صدای غربت به گوش میرسد
هنوز هم صدای غربت مادر به گوش میرسد. وقتی هزار و اندی سال است که سرِ مزارِ مادر، پسرش مهدی یکّه و تنها عزاداری میکند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خوانی شهادت حضرت زهرا
ما از تو کم گفتهایم اما...
فاطمه یعنی نه فقط ایستادن زنی غیور پشت درب اتش گرفته خانهاش، یعنی ایستادگی مقابل ظلمی که در حق امام زمانش میشد. فاطمه نه فقط جسمی رنجور و زخمی یعنی غمی که روح بزرگش را آزرده بود. فاطمه یعنی چشمی بینا که انحراف از اسلام و پیام پیامبر را میدید که برای غصب نکردن خلافتی که حق علی بود چادر بر خاک کوچه کشید.
فاطمه یعنی تنی بیمار ولی کوهی از استقامت که به مسجد رفت و خطبه خواند برای گرفتن حقی که خدا به او داده بود. فاطمه یعنی فصاحت و بلاغت در کلامش ان زمان که خطبه خواند و مردم در حیرت بودند که این فاطمه است که سخن میگوید یا پیامبر. فاطمه یعنی شبانه به همراه علی و پسرانش خانه به خانه در زدن برای گرفتن عهد از مردمی بی وفا.
فاطمه یعنی اب شدن پشت درب خانهها زمانی که ندایش بی جواب میماند. فاطمه یعنی زبان علی شدن زمانی که او به مصلحت مهر سکوت بر لبانش زده بود. فاطمه یعنی غصههایش برای علی، برای امامش، غصههایی که جسم رنجورش را سراپا نگه میداشت تا برای از دست نرفتن حق با تمام وجودش بجنگد.
فاطمه یعنی کوثر جوشان پیامبر یعنی نشانه ی عزت و وقار و ایستادگی شدن در زمانه ای که زن بودن را این گونه معنا نمیکردند. فاطمه یعنی دلی شکسته که در روزهای پایان عمر لب فرو بست و شبانه دفن شدن را وصیت کرد.
فاطمه یعنی مزاری بینشان که فرزند غریب و دل شکستهاش از بیعهدی ما بر آن میگرید ما از تو کم گفتیم مادر... اما وجودت حتی از الفاظ هم بینیاز است چرا که فاطمه را، فاطمه معنا میکند.