وقتی شما نگاهتون رو از حرام برمیدارید ،سطح لذت شما از همین دست امور افزایش پیدا میکنه یه استاد دانشگاهی میگفت من تا ایران نیومده بودم چشمچرونی نمیکردم ،خب چرا ؟این حجاب منو اینجوری میکنه !! حجاب رو آزاد کنن بزارن مردم راحت باشن

در جوابش گفته شد تو میخوای از چی لذت ببری ؟ کمی که فکر کرد گفت راست میگی توی غرب مردها کمتر لذت میبرن از خیلی چیزها یه پیشنهاد ساده ی دین این هست که ،میفرماید : وقتی لقمه ی آخر غذاتو که هم دلچسبه نخور ... بعد شما میگی اسلام باز سخت گرفت یه غذای حلالی رو که گذاشتن دوست داریم بخوریم اینم نمیتونی ببینی بخوریم ؟

اسلام میگه ببین من که نمیگم همشو نخور ،بخور ،ولی لقمه ی آخرشو نخور ،میگی من که هنوز جا دارم چرا میگی مکروهه ؟چرا میگی خیلی بده اگه بخوری ؟ اسلام میگه این فیزیک بدن شما طوری آفریده شده ،این عصب های معده ی شما ،وقتی میخواد پیام به مغز برسونه که بگه من پر شدم ،یکمی پیام دیر به مغز می رسه ،شما عجله نکن ،این الان پر شده ،شما یکم صبر کن ،اگه یکی دولقمه دیگه جا داری نخورد دیگه ،چون داری ظرفیت اضافی به معدت تحمیل میکنی ....

ظرفیت اضافه که تحمیل کردی مریض میشی ،چون همه ی پزشکا میگن که غذای اضافی هر کسی بخوره هیچ اثری نداره فقط مریض میشی ،وقتی هم که مریض بشی غذای خوشمزه نمیتونی بخوری ،دیگه لذت نمیبری !!! پس برای اینکه لذت بیشتری ببری و مزه ی این لذت هم در کامت بشینه ،چشمت سیاهی نره ،سرت گیج نره ،از کار نیفتی ،پس از یه لذت اونم خوردن لقمه ی آخر غذا صرف نظر کن ... تمام پیشنهادات دین اینجوریه

دین یه لذت هایی رو میبینه که تو اونا رو هم میخوای نیاز داری ولی نمیبینیش ،چون ممکنه جلوی چشمت نباشه ، چون فردایی هم هست ،تو فردا هم میخوای سر سفره بنشینی .. این لذت ها ،لذت های روحیه ،وقتی هوس بازی کنی ،قدرت خلاقیتت رو از دست میدی ،عادت کنی با وسایلی که تو رو از بیرون سرگرم میکنن ،مثل موسیقی تو قدرت خلاقیتت رو از دست میدی

حالا چرا اسلام دنبال اینه که شما لذت بیشتری ببری ؟ برای اینکه با خدا رفیق باشی ،برای اینکه به سمت خدا حرکت کنی ،برای اینکه تا از خدا لذت نبری ،از این خلق و خلقتش ،از خلقت خودت ، رابطتت با خدا خوب نمیشه ،این ارتباط شیرین نمیشه

اون سوالی که اول بحث پرسیدم که چرا اسلام میگه با این لذت ها مبارزه کنیم ،اسلام نگفته مطلق مبارزه کنی ،گفته مدیریت کنی ،که چگونه لذت ببریم ،وقتی مدیریت رو پذیرفتیم سطح لذت بردنمون افزایش پیدا میکنه وگرنه میریم توی دیوار کاری نمیشه کرد

یه دروغ بزرگی که به آدما گفته شده اینکه میشه بدون سختی ها زندگی کرد ،آدما بیاید سختی ها رو مطلق حذف کنیم ،و هر چی میخوایم شاد باشیم ...این دروغه !!! نمیشه همه چی حل باشه ،که یه زندگی داشته باشیم بدون پیری ،بدون مرگ ،بدون بیماری ،بدون مشکلات و درگیری ،دروغه ،چون اینکه بهشته ،تعریف بهشته تعریف دنیا نیست

اون سوالی که مطرح شد چرا با هوای نفس مبارزه کنیم ؟ اصلا هوا میدونی یعنی چی ؟ وقتی یه پرنده ای شیرجه میزنه ،شکاری رو صید کنه ،این شیرجه زدنش و سقوط کردنش رو بهش میگن هوا ،علاقه و لذتی که شما رو سقوط بده بهش میگن هوا که باید باهاش مبارزه کنی ... والا لذتهایی که تو رو بالا میبره اسمش هوا نیست

پس نظر اسلام این نیست که همه ی لذتها رو زیر پا بگذاریم ،حتی لذتهای خودمونو همشو باهاش مبارزه کنیم ،ما با چشم باز داریم میبینیم ، دستورایی که خدا میده برای افزایش قدرت و تنوع لذت بردن ماست ،خدا میگه یه وقت لذتی نبری که خودتو نابود کنی دیگه هیچ لذتی نبری یه کم فقط یه کم #به_خدا_اعتماد_کنیم #التماس_دعا #یا_علی_مدد

همراهان عزیز از اینکه در پیام رسان ایتا با ما همراه هستید خوشحالیم 🙏

یک بنده خدایی مى گفت: ديشب خواب یک پزشك روحانى را دیدم، به من گفت آمده ‌ام زبانت را جراحى كنم.

بعد دست كرد زبان من را درآورد و روى ميز گذاشت، ديدم كه زبانم به شکل یک رُتيل قرمز است. بعد که او دست زد تبدیل به عقرب شد و بعد مرتب تبدیل به رُتیل می ‌شد و دوباره تبدیل به عقرب می‌ شد.

به اوگفتم اين حالت واقعا در برخی از انسان ها هست. اين خواب يک تكه از صورت برزخى قضاياست كه خداى متعال به شما نشان داده است.

مردم از كانال زبان خيلى لطمه مى‌ خورند. زنهار که دلى را نيازارى. از همين زبان است که افرادى از انسان آزرده خاطر مى شوند.

بعضى افراد يک حسى دارند كه يک چيز مى گويند اين را ناراحت مى كنند، بعد يک چيز مى گويند آن یکی را ناراحت مى كنند. چنین شخصی حالتش شبیه عقرب مى شود.

بعضى ها حالت رُتيلى دارند یعنی وقتی اذيتش مى كنند، يک نيش مى زند و مى رود. گاهى هم هر دو حس در برخی هست یعنی گاهى همين جورى مى زند و گاهى هم وقتى تحت فشار قرار مى گيرد مى زند.

این زبان است که رُتيل و عقرب مى شود. اينها همين الآن هست؛ يعنى نزديک ترين همسايه به انسانيت، حيوان‌ هاى برزخى هستند. انسان زود تبديل به حيوان مى شود.

قواى بد من هر وقت از من صادر مى شود، شبيه يكى از حيوانات می‌ شود. انسان هيچ چاره اى ندارد، مگر اينكه خودش را كنترل كند. انسان هيچ چاره اى ندارد مگر اينكه حيوانيت را در وجود خودش كنترل كند. ‌ ‌