eitaa logo
بانوی تراز
1.1هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
12 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب ولادت کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام سفره افطاری درجمع دوستان جهادگر #افطاری_ساده #کریم_اهل_بیت #ماه_مبارک_رمضان ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای مهربون.mp3
12.48M
🌹عرض سلام و ارادت حضور شما سروران ارجمند، ضمن آرزوی قبولی طاعات وعبادات ،میلاد با سعادت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی رو به همه شما عزیزان و دوستان همراه تبریک و تهنیت عرض می کنیم.💞 🌙 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ مهم نیست چقدر از هم دوریم مهم قلبامونه که به هم نزددیکه . . .💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای گریه کردن شانه‌ی بیگانه تسکین نیست...🌻 امروز عصر دیدار شاعران با رهبر انقلاب؛ برشی از شعر خوانی حسین خزائی از کرمانشاه❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹مادر بزرگ عطر برنج شمال بود؛ کم بود نان سفره‌اش اما حلال بود... رهبر انقلاب: چه کار خوبی کردید برای مادر بزرگ شعر گفتید!❤️ امروز عصر:دیدارشاعران و اساتید ادبیات فارسی ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹یادت باشه 🍃بخش اول زندگی نامه 🍃فصل دهم نشسته خاک مرده ای به این بهار زارمن 🍃برگ صدوششم در را که باز کردم یاد روزی افتادم که همان جا ایستاده بودم و دور تا دور خانه را بدون حمید دیده بودم ، روزی که در را به همه خاطرات بدون حمید بستم ولی حالا بدون حمید به همین خانه برگشته بودم ، در و دیوار خانه با من گریه می کرد ، ساعت از کار افتاده بود ، لامپ ها سوخته بود ، انگار این خانه هم فهمیده بود خانه خراب شده ام ! به سراغ قرآن روی طاقچه رفتم ، همان قرآنی که وصیت نامه ها را به امانت بین صفحات آن گذاشته بودم . « ما را به سخت جانی خود این گمان نبود !» ، تمام آن دقایق این بیت شعر در سرم می چرخید و باور نمی کردم که هنوز زنده ام ، به معنای واقعی کلمه پیر شدم تا از خانه بیرون بیایم ، وقتی گفتند برویم پیکر حمید را ببینیم یاد قراری که با دلم گذاشته بودم افتادم ، دلم نمی خواست پیکر حمید برگردد ، منتظر پیکر نبودم ، پیش خودم گفته بودم :« یا حمیدم سالم از این ماموریت بر می گرده یا اگه شهید شد برای همیشه بمونه پیش حضرت زینب (س) ». اعتقاد داشتم وقتی یک شهید جاویدالاثر می شود و پیکرش روی خاک ها می ماند این امید را داری کنار پیکرش یک گل زیبا شکوفا بشود که وقتی باد می وزد عطر آن گل در همه عالم بپیچد ، این یعنی زندگی ، این یعنی شهیدت هنوز هم هست ، اما در گلزار شهدا سردی سنگ مزار احساس زندگی را دور می کند ، وقتی روی قبر سنگ می آید فاصله به خوبی حس می شود ، چیزی که در راه خدا با جان کندن هدیه کرده بودم منتظر برگشتش نبودم ، ولی روزی ما همین بود . از خانه یک راست به معراج الشهدا رفتیم ، اول خیابان عبید ، همه چیز روی دور تند رفته بود ، چند ساعت بیشتر نگذشته بود که من از شهادت حمید با خبر شده بودم ، حالا پیکرش را به قزوین آورده بودند ، می خواستم بگویم :« حمید جان تو که با معرفت بودی ، حداقل منو زودتر خبر می کردی ، طاقت ندارم آنقدر سریع همه چیز رو باور کنم ، با نبودنت کنار بیام و همه چی رو تنهایی پیش ببرم ». به در ورودی معراج که رسیدم عطر اسپند و گلاب همه جا را گرفته بود ، چقدر برای حمید اسپند دود کرده بودم تا هر کجا می رود سالم برگردد ، معراج الشهدا بیست تا پله بیشتر ندارد ، تا من به بالا برسم یک ساعت طول کشید ، چند بار زمین خوردم ، دور تابوت را خلوت کرده بودند ، عمه که یا بیهوش می شد یا خیره خیره به تابوت نگاه می کرد ، بهت زده بود . بالای سر تابوت حمید ایستادم و گفتم :« دروغه! عروسکه ! الان دست می زنم بلند میشه ، دوباره شیطنتش گل کرده و می خواد سر به سرم بزاره». سمت چپ صورتش پر بود از ترکش،از بالا سر دور زدم و به سمت راست رفتم،چشم های نیمه بازش را که دیدم خندیدم و گفتم:«حمید شوخی بسه،پاشو دیگه به خدا نصف عمرشدم». حس می کردم داره با من شوخی می کند،یا شاید هم خواب باشد،پیش خودم گفتم:«الان دست می کشم توی موهاش،الان می بوسم حمید بلند میشه،چشم هایش را بوسیدم،سرم را عقب آوردم ،انتظارداشتم حمیدبلندبشودو این داستان را همین جا تمام کنیم،همه صورتش را بوسه باران کردم به این امید که تکانی بخورد،طول زندگی هروقت روی موتور می نشست یااز بیرون می آمد دستهای سردش را بین دستهایم می گذاشت،حالاهم دستهایش سرد سرد بود،می خواستم با دستهایم گرمش کنم،سرم را می بردم جلو و توی صورتش نفس می کشیدم و ها می کردم تا گرم شود.🍂 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹تا خدا هست و خدایی می‌کند مجتبی مشکل گشایی می‌کند 🌿 میلاد کریم اهل بیت؛ امام حسن مجتبی (ع) مبارک🌸 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
🌹خدایا دستمان را پر ڪن... دلمان را خالے، دستمان را از مهربانی دلمان را از ڪینه شبتون پر از عطر خدا...❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹آرزوی همگان رویت مسئولین است! امروز عصر شعرخوانی طنز آقای مسلم حسن‌شاهی‌راویز از کرمان در جریان دیدار شاعران و اساتید ادبیات فارسی با رهبر انقلاب..❤️ 🏷 دیدارشاعران و اساتید ادبیات فارسی ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨شب‌ با جادوے ‌پر رمز و رازش✨ ستارگاڹ ‌درخشانش⭐️ ماہ ‌تابانش🌙 از راہ ‌رسید تا آرامش‌ و عشق ‌را هدیه‌ ڪند بر جسم و جان شما✨❣ شبت بخیر🌙✨ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه تماشایی من 💚 🌹میلادامام حسن مجتبی مبارک باد...💞 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا