#حدیث
#نهج_البلاغه
💠پردهای از قیامت💠
✅ امیرالمومنین در خطبه 83 تعابیر خاصی از قیامت بیان میکند که ما را به حال و هوای برپایی قیامت میبرد:
◀️ تا آنجا كه امور زندگانى پياپى بگذرد و روزگاران سپرى شود و رستاخيز بر پاگردد
💢 در آن زمان، انسانها را از شكاف گورها، و لانه پرندگان، و خانه درندگان، و ميدانهاى جنگ، بيرون مىآورند كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مىروند و به صورت دستههايى خاموش و صفهاى آرام و ايستاده حاضر مىشوند،
⭕️ چشم بينندهی خدا آنها را مینگرد و صداى فرشتگان به گوش آنها مىرسد.
⭕️ در آنروز لباس نياز و فروتنى پوشيده و درهاى حيله و فريب بسته شده و آرزوها قطع گرديده است.
⭕️ دلها آرام، صداها آهسته، عرق از گونهها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمىباشد،
💢 اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته و بانگى رعد آسا و گوش خراش همه را لرزانده و به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش مىكشاند.
📕 نهجالبلاغه خطبه ۸۳
@baquranvatrat
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
@audio_ketab1_4316211836.mp3
زمان:
حجم:
29.12M
#نهج_البلاغه
📗کتاب صوتی
🟢نهج البلاغه
🔹بخش نامه ها
🔹نامه ۵۴ تا ۶۴
۵۴.به طلحه و زبیر درباره بیعت مردم
۵۵.به معاویه
۵۶.به شریح پسر هانى
۵۷.به مردم کوفه
۵۸.به مردم شهرها درباره جنگ صفین
۵۹.به اسود ابن قطیبه
۶۰.به عاملانى که لشکریان بر آنها گذر میکردند
۶۱.به کمیل ابن زیاد
۶۲.به مصریان درباره گماردن مالک اشتر
۶۳.به ابوموسی اشعری
۶۴.به معاویه
@baquranvatrat
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
3.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نهج_البلاغه
#علی_علیه_السلام
🟢فریبکاری دنیا!
🔸أَمَّا بَعْدُ فَإنِّي اُحَذِّرُکُمُ الدُّنْيَا، فَإنَّهَا حُلْوَةٌ خَضِرَةٌ، حُفَّتْ بالشَّهَواتِ وتحَبَّبتْ بِالْعاجِلَةِ وَ رَاقَتْ بالْقَليْلِ وَ تَحَلَّتْ باْلآمالِ وَتَزَيَّنَتْ بِاْلغُرُورِ
🔹«امّا بعد (از حمد و ثناى الهى) شما را از دنيا بر حذر مى دارم، چرا که ظاهرش شيرين و با طراوت، و در لابه لاى شهوات پيچيده شده، به خاطر نقد بودنش جلب توجه مى کند و با اين که مواهب آن ناچيز است دل ها را به سوى خود مى کشاند، آمال و آرزوهاى دنيا پرستان را در خود جمع کرده و خودرا به آن آراسته، و زيور فريب به خود پوشانده است
📒خطبه 111
@baquranvatrat
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
#معارف
#نهج_البلاغه
💠مجموعه عکس نوشته «از کسانی مباش که …»
▫️بر اساس حکمت یکصد و پنجاه نهج البلاغه
@baquranvatrat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔹
#نهج_البلاغه
#معارف
🔰ترجمه و شرح حکمت 474 نهج البلاغه: ارزش عفت و پاکدامنى
🟢وَ قَالَ (عليه السلام): مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ؛ لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ.
💠و فرمود (علی علیه السلام): اجر و مزد مجاهد شهيد در راه خدا، بالاتر از اجر و مزد كسى نيست كه بر گناهش توانايى هست، ولى پاكدامنى مى ورزد. نزديك است كه مردم پاكدامن در زمره ملايكه در آيند.
✳️همسان شهيدان:
▫️امام(عليه السلام) در كلام كوتاهى مقايسه اى ميان مجاهد شهيد و فرد عفيف و پاكدامن كرده و عفيف را كمتر از مجاهد شهيد نمى شمرد، مى فرمايد: «مجاهد شهيد راه خدا اجر و پاداشش بيشتر از كسى نيست كه قدرت بر گناه دارد اما خويشتن دارى مى كند. اين فرد عفيف و خويشتن دار نزديك است كه فرشته اى از فرشتگان خدا شود»; (مَا الُْمجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ: لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلاَئِكَةِ).
مى دانيم كه مقام شهيدان در اسلام بسيار والاست و مطابق حديث معروف نبوى كه در كتاب شريف كافى آمده است: «فَوْقَ كُلِّ ذِى بِرّ بِرٌّ حَتَّى يُقْتَلَ الرَّجُلُ فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَإِذَا قُتِلَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ بِرّ; والاتر از هر كار نيكى كار نيك ديگرى وجود دارد تا به شهادت در راه خدا مى رسد كه بالاتر از آن، نيكى ديگرى نيست».
▫️قرآن مجيد و روايات، درباره شهيدان راه خدا و مقام والاى آن ها سخن بسيار گفته اند. با اين حال، امام(عليه السلام) مسأله عفت و پاكدامنى و چشم پوشى از گناه را به هنگامى كه انگيزه هاى شديد آن در وجود انسان زنده مى شود كمتر از شهادت در راه خدا ندانسته است و اين نشان مى دهد كه اسلام براى مسائل اخلاقى مخصوصاً عفت نفس به ويژه در مقابل انگيزه هاى شديد جنسى چه اندازه اهميت قائل است.
▫️امام(عليه السلام) در تأييد اين مطلب و تأكيد بر آن، در پايان اين سخن، عفيف و پاكدامن را همچون فرشته اى از فرشتگان خدا مى شمرد و مى فرمايد: چنين كسى نزديك است به مقام فرشتگان مقرب الهى برسد. بخشى از مقاماتى كه بسيارى از اوليا و انبيا پيدا كرده اند مرهون عفت نفس آن ها بوده است. حضرت يوسف(عليه السلام) گرچه به دليل عفت و پاكدامنى سال ها در زندان به سر برد و رنج هاى فراوانى تحمل كرد اما علاوه بر مقامات معنوى و اخروى، در دنيا سربلند و سرافراز شد و عزيز مصر، آن كشور پهناور و بزرگ گشت.
▫️در حديثى از پيغمبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم: «مَنْ سَلِمَ مِنْ أُمَّتِى مِنْ أَرْبَعِ خِصَال فَلَهُ الْجَنَّةُ مِنَ الدُّخُولِ فِى الدُّنْيَا وَ اتِّبَاعِ الْهَوَى وَ شَهْوَةِ الْبَطْنِ وَ شَهْوَةِ الْفَرْج; كسى كه از چهارچيز خود را حفظ كند وارد بهشت مى شود، دنياپرستى، هواپرستى، شهوت شكم و شهوت جنسى».[1]
▫️در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْء أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْن وَفَرْج; هيچ عبادت الهى اى برتر از اين نيست كه انسان در مقابل شكم پرستى و شهوت پرستى عفيف و پاك بماند».[2]
▫️و در نقطه مقابل عفت و پاكدامنى، پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: «أَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِ أُمَّتِى النَّارَ الاَْجْوَفَان; بيشترين چيزى كه امت مرا گرفتار آتش دوزخ مى كند دو چيز است: شكم و شهوت جنسى».
▫️و اگر درست دقت كنيم مى بينيم كه سرچشمه بسيارى از گناهان كبيره و ظلم ها و ستم ها و خونريزى ها علاقه به اين دو چيز است.
▫️در دنياى امروز به خوبى مى بينيم كه شهوت مال و شهوت جنسى انگيزه بسيارى از حوادث دردناك مى باشد و پرونده هاى جنايات در سايه آن ها رقم مى خورد و به همين دليل جهان خواران براى فريب و خريد وجدان ها از اين دو عامل استفاده مى كنند و بسيارند افراد ظاهراً سالمى كه در اين دو دام گرفتار مى شوند.
▫️همان گونه كه در بحث سند اين كلام حكيمانه گفتيم، كمتر كسى از شارحان نهج البلاغه اين جمله بسيار پرمعنا را جزء كلمات قصار آن حضرت شمرده است و معلوم مى شود در بسيارى از نسخ نهج البلاغه وجود نداشته با اين كه كلامى است بسيار گران بها.[3]
📒[1]. بحارالانوار، ج 68، ص 271، ح 14.
📒[2]. همان، ص 270، ح 7.
📒[3]. سند گفتار حكيمانه: مرحوم خطيب در مصادر مى گويد: اكثر نسخه هاى نهج البلاغه اين گفتار حكمت آميز را ذكر نكرده اند ولى در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد آمده و شايد بتوانم در آينده به آن بازگردم (و مداركى را براى آن گردآورى كنم) (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 320) هر چند ظاهراً موفق به اين كار نشد.
@baquranvatrat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
#نهج_البلاغه
#امام_علی_علیه_السلام
💠خطبه امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام در بیان ویژگی های منافقان
🔸أُوصِيكُمْ عِبَادَ اَللَّهِ بِتَقْوَى اَللَّهِ وَ أُحَذِّرُكُمْ أَهْلَ اَلنِّفَاقِ فَإِنَّهُمُ اَلضَّالُّونَ اَلْمُضِلُّونَ وَ اَلزَّالُّونَ اَلْمُزِلُّونَ يَتَلَوَّنُونَ أَلْوَاناً وَ يَفْتَنُّونَ اِفْتِنَاناً وَ يَعْمِدُونَكُمْ بِكُلِّ عِمَادٍ وَ يَرْصُدُونَكُمْ بِكُلِّ مِرْصَادٍ .قُلُوبُهُمْ دَوِيَّةٌ وَ صِفَاحُهُمْ نَقِيَّةٌ. يَمْشُونَ اَلْخَفَاءَ وَ يَدِبُّونَ اَلضَّرَاءَ.وَصْفُهُمْ دَوَاءٌ وَ قَوْلُهُمْ شِفَاءٌ وَ فِعْلُهُمُ اَلدَّاءُ اَلْعَيَاءُ حَسَدَةُ اَلرَّخَاءِ وَ مُؤَكِّدُو اَلْبَلاَءِ وَ مُقْنِطُو اَلرَّجَاءِ لَهُمْ بِكُلِّ طَرِيقٍ صَرِيعٌ وَ إِلَى كُلِّ قَلْبٍ شَفِيعٌ وَ لِكُلِّ شَجْوٍ دُمُوعٌ يَتَقَارَضُونَ اَلثَّنَاءَ وَ يَتَرَاقَبُونَ اَلْجَزَاءَ إِنْ سَأَلُوا أَلْحَفُوا وَ إِنْ عَذَلُوا كَشَفُوا وَ إِنْ حَكَمُوا أَسْرَفُوا - قَدْ أَعَدُّوا لِكُلِّ حَقٍّ بَاطِلاً وَ لِكُلِّ قَائِمٍ مَائِلاً وَ لِكُلِّ حَيٍّ قَاتِلاً وَ لِكُلِّ بَابٍ مِفْتَاحاً وَ لِكُلِّ لَيْلٍ مِصْبَاحاً يَتَوَصَّلُونَ إِلَى اَلطَّمَعِ بِالْيَأْسِ لِيُقِيمُوا بِهِ أَسْوَاقَهُمْ وَ يُنْفِقُوا بِهِ أَعْلاَقَهُمْ . يَقُولُونَ فَيُشَبِّهُونَ وَ يَصِفُونَ فَيُمَوِّهُونَ.قَدْ هَوَّنُوا اَلطَّرِيقَ وَ أَضْلَعُوا اَلْمَضِيقَ فَهُمْ لُمَةُ اَلشَّيْطَانِ وَ حُمَةُ اَلنِّيرَانِ - أُولٰئِكَ حِزْبُ اَلشَّيْطٰانِ أَلاٰ إِنَّ حِزْبَ اَلشَّيْطٰانِ هُمُ اَلْخٰاسِرُونَ
🔹بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى كنم، و از اهل نفاق مى ترسانم، چرا كه آنان گمراه و گمراه كننده اند، و دچار لغزش و لغزاننده اند. رنگ به رنگ مى شوند، و به حالات گوناگون ظاهر مى گردند، به هر وسيله كوبنده اى براى گمراه كردن شما متوسل مى شوند، و در هر كمينگاهى كمين مى گيرند. قلوبشان فاسد، و ظاهرشان پاك مى نمايد. براى فريب مردم به دور از ديده حركت مى كنند، و چون روباه در ميان جنگل انبوه از درخت مى جهند. وصفشان به ظاهر دواى درد، و گفتارشان شفاست، امّا عملشان دردى است بى دوا. بر راحت مردمان حسد مى برند، بر گرفتارى ديگران مى افزايند، و اميدواران را نوميد مى كنند. اينان را به هر راهى افتاده اى، و در هر دلى شفيعى، و در هر غم و اندوهى اشكى است. مدح و ثناى يكديگر را به هم وام دهند، و پاداش آن را متوقعند. در سؤال اصرار ورزند، و به وقت سرزنش پرده درى كنند، و اگر در قضيه اى حكم قرار گيرند اسراف در ستم نمايند. برابر هر حقّى باطلى، و براى هر راستى كژى اى، و براى هر زنده اى قاتلى، و براى هر درى كليدى، و براى هر شبى چراغى آماده كرده اند. با اظهار بى رغبتى زمينه ساز طمع خود هستند تا بازارشان را به پا دارند، و متاع هاى رنگین و به ظاهر نفيس خود را رواج دهند. باطل مى گويند ولى حق جلوه مى دهند، و بد وصف مى كنند و زيبا مى نمايانند. راه سخت و تنگ باطل را آسان جلوه مى دهند، و از راه حق بر اين پايه كه راهى سخت و تنگ است مى ترسانند. اينان ياران شيطان، و زبانه هاى آتشند، «آنان حزب شيطانند، و بدانيد حزب شيطان زيانكارانند».
📒 نهج البلاغه، خطبه 194
@baquranvatrat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
#امام_علی_علیه_السلام
#نهج_البلاغه
💠امام علی علیه السلام
▫️ يَا ابْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ، فَاحْذَرْهُ.
🔸«ای پسر آدم، هرگاه دیدی که خداوند سبحان نعمت هایش را پی در پی به سوی تو می فرستد، در حالی که تو او را نافرمانی می کنی، (از عذاب خدا) بترس!».
📗نهج البلاغه، حکمت 25
⬅️خدایا، می دانم مرا به حال خودم رها نمی کنی! می دانم اگر آن روز حرفی شنیدم و دلم شکست؛ اگر آن شب، ساعتم را توی ایستگاه قطار گم کردم؛ اگر آن روز سردرد گرفتم و نتوانستم به مهمانی بروم؛ یعنی تو هنوز مرا رها نکرده ای!
⬅️خدایا، می دانم چقدر با کارهای اشتباهم تو را ناراحت می کنم و می دانم اگر در عوضِ این گناهانی که انجام می دهم، مرا غرق در نعمت کنی، یعنی دیگر از من قطع امید کرده ای!
⬅️خیلی ترسناک است که من همین طور اشتباه کنم و تو بگذاری سرگرم شادیهایم باشم تا بیشتر فراموشت کنم!
⬅️ممنون که گاهی با سختیهایی که در زندگیام ایجاد کرده ای، بودنت را به من یادآوری می کنی. ممنون که هنوز دوستم داری و حواست به من هست !
@baquranvatrat
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
#معارف
#نهج_البلاغه
🔰ترجمه خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه
(اين خطبه با نام الزّهراء معروف است):
1.وصف قدرت پروردگار
همه چيز برابر خدا خاشع، و همه چيز با يارى او، بر جاى مانده است. خدا بى نياز كننده هر نيازمند، و عزت بخش هر خوار و ذليل، نيروى هر ناتوان، و پناهگاه هر مصيبت زده است. هر كس سخن گويد مى شنود، و هر كه ساكت باشد اسرار درونش را مى داند، روزى زندگان بر اوست و هر كه بميرد به سوى او باز مى گردد. خدايا چشم ها تو را نديده تا از تو خبر دهند، كه پيش از توصيف كنندگان از موجودات، بوده اى. آفرينش براى ترس از وحشت تنهايى نبود، و براى سودجويى آنها را نيافريدى. كسى از قدرت تو نتواند بگريزد، و هر كس را بگيرى از قدرت تو نتواند خارج گردد، گناهكاران از عظمت تو نكاهند، و اطاعت كنندگان بر قدرت تو نيفزايند.
آن كس كه از قضاى تو به خشم آيد نتواند فرمانت را برگرداند، و هر كس كه به فرمان تو پشت كند از تو بى نياز نگردد. هر سرّى نزد تو آشكار و هر پنهانى نزد تو هويداست. تو خداى هميشه اى و بى پايان، و تو پايان هر چيزى، كه گريزى از آن نيست. وعده گاه همه، محضر توست، و رهايى از تو جز به تو ممكن نيست، و زمام هر جنبنده اى به دست تو است، و به سوى تو بازگشت هر آفريده اى است. پاك و منزّهى اى خدا چقدر بزرگ و والاست قدر و عظمت تو، و چه بزرگ است آنچه را كه از خلقت تو مى نگرم و چه كوچك است هر بزرگى در برابر قدرت تو، و چه با عظمت است آنچه را كه از ملكوت تو مشاهده مى كنم، و چه ناچيز است برابر آنچه كه بر ما نهان است از سلطنت تو، و چه فراگير است در اين جهان نعمت هاى تو، و چه كوچك است نعمت هاى فراوان دنيا در برابر نعمتهاى آخرت.
2.وصف فرشتگان
شگفت آور است آفرينش فرشتگان تو كه گروهى از آنها را در آسمان ها سكونت دادى و از زمين بالا برده اى. آنها از همه آفريدگان نسبت به تو آگاه ترند، و بيشتر از همه نسبت به تو بيمناكند، و به تو نزديك ترند. فرشتگانى كه در پشت پدران قرار نگرفته و در رحم مادران پرورش نيافته اند، و از آبى پست خلق نشده اند، و ناراحتى و مشكلات زندگى آنان را پراكنده نساخته. آنها با مقام و مرتبتى كه دارند، و از ارزشى كه در نزد تو برخوردارند، و آنگونه كه تو را دوست دارند، فراوان تو را اطاعت مى كنند كه اندك غفلتى در فرمان تو ندارند. اگر آنچه بر آنان پوشيده است بدانند، همه كارهاى خود را كوچك و ناچيز مى شمارند، و بر خويش ايراد مى گيرند، و مى دانند آنگونه كه بايد، تو را عبادت نكرده اند، و آن چنان كه سزاوار توست فرمانبردار نبودند.
3.نعمتهاى خداوند و سوء استفاده ها
خدايا ستايش تو را سزاست، كه آفريننده و معبودى، و بندگان را به درستى آزمايش كردى. خانه آخرت را آفريدى و سفره رنگارنگ نعمت ها را گستراندى، و در آن انواع نوشيدنى، خوردنى، همسران، ميهمانداران، قصرها، نهرهاى روان، ميوه ها و كشتزاران، قراردادى. سپس پيامبرى را فرستادى تا انسان ها را به آن خانه و نعمت ها دعوت كند. افسوس كه مردم نه آن دعوت كننده را اجابت كردند، و نه به آنچه تو ترغيبشان كردى رغبت نشان دادند، و نه به آنچه تو تشويقشان كردى مشتاق شدند. بر لاشه مردارى روى آوردند كه با خوردن آن رسوا شدند، و در دوستى آن همداستان گرديدند.
4.خطر عشق و وابستگى هاى دروغين
هركس به چيزى عشق ناروا ورزد، نابينايش مى كند، و قلبش را بيمار كرده، با چشمى بيمار مى نگرد، و با گوشى بيمار مى شنود. خواهش هاى نفس پرده عقلش را دريده، دوستى دنيا دلش را ميرانده است، شيفته بى اختيار دنيا و برده آن است و برده كسانى است كه چيزى از دنيا در دست دارند.
دنيا به هر طرف برگردد او نيز بر مى گردد، و هرچه هشدارش دهند از خدا نمى ترسد. از هيچ پند دهنده اى شنوايى ندارد، با اينكه گرفتار آمدگان دنيا را مى نگرد كه راه پس و پيش ندارند و در چنگال مرگ اسيرند. مى بيند كه آنها بلاهايى را كه انتظار آن را نداشتند بر سرشان فرود آمد و دنيايى را كه جاويدان مى پنداشتند از آنها جدا شده و به آنچه در آخرت وعده داده شده بودند خواهند رسيد، و آنچه بر آنان فرود آيد وصف ناشدنى است.
5.وصف چگونگى مرگ و مردن
سختى جان كندن و حسرت از دست دادن دنيا، به دنيا پرستان هجوم آورد. بدن ها در سختى جان كندن سست شده و رنگ باختند، مرگ آرام آرام همه اندامشان را فرا گرفته، زبان را از سخن گفتن باز مى دارد، و او در ميان خانواده اش افتاده با چشم خود مى بيند و با گوش مى شنود و با عقل درست مى انديشد كه عمرش را در پى چه كارهايى تباه كرده و روزگارش را چگونه سپرى كرده به ياد ثروت هايى كه جمع كرده مى افتد، همان ثروت هايى كه در جمع آورى آنها چشم بر هم گذاشته و از حلال و حرام و شبهه ناك گرد آورده و اكنون گناه جمع آورى آن همه بر دوش اوست كه هنگام جدايى از آنها فرا رسيده، و براى وارثان باقى مانده است تا از آن بهرمند گردند، و روزگار خود گذرانند.
@baquranvatrat