اه … وداع باید کرد … انگار قلب چندین تکه شد ه وهر تکه اش درگوشه ای ازاین ،سفر جامانده است .خدایا بحق قبه حسینت این زیارت را ازما بپذیر وذخیره قبر و اخرت ما قرار بده
حسین جانم از روز بازگشت روزشمار اربعین آینده را آغاز کرده ایم و روزها را چون عمودها در مسیر حرمت میشماریم تا به اربعین و حریمت برسیم ان شالله……
این جا بعضی وقتها پا میرود ولی دل جا میماند!روی پاهای خود به تندی میروم و با خودم فک میکنم اگر میخواهی دلت از پاهایت جا نماند، بخوان اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن ... را!
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
بانگ الرحیل برخاست و قافله عشق عازم کربلا میشود
:
اگه قصد سفر دارید...
اگه آمادهی زیارت کربلا هستید...
اگه دلتون لَک زده برای پیادهروی...
بسمالله!برای همراه شدن با ما ؛
سفرنامه "هم پای قافله با پای دل " را دنبال کنید.
اَلسَّلامُ عَلى مَحالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَمَساکِنِ بَرَکَةِ اللَّهِ؛ سلام بر جایگاههاى شناسائى خدا و مسکنهاى برکتش
گویی سِرّی است در سَر و دلم که جز با اشک دیده نتوان گفت؛
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
اَلسَّلامُ عَلى مَحالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَمَساکِنِ بَرَکَةِ اللَّهِ؛ سلام بر جایگاههاى شناسائى خ
وَحَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ؛ و نگهبانان راز خدا
گویی وارد خانه ای از خانه های خدا شده ام؛
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
وَحَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ؛ و نگهبانان راز خدا گویی وارد خانه ای از خانه های خدا شده ام؛
فَجَعَلَکُمْ فى بُیُوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ؛ و قرارتان داد در خانه هائى که اجازه داد بلند گردند و نام او در آنها برده شود
مدام سلامت می گویم و گویی پاسخی مهربانامه می گیریم؛
وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَیْکُمْ ؛ و(خدا) درودهاى مارا بر شما قرار داد
گویی آمده ام کیمیای وجودم را از تو زر کنم
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
فَجَعَلَکُمْ فى بُیُوتٍ اَذِنَ اللَّهُ اَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ؛ و قرارتان داد در خان
وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طیباً لِخَُلْقِنا وَطَهارَةً لاَِنْفُسِنا وَتَزْکِیَةً لَنا وَکَفّارَةً لِذُنُوبِنا؛ وهمچنین آنچه را از دوستى شما براى ما مخصوص داشته همه اینها موجب پاکى اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما باشد
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طیباً لِخَُلْقِنا وَطَهارَةً لاَِنْفُسِنا وَتَزْکِیَةً لَنا وَکَ
گویی حال اندکی سبکبال شده ام. گویی به پناهگاهی مستحکم رسیده ام. آرام آرام به سوی ضریح مطهرت حرکت می کنم، آهسته آهسته، قدم به قدم...
مُسْتَجیرٌ بِکُمْ؛ و به شما پناه جویم