eitaa logo
بانوی تراز
1.1هزار دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
3.8هزار ویدیو
13 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
مسابقه دلنوشته 💕 @ciahkale 👈 ارسال آثار ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کودتایی کرده‌ای در دل عجیب و بی مثال ؛ سرزمینِ دنجِ قلبم رابه یغما برده‌ای!💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱خوشبختی از آن کسی است، که در فضای " شکرگزاری " زندگی کند! چه دنیا به کامش باشد و چه نباشد... چه آن زمان که می دود و نمیرسد... و چه آن زمان که گامی برنداشته، خود را در مقصد می بیند... چرا که خوشبختی چیزی جز آرامش نیست...❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tasnif Khane Boye Gol Gereft(joyamusic)(128).mp3
9.95M
خانه بوی گل گرفت... 💕 فقط اهل دل بشنون و لذت ببرن! ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹یادت باشه 🍃بخش اول زندگی نامه 🍃فصل هفتم بیا درجمع یاران یار باشیم 🍃برگ هفتادم همیشه همین عادت را داشت،وقتی بیرون میرفتیم غذایی که اضافه می ماند آن را زیر دیوار یا زیر درخت می ریخت یا وقتی گوشت چرخ کرده می گرفتیم یه تکه از بهترین جای گوشت جدا می‌کرد و روی پشت‌بام برای گربه ها می ریخت ،همیشه میگفت: « به نیت همه اموات». در برنامه سمت خدا از حاج آقای عالی شنیده بود که وقتی می خواهید چیزی را خیرات کنید به نیت همه اموات باشد چون از اول خلقت تا آخر به همه اموات ثواب یکسان می رسد و این که هر کسی برای اموات خیرات و احساس بیشتری داشته باشد روز قیامت زود تر به حسابش رسیدگی می شود تا کمتر معطل شود ، برای همین هیچ وقت غذایی که اضافه مانده بود را توی سطل اشغال نمی ریخت. حمید از باشگاه تماس گرفت که دیر تر می آید ، برای این که از تنهایی حوصله ام سر نرود دوباره رفتم سراغ بوفه ، حمید که آمد پرسیدم :« داخل خونه چی عوض شده ؟» ، نگاه کرد و گفت :« باز هم چیدمان وسایل بوفه! توی این خونه به جز این کمد و تغییر وسایل بوفه کار دیگه ای نمیشه کرد » بعد هر دو خندیدیم ، حواسش به این چیز ها بود ، خانه ما به حدی کوچک بود که نمیشد تغییر آن چنانی در چیدمان وسایل آن ایجاد کنیم ، برایم خیلی جالب بود ، کوچک ترین تغییری در خانه می دادم متوجه می شد .گفتم:«حمیدجان تا تو بری زباله هارو ببری من سفره شام رو انداختم»،حمید داشت توی آشپزخونه زباله هارو جمع می کردکه دوستم تماس گرفت،مشغول صحبت با دوستم شدم،از همه جا می گفتیم و می شنیدیم،حمید آشغال به دست جلوی من ایستاده بود،باصدای آرام گفت:«حواست باشه تو این حرف ها یه وقت غیبت نکنین». با ایما و اشاره خیالش را راحت کردم که «حواسم هست عزیزم»ازغیبت خیلی بدش می آمدومتنفر بود،به کوچکترین حرفی که بوی غیبت داشت واکنش نشان می داد،سریع بحث را عوض می کرد،دوست نداشت درمورد کسی حرف بزنیم که الان درجمع ما نبود،می گفت:«باید چندتا حدیث درباره غیبت پرینت بگیرم بزنم به در و دیوار خونه،تا هروقت می بینیم یادمون باشه،یه وقت از روی حواس پرتی غیبت نکنیم». تلفن راکه قطع کردم سفره را انداختم،حمید خیلی دیر کرد،قبلأهم برای بیرون بردن زباله ها چندباری دیر کرده بود،در ذهنم سؤال شد که علت این دیر آمدن ها چه می تواند باشد،ولی نپرسیده بودم،اما این بار تأخیرش خیلی زیاد شده بود.وقتی برگشت پرسیدم:«حمید آشغال هارو می بری مرکز بازیافت سر خیابون این همه دیر میایی؟»🍂 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz