📌راهکارهای ساده برای افزایش عزت نفس
_ هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
_ جسور و قاطع باشید.
_ حداقل ۳۰ دقیقه در روز را به خود اختصاص دهید و فعالیتهای مورد علاقه خود را در این زمان انجام دهید.
#اعتماد_به_نفس
#امام_زمان
❤️ بانوی تراز👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری
🎥 "عوامل مزاحم در #تربیت(۴)"
#جان_شیرینم
#امام_زمان
❤️ بانوی تراز👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🔴 #صمیمیت_و_احترام
💠 مهم نیست که چند وقت از #ازدواج شما میگذرد، #صمیمیت و به هم #احترام گذاشتن هرگز ضد هم نیستند.
💠 در گفتگوهای خود از کلماتی مانند: لطفاً، متشکرم، متأسفم، ببخشید و کلماتی که نشانهی احترام گذاشتن است استفاده کنید.
💠 در رفتارهای خود، احترام به همسرتان مشهود باشد.
💠 طرز #گفتار و #رفتار شما نشان میدهد چقدر برای همسرتان #ارزش قائل هستید و به او احترام میگذارید.
💠 نتیجه #تکریم و احترام به یکدیگر، افزایش و #تقویت صفات خوب و کمرنگ شدن صفات رذیله در انسان است.
💠 همیشه برای همسرتان یک همسر بانشاط و گرم و صمیمیِ #مودّب باشید تا محبوبیت و جاذبهی شما روز به روز بیشتر شود.
#عاشقانه
#امام_زمان
❤️ بانوی تراز👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
InShot_۲۰۲۳۰۴۰۷_۱۷۴۹۲۶۸۱۹_۰۷۰۴۲۰۲۳.mp3
11.2M
﷽
🌱اگه همه اینکار رو انجام بدن
❁━⊰✼📕~😇~🎙❆✼⊱
🎙رویکرد داستان: کار خوب انجام دادن رو اول باید از خودمون شروع کنیم ...❤️
#شب_بخیر_کوچولو
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹🌹
🌹
🌱برگ شصت وسوم
بروم بیمارستان یا بروم سراغ همسایه ها. صبح به آن زودی زنگ کدام خانه را می زدم.
درد کمر بیشتر شد و تمام شکمم را گرفت . ای کاش خدیجه ام بزرگ بود . ای کاش معصومه می توانست کمکم کند . بی حسی از پاهایم شروع شد؛ انگشت های شصت، ساق پا ، دست ها و تمام . دیگر چیزی نفهمیدم. لحظه آخر زیر لب گفتم :(یا حضرت عباس ...)و یادم نیست که توانستم جمله را تمام کنم ، یا نه
صمد ایستاده بود رو به رویم ، با سر و روی خاکی و موهای ژولیده. سلام داد نتوانستم جوابش را بدهم . نه اینکه نخواهم ، نایِ حرف زدن نداشتم .
گفت :((بچه به دنیا آمد؟!)
باز هم هر کاری کردم ، نتوانستم جواب دهم.
نشست کنارم و گفت:(بازهم دیر رسیدم ؟!چیزی شده؟!مریضی، حالت خوش نیست؟!
می دیدمش اما نمیتوانستم یک کلمه حرف بزنم . زل زد توی صورتم و چند بار آرام به صورتم زد .یا حضرت زهرا !!قدم،قدم !منم صمد !)
یک دفعه انگار از خواب پریده باشم . چند بار چشم هایم را باز و بسته کردم و گفتم :《صمد تویی ؟!آمدی!》
صمد هاج و واج نگاهم کرد. دستم را گرفت و گفت (چی شده؟!چرا این طوری شدی؟!چرا یخ کردی؟!
گفتم :(داشتم برف ها را پارو میکردم ، نمیدانم چی بر سرم آمد فکر کنم بی هوش شدم.)
پرسیدم ساعت چند است ؟!
گفت :(ده صبح)
نگاه کردم دیدم بچه ها هنوز خواب اند. باورم نمی شد یعنی از ساعت شش صبح یا شاید هم زودتر خوابیده بودم.
صمد زد توی سرش و گفت :(زن چه کار کردی با خودت ؟!میخواهی خودکشی کنی؟!)
نمیتوانستم تنم را تکان بدهم. هنوز دست و پاهایم بی حس بود .
پرسید :چیزی خورده ای ؟!
گفتم:(نه ، نان نداریم .)
گفت :(الان میروم میخرم )
گفتم :(نه نمیخواد بیا بشین پیشم ، میترسم، حالم بد است .
یک کاری کن ، اصلا برو همسایه بغلی، گل گز خانم را خبر کن . فکر کنم باید برویم دکتر .)
دستپاچه شده بود . دور اتاق میچرخید و با خودش حرف میزد و دعا میخواند . می گفت :(یا زهرا !خودت به دادم برس ، حضرت زهرا زنم را از تو میخواهم . یا امام حسین !خودت کمک کن .)
گفتم :نترس ، طوری نیست. هر بلایی میخواست سرم بیاد ، آمده بود چیزی نشده ، حالا هم وقت به دنیا آمدن بچه نیست.)
گفت:(قدم!خدا به من رحم کند ، خدا از سر تقصیراتم بگذرد ، تقصیر من است؛ چه به روز تو آوردم .)
دوباره همان حالت سراغم آمد ، بی حسی دست ها و پاها و بعد خواب آلودگی ، آمد دستم را گرفت و تکانم داد . (قدم!قدم! قدم جان! چشم هایت را باز کن ، حرف بزن. من را کشتی . چه بلایی سر خودت آوردی . دردت به جانم قدم!قدم!قدم جان .)🍂
#دختر_شینا
#بانوی_تراز
❣ امشب زده ام فالی ، مستانه تراز
هرشب
دیوانه شدم امشب ،
دیوانه تراز هرشب
در این صدف عشقم ، گوهرشده ای جانا
دردانه شدی امشب ،
دردانه تر از امشب...❤️
شبتون بهشت🌻
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7