🌹فصل هفتم
🍃برگ۸۵
چند کودک در بازار راکد و خاموش بنی کلب بازی میکردند. دو زن در حال گفتگو با یکدیگر عبور میکردند. چند پیر مرد گوشهای گرد هم نشسته بودند. تنها یکی دو مغازه باز بود که آنها هم مشتری نداشتند. از انتهای بازار حدود سی نفر از سربازان ابن زیاد، سوار بر اسب آرام وارد شدند. در میان آنها عبدالاعلی با دستهای بسته سوار بر اسب بدون زین،پیش میآمد. سواران طول بازار را طی کردند. پیر مردان بلند شدند و با هراس به آنها نگریستند. دو زن سریع کناره گفتند و به تماشا ایستادند. زبیر جلو مغازهی خود ایستاده بود. کثیربن شهاب را دید که پیشاپیش سواران، از مقابل مغازهاش عبور کرد.زبیر نگاهی محزون به عبدالاعلی انداخت و وقتی چشم کثیربن شهاب به او افتاد، از ترس رو از عبدالاعلی برگرداند و به کثیر سر فرود آورد. به سر دیگر بازار رسیدند. جماعت کمکم بیشتر شدند. پای یکی از ستونهای مغازهی بشیر آهنگر که بیرقی سیاه بـر آن بود، ایستادند. کثیر به سربازی اشاره کرد و سرباز بیرق را پایین کشید. زید نگاه کرد، ولی کاری از او بر نمیآمد، با خشم و کینه خود خوری کرد. عبدالاعلی را از اسب پیاده کردند و بر سکوی جلو مغازهی بشیر او را به ستون تکیه دادند. زید در گوش کودکی چیزی
گفت و کودک دوان دوان دور شد.
کودک از سرگذر پیچید و در خانهی ربیع را زد. لحظهای بعد،ام ربیع بیرون آمد. کودک گفت:
《می خواهند عبدالاعلی را بکشند، در بازار!》
و به در خانهای دیگر رفت. ام ربیع هراسان به خانه بازگشت وکودک در خانهی بعدی را کوفت و همین خبر را داد. لحظهای بعد، ربیع و سلیمه و ام ربیع هراسان از خانه بیرون آمدند. ربیع شمشیر خود را زیر لباس پنهان کرد. هر سه به سمت بازار رفتند. کودک به در خانهی عبدالله رفت. ام وهب در خانه را باز کرد.
کودک گفت: «در بازار عبدالاعلی را میخواهند گردن بزنند!»
و دوید. ام وهب لحظهای ناباور به کودک نگریست و سپس به خانه بازگشت و گیج به اطراف چشم انداخت و سرگردان به دور خود چرخید. فکر کرد باید کاری کند. نمیدانست چه کند. در همین حال چشمش به شمشیری افتاد که عمروبن حجاج برای عبدالله هدیه آورده بود و عبدالله آن را بر دیوار آویخته بود. بی درنگ شمشیر را از دیوار برداشت و از خانه بیرون رفت. با عجله و خشماگین به طرف در حیاط رفت و در را باز کرد. ناگهان عبدالله را پشت در دید که خسته و غمزده ایستاده بود. عبدالله از دیدن ام وهب در آن وضع آشفته جا خورد، اما ام وهب از دیدن عبدالله خوشحال شد. گفت:
«عبد الله!»
عبدالله پرسشگر به شمشیر و ام وهب نگاه کرد. ام وهب گفت:
《می خواهند عبدالاعلی را در بازار قبیلهاش گردن بزنند.》
و شمشیر را دو دستی به سوی عبدالله گرفت. عبدالله در چشمهای ام وهب خیره شد و از خشم دندان بهم ساید.
بازار ولوله بود. سربازان به زور نیزه و شمشیر مردم را عقب میزدند. کثیربن شهاب که احساس خطر میکرد،رو به دو سربازی کرد که در دو سوی عبدالاعلی ایستاده بودند گفت:
《تمامش !کنید زودتر!》
یکی از سربازان سر عبدالاعلی را پایین آورد و سرباز دیگر شمشیر را بر گردن او گذاشت و بالا برد که یکباره فریاد عبدالله همه را به سکوت واداشت:
《چه میکنید حرامیان!》
سرباز که در همان حال مانده بود، آرام شمشیر را پایین آورد. همه رو به عبدالله برگشتند .ربیع و سلیمه از دیدن عبدالله خوشحال شدند.دست به قبضه ی شمشیر برد. کثیربن شهاب از دیدن عبدالله جا خورد. گفت:
《عبدالله! شنیده بودم که برای جهاد با مشرکان رفتهای، اما اکنون میبینم قصد داری خون خود را بیهوده هدر بدهی. مگر نمیدانی که این حکم امیر عبیدالله است؟!»
زبیر آرام و ترسیده، درهای مغازهاش را بست .عبدالله یکباره شمشیر از نیام بیرون کشید و فریاد زد:
《به خدا سوگند جنگ با قوم شما و امیرتان، برای من گواراتر از جهاد با مشرکان دوگانه پرست است.》
و به سربازان حمله کرد و در جا دو تن را از پای در آورد. ربیع نیز شمشیرش را بیرون کشید و دیگر مردان قبیله نیز با سربازاندرگیر شدند. زید سریع به سراغ عبدالاعلی رفت و دست او را باز کرد. زبیر از لا به لای درگیریها خود را بیرون کشید و گریخت. عبدالاعلی نیز شمشیر یکی از سربازان کشته شده را برداشت و حمله کرد. کثیربن شهاب که وضع را آشفته دید، در صدد فرار برآمد. عبدالله چنان با سربازان درگیر شد که هر یک را به ضربهای از پای در آورد. کثیر دهانهی اسبش را گرداند و کوشید از صحنه بیرون برود. فریاد زد:
《برگردید جان خود را نجات دهید!》
#داستان_شب
#نامیرا
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
⭐شب ها آرامشی دارند✨
⭐از جنس خدا✨
⭐پروردگارت همواره
⭐با تو همراه است✨
⭐امشب از همان شبهاییست
⭐که برایت یک شب بخیر✨
⭐خدایی آرزو کردم✨
🌙شبتون بخیر✨
#بانوی_تراز
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
سُخنِ عشقِ تو ❣
بیآنکه بَرآید به زبانَم
رنگِ رُخساره ❣
خَبر میدهَد از حالِ نهآنَم ...💕
#خاصترین_مخاطب_خاص_قلبم
#یادت_باشه
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
بخواب
تا
نگاهت کنم و برای هر نفس تو
بوسه ای
بنشانم
به طعم هرچه تو بخواهی..💕
شبت آروم ماه قشنگم...✨
#دلبرجانم
#دورت_بگردم
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣مولای من امام زمانم ❣
حلال تمام مشڪلاتی ای عشق
تنها تو بهانۀ حياتی ای عشق
برگرد ڪه روزمرّگی ما را ڪشت
الحق ڪه سفينة النجاتی ای عشق.💚
#سلام_حضرت_باران
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
❣دعای عهد ❣
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
اللّٰهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَرَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالْأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ .
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَبِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَمُلْکِکَ الْقَدِیمِ، یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ، وَیَاحَیّاً حِینَ لَاحَیَّ، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتیٰ، وَمُمِیتَ الْأَحْیاءِ، یَا حَیُّ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ
اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِ وَعَلَیٰ آبائِهِ الطَّاهِرِینَ عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، سَهْلِها وَجَبَلِها، وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِّی وَعَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ الله
وَمِدادَ کَلِماتِهِ، وَمَا أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَأَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.
اللّٰهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَةِ یَوْمِی هٰذَا وَمَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَعَقْداً وَبَیْعَةً لَهُ فِی عُنُقِی لَا أَحُولُ عَنْها وَلَا أَزُولُ أَبَداً، اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّینَ عَنْهُ، والْمُسارِعِینَ إِلَیْهِ فِی قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِینَ لِأَوامِرِهِ
، وَالْمُحامِینَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِینَ إِلیٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ؛
اللّٰهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنِی وَبَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَیٰ عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی، شاهِراً سَیْفِی، مُجَرِّداً قَناتِی، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدَّاعِی فِی الْحاضِرِ وَالْبادِی. اللّٰهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَةَ الرَّشِیدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، وَاکْحَُلْ
ناظِرِی بِنَظْرَةٍ مِنِّی إِلَیْهِ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُ، وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ.
وَاعْمُرِ اللّٰهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَأَحْیِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ:﴿ ظَهَرَ الْفَسٰادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمٰا کَسَبَتْ أَیْدِی النّٰاسِ ﴾ ، فَأَظْهِرِ اللّٰهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّیٰ بِاسْمِ رَسُولِکَ، حَتَّیٰ لَایَظْفَرَ بِشَیْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ،
وَیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُحَقِّقَهُ؛
وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ، وَناصِراً لِمَنْ لَایَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَمُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَمُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِینِکَ وَسُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّٰهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ.
اللّٰهُمَّ وَسُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وآلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلَیٰ دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ . اللَّهُمَّ اکْشِفْ هٰذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَنَرَاهُ قَرِیباً، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ...💚
الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا مَوْلایَ یَا صاحِبَ الزَّمانِ
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🌹زیارتنامه امام حسن عسکری(علیه السلام) در روز پنجشنبه.
🌺. بسم الله الرحمن الرحیم 🌺
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِىَّ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَخَالِصَتَهُ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَارِثَ الْمُرْسَلِينَ، وَحُجَّةَ رَبِّ الْعَالَمِينَ،
صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، يَا مَوْلاىَ يَا أَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ،
أَنَا مَوْلىً لَكَ وَلِآلِ بَيْتِكَ، وَهٰذَا يَوْمُكَ وَهُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ، وَأَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَمُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ،
فَأَحْسِنْ ضِيافَتِى وَإِجارَتِى بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَاهِرِينَ....💚
#امام_زمان
#وعده_صادق
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7
🍃دمی با قرآن
وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ
و تو بر خدای زندهی ابدی که هرگز
نمیرد توکل کن و به ستایش ذات او
وی را تسبیح و تنزیه گو.💚
#امام_زمان
#سوره_فرقان_آیه۵۸
https://eitaa.com/joinchat/2831876278C612c30e6a7