🍃داستانک
🌹پیرمردی هر روز تومحله پسرکی رو با پای برهنه می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد؛ روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت بیا این کفشا رو بپوش پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت شما خدایید؟ پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان پسرک گفت پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم..❤️
"دوست خدا بودن سخت نيست"🌻
#ماه_رمضان
#امام_زمان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹مردی مادرش را
کول کرده بود
وطواف کعبه میداد....
پیامبر رادید عرض کرد
آیا با ایـن کـار
حق مادرم را ادا کرده ام؟
پیامبر فرمود:
حتی جبران یکـی
ازنالههـای او را
در هنگام بارداری نکـرده ای..💞
#ماه_رمضان
#امام_زمان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🛑 هلال ماه شوال در ایران رؤیت نشد؛ فردا آخرین روز ماه رمضان است
دفتر رهبر انقلاب اسلامی:
🔹بنا بر اخبار واصله هلال ماه شوال در غروب روز پنجشنبه ۳۱ فروردین رؤیت نشد و فردا جمعه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ مطابق با ۳۰ رمضان المبارک ۱۴۴۴ هجری قمری است.❤️
#ماه_رمضان
#امام_زمان
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 نماهنگ | و اکنون پس از سه سال...
📣 اقامه نماز عید فطر به امامت حضرت آیتالله خامنهای در مصلای امام خمینی (ره) تهران
روز عید فطر؛ ساعت ۸ صبح
➕ لحظاتی از شعاردادن شهید سلیمانی در ابتدای خطبههای رهبر انقلاب در آخرین حضور در نماز عید فطر سال۱۳۹۸
#ماه_رمضان
#نماز_عید_فطر
#رهبرم_سید_علی
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 ویژه
⏱ #مثبت۱۰۰ثانیه | کارکرد رفراندوم
👈 بسته تصویری مثبت۱۰۰ثانیه در تازهترین شماره خود به بررسی بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان درباره رفراندوم در پاسخ به دیدگاه یکی از دانشجویان پرداخته است.❤️
#ماه_رمضان
#امام_زمان
#رهبرم_سید_علی
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
Nariman Panahi - Marham Vase Cheshme Taram Mikham (128).mp3
3.35M
مرھم واسہ چشمِ ترم میخوام
حالِ دلم بدھ حرم میخوام . . ❤️
#شب_جمعه
#دلتنگ_حرمم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
علیکم السلام
ممنون از لطف و توجه شما... 🌺
#رمضان
#بانوی_تراز
#مخاطبین_خاص
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🌹🌹
🌹
برگ پنجم🍃
یک سال از آن ماجرا گذشته بود و من دیگر مطمئن شده بودم پدرم حالا حالاها مرا شوهر نمیدهد. اما یک شب چند نفر از مرد های فامیل بی خبر به خانه مان آمدند.
عموی پدرم هم با آنها بود، کمی بعد پدرم در اتاق را بست.
مرد ها ساعت ها توی اتاق نشستند و با هم حرف زدند. من توی حیاط زیر یکی از درخت های سیب نشسته بودم
حیاط تاریک بود و کسی مرا نمیدید اما من به خوبی اتاقی را که مرد ها در آن نشسته بودند میدیدم. کمی بعد عموی پدرم کاغذ را از جیبش درآورد و روی آن چیزی نوشت.شستم خبردار شد.
با خودم گفتم:(قدم! بالاخره از حاج آقا جدایت کردند.)
فصل سوم
آن شب وقتی مهمان ها رفتند پدرم به مادرم گفته بود به خداهنوز هم راضی نیستم قدم را شوهر بدهم. نمیدانم چطور شد قضیه تا اینجا کشیده شد. تقصیر پسر عمویم بود. با گریه اش کاری کرد توی رودروایسی ماندم،با بغض و آه گفت :(اگر پسرم زنده بود قدم را به او میدادی؟! حالا فکر کن صمد پسر من است.)
پسر پسر عموی پدرم سالها پیش در نوجوانی مریض شده و از دنیا رفته بود. بعد از گذت این همه سال هر وقت پدرش به یاد او میافتاد، گریه میکرد و تاثر او باعث ناراحتی اطرافیان میشد. حالا هم از این مساله سوءاستفاده کرده بود و اینطوری رضایت پدرم را به دست آورده بود.
در قایش رسم است قبل از مراسم نامزدی، مرد ها و ریش سفیدان فامیل مینشینند و با هم به توافق میرسند. مهریه را مشخص میکنند وخرج عروسی و خرید های دیگر را برآورد میکنند و روی کاغذی مینویسند.
این کاغذ را یک نفر به خانواده داماد میدهد.
اگر خانواده داماد با هزینه ها موافق باشند زیر کاغذ را امضا میکنند و همراه یک هدیه آن را برای خانواده عروس پس میفرستند.
آن شب تا صبح دعا کردم، پدرم مهریه و خرج های عروسی را دست بالا و سنگین گرفته باشد و خانواده داماد آن را قبول نکنند.
فردا صبح یک نفر از همان مهمانهای پدرم کاغذ را به خانه پدر صمد بود اما وقتی بود که فهمیدم پدرم مهریه ام را پنج هزار تومان تعیین کرده، پدر و مادر صمد با هزینههایی که پدرم مشخص کرده بود موافق نبودند؛ اما صمد همین که رقم مهریه را دیده بود، ناراحت شده و گفته بود :(چرا اینقدر کم؟! مهریه را بیشتر کنید.)
اطرافیان مخالفت کرده بودند صمد پایش را توی یک کفش کرده و به مهریه پنج هزار تومان دیگر اضافه کرده و زیر کاغذ را خودش امضا کرده بود.
عصر آن روز، یک نفر کاغذ امضا شده را به همراه یک قواره پارچه پیراهنی زنانه برای ما فرستاد. دیگر امیدم نا امید. شد به همین سادگی پدرم به اولین خواستگارم جواب مثبت داد و ته تغاریش را به خانه بخت فرستاد... 🍂
#دختر_شینا
#بانوی_تراز
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
مشهدالرضا
در آخرین شب رمضان، آخرین شب جمعه ماه، آخرین مناجات خوانی رمضان الکریم حاج محمودکریمی رواق امام خمینی(ره) بیاد همه ی شما عزیزان نائب الزیاره ودعاگوی عاقبت بخیری ختم بشهادتم... 🌺
#شب_جمعه
#ماه_رمضان
#امام_رضائیم
#رمضان_مهدوی
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz