زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد چه شاد باشی ازین خوب تر که برف آمد..❄️❄️ عصر برفی تون بخیر❄️☃️ #بانوی_تراز https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

🌹قصه گو قصه می گوید..❤️ #قصه_کودک https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

ا﷽ 🍃آن عطرخوشبو 🌸😇 ༺◍⃟💫჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد👈شناخت فضائل امام عصر عجل الله تعالی فرجه ❤️ #شب_بخیر_کوچولو https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇

🌹فصل ۴۳ 🍃برگ سی و نهم حالت شیلین پس از حدوداً ۱۲ دقیقه تغییر کرد. روی زمین دراز کشید و کمی زوزه کشید. کمی نوازشش کردم، شیلین داشت کم کم گیج و منگ می‌شد. معمولاً سگ‌ها وقتی گیج و منگ می‌شوند، سرعت عملشان زیادتر می‌شود، پوزه را روی زمین می‌کشند و شروع می‌کنند به راه رفتن. یواش یواش سرعتشان زیاد می‌شود. حتی بعضی از جاها می‌دوند. کُلتم را مسلح کردم و با فاصله‌ی حدوداً ۵۰ متری از شیلین حرکت می‌کردم. اصلاً به چشم نمی‌آمدیم؛ چون آن شهر و آن محله، زیاد سگ داشت.شیلین همین طوری پوزه‌اش را روی زمین می‌کشید و مشخص بود که دارد ردّ خاصی را دنبال می‌کند. حدوداً ۳ یا ۴ کیلومتر دنبال شیلین رفتم و همینطور تعقیبش کردم. کم کم هوا داشت تاریک می‌شد، تا اینکه شیلین در یک جایی شروع به دویدن کرد. سرش را روبروی بدنش گرفته بود و می‌دوید. من هم مجبور شدم دنبالش بدوم. شیلین داشت بوی خطر یا بهتر بگویم بوی حفصه را حس می‌کرد. شیلین می‌دوید و من هم دنبالش می‌دویدم. دیگر داشتم کم می‌آوردم. کمی فاصله‌ام با شیلین زیاد شد. شیلین شروع کرد به پارس کردن. همین طور که پارس می‌کرد و می‌دوید، حالاتش وحشتناک شده بود. کم کم همه داشتند نگاهش می‌کردند. داشت جلب توجه می‌کرد. رفت داخل یک کوچه. من هم پیچیدم داخل کوچه. کوچه‌ی دراز و باریکی بود. دیگر داشتم احساس خطر می‌کردم. فصل ۴۴ با اینکه فاصله‌ام با شیلین داشت زیاد می‌شد، با چشمانم تعقیبش می‌کردم و هروله‌ام تبدیل به دویدن شده بود. خطر را بیشتر حس کردم. اسلحه را آوردم بیرون و با احتیاط بیشتری پیش می رفتم. تا اینکه شیلین جلوی درب یکی از خانه‌ها ایستاد و پوزه‌اش را روی زمین کشید. بعد شروع به زوزه کشیدن کرد و کل فاصله‌ی یکی دو متری آنجا را پوزه کشید. طبیعی اش این بود که فکر کنم در آن خانه خبرهایی هست؛ اما منطقی نبود که کوچه را شلوغ کنیم، قرق کنیم، از در وارد بشویم و... نه! متأسفانه دیوارهای آنجا هم بلند بود و نمی‌شد از دیوار بالا رفت و وارد آن خانه شد. فرصت زیادی نبود. نشستم و فکر کردم. برگشتم سر کوچه، همه چیز طبیعی به نظر می‌رسید. باید یک جوری شیلین را از آن خانه دور می‌کردم؛ اما فاصله‌ام با ماشینم زیاد بود. برگشتم وسط‌های کوچه، با صحنه‌ی عجیبی مواجه شدم. دیدم شیلین افتاده روی زمین! با احتیاط رفتم بالای سرش. دیدم زنده است ؛ اما... ظاهراً سم موجود در انگشتر که روی پوزه‌های شیلین کشیده بودم، روی او هم اثر گذاشته بود و شیلین هم مثل حفصه، هر از چند ساعت، غش می‌کرد و ترشحاتی از خودش به جا می‌گذاشت .این هم شد یک دردسر دیگر! باید به خانه نفوذ می‌کردم. خب راه‌های نفوذ به خانه‌ای که هیچ تصور و نقشه‌ای از آن نداری، حدوداً ۹ تا راه بیشتر نیست؛ اما من نمی‌توانستم هیچ راهی را برای نفوذ به آنجا انتخاب کنم، مگر اینکه از همین درب ورودی اصلی وارد بشوم. کسی داخل کوچه نبود. سوزنم را از جیبم درآوردم و خیلی آرام با قفلِ دربِ وَر رفتم و بازش کردم. آرام در را باز کردم و نگاهی به داخل انداختم. کسی را نمی‌دیدم، همین سبب شد بیشتر به خودم جرأت بدهم و یکی از پاهایم را بگذارم داخل و بروم توی خانه. چشمتان روز بد نبیند. مثل اینکه منتظرم بودند! چنان طاق خانه را به گلوله بستند که اگر خودم را به داخل کوچه پرت نکرده بودم، آبکش می‌شدم. نیم خیز شدم، آنها همینطور شلیک می‌کردند. شیلین را روی زمین می‌کشیدم و از جلوی آن خانه دور می‌شدم. اما یک چیزی مشکوک بود؛ من فقط صدای یک اسلحه را می‌شنیدم .فقط یکی بود که اینطور بی اما شلیک می‌کرد. حتی وسطش چند ثانیه مکث می‌کرد که معلوم بود دارد خشاب عوض می‌کند. خیلی هم هرز و بی‌هدف می‌زد. شَکم بیشتر شد که چرا فقط یک نفر هست و چرا انقدر هول شده که حتی پس از چند دقیقه باز هم ولکن نبود. اوضاع داشت شلوغ می‌شد و کم کم همسایه‌ها ریختند بیرون. به ذهنم رسید که این‌ها باز هم یک بار دیگر با چنین صحنه‌ای مواجه شده‌اند. و از عمد آنجا را شلوغ می‌کنند تا بقیه بتوانند فرار کنند. به خاطر همین، دُم شیلین را رها کرد و فوراً خودم را رساندم به سر کوچه و اطرافم را نگاه کردم. جمعیت زیادی که از صدای شلیک پنج شش دقیقه‌ای مسلسل به وحشت افتاده بودند، داشتند خودشان را به محل حادثه می‌رساندند. در مسیر جمعیت ایستادم و چشمم را به منتهی الیه دیوار بیرونیِ کوچه به سمت خیابان اصلی دوختم. حدسم کاملاً درست بود. بین آن جمعیت دو نفر با چادر عربی با دو دختر کوچک، داشتند بر خلاف جمعیت می‌دویدند و خودشان را از کوچه و محل شلیک دور می‌کردند. خون جلوی چشمانم را گرفته بود. به خاطر بغضی که از حفصه داشتم و به دلیل جراحتی که بانو حنانه وارد کرده بود،دویدم دنبال شان و تعقیب شان کردم.🍂 #قصه_شب #حیفا #بانوی_تراز https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

❣️تمام قلبم امام زمانم❣️ سلام اے همه هَستیَم، تمام دلم سلام اے ڪه به نامت،سرشته آب و گلم سلام حضرت دلبر، بیا و رحمے ڪن به پاسخے بنوازے تو قلب مشتعلم.. امام خوب زمانم هر ڪجا هستید با هزاران عشق و ارادت سلام💚 السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ #سلام_همه_هستی_من #امام_زمان https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

❣دعای عهد ❣ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 اللّٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ . اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَاحَیّاً حِینَ لَاحَیَّ، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ الله وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ ، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛ اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ. وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:﴿ ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ ﴾ ، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّیٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّیٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ؛ وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ. اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَیٰ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ . اللَّهُمَّ اکْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...💚 الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صاحِبَ الزَّمانِ🌹 #امام_زمان #فلسطین https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

☘☘☘ زیارتنامه امام زین العابدین امام باقر امام صادق(علیهم السلام) در روز سه شنبه 🍀. بسم الله الرحمن الرحیم. 🍀 السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا خُزَّانَ عِلْمِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا تَرَاجِمَةَ وَحْىِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَئِمَّةَ الْهُدَىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَعْلامَ التُّقىٰ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلادَ رَسُولِ اللّٰهِ، أَنَا عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ، مُعادٍ لِأَعْدائِكُمْ، مُوَالٍ لِأَوْلِيَائِكُمْ، بِأَبِى أَنْتُمْ وَأُمِّى، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَتَوالىٰ آخِرَهُمْ كَمَا تَوالَيْتُ أَوَّلَهُمْ، وَأَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ، وَأَكْفُرُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزَّىٰ . صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ يَا مَوالِىَّ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْعَابِدِينَ وَسُلالَةَ الْوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَاقِرَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَادِقاً مُصَدَّقاً فِى الْقَوْلِ وَالْفِعْلِ، يَا مَوالِىَّ هٰذَا يَوْمُكُمْ وَهُوَ يَوْمُ الثُّلَثَاءِ، وَأَنَا فِيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَمُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، فَأَضِيفُونِى وَأَجِيرُونِى بِمَنْزِلَةِ اللّٰهِ عِنْدَكُمْ وَآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.....❤️ #طوفان_الاقصی #سلام_بر_ائمه_بقیع ❤️ بانوی تراز👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

🍃دمی با قرآن 💠 الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَ سَلَكَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا وَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّىٰ * كُلُوا وَ ارْعَوْا أَنْعَامَكُمْ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّأُولِي النُّهَىٰ 💠 ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﺴﺘﺮﻱ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ [ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﺳﺎﻥ ﺷﺪﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪﺗﺎﻥ] ﺭﺍﻩﻫﺎﻳﻲ ﭘﺪﻳﺪ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﻲ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ، ﭘﺲ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺍﻧﻮﺍﻋﻲ ﺍﺯ ﺭﻭﻳﻴﺪﻧﻲﻫﺎﻱ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ.(٥٣) [ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﻌﻤﺖﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ] ﺑﺨﻮﺭﻳﺪ ﻭ ﺩﺍمﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﭽﺮﺍﻧﻴﺪ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﻳﻲ [ﺑﺮ ﺗﻮﺣﻴﺪ، ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ] ﺑﺮﺍﻱ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺧﺮﺩ ﺍﺳﺖ.(٥٤) 💚 #امام_زمان #سوره_طه_آیات۵۳_و۵۴ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

🍃رفیق خوب من 🌺می گویند میزِ شادی ِ جهان چهار پایه دارد: 🌺دو تایی که مولانا گفته "مرنج !" و " مرنجان ! 🌺دوتایی که حافظ گفته "بنوش !" و " بنوشان!" هر نعمتی که خدا به شما داده از "مال" یا "سلامتی "؛ از "معرفت " و " آگاهی" با دیگران تقسیم کنید و دیگران را در این سهیم کنید 🌺پس بیایید همه باهم "مرنجیم"و"مرنجانیم" و"بنوشیم "و"بنوشانیم" ؛ و دراین خاک ؛در این مزرعه پاک ؛ بجز "مهر!" ؛ بجز"عشق!"؛دگر تخم نکاریم تقدیم به همه آنهایی که دوستشان داریم🌺 ‌ #امام_زمان #رفیقانه https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7

🍃داستانک روزی سلطان محمود به دیوانه خانه رفت، دیوانه ای زنجیری را دید که بسیار می خندید. گفت: ای دیوانه! برای چه می خندی؟ دیوانه گفت: به تو می خندم که به پادشاهیت مغروری و از راه راست و ادب دور هستی! محمود گفت: هیچ آرزویی داری؟ گفت: مقداری دنبه خام می خواهم که بخورم. محمود دستور داد تا پاره ای تُرُب آوردند و به او دادند. دیوانه تُرُب را می خورد و سرش را تکان می داد. محمود با تعجب پرسید: برای چه سرت را تکان می دهی؟ گفت: از زمانی که پادشاه شده ای، از دنبه ها چربی رفته است!❤️ 📕منبع : گنجینة لطایف (بازنویسی لطایف الطوایف)، صص 163 و 164 #امام_زمان #یک_جرعه_تفکر https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7