eitaa logo
بانوی تراز
1.1هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
12 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من دل من داند و من دانم و دل داند و من . . .💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می‌نشاند همه را بر سر یک خوان نعیم چه می‌آید به حسن، لفظِ کریم بن کریم🌱 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Mohammad Alizadeh - Khateret Takht 128.mp3
3.99M
تقدیم به تو....💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹اگه برای‌ خداڪار ڪنی` شھادت‌ میاد‌ بغلت‌ می‌گیره آخرش‌ میشی‌ الگوی‌ِ چند تا جوون‌ ڪه آرزوی‌ شھادت‌ دارن! همینقدر قشنگ‌‌ و دلبر خدا همه چیو‌ میچینه واست تو فقط‌ باید‌ برای‌ خودش‌ ڪار ڪنی‌..!❤️ 🌱 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 شعرخوانی شاعر قمی، سید محمدجواد شرافت در محضر رهبر انقلاب 🔹اشعاری زیبا با موضوع فتنه شناسی و جنگ همیشگی بین حق و باطل و بین سپاه کفر و ایمان❤️ چهارشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حُسین جان ؛ اشكِ مرا هروقت می‌بینی تفضل کن . وقتی كه گریه می‌کنم یعنی گرفتارم . .❤️ من حرم لازمم دلم تنگ است میشه لطفأ؟؟!!!!! 💔 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹اونجا‌که‌سید‌رضا‌نریمانی‌میگن: تو‌شبای‌بی‌کسی،شبای‌دلواپسی خودمو‌ لابه‌لای،گریه‌کنا‌ت جا‌میزنم ❤️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 پخش شدن در یک محیط بسته، فضا را مسموم می‌کند و یکی‌ از توصیه‌های مهم این است وقتی بوی زیاد گاز را در خانه استشمام کردید حتی لامپ را نزنید چرا که یک جرقه، باعث خواهد شد. 💠 گاهی بین زن و شوهرها حرفهایی رد و بدل می‌شود که فضای زندگی را می‌کند. حرف‌هایی از تهمت، تمسخر، نیش و کنایه، گلایه‌ها و توقعات بیجا، دروغ، بددهنی کردن، زورگویی، داد و بیداد و ... 💠 تقابل و یکی به دو کردن در این مواقع، باعث انفجار و خواهد شد که زن و شوهر و فرزندان را قربانی خواهد کرد. 💠 در این هنگام برخی کلمات و حرفهایی که به نیّت دادن به همسرِ مقصّر به کار برده می‌شود نقش دارد که آن را در فضای گازدار، روشن می‌کنیم لذا مسموم بودن بهتر از انفجار مخرّب و ویرانگر است. 💠 و البته می‌توان با تکنیکهای و رفتاری، فضای مسموم را از بین بُرد. با باز کردن صبوری، خون‌سردی، سکوت، تغافل، مهربانی، تایید همسر در برخی مواقع، تغییر فضای گفتگو، مدارا و دهها پنجره دیگر می‌توانید هوای و آرامش را به زندگی‌ برگردانید و یا از درجه‌ی فضا بکاهید. ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸به تو چه که او را عوض کنی؟🔸 یکی از مسائلی که عموماً می‌آیند و از من سؤال می‌کنند، « » است. می‌گوید در خانه، افسرده هستم. به او می‌گویم به خاطر این است که تو می‌خواهی خانمت را عوض کنی، خانمت هم می‌خواهد تو را عوض کند. نه تو می‌توانی او را عوض کنی، نه او می‌تواند تو را عوض کند! وقتی احساس می‌کنی نتوانستی، می‌کنی؛ احساس شکست که کردی، احساس افسردگی می‌کنی. چرا اصلاً چنین اراده‌ای می‌کنی؟ به تو چه که او را عوض کنی؟! شما باید وظیفه خودت را انجام بدهی. شما خودت را خوب کن، او خودش خوب می‌شود؛ او را خوبش نکن. این [عاملی] که انسان را وادار می‌کند به دیگران هی گیر بدهد، گیر بدهد را ریشه‌یابی کنید. همین گیردادن‌های زیادی موجب این می‌شود که بچه‌ات حتی از نماز متنفر بشود. چرا این کار را می‌کنی؟ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹یادت باشه 🍃بخش اول زندگی نامه 🍃فصل دهم نشسته خاک مرده ای به این بهار زارمن 🍃برگ صدو هفتم ناامید شده بودم روی بدنش دنبال نشانه های خاص می گشتم،حمید یک ماه گرفتگی سمت چپ گردنش داشت،ولی الان اثری از آن ماه گرفتگی نبود،بهانه دلم جور شده بود عقب رفتم روی یک سکو ایستادم وگفتم:«این شوهرمن نیست،این حمیدمن نیست،حمید من روی گردنش ماه گرفتگی داشت ولی الان اون ماه گرفتگی نیست». بابا من را همان بالای سکوبغل کرده بودوبا گریه و صدایی گرفته گفت:«ازبدنش خون رفته،برای همین اثرماه گرفتگی ناپدیدشده». بعد بابا به بالای تابوت رفت، بندکفن را باز کرد،گفت:«فرزانه بیاببین،همه جای بدنش ترکش خورده،الا سینه اش که سالم مونده». تا این را گفت دوباره به بالای تابوت رفتم،یادحرف حمیدافتادم که در مجالس امام حسین(ع)محکم سینه می زدو می گفت:«فرزانه این سینه هیچ وقت نمی سوزه». همه جای پیکرتیرو ترکش خورده بود،شکم،پاها،دست ها،گردن،صورت،همه جا به جزسینه که کاملأسالم مانده بود. دست لرزانم را روی سینه اش گذاشتم،دلم می خواست تپش قلب داشته باشد،زیردستم حس کنم که هنوز قلب حمید من زنده است ولی هیچ خبری نبود،هیچ واکنشی نشان نمی داد،سخت ترین لحظات برای یک همسرهمین لحظات است،قلبی که یک عمربرای تو تپیده،حالا دیگرهیچ نبضی،هیچ حرکتی،هیچ حرارتی نداشته باشد،قلب حمیدمن از حرکت باز ایستاده بود،همان قلبی که روز خواستگاری به من گفته بود:«عشق اول این قلب خداست،عشق دومش امام حسین(ع)است و شما عشق سوم من هستی». طبق خواهشی که شب آخرداشتم و حمید داخل وصیت نامه نوشته بودقر ارشد یک ربع با حمید تنها باشم،بغلش کردم،نازش کردم،روی تنش دست کشیدم،همیشه به این لحظه فکرمی کردم که یک خانم دراین لحظات به شوهرشهیدش چه حرفی می تواندبزند؟برای این دقایق آخر وبدون تکرار کلی حرف آماده کرده بودم،ولی همه یادم رفته بود،سرم را بردم کنارگوشش و گفتم:«یادت باشه!دوست دارم،خیلی خیلی دوست دارم»،سرم را بلندکردم انگار که منتظر جواب باشم،چندلحظه ای سکوت کردم،دوباره درگوشش گفتم:«حمید دوستت دارم». یاد اون جمله ای افتادم که حمید شب قبل از رفتن گفته بود:«فرزانه دلمو لرزوندی ولی ایمانمو نمی تونی بلرزونی»،در گوشش حلالیت خواستم،گفتم:«ببخش اگه دلتولرزوندم،منوحلال کن،شهادتت مبارک عزیزم،سلام منو به سیدالشهدا (ع)برسون،به حضرت زهرا بگو هدیه منو قبول کنن». نمی گذاشتند بیشتر ازاین کنارحمید بمانم،می گفتند خوب نیست پیکربیش ازحد درفضای باز باشد،می خواستند حمید من را داخل سردخانه ببرند،برای بارآخر دستم را روی صورتش گذاشتم،حمیدی که همیشه صورت گرم و پراز محبتش را لمس می کردم،حالا سرد سرد بود،سردی عجیبی که تا مغز استخوان آدم می رفت،گفته بودندچشم های نیمه باز حمید را نبندید تا مادر وهمسرش را برای بار آخرببیند،خودم چشم هایش را بوسیدم وبستم،چشم هایی که هیچ وقت به گناه باز نشد،چشم‌هایی که انگار لحظات آخر امام زمان(عج)را دیده بود،چشم هایی که بسته شد تا از این به بعد فقط زیبایی ها را ببیند! به زور من را از تابوت حمیدم جدا کردند،بابا کشان کشان من را تا دم پله ها آورد،روی هرپله می نشستم و گریه می کردم،گفتم:«بذارید همین جا بمونم،دوهفته است که عزیز دلموندیدم،دو هفته است که حمید پیش من نبوده». پله آخر که رسیدم آقاسعیدرا دیدم،بهش گفتم:«آقاسعید حداقل تواجازه نده حمیدروببرندسردخونه،حمیدازسرمابدش میاد»،تصوراین که هم بازی کودکی هایم،همسفرزندگیم تنهایم گذاشته است من را به نابودی مطلق می کشاند.🍂 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ خسرو شکیبایی می گفت: عشق اون نیست که وقتی دیدیش دلت بلرزه!! عشق اونه که وقتی نمیبینیش دلت می خواد کنده شه....💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️آرزو میڪنم 🎉دریاے زندگیتون پر بشه ⭐️از امواج زیباے 🎉سلامتی،نشاط،امیدواری ⭐️آسمون دلتون خالے 🎉بشه از ابراے غم و ناراحتی ⭐️ساحل عمرتون پر بشه 🎉از ماسه هاے ریز برڪت ... ⭐️شبتون در پناه خداے مهربان⭐️ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن..💕 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
✅مهدی جان در زندگیم‌ لحظه ای هست که دلم برایت تنگ می شود ...💞 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا