eitaa logo
بانوی تراز
1.1هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
12 فایل
تنها گروه جهادی تخصص محور با حضور بانوان کنشگر اجتماعی در کشور..... @ciahkale ... ادمینمون هستن - ناشناسمون https://daigo.ir/secret/1326155415. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
گر بگویم که مرا با تو سر و کاری نیست در و دیوار گواهی بدهد کاری هست ..💕 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
◗اصن هر چۍ دارم برا طُ دارم هواتُ من خیلۍ منتظرتم بگو کجایۍ الان طُ دلم تنگہ برا طُ 🥹💕◖ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
تــــو صبح دلکشی، نـــورِ امیدی که بـر روی شـبـم دستی کشیدی من از جنس نیِ بی روحم و تــو همان عشقی که در جانم دمیدی..💕 👩‍❤️‍👨سلام صبح بخیر عشق جانم... مراقب خودت باش https://eitaa.com/joinchat/2831876278C62c30e6a7
♥️ هوسِ تو را دارم... که دیوانه ام کنی ... با خواندنِ یک شعر... که مَستم کنی با استکانی چای... که خوشبختم کنی ... با یک بوسه ی بی هوا... ! فلسفه نبافم .... هوسِ زندگی کرده ام با تو بگو کنارَت دقیقا کجاست؟! که زندگی آنجا معنا می گیرد! هوسِ کنار تو بودن دارم...! ♥️ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
Hamed Homayoun - Hese Asheghi.mp3
2.96M
🎼 حس عاشقی . . . ♥️ جمعه... تنهایی نمیچسبد، جمعه یار میخواهد، باران میخواهد، دلبر و دلدار میخواهد، جمعه کسی را میخواد که همراه تمام عاشقانه هایت شود اگر دلت گرفت کسی را میخواهد که روزت را شیرین کند.. جمعه هیچ وقت تنهایی نمیچسبد.. جمعه ام تو را میخواهد، فقط تو را ♥️ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
کاش می توانستم تمام قد رو برویِ چشمانت بایستم ! نگاهت کنم چشمانم را ریز کنم نزدیکتر بیایم و آرام بگویم من عاشقِ تو هستم ، می فهمی؟؟؟💕 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠منبرانه آیت الله پهلوانی تهرانی : از همسـرتـان تشـکـر کنید، هر چند غـذایـی کـه پخـتـه شـور یـا بـد شـده است. یکبـار من در جوانی در خانـه با خانواده بد اخلاقی کردم در عالم مـعنـا بـه مـن گفتـنـد: بیـست ســال نالـه هـای تـو بـی اثـر شـد! شخصی به مرحوم علامه طباطبایی گفت: یک ریـاضتـی بـرای پیـشرفــت مـعنـــوی بــه مـن بـفـرمـایـیـد. علامـه فرمودند: بهترین ریاضت برای شما، خوش اخلاقـی بـا خانـواده است.❤️ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣مهدویت ⚠️ علّت غيبت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ☑️ آیت الله بهجت (ره): ▫️ در زمان سابق (رژيم طاغوتى پهلوى)، وقتى در اوقات زيارتى اطراف حرم حضرت معصومه ـ عليهاالسلام ـ ازدحام مى‌شد، و زنان حجاب را درست رعايت نمى‌كردند، آيت اللّه بروجردى ـ رحمه اللّه علیه ـ مى‌فرمود: « مناسب نيست اهل علم بدون ضرورت، در ميان جمعيّت و ازدحام داخل شوند، خوب است ملاحظه كنند.» ❇️ اميدواريم خداوند براى يك مشت شيعه ى مظلوم، صاحبشان را برساند؛ زيرا در عالم چنين سابقه نداشته و ندارد كه رييس و رهبرى از مريدان و لشكرش اين قدر غيبت طولانى داشته باشد. چه بايد گفت؟ معلوم نيست تا كى! در تمام امّت هاى گذشته غيبت مقدّر شده است، ولى در هيچ امّتى چنين غيبتى با وقت نامعلوم و غير مقدّر اتّفاق نيفتاده است. ✳️ ما مسلمان ها امتحان خود را با پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ـ و يازده امام ـ عليهم السّلام ـ در زمان حضورشان پس داده ايم، اگر اين يكى هم ظاهر مى‌شد، لابدّ به قربانش مى‌رفتيم! كسانى كه در زمان ائمه ـ عليهم السّلام ـ به بنى اميّه و بنى العبّاس گرايش داشتند مگر ديوانه بودند؟! 🚨 آن ها از ميان دو راه دين و دنيا، دنيا و ضدّ آخرت را اختيار مى‌كردند، و هنوز مَناصب ( پُست‌های) آنها براى ما عرضه نشده تا امتحان خود را پس بدهيم.🌺🍃 ⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۲۵۴ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣مهدویت 🌸 تنها برطرف کننده‌ی غم‌ها و گرفتاری‌ها از دل شیعیان ✅ امام جعفرصادق (علیه‌السلام): 📃 تنها او (مهدی(علیه‌السلام)) است که پس از دوران‌های طولانی بلاخیز و تنگناهای طاقت‌فرسا، غم‌ها و گرفتاری‌ها را از دل شیعیانش برطرف می‌نماید. چ 📜 هُوَ المُفرِّجُ الكُرَبِ عَن شیعَتِه بَعد ضَنكٍ شَدیدٍ وَ بَلاءٍ طَویل. ⬅️ الزام‌الناصب، صفحه ١٣٨ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان شناسی ۱۶٠.mp3
11.66M
🍃انسان شناسی 🍃استادشجاعی ۱۶۰ 🍃شهیدحسن باقری ☜ دلیل اینکه خداوند، در قرآن زیاد از این عبارات استفاده می‌کند؛ إنّ الله یحبُّ / "خدا دوست دارد که... إن الله لا یُحبُّ/ خدا دوست ندارد که... - مگه رعایت دین، دلبخواهیه؟ - مگه دین رو برای اینکه خدا دوست داره یا نداره، باید پذیرفت یا نپذیرفت؟❤️ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
همسرانه ♦️ اگر زوجین با کسب آموزش های لازم و مهارتهای زندگی، در ارتقاء توانایی های روانی_اجتماعی و روشهای ارتباطی مهارت کسب کنند ، به راحتی میتوانند بسیاری از مسائل زندگی مشترک خود را حل و فصل نمایند.❤️ https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣مهربانو جان آقای عزیز ❤️چند قانون زندگی بعد از ازدواج ❣️تحت هیچ شرایطی صداتونو روی هم بلند نکنید. ❣️به نظرات یکدیگر احترام بگذارید. ❣️حرف منطقی را بپذیریید. ❣️با همدیگه حرف بزنید. ❣️ پشت هم باشید. ❣️واژهٔ دوست دارم رو فراموش نکنید. ❣️گاهی برای هم هدیه بخرید ❣️در سخت‌ترین شرایط یار و همدم یکدیگر باشید. https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
حالا که هستی،همه چیز همان شده که میخواستم، اصن از اولشم معلوم بود که فقط، تو را کم دارم💕😍 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@nightstory57.mp3
11.9M
༺◍⃟ ☀️🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ رویکرد:داستان زندگی حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها قسمت‌چهارم https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 قصه شب👇👇👇👇👇👇👇
🌹فصل دوم 🍂برگ بیست و ششم در گذر بعدی به در خانه‌ی مختار رسیدند. عمرو بی درنگ در زد. لحظه‌ای بعد غلام مختار در را باز کرد. با دیدن عمرو و شبث،سلام کرد و سریع آنها را به داخل راهنمایی کرد و در را بست. عمرو و شبث وارد خانه شدند. حیاط بزرگ بود ؛با چند درخت نخل و اصطبل و چند اسب در گوشه‌ی حیاط. با راهنمایی غلام وارد ساختمان شدند. غلام در اتاقی را باز کرد و به آنها اشاره کرد که داخل شوند. عمرو جلوتر وارد شد. مختار و چند نفر دیگر ،از جمله هانی بن عروه و ابو ثمامه صائدی در اتاق حضور داشتند. مسلم بن عقیل با دیدن عمرو برخاست. بقیه نیز بلند شدند. عمرو گرم آغوش باز کرد: 《 سلام بر مسلم بن عقیل، به کوفه خوش آمدی!》 《سلام بر بزرگ مذحج،عمرو بن حجاج!》 مسلم سپس شبث را گرم در آغوش گرفت. شبث گفت: 《 به کوفه خوش آمدی، ورود تو همه‌ی بزرگان کوفه را از نگرانی به در آورد و انتظارها به پایان رسید.》 مسلم آنها را نزد خود نشاند. عمرو رو به هانی گفت: 《 هانی زیرک‌تر از ماست که زودتر از آمدن مسلم با خبر شد.》 هانی گفت:《 بیشتر دوست داشتم پسر عقیل را در خانه‌ام ملاقات کنم، حالا که او خانه‌ی مختار را برگزیده، من هم به قدر توانم به مختار کمک می‌کنم تا آنگونه که شایسته است از مسلم پذیرایی کند.》 عمرو گفت:《 حسین بر ما منت گذاشت که یاری ما را پذیرفت. من از سوی تمامی مردان مذحج می‌گویم که آماده‌ایم تا کار یزید را در همین کوفه یکسره کنیم. خواهی دید که با ورود فرزند رسول خدا، مردم بصره نیز به ما خواهند پیوست.》 وقتی همه تأیید کردند. عمرو هیجان زده گفت: 《 به خدا سوگند من غلبه‌ی حسین بن علی را بر پسر معاویه بسیار نزدیک می‌بینم.》 مسلم لبخند زد .گفت: 《 خداوند به تو خیر دهد که برای مولایم حسین خیر می‌خواهی.》 شبث که زیرکانه همه را زیر نظر داشت، نگاهی به مختار انداخت. گفت: 《 اما هنوز امیر یزید، بر کوفه حاکم است.》 عمرو گفت:《 اگر پسر عقیل اجازه دهد، پیش از طلوع آفتاب، همه‌ی مردان مذحج را به گرد قصر نعمان جمع می‌کنم و او را از عمارت به زیر می‌کشیم و مسلم بن عقیل را از سوی حسین، امیر کوفه می‌کنیم.》 بعد به ابوثمامه نگاه کرد و گفت: 《 به یک اشاره‌ی ابوثمامه نیز همه‌ی مردان همدان و تمیم به راه می‌افتند.》 مختار نگران شد .مسلم خونسرد گوش می‌داد. شبث متوجه نگرانی مختار شد. هانی گفت: 《 عمرو بیش از آنکه فکر می‌کردم ،در کارها تعجیل می‌کنی!》 عمرو گفت:《 در کاری که به سود همه‌ی مسلمانان است، باید تعجیل کرد.》 و رو به ابو ثمامه کرد و پرسید: 《 نظر تو چیست ابو ثمامه؟》 ابو ثمامه گفت:《 آنچه پسر عقیل حکم کند، من به بهای جان خویش اطاعت می‌کنم.》 شبث گفت:《اگر چنین کنیم، هم یزید به هراس می‌افتد و هم حسین در آمدن به کوفه تعجیل می‌کند؛ نظر تو چیست مختار؟》 مختار گفت:《 من نیز همان می‌گویم که ابوثمامه گفت؛ و در عین حال با هانی موافقم که بهتر است در کارها شتاب نکنیم و هر کاری را به وقتش انجام دهیم.》 محمد بن اشعث، تند کوچه‌های کوفه را طی کرد و وارد خانه‌ی خود شد. با ورود او غلامش سریع جلو آمد. هراس و نگرانی در رفتار ابن اشعث، غلام را نیز نگران کرد. ابن اشعث در حالی که قبا از روی دوش برمی‌داشت، رو به غلام کرد و گفت: 《به خانه‌ی کثیر بن شهاب و ابن خضرمی برو! بگو هم اکنون به اینجا بیایند و اگر سستی کنند، کار بر همه‌ی ما سخت خواهد شد.》 غلام بی هیچ حرفی، سریع از خانه بیرون رفت. ابن اشعث قبا را روی شاخه‌ای از درخت انداخت و شروع به قدم زدن کرد .انتظارش بیش از طاقتش بود. خواست از خانه بیرون برود که غلام سریع در خانه را باز کرد. کثیر بن شهاب و ابن خضرمی با احتیاط وارد خانه شدند. ابن اشعث تند به سوی آنان رفت. گفت: 《شاید هم شنیده‌اید که مسلم به کوفه آمده و اکنون در خانه‌ی مختار است؟》 ابن خضرمی گفت:《 نه !اما دیدم که ابو ثمامه صائدی به خانه‌ی مختار رفت .》 کثیر گفت:《 چرا این‌قدر برآشفته ای؟!مگر مختار خطا کرده که میهمان به خانه‌اش برده است؟》 ابن اشعث گفت :《نه! اما نه میهمانی چون مسلم را، که فرستاده‌ی حسین بن علی است.》 هر دو به هراس افتادند .کثیر گفت : 《فرستاده‌ی حسین بن علی؟!》 ابن خضرمی گفت:《 پس اینان به مراد خود نزدیک می‌شوند؟!》 کثیر گفت:《 اگر حسین به کوفه بیاید ،کار بر امیر مؤمنان سخت می‌شود.》 ابن اشعث شروع به قدم زدن کرد. گفت : 《آنها بدون حسین، هر چند یک بار بر معاویه می‌شوریدند تا او را وادارند که حاکم کوفه را عوض کند؛حالا که حسین بن علی هم به یاریشان آمده ،با یزید چه خواهند کرد؟!》 ابن خضرمی سست بر پله نشست.🍂 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌شب بخیر و صبح بخیر گفتن خیلی قشنگه صبح بخیر یعنی : من تا بیدار شدم به تو فکر کردم شب بخیر یعنی ؛ آخرین نفری که بهش فکر کردم ، تو بودی ... همینقدر کوتاه، همینقدر قشنگ …❤️ ✨شبتون بخیر و پر از آرامش الهی💫 https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7