه دارد... ─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─        اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇 🎀 @Banoye_khaass 🎀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا