هم اکنون میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر به #اتاق نهج البلاغه وصل شوید🔻
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/nahjol_balag
امام خوبی ها
امروز اگر چه یک روز پاییزی است
ولی باید خوشحال بود
دلگرفتگی، ممنوع.
امروز سالروز به تن کردن ردای امامت
از سوی خدا بر قامت رعنای توست.
دوست دارم امروز دل گرفته نباشم
ولی چه کار کنم که نمیتوانم.
وقتی به یاد امام بودن تو میافتم
سراپا وجد میشوم و شوق.
دوست دارم صبح تا شام
و شب تا خود صبح
هلهلۀ شادی سر بدهم.
نعم المولی را که میگویم
از ته دل میگویم.
چه کسی مولایی چون تو دارد
که من غبطه بخورم به حال او؟
من بهترین مولای عالم را دارم:
امام خوبیها
معنای همۀ خوبیها
ریشۀ همۀخوبیها
مقصد همۀ خوبیها.
آری کسی که امامی چون تو دارد
همۀ وجودش باید نشاط باشد و شادابی
ولی واژۀ امام همیشه مرا به یاد واژۀ دیگری میاندازد
که اجازه نمیدهد سراپا شوق بمانم.
اگر میشد لحظهای این دو واژه را
دور از هم خیال کنم
شاید میشد کمی شیرینی امامی چون تو داشتن را بچشم
ولی چه کار کنم که این واژه از هم جدا نمیشوند.
همین که نام امام میآید
هنوز تمام نشده واژۀ مأموم به دنبالش میآید.
من خوشحالم که تو امام من هستی
ولی آیا تو خوشحالی که من مأموم تو هستم؟
من یقین دارم که تو امام من هستی
ولی تو مرا مأموم خویش میدانی؟
تو بهترین امامی
آیا من بهترین مأموم هستم؟
قبول داری غمی که پاسخ این سؤالها را روانۀ دلم میکند
شیرینی نشاط امام بودن تو را
به کامم کمی تلخ میکند؟!
بهترین امام
باید بهترین مأمومها را داشته باشد
وقتی که ندارد
باید غریب و تنها پشت پردۀ غیبت بماند.
کاش زودتر از اینها بهترین مأموم میشدیم
تا تو زودتر بیایی!
محبتی از تو در دل ماست که خاموش شدنی نیست...گواهش همین شب های جمعه که دلمان کربلاست..
مرحوم علامه امینی از امام صادق نقل میکنه که امام صادق به شاگردش مفضل بن عمر میفرمایند که : یا مُفَضَّل میخوای با تمااام ملائکه ی مقرب و غیر مقربِ خدا مصافحه کنی ؟
گفت بله ای پسر رسول خدا ...
حضرت فرمودن پس شب جمعه برو کربلا ...دوباره فرمودن ؛ مفضل میخوای با تمام انبیاء خدا مصافحه کنی ؟
گفت بله
امام صادق فرمودن پس شب جمعه برو کربلا ...
مفضل ، میخوای با علی و اولاد علی مصافحه کنی ؟
مفضل گفت بله ای پسر رسول خدا
فرمود پس شب جمعه برو کربلا ...
بعد امام صادق یه چند لحظه سکوت کرد معلوم بود یه مطلب مهمی میخواد بگه ، برای اینکه حواسشو جمع بکنه مفضل ...
یه چند لحظه سکوت کرد ، بعد فرمود :مفضل میخوای خدا رو ملاقات بکنی ؟
گفت بله ای پسر رسول الله
امام صادق فرمودن پس شب جمعه برو کربلا ...