🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#محسن_حججی
از #ولایت_فقیه غافل نشوید و بدانید من به یقین رسیدم که #امام_خامنه_ای نائب بر حق #امام_زمان_عج است .
از همه خواهران عزیزم و از همه ی زنان امت رسول الله می خواهم روز به روز #حجاب خود را تقویت کنید، مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند ، مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود ، مبادا #چادر را کنار بگذارید...
همیشه الگوی خود را #حضرت_زهرا_س و زنان اهل بیت قرار دهید .
همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید
آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله خطاب به پدرش فرمودند :
غصه ی #حجاب من را نخوری بابا جان
#چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز...
از همه ی مردان امت رسول الله می خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید؛ ، همواره علی ابن ابی طالب امیرالمومنین را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از #شهداء درس بگیرید...
خودتان را برای #ظهور_امام_زمان_عج و جنگ با کفار به خصوصاً #اسرائیل آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.
همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما ختم به خیر می شود ...🖤
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#رفیق_شهیدم
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
دخترم🌸
انسانیت تو را فراموش میکنند اگر...
🔰قسمت سوم
❇️برای رعایت عفت و حیا
علاوه بر پوشش کامل
باید به رفتار ها و کلام هم توجه داشت
💢ممکن است کسی
حتی با حجاب چادر باشد
ولی در خیابان بد راه برود
و مورد توجه قرار گیرد...
یا
ممکن است صحبت کردن مناسبی نداشته باشد.
⚠️وقتی خانمی در مواجهه با نامحرم قرار میگیرد⚠️
❌نباید با ظرافت های زنانه صحبت کند.
❌هر کلامی را به راحتی بر زبان جاری نکند.
⚠️چون در اینصورت نیز
جنسیت اوست که نمایان میشود⚠️
📌پس وقتی ما
مسئله حجاب و حیا را مطرح میکنیم
به سه مطلب باید توجه داشته باشیم:
1⃣نوع پوشش
2⃣شیوه حرکت و رفتار
3⃣نوع کلام و گفتار
#حجاب
#چادر
#زن
#انسانیت
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
💢 چادر و رضاخان!
در شب شعرهایی که در منزل مریم فرمانفرما برگزار می شد، #صادق_هدایت از چادر به سر کردن و فرار تیمسار ارتش رضاخان پس از حمله متفقین می گوید و با طنز به آنها کنایه میزند.
ارتش و نظمیه رضاخان که روزی به اجبار #چادر از سر زنان می کشید وقتی مورد حمله دشمن قرار گرفت برای حفظ جان خود به #چادر پناه برد!
شبکه #منوتو برای مخاطبانش از این رسوایی ها نمیگوید. ارتشی که نه خاک را حفظ کرد و نه شاه را.
#کشف_حجاب
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🆔 @banoye_taraz
🟢 روایتی از موکب شهیده احمدی
🔻" دوخت چادر دختری که مادر را بیدار کرد"
چند هفتهای بود که او را میدیدم؛ چسبیده به میز خیاطی،
در دستش کاغذ رنگآمیزی بود و دست دیگرش زیر چانهاش...
غرق در افکار، به بالا و پایین شدن سوزن روی پارچه خیره میشد.
هفته بعد که رسید، در حال قدم زدن بودم که پارچهای سفید در هوا توجهم را جلب کرد. جلوتر رفتم؛ میز خیاطی بود.
چند خانم محجبه با حالتی متعجب و مردد به هم نگاه میکردند...
از دور، اشارهای به خانم خیاط کردم و جویای ماجرا شدم. آمد کنارم و گفت:
«یه دختر بچه اومده و اصرار داره با این پارچه حریر براش چادر بدوزم.
من میگم این جنس نازک و مناسب نیست،
اما اون اشک میریزه و میگه: "خب خونمون پارچهی دیگهای نداره... همینو برام بدوز!"
مادرش هم سردرگم و ساکته...»
قدم جلو گذاشتم، وارد حلقه شدم.
با تعجب دیدم همان دختر بچهایست که هر هفته تماشاگر ثابت میز خیاطی بود...
و حالا، امروز، خودش شده مشتری!
به دوستم گفتم:
«عزیزِ من، برای دختر قشنگمون همین پارچه رو برش بزن و یه چادر خوشگل براش بدوز. فوری!»
خیاط دستبهکار شد. دختر، از خوشحالی، چشمهایش برق میزد و پر از شور و نشاط بود.
وقتی حریر سفید را روی سرش انداخت تا قدش را اندازه بگیرد،
دیدم که چطور با تمام وجود به سمت نور قد میکشد...
انگار در دلش، نوری تازه داشت جوانه میزد...
چادر که آماده شد و آن را به سر کرد،
از ذوق، دور خودش میچرخید.
دستش را گرفتم، محکم در آغوش فشردمش، قربانصدقهاش رفتم و گفتم:
«عزیز دلم! دوست دارم یه یادگاری از ما پیش خودت داشته باشی.»
یک چادر گلدار صورتی هم به او هدیه دادم و بوسیدمش.
مادر جوانش، موقع تشکر و خداحافظی با چشمانی پُر از اشک، خودش را به من رساند و آرام گفت:
«گاهی بزرگترین درسها را از کوچکترین استادها میگیریم...
امروز دخترم درس حجاب و عفاف را به من آموخت...
و فهمیدم که چادر، زیباترین هدیهی خداست.»
#چادر
#طریق_المهدی
#گروه_جهادی_شهیده_احمدی
👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم،
سهشنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم
💠@tariq_almahdi
🟢 روایتی از موکب شهیده احمدی
🔻" دوخت چادر دختری که مادر را بیدار کرد"
چند هفتهای بود که او را میدیدم؛ چسبیده به میز خیاطی،
در دستش کاغذ رنگآمیزی بود و دست دیگرش زیر چانهاش...
غرق در افکار، به بالا و پایین شدن سوزن روی پارچه خیره میشد.
هفته بعد که رسید، در حال قدم زدن بودم که پارچهای سفید در هوا توجهم را جلب کرد. جلوتر رفتم؛ میز خیاطی بود.
چند خانم محجبه با حالتی متعجب و مردد به هم نگاه میکردند...
از دور، اشارهای به خانم خیاط کردم و جویای ماجرا شدم. آمد کنارم و گفت:
«یه دختر بچه اومده و اصرار داره با این پارچه حریر براش چادر بدوزم.
من میگم این جنس نازک و مناسب نیست،
اما اون اشک میریزه و میگه: "خب خونمون پارچهی دیگهای نداره... همینو برام بدوز!"
مادرش هم سردرگم و ساکته...»
قدم جلو گذاشتم، وارد حلقه شدم.
با تعجب دیدم همان دختر بچهایست که هر هفته تماشاگر ثابت میز خیاطی بود...
و حالا، امروز، خودش شده مشتری!
به دوستم گفتم:
«عزیزِ من، برای دختر قشنگمون همین پارچه رو برش بزن و یه چادر خوشگل براش بدوز. فوری!»
خیاط دستبهکار شد. دختر، از خوشحالی، چشمهایش برق میزد و پر از شور و نشاط بود.
وقتی حریر سفید را روی سرش انداخت تا قدش را اندازه بگیرد،
دیدم که چطور با تمام وجود به سمت نور قد میکشد...
انگار در دلش، نوری تازه داشت جوانه میزد...
چادر که آماده شد و آن را به سر کرد،
از ذوق، دور خودش میچرخید.
دستش را گرفتم، محکم در آغوش فشردمش، قربانصدقهاش رفتم و گفتم:
«عزیز دلم! دوست دارم یه یادگاری از ما پیش خودت داشته باشی.»
یک چادر گلدار صورتی هم به او هدیه دادم و بوسیدمش.
مادر جوانش، موقع تشکر و خداحافظی با چشمانی پُر از اشک، خودش را به من رساند و آرام گفت:
«گاهی بزرگترین درسها را از کوچکترین استادها میگیریم...
امروز دخترم درس حجاب و عفاف را به من آموخت...
و فهمیدم که چادر، زیباترین هدیهی خداست.»
#چادر
#طریق_المهدی
#گروه_جهادی_شهیده_احمدی
👈 قرار عاشقان بقیة الله الاعظم،
سهشنبه ها عصر، بلوار پیامبراعظم قم
💠@tariq_almahdi
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7