🗞 صفحه اول روزنامههای شنبه ۸ مهر🌻
✅#صرفأ_جهت_اطلاع
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ_نوشت | اینگونه دعای فرج بخوانید...
✏️ حضرت آیتالله خامنهای: وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرمودهاند: ما را دعا کنید، ما هم شما را دعا میکنیم
✏️ با حضرت حرف بزنید، سلام کنید، زیارت کنید،
با همین زیارات مأثوری که هست یا حتّی با همین زبان معمولی خودتان با حضرت حرف بزنید. خدای متعال پیام شما را، و سخن دل و زبان شما را به آن بزرگوار میرسانَد، و آن بزرگوار مطّلع میشود.🌻
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡 «اما شهادت را بیشتر ...»
📗 مجموعه تصویری میخواهم از توبخوانم
🏡 گزیدههایی از وصیتنامههای شهدا که رهبر انقلاب آنها را بخشی از منشور معنوی انقلاب میدانند.
💬 همسرم بدان که من، نسرین کسی که تو را دوست دارد، شهادت را هم بسیار دوست میدارم، چون خدای خود را در آن زمان پیدا میکنم.
از تو میخواهم اگر میخواهی فردی خداگونه باشی و درس دهنده، از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همین طور معلّمی باشی جدّی.❤️
📝 از وصیتنامه شهیده نسرین افضل
🗓 انتشار به مناسبت هفته دفاع مقدس
#امام_زمان
#رفیق_شهیدم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
امانت های زندگی من 11.mp3
13.38M
🌱امانتهای زندگی من ۱۱ 🇮🇷
ایران، نه بعنوان یک زادگاه
بلکه بعنوان پایگاهی که در تحولاتِ آخرالزمانی، نقش بستری برای تغییر مسیر تاریخ ایفا میکند ؛
امانتی است الهی، که دفاع از آن، دفاع از زمینی است که مردمانش زمینهسازِ حادثه باشکوه ظهور خواهند بود.❤️
#در_آغوش_خدا
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹مهربانوجان
آقای بزرگوار
✍خانه شما، باشگاهی بی نظیر است!
برای قدرت گرفتن روح تان.
و همسر شما،
حریف تمرینی تان، در این باشگاه😊
💓 با محبت به او،
بهشت تان را بسازید...
#امام_زمان
#همسرانه
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹 لوح | ستارگان راهنما، الگوهای بیزوال
✏️ رهبر انقلاب اسلامی در پیام به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز تجلیل از شهیدان و ایثارگران:
شهیدان، ستارگان راهنمایند؛ الگوهای بیزوال برای همهی ما و نسلهای پس از مایند؛ رفتار آنان درس است؛ انگیزههای آنان حکمت است. پیام آنان را باید بهدرستی بشنویم و از آن برای آبادی دنیا و آخرت در همهی دورهها و نسلها بهره بگیریم. ۱۴۰۲/۰۷/۰۶🌹
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببينيد | خاطره رهبر انقلاب از دوران تبعيد در ايرانشهر و برگزاری هفته وحدت
🔍 پیشنهاد مطالعه موضوع هفته وحدت در بیانات حضرت آیتالله خامنهای🌻
#امام_زمان
#هفته_وحدت
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🍂🍂☕️یک فنجان آرامش
🍁یک جــرعه مهــربانے
☕️یک دنیا محبت وصفا
🍁دراین عصر پاییزی
☕️گـواراے وجـودتـون بـاد
عصرپاییزیتون دلپذیر❤️
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
انسان شناسی 117.mp3
11.51M
🌱انسان شناسی ۱۱۷
🌱استادشجاعی
🌱استادصفائی حائری
- تعریف شما از بهشت و جهنم چیست؟
- آیا تعریفِ شما با تعریف خداوند و ائمه علیهمالسلام مطابقت دارد؟
- آیا این دو واژه در جریان زندگیِ شما موضوعیت دارد؟
⚡️پاسخ به سؤالاتِ بالا، تعیین کنندهی میزان شادی، آرامش و قدرت شما در زندگی است. ❤️
#زنگ_تفکر
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌻قصه گو قصه می گوید..❤️
#قصه_کودک
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
InShot_۲۰۲۳۰۹۱۷_۱۹۳۴۵۲۹۳۰_۱۷۰۹۲۰۲۳.mp3
11.95M
🌱میوههای غمگین🍑🥒🍎🥥
༺◍⃟ 🎂჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
#شب_بر_شما_خوش
#تا_صبح_فردا
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹فصل بیست وسوم
🍃برگ پنجاه و هشتم
نمی دانم چه شد که به یاد《او》افتادم. همان که اسماعیل هرقلی را شفا داده بود وابوراجح و شیعیان به او عشق می ورزیدند.خطاب به او گفتم:《اگر آن طور که شیعیان اعتقاد دارند،تو زنده ای و صدایم را می شنوی،از خدا بخواه کمکم کند!》
دوباره گرمیِ عزم و اراده،در رگ هایم به حرکت در آمد.آخرین نگاه را به جمعیتی که هم چنان در لابه لای نخل ها دور می شدند،انداختم و به سوی دارالحکومه به راه افتادم.
🌹فصل بیست و چهارم
به دارالحکومه که رسیدم،دست هایم خسته شده بود.سندی با دیدن من،با ناباوری برخاست و مثل همیشه،حلقه روی در را سه بار کوبید.قبل از باز شدن دریچه، با صدای بَمش فریاد کشید:《در را باز کن!میهمان محترمی داریم.》
باز هم زبانه فلزی به خشکی از میان چفت هایی گذشت ودرِ سنگین برپاشنه چرخید.سندی لبخند ناخوش آیندش را تحویلم داد.با فشار گونه های برآمده اش، یکی از چشم هایش بسته شد.مقابلم ایستاد و راهم رابست.
چه پرنده های قشنگی!گوشتشان حلال است؟خواست به آنها دست بزند.خودم را کنار کشیدم.
خودت انصاف بده. حیف نیست گوشت این پرندگان زیبا از گلوی کسی چون تو پایین برود!
سندی دهانش را تا جایی که ممکن بود باز کرد و دیوانه وار خندید.
حیف این است که تو ساعتی دیر آمده ای، وگرنه الان همراه آن مردک حمامی روانه ات کرده بودیم!راست می گویی.من لنگ و خپل و بدقواره،اما تو با این همه زیبایی خواهی مُرد و من زنده خواهم ماند.
فراموش کردم در این چند روز،سکه ای به تو بدهم. ناراحتی تو از همین است؟
من از هرکسی که به اینجا می آید و می رود،چیزی می گيرم؛دیناری،درهمی،وقتی محکوم به مرگی را می بینم،به قیافه اش دقت می کنم و از خودم می پرسم:سندی! او دارد به سرای باقی می شتابد.آیا چیزی دارد که به درد تو بخورد؟گاهی زلف یکی را انتخاب می کنم.زمانی چشم و آبروی یکی را.وقتی لب و دندان یکی را.از خودم می پرسم:چرا از اینها که رفتنی اند،نمی توانم زیبایی هایشان را بگیرم و جای زشتی های خودم بگذارم؟به آن مردک حمامی نگاه کردم.فقیر بود.چیزی نداشت به من بدهد آه!چرا،چشم هایش خوش حالت بود. سفیدیِ چشم هایش مثل مروارید بود.
سفیدیِ چشم های سندی به زردی و قرمزی می زد.او هم چنان میان دری که باز شده بود،ایستاده بود و راهم را سد کرده بود.
اما به تو که نگاه می کنم،می بینم یکی از ثروتمندان عالم هستی.اگر قرار باشد چیزی را از تو انتخاب کنم،کار مشکلی خواهد بود.همه چیزت زیبا و کامل است.نه،نمی شود گفت که چشم هایت از دندان هایت زیباتر است و یا سَرَت از بدنت بیشتر می ارزد.در یک کلمه،من همه وجود تو را می خواهم؛حتی حرف زدنت و حالت های چهره ات را.کاش حالا که مرگ در انتظار توست،می توانستی جسمت را با من عوض کنی!هیچ کس ذره ای اندوه نخواهد خورد اگر سر و بدن مرا اسیر دست جلاد ببیند.جلاد دارالحکومه بسیار بی رحم است.یادم باشد فردا از او بپرسم که کشتن تو برایش سخت بوده یا نه.اگر بگوید نه،باور کن دیگر در تمام عمر با او حرف نمی زنم.ببینم نمی خواهی بازگردی؟مانعت نمی شوم.
مجذوب حرف هایش شده بودم. فکر نمی کردم آنقدر با احساس باشد.
نه.
معلوم است که برای نجات آن مردک حمامی آمده ای.باورکردنی نیست که جوان ثروتمند و زیبایی مثل تو بخواهد جانش را برای کسی مثل او به خطر بیندازد.به هر صورت،شجاعت تو هم ستودنی است!
متشکرم!حالا بگذار بروم.
حاکم اگر سلیقه داشته باشد،می گوید نقاشی بیاید و نقشی از تو را بر یکی از دیوارهای اندرونی بکشد؛بعد به مرگت حکم می دهد.خوب است نقاش،تو را همین طور که ایستاده ای و قوها را بغل زده ای بکشد؛با همین لبخند تمسخر آمیز که نمکین و دلرباست .باید به سلیقه قنواء آفرین گفت!نمی دانستم ممکن است جوانی مثل تو در حله باشد.برای او هم افسوس می خورم که نمی تواند تو را حتی برای یک روز دیگر حفظ کند!
خواستم بروم که انگشتانش را در هم گره کرد وگفت:《چیزی بگو که برای یادگاری از تو به خاطر بسپارم،بعد برو.》
گفتم:《خوب است که آدم با احساسی هستی،ولی افسوس که نتوانستی زیبایی روح و روان ابوراجح را ببینی!امیدوارم در آن لحظه که می میرم و از این بدن فاصله می گیرم،زیباتر از آن باشم که تو حالا می بینی!این بدن پیر می شود؛از ریخت می افتد و عاقبت خواهد پوسید و خاک خواهد شد.به جای آنکه عمری را در آرزوی ظاهری زیبا بگذرانی،بهتر است برای یک بار هم که شده چشمِ دلت را باز کنی و به روح و روانت نگاهی بیندازی.اگر این بدن چندان قابل تغییر نیست،در عوض،روح و روانت را می توانی با کارهای شایسته،صفا بدهی و زیبا کنی.کسی نمی تواند تو را سرزنش کند که چرا از زیبایی ظاهری، سهمی نداشته ای؛به همین شکل به دنیا آمده ای،ولی زیبایی باطنی،در اختیار خودت است.اگر به فکر آن نباشی،قابل سرزنش خواهی بود.🍂
#رؤیای_نیمه_شب
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7