#حدیث #تفسیر_قرآن (شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا) ✅👈یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند همین رنگ بندی و مختلف بودن انسانهاست شما تصور بکنید کسی خطایی کرده و حقی از شما خورده است شما میخواهید یقه ی چه کسی را بگیرید اگر همه مثل هم سفید و یک دست بودند این یک نعمت است که نیازمند به شکر گذاری زیاد است 👌✅👈این فرق برای لتعارفوا یعنی شناخت همدیگر نه برای لتفاخروا یعنی نسبت به همدیگر فخر بفروشید و بگویید من خوش قیافه ترم من با اصالت ترم.... (إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ‏). 👌✅به اين ترتيب قلم سرخ بر تمام امتيازات ظاهرى و مادى كشيده، و اصالت و واقعيت را به مساله تقوا و پرهيزكارى و خدا ترسى میدهد، و میگويد براى تقرب به خدا و نزديكى به ساحت مقدس او هيچ امتيازى جز تقوا مؤثر نيست. در آخر آيه می افزايد:" خداوند دانا و آگاه است" (إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ). ✅از آنجا كه تقوا يك صفت روحانى و باطنى است كه قبل از هر چيز بايد در قلب و جان انسان مستقر شود، و ممكن است مدعيان بسيار داشته باشد و متصفان كم باشند لذا فرموده خداوند کاملا آگاه است هر چند شما ادعای تقوا بکنید میداند کدومتان تقوا دارید و کدومتان ادعای تقوا دارید. @baquranvatrat 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹

#تفسیر_قرآن #معارف ❇️ یک آیه، یک دنیا معرفت 🔰 گزیده پیام‌های آیه‌ی ۳ سوره‌ی بقره: 1️⃣ تقوا و متّقی بودن، نه زن می‌شناسد و نه مرد، نه عرب و نه عجم --> (الّذین). دلیل این که اسلام در برابر همه‌ی اختلافاتِ نژادی برنده بوده و هست، این است که ملاک آن تقواست --> (انّ اکرمکم عند الله اتقاکم). 2️⃣ اوّلین قدم در تقوا، ایمان است --> (... للمتّقین(2) الّذین یؤمنون ...). به عبارت دیگر، اوّلین شرط برای این‌که انسان به صف متّقین بپیوندد، این است که به وجود آن‌چه نمی‌بیند و حس نمی‌کند، ایمان داشته باشد و بپذیرد غیر از عالَم محسوسات، عالَمی دیگر هم هست. البتّه باید توجّه داشت که ایمان به غیب، با دانستن غیب فرق می‌کند --> (الّذین یؤمنون بالغيب...). 3️⃣ آرامش، فقط با ایمان ایجاد می‌شود، نه چیز دیگر --> (ایمان، از ریشه‌ی «اَمَنَ» به معنی «در امان قرار دادن خود»). 4️⃣ ایمان، باید تداوم داشته باشد؛ یکباره نیست --> (یؤمنون: فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد). 5️⃣ اوّلین قدم بعد از ایمان آوردن، برپایی فرهنگ نماز است --> (یقیمون الصّلاه). 6️⃣ انسان باید در برپایی نماز، استمرار و تداوم داشته باشد --> (یقیمون: فعل مضارع است و دلالت بر استمرار دارد). 7️⃣ ما موظّف نیستیم از همه‌ی آن‌چه به ما روزی داده شده، انفاق کنیم. باید در آن، حقّی معلوم قرار دهیم «للسّائل و المحروم»، امّا این حقِّ معلوم، می‌تواند تمام مال ما را نیز در بر بگیرد --> (ممَّا). 8️⃣ ما اجازه نداریم از آن‌چه روزیِ ما نیست، انفاق کنیم --> (ممّا رزقناهم). 9️⃣ قبل از آن که چیزی را انفاق کنیم، آن چیز به حساب ما واریز شده است --> (رزقناهم: فعل ماضی/ ینفقون: فعل مضارع؛ پس فعل «رزقناهم» قبل از فعل «ینفقون» اتفاق افتاده است). 🔟 مؤمن باید دست به جیب باشد --> (ممّا رزقناهم ینفقون). این طور نباشد که: 💠به دیناری چو خر در گل بمانند 💠و گر الحمد خواهی، صد بخوانند! 1️⃣1️⃣ فرهنگ، بر اقتصاد مقدّم است. می‌توان با فرهنگ، اقتصاد را مدیریّت کرد امّا نمی‌شود با اقتصاد، فرهنگ را اداره نمود --> (اوّل: «يقيمون الصَّلاه» بعد: «ممّا رزقناهم ینفقون») 2️⃣1⃣ در این‌که پیوسته توسط خداوند آزمایش می‌شویم، ذرّه‌ای نباید شک داشته باشیم(لَنَبْلُوَنَّكُمْ: «لَــ» حرف تأکید است در اوّل فعل و «نَ» حرف تأکید در آخر فعل، و‌ فعل مضارع هم دلالت بر استمرار و تداوم دارد). 3️⃣1⃣ در این‌که آزمایش‌ها از هر گونه‌ای می‌تواند باشد، نباید تردید داشت. آزمایش‌ها هم مادّی است و هم معنوی، هم جسمی و هم روحانی، هم دنیوی و هم اخروی(وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ). 4⃣1⃣ آزمایش‌های خداوند، در قدم به قدم آینده‌ی زندگی ما هم بدون تردید انجام خواهد شد ( «نَبلُو»: فعل مضارع است و هم دلالت بر استمرار می‌‌کند و هم در آینده پیش می‌رود). 5️⃣1⃣ یکی از چیزهایی که پیش از همه و بیش از همه، با آن آزمایش می‌شویم، ترس است که حوزه‌ی معنایی گسترده‌ای دارد و همه‌ی استرس‌ها و نگرانی‌ها را شامل می‌شود(وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ). 6️⃣1⃣ این‌که بعد از سخنی که درباره‌ی شهدا (در آیه قبل) فرموده، این آیه با تأکید مضاعف بر آزمایش شدن ما شروع شده است، یک پیامش این است که شهدا، نمونه‌ی اعلایِ آزمایش شدگان هستند که سخت‌ترین آزمایش را که گذر از جان بوده، جانانه گذرانده‌اند(وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ...(۱۵۴) وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ...(۱۵۵). @baquranvatrat 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸

#تفسیر_قرآن #معارف اصلاحیه : در قرآن کریم، اجل انسان به دو نوع تقسیم می‌شود: اجل مسمّی (قطعی) و اجل معلّق (غیرقطعی).  که در صوت اجل مسمی نیز به اشتباه اجل غیرقطعی ذکر شد