قاتل نيز به بزرگى جنايت خويش پى برده بود؛ و اين اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه او را مورد عتاب قرار مى داد و مى فرمود: «با همان آتشى كه بپا كردى تو را خواهيم سوزاند»!
اينها برگهاى اول تاريخ محسن عليه السلام است كه پدر داغدار و برادران و خواهران چشم انتظار مانده ى او و اصحاب وفادارشان هر روز بايد مرور مى كردند و اشك مى ريختند.
زهراى على را... زدند؟!!!
مولاى مظلوم! يا على! اگر خود نمى گفتى شايد ما از پيش خود نقشى از سوزِ دلِ تو ترسيم مى كرديم. اكنون كه خود لب باز كرده اى بگو تا بسوزيم. را ستى جاى تعجب دارد كه كسانى جرأتِ زدن فاطمه عليهاالسلام را داشته اند! ما نيز- همچون تو- با شنيدن چنين خبرى آرزوى مرگ مى كنيم، و آه از نهاد برمى آوريم كه اى كاش جلوى درِ خانه بوديم و جان فداى زهرايت مى شديم... ولى افسوس...!؟
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
زهراى على را... زدند؟!!! مولاى مظلوم! يا على! اگر خود نمى گفتى شايد ما از پيش خود نقشى از سوزِ دلِ
آنگاه كه با تازيانه بر بازوى زهرا عليهاالسلام زدند و دست او را از دامان اميرالمؤمنين عليه السلام رها ساختند و طناب بر گردن آن شير خدا انداختند و شمشيرها بر سر او گرفتند و براى بيعت اجبارى بردند؛ در آن حال فرمود: آيا فاطمه با جسارت زده مى شود؟! اى كاش پسر ابى طالب قبل از چنين روزى مرده بود و كافران فاجر را نمى ديد كه براى ظلم بانوى طاهره ازدحام كرده اند! بر پسر ابى طالب سخت است كه كمر فاطمه در اثر زدن سياه شود... و او نتواند به كمك بانويش رود و از همسرش دفاع كند!!
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
آنگاه كه با تازيانه بر بازوى زهرا عليهاالسلام زدند و دست او را از دامان اميرالمؤمنين عليه السلام رها
جاى تازيانه ى مادرم را... ديدم!
سه ماه ناله ى مادر را شنيدن كه درد و جراحتش را مخفى مى كند براى دخترى چهار ساله چون زينب عليهاالسلام، دل ناآرام او را كنجكاو مى كند تا خيلى چيزها را بداند اگر چه بعد از رحلت مادر باشد!
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
جاى تازيانه ى مادرم را... ديدم! سه ماه ناله ى مادر را شنيدن كه درد و جراحتش را مخفى مى كند براى دختر
هنگام غسل مادر هنگامه بود! فراتر از اشك! بالاتر از غصه! پاسخ به سؤالاتِ ناتمام بود. مادر كه نمى گذاشت بچه ها بدن سراسر جراحتش را ببينند، و اكنون فرصتى بود تا با ذره بينِ قلب آن را نظاره كنند. با چشمانى كه كاسه ى اشك است و خونابه در آن رگ كشيده تازه هاى نشنيده اى مى بينند؛ و از پدر سؤال مى كنند كه اينها چيست و چرا و چگونه و در كجا و به دست چه كسى...؟!!
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
هنگام غسل مادر هنگامه بود! فراتر از اشك! بالاتر از غصه! پاسخ به سؤالاتِ ناتمام بود. مادر كه نمى گذاش
قالت زينب عليهاالسلام: رأيت حين اغتسال أُمّي عليهاالسلام سواد جنبها، فسألت أبي عليه السلام فقال: هذا أثر السياط...!!
تذكرة المصائب: ص 135..
حضرت زينب عليهاالسلام مى فرمايد: هنگام غسل مادرم، كبودىِ پهلوى او را ديدم و درباره ى آن از پدرم سؤال كردم؟ حضرت فرمود: اينها جاى تازيانه ها است.
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
قالت زينب عليهاالسلام: رأيت حين اغتسال أُمّي عليهاالسلام سواد جنبها، فسألت أبي عليه السلام فقال: هذا
على بر جاى تازيانه ها... اشك...!
اى كوه حلم! آنجا كه نام صبر به سرخى گراييد تو استوار بودى! چرا در غسل زهرايت به زانو در آمدى؟ مى دانم!آنچه ديدى گذشته هاى تلخ سه ماهه را پيش چشمانت آورد، و ماجراى پشت درِ خانه را تازه كرد.
چه كسى مى تواند تنِ آزرده ى همسر خود را كه اينك در برابرش بى حركت مانده و در اثر تازيانه سياه شده نظاره كند؟
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
على بر جاى تازيانه ها... اشك...! اى كوه حلم! آنجا كه نام صبر به سرخى گراييد تو استوار بودى! چرا در غ
فرموده اى روز قيامت با همين تن نيلى شده از ضرب تازيانه وارد صحراى محشر مى شود. ما را نيز در آن روز كارى هست: با فاطمه و محسنش عليهماالسلام، و با قاتل او و هيزم شكنانش!!
إنّ عليّاً عليه السلام لمّا فرغ من تغسيل فاطمة عليهاالسلام خرج باكياً، فقيل له:ما يبكيك يا أباالحسن؟ من فراق الزهراء عليهاالسلام؟ فقال: «لا، فما يبكيني إلاّ أثر سياط بجسمها اسودّ كأنّه النيل، فهكذا تحشر يوم القيامة و تلقى اللَّه».
مصائب الائمة: ص 127.
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
فرموده اى روز قيامت با همين تن نيلى شده از ضرب تازيانه وارد صحراى محشر مى شود. ما را نيز در آن روز ك
آنگاه كه اميرالمؤمنين عليه السلام از غسل حضرت زهرا عليهاالسلام فارغ شد گريان بيرون آمد. پرسيدند: اى اباالحسن، چرا گريه مى كنى؟ آيا از فراق زهراست؟ فرمود: نه، آنچه مرا به گريه درآورده اثر تازيانه ها برَ جسم زهرا عليهاالسلام است كه همچون نيل كبود شده است. روز قيامت نيز چنين محشور مى شود و به ملاقات خدا مى رود.
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
آنگاه كه اميرالمؤمنين عليه السلام از غسل حضرت زهرا عليهاالسلام فارغ شد گريان بيرون آمد. پرسيدند: اى
قال أميرالمؤمنين عليه السلام لعمر: ثم يُؤتى بالنار، و هي النار التي أضر متموها على باب داري لتحرقوني و فاطمة بنت رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله و ابنيَّ الحسن و الحسين و ابنتيَّ زينب و أم كلثوم، حتى تحرقا بها.
الهداية الكبرى: ص 163.
اميرالمؤمنين عليه السلام به عمر فرمود: (در زمان مهدى عليه السلام) همان آتشى را مى آورند كه بر در خانه ام براى سوزاندن من و فاطمه دختر پيامبر و دو پسرم حسن و حسين و دو دخترم زينب و امّ كلثوم برافروختيد؛ و بعد با همان آتش تو و ابوبكر را مى سوزانند.
فاطمه سلام الله علیها بانوی عالمین
این دعوت نامه معطرمخصوص شماست... فاطمیه فصل عزای مادره امسال سهم ما از این افتخارحضور پررنگ در خ
اینم یک دعوتنامه رسمی ازدوستانتون دعوت کنیدیه دنیا ممنون دوستای خوب ما... و در روز رستاخیز
همهی خلایق آرزو میکنند...
ای کاش، فاطمی بودند!