🌸 امام حسین (علیهالسلام) :
با گذشتترین مردم کسی است که هنگام قدرت در گذرد.
📚 بحارالانوار، ج۷۱، ص٤۰۰
#کلام_معصوم
#رهبرم_سید_علی
#دهه_فجر
#انقلاب
#همه_می_آییم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تربیتی
🔰 فرق نصیحت با گفتگو در تربیت!
🔻در گفتگو، شنونده خوب بودن خیلی مهمتر از گوینده خوب بودن است. شنونده خوب بودن یعنی دقیق گوش کنیم، فکر کنیم و بعد با طرف مقابل چک کنیم که آیا حرف او را درست فهمیدهایم یا نه و مهمتر اینکه، بدون پیش داوری وارد گفتگو شویم.
#جان_شیرینم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
با قوت ذکر «یا علی» می آییم
از بهر حمایت «ولی» می آییم
بر دشمن انقلاب فریاد کشیم
فردا که به بیعت علی می آییم
وعده ما بیست و دوم بهمن✌️
خلق حماسه ای دیگر ✊ 😊
🇮🇷 #دهه_فجر #یوم_الله_22_بهمن
#دهه_فجر
#انقلاب
#همه_می_آییم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
من امشب بجای خیلیها تکبیر میگم✊👊
بجای میرزا کوچیک✌️
که جلوی دشمن ایستاد تا پای خارجیها به رشت باز نشه.✅
و الان نیست که ببینه خارجیها
از ایران که هیچی از منطقه دارن پرت میشن بیرون.😎💪
بجای رییسعلی تکبیر میگم ✌️
که میخواست خارجیهارو از بوشهر بیرون کنه ✅
و الان نیست که ببینه همون خارجیها توی خلیج فارس شلوارشون رو با دیدن ما خیس میکنن.💪💪
بجای چمران تکبیر میگم ❤️🇮🇷✌️
که رفت لبنان شاگرد تربیت کنه
و نیست که ببینه الان لبنانیها دستشون روی ماشهی موشکهاشونه تا از انقلاب اسلامی دفاع کنن😎.
بجای همت و خرازی و باکری تکبیر میگم ✊✊👊
که نیستن ببینن نه تنها یه وجب خاک به بعثیها ندادیم😎، بلکه الان دستمون با عراقیها گردن همه علیه آمریکا🇺🇸❌
بجای امام تکبیر میگم❤️❤️
که بعد از چندصد سال پای متجاوز و بیگانه رو از این خاک برید...
امشب بجای هزاران شهیدی تکبیر میگم که جونشون رو دادن تا من آزاد باشم، نه برده.😔😔❤️❤️🇮🇷🇮🇷🇮🇷✌️✌️✌️
طنین الله اکبر
ساعت ۲۱
#الله_اکبر
#دهه_فجر
#انقلاب
#همه_می_آییم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
.
زیبای مقاوم من ...
تولدت مبارک جمهوری اسلامی ایران؛
🎙️ تا پای جان برای آبادی و آزادی
و استقلالت با نوای شیطانسوز الله اکبر
و با عشق میجنگیم💕✌🇮🇷
🔍 🇮🇷 چهل و چهارمین سالگرد
پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی
گرامی باد.
#دهه_فجر
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹یادت باشه
🍃بخش اول
زندگی نامه
🍃فصل ششم
دیوانه گشته ایم مجنون و خسته ایم
🍃برگ پنجاهم
تا سیزده به در حمید درگیر کار مسجد بود ، قرار بود دسته جمعی با دختر عمه ها و پسر عمه ها بیرون برویم، ولی حمید نتوانست ما را همراهی کند، این نبودن ها کم کم داشت برایم غریب می شد ، موقع حرکت به من گفت :« اگر رسیدم پیشتون که هیچ، ولی اگر نرسیدم از کنار رودخونه هفت تا سنگ خوب پیدا کن یه قل دو قل بازی کنیم»، تا این را گفت به حمید گفتم :« منو یاد دوران قدیم انداختی ، چه روزا و شبهای قشنگی با خواهرای تو جمع می شدیم می گفتیم و می خندیدیم، یه قل دو قل بازی می کردیم ، بعضی وقتا که ننه حال و حوصله داشت برامون شعر می خوند یا قصه های قدیمی مثل امیر ارسلان یا عزیز و نگار رو از حفظ می گفت»، حمید خندید و گفت :« الان هم شما وقت گیر بیارین تا صبح یه قل دو قل بازی می کنین ولی من خیلی حرفه ای تر از این حرفام بخوام ببارم!». واقعا این بازی را خیلی خوب بلد بود و من همیشه از قبل می دانستم که بازنده هستم.
در ماه دو بار افسر نگهبان می ایستاد و شب ها خانه نمی آمد ، من هم برای این که تنها نباشم به خانه پدرم می رفتم ، بعد از ازدواجمان فقط یک شب تنهایی خانه خودمان ماندم ، حمید هر یک ربع تماس می گرفت و حالم را می پرسید، صبح که آمد کلی دلخور شده بود ، گفت :« چرا تنها موندی، تا خود صبح به تو فکر کردم که نکنه بترسی، یا اتفاقی برات بیفته، اصلا تمرکز نداشتم»🍂
#رفیق_شهیدم
#حمید_سیاهکالی
#بانوی_تراز
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz