هدایت شده از سیدعادل مکتوفی
درزمان پیامبر اسلام و نزول قرآن، در عربستان ازدواج کودکان در سنین پایین بسیار رایج بوده است. پیامبر،دختر خودشان را در سن ۹ سالگی به عقد حضرت علی (ع) در می آورند.در آن زمان مسائل روحی، روانی و جنسی به صورت امروزی مطرح نبوده اند و اسلام سعی داشت با نشان دادن این موضوع از زنده به گور کردن نوزادان دختر جلوگیری کند. در قرآن در مورد ازدواج در سن پایین صحبتی نشده است و شاید این عمل پیامبر هم تا حدی ریشه در سنت های آن زمان اعراب داشته است
در اینجا باید به چند نکته توجه داشت:
1. در زمانی که حضرت زهرا سلام الله علیها با حضرت علی علیه السلام ازدواج کردند، سن ازدواج در عرف جامعۀ عرب همین بوده و غیر از حضرت زهرا سلام الله علیها بقیۀ زنان عرب نیز در همین سن و یا 1 الی 2 سال بیشتر ازدواج میکردند.
2. حضرت صدیقۀ طاهره سلام الله علیها، برای ازدواج و پذیرش این مسوولیت کاملا آماده بودند و به بلوغ جسمی و فکری و اجتماعی مورد نیاز رسیده بودند و از لحاظ شرعی هیچ ایرادی بر ایشان وارد نیست.
علاوه بر اینها داشتن پدری نمونه همچون سول خدا صلی الله علیه و آله بر فضیلت های ایشان افزوده و باعث میشد تا ایشان با تمام بانوان جهان متفاوت باشند و ازدواج ایشان نیز متفاوت با بقیه باشد.
✅ تیری که به هدف می خورد درد بیشتری دارد
✍ رضا کمال
یکم:کسی که کشور متبوعش،کاریکاتور شخصیت های آمریکایی را منتشر میکند،نباید از نشر کاریکاتور مسؤلین ایرانی در شارلی ابدو و....گله کند.
دوم؛ کارتون یا بقول ایرانیها کاریکاتور، در تمام رسانههای دنیا بعنوان ابزار نقد، پذیرفته شده است ازجمله در مطبوعات ایران.
سوم: کشیدن کارتون مسؤلان ایرانی، قطعا از آتش زدن پرچم یک کشور، زشتتر نیست.
چهارم؛ کلوخ انداز را پاداش،سنگ است.
پنجم: تفاوت فاحش در کیفیت و تأثیر رسانهای کارتونهای خارجی با نمونههای ایرانی منتشر شده در تسنیم و فارس، در واقع تبیین تفاوت یک اثر هنری با اثر سفارشی و پولیست.
ششم؛ جواب چندکارتون در فرانسه، تعطیلی انجمنهای پژوهشی و علمی در تهران نیست. بلکه میتوان از کاریکاتور مکرون بعنوان یک واکنش متناسب استفاده نمود و تناسب جرم و کیفر را رعایت کرد.
هفتم: میدانید چرا انتشار کاریکاتور بایدن، ترامپ و اوباما در نشریات جمهوری اسلامی، تاکنون مورد اعتراض وزرای خارجه آمریکا قرار نگرفته؟ ولی امیر عبداللهیان، واکنش نشان داده است ؟ بله ! تیری که به هدف میخورد، درد بیشتری دارد.
#شبهه
هدایت شده از سیدعادل مکتوفی
🌐 نور افشانی مه
و عوعوی ماشین آدم کشی فرانسه
✅ الحمدلله انقلاب شکوهمند اسلامی در آستانه ۴۵ سالگی خود با نهایت سرعت و عظمت دلهای عقلا و آزادگان همچنین مظلومان عالم را مجذوب زیبائی ها و ارزشهای والای انسانی خود نموده و به پیش می رود و نظام « امت و امامت » به معنی واقعی جهانی می شود تا ان شاءالله مقدمات لازم برای ظهور و اداره شدن امور انسان به دست دوازدهمین منتخب غدیری خداوند متعال فراهم گردد و در این میان نقش بی بدیل امامت « ولایت مطلقه فقیه » اعم از نقش امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه و نقش امام خامنه ای مدظله العالی همچون ماه منور در میان کهکشانها و ستارگان بی شمار آسمان « امت اسلامی » برای دوست و دشمن انکار ناپذیر است.
✅ لذا طبیعی است که نامحرمان بشریت و خفاشان شب پر « حاکمان بی مقدار و قلم به مزدان و داعشیان و ....تحت امر هسته مرکزی صهیونیسم در قامت رژیم تروریستی آمریکا ، رژیم استعمارگر انگلیس ، رژیم غاصب اسرائیل ، ..... و یا رژیم بدسابقه و خشن فرانسه که به کشتارگاه دهها میلیونی مردم بومی و کشور خودشان و یا .... شناخته می شود » ، تحمل آسمان پر ستاره و ماه عالم تاب را ننموده و به فحاشی بپردازند.
لذا با صدای بلند اعلام می کنیم که ای آدم کشان فرانسه و .... شما همچنان عو عو کنید و ماه ما « خامنه ای عزیز تر از جان ما » به حول و قوه الهی به نور افشانی خودا ادامه خواهد داد.
۱۸ دیماه ۱۴۰۱
سیدکاظم فاطمی
فردی ناچیز از امت بزرگ ولایت
✅ تیری که به هدف می خورد درد بیشتری دارد
✍ رضا کمال
یکم:کسی که کشور متبوعش،کاریکاتور شخصیت های آمریکایی را منتشر میکند،نباید از نشر کاریکاتور مسؤلین ایرانی در شارلی ابدو و....گله کند.
دوم؛ کارتون یا بقول ایرانیها کاریکاتور، در تمام رسانههای دنیا بعنوان ابزار نقد، پذیرفته شده است ازجمله در مطبوعات ایران.
سوم: کشیدن کارتون مسؤلان ایرانی، قطعا از آتش زدن پرچم یک کشور، زشتتر نیست.
چهارم؛ کلوخ انداز را پاداش،سنگ است.
پنجم: تفاوت فاحش در کیفیت و تأثیر رسانهای کارتونهای خارجی با نمونههای ایرانی منتشر شده در تسنیم و فارس، در واقع تبیین تفاوت یک اثر هنری با اثر سفارشی و پولیست.
ششم؛ جواب چندکارتون در فرانسه، تعطیلی انجمنهای پژوهشی و علمی در تهران نیست. بلکه میتوان از کاریکاتور مکرون بعنوان یک واکنش متناسب استفاده نمود و تناسب جرم و کیفر را رعایت کرد.
هفتم: میدانید چرا انتشار کاریکاتور بایدن، ترامپ و اوباما در نشریات جمهوری اسلامی، تاکنون مورد اعتراض وزرای خارجه آمریکا قرار نگرفته؟ ولی امیر عبداللهیان، واکنش نشان داده است ؟ بله ! تیری که به هدف میخورد، درد بیشتری دارد.
#شبهه
هدایت شده از مهاجر
پلان اول: ۳ شهریور سال ۹۵ بود که ناگهان زمینلرزهای بزرگ رخ داد. مردم آماتریس شوکه شده بودند. وسعت زلزله، شهرهای دیگر را نیز درگیر کرده بود. ۲۹۹ کشته، ۳۸۸ مجروح و ۴۵۰۰ بیخانمان، فاجعهای بزرگ در ایتالیا به پا کرد. موج همراهی و همدلی کل اروپا و حتی دیگر کشورها را در بر گرفت اما همسایه غربی ناگهان همه را شوکه کرد.
پلان دوم: یک کاریکاتور بر صفحات نشریه فرانسوی نقش بست. انبوهی از اجساد که روی هم چیده شدهاند و فقط پاهای خونینشان دیده میشود و به شکل یک غذای محبوب ایتالیایی طراحی شده است که روی این آوار اجساد، برچسب زده شده است: لازانیا! مرد خونینی که دیگر سو ایستاده با نام «پنه با سس گوجه فرنگی» و زن مجروحی که بالای سرش نوشته شده «پنه گراتین!» کشتهها و مجروحان به صورت غذاهای لذیذ ایتالیایی تصویر شده بود.
شارلی ابدو به تنهایی چنان خشمی ایجاد کرد که به یک جدال سیاسی و رسانهای بزرگ در اروپا و جهان تبدیل شد. شورای شهر و شهرداری آماتریس که بالاترین تلفات را متحمل شده بودند علیه شارلی ابدو شکایت کرد؛ پرونده حقوقی پرپیچ و خمی که همین چند ماه قبل بسته شد. دادگاه تجدیدنظر پاریس حکم بدوی (مورخ ۲۰ نوامبر ۲۰۲۰) را تأیید کرد و درخواست تجدیدنظر شهرداری آماتریس (که در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۶ دعوای مدنی اقامه کرده بود) را با توجه به «غیرتوهینآمیز بودن» کاریکاتورهای مربوط به زلزله منتشر شده در تاریخ ۱۳/۱۱/۱۳۹۵ باطل اعلام کرد! شهردار آماتریس اما پس از این دادگاه برای ثبت در تاریخ یک سخنرانی کرد. جورجیو کورتلزی (Giorgio Cortellesi) گفت: «مقامات فرانسه و نشریه شارلی ابدو هرگز به خاطر توهین به زندگی ما، خانواده و تاریخ و هویت ما از ایتالیاییها عذرخواهی نکردند. ما به رغم تعصبات و کلیشههایی که اغلب علناً علیه ما تکرار میشوند، با تمام قوا تکرار میکنیم که «حدی وجود دارد که نباید از آن فراتر رفت». بین آزادی بیان، حق مقدس گزارش و طنز و توهین به نمادهای هویتی یک قوم مانند دولت، پرچم، مذهب، تا احترام به مردگان و عزاداری جمعی شهروندان فرق است. درد حد و مرزی ندارد».
پلان سوم: در حالی که مردم ایتالیا داغ تازهای از بیتوجهی فرانسویها به شکایتشان متحمل شده بودند و حمایت سیاسی دولت فرانسه از شارلی ابدو را نظاره میکردند، ناگهان حضور یک کاریکاتوریست ایتالیایی در نشریه شارلی ابدو رسانهای شد. پائولو لومباردی که در فراخوان شارلی ابدو برای ارسال اثر علیه رهبر ایران شرکت کرده بود، در شبکه اجتماعی خود به خوشحالی پرداخت که: «همین الان اطلاع یافتم یکی از برندگان هستم». او در ادامه همان پست نوشت: «حالا به پشتیبانی مسلحانه از خودم نیاز دارم و از ایران فتوا علیه من صادر خواهد شد!» ایتالیاییها در پایین مطلب او، یادآوری کردند که این همان شارلی ابدو است که به هویت ما حمله کرده و به درد ما خندیده است. یکی از مردم ایتالیا زیر مطلب لومباردی نوشت: «ممکن است برنده شده باشی اما حالا مانند سلمان رشدی تا آخرین روزهای زندگی خود به محافظ نیاز داری. هنوز کاریکاتورهای مربوط به زلزله را در ایتالیا بخوبی به خاطر دارم... راههای زیادی برای ابراز مخالفت با نظام ایران بدون توهین به مقدسات وجود دارد».
پلان چهارم: نشریه شارلی ابدو علاوه بر نسخه الکترونیکی، به صورت فیزیکی هم در باجههای مطبوعاتی فرانسه به فروش میرسد. وقتی آن صفحه جلد مشمئزکننده را دیدم اول از همه برای مردم فرانسه، کودکان و بانوانی که از جلوی باجههای مطبوعاتی رد میشوند و مجبورند سیاستبازی مقامات فرانسوی را تماشا کنند تأسف خوردم. نگاه جنسیتزده و سکسیستی به زن و نشان دادن بدن عریان زنان با چه هدفی صورت میگیرد؟ در همین نشریه نه تنها یک رهبر مسلمان که بارها رهبران مسیحی و سایر ادیان هم به زشتترین و توهینآمیزترین حالت ممکن تصویر شدهاند. نگاه ضددینی، تنزده و تنانه، بیپرده و خشن جنسی در نشریه شارلی ابدو باید بشریت را متأثر کند. آنان که فکر میکنند کاریکاتورهای این چند روز یک هجمه سیاسی به جمهوری اسلامی است در اشتباهند. شارلی ابدو یک خشونت عیان علیه انسانیت و حتی آرمان غربیها که لقلقه زبانشان شده یعنی آزادی بیان است. قربانی این آزادی پیش از آنکه در جمهوری اسلامی باشد در آماتریس و همسایه دیوار به دیوار فرانسه بوده است.
داخل پرانتز: افول ژورنالیسم در ایران باعث شده است که کمتر شاهد روزنامهنگاری تحقیقی در موضوعات مهم روز باشیم. جستوجوی چندزبانه و اوسینتمحور به فراموشی سپرده شده است و دزدبازار در فضای مجازی باعث شده است هر اثر و قلمی که ایده و یافتهای دارد برش پیدا کرده و با نام این و آن انتشار یابد. ابراز خشم و صدور بیانیه راحتترین کاری است که همگان میکنند. امان از فراموشی روایتسازی در دوره جنگ روایتها.
هدایت شده از سیدعادل مکتوفی
هممیهن شیطان
فرهیختگان: شارلی ابدو در چند نوبت به پیامبر اسلام توهین کرد که معروفترین مورد آن سال ۲۰۱۵ بود. پس از آن شماره استثنایی که باعث شد خون به پا شود، شارلی ابدو دوباره به روزهای کسادی و بیرونقیاش برگشت تا اینکه فصل آخر سال ۲۰۲۲ میلادی رسید و فرصتی دیگر برای حاشیهسازی کارتونیستهایی که هفتهنامهشان را در مرز تعطیلی کامل میدیدند، ایجاد شد.
🔻هفتهنامه شارلی ابدو مسابقهای برگزار کرد که در آن قرار بود کارتونهایی راجعبه آنچه مبارزات زنان ایرانی در سه ماه اخیر خوانده میشد، به دفتر نشریه ارسال شوند و آنها منتشرش کنند.
🔻توهین به رهبر جمهوری اسلامی به شکلی عقدهگشایانه و بیاینکه نکته و نظرگاه جدیدی در این خصوص ارائه شود، دال مرکزی همه این نقاشیها بود؛ به عبارتی یک مشت فحش تصویری و نه چیزی بیشتر.
🔻نظامی که در داخل مرزهای خودش حداقل سه ماه با فحشهایی به همین اندازه رکیک مواجه شده بود و توانست از آنها بهعنوان ابزاری برای شناساندن ماهیت فاشیستی دشمنانش استفاده کند، طبعا نمیبایست از چندفحش تصویری در مجلهای فرانسوی که خریدار هم ندارد، برآشفته میشد. این به آن معنا نیست که باید در قبال چنین شمارهای از شارلی ابدو سکوت میکردیم.
شماره ویژه شارلی ابدو که در سالگرد حمله به دفتر این هفتهنامه در ۲۰۱۵ منتشر شد، بهترین فرصت بود برای رسوا کردن ماهیت فاشیستی و نژادپرستانه آنها.
🔻روی جلد این هفتهنامه چنان توهین شرمآوری به زنان ایرانی شده بود که میتوانست مایه رسوایی فاشیستهای غربی را برای همیشه فراهم کند، اما با ناشیگری محیرالعقولی که وزارت خارجه ایران به خرج داد، این فرصت تبدیل به تهدید شد.
🔻وزارت خارجه ایران توهین به رهبری را محکوم کرد و مساله را از مجاری رسمی و دیپلماتیک پی گرفت و به دولت فرانسه اجازه داد که بازهم لاطائلات همیشگیاش درباره آزادی بیان را تکرار کند و بگوید برخلاف ایران در فرانسه آزادی بیان وجود دارد.
🔻موضوعی که ایران باید روی آن تاکید میکرد، «توهین به زنان ایرانی» بود. یک تصویر زشت و برهنه از زن ایرانی که به شکل گوریل نقاشی شده، در وسط قاب خوابانده شده و به قدری توهین جنسی به آن رکیک است که در هیچ لفافهای نمیتوان بیانش کرد.
🔻ظاهرا فرانسویهای نژادپرست از اینکه برای فشار آوردن به حکومت ایران، در این چند ماه مجبور شده بودند مبارزه زنان ایرانی را ستایش کنند، بهشان فشار آمده است و حالا میخواهند آن عبارت را پس بگیرند.
🔻زن قهرمان فقط باید متعلق به جامعه سفید و چشمآبی باشد و بقیه نهایتا بَربَرهای خوب هستند در برابر بَربَرهای بد. دولت و وزارت خارجه ایران نمیبایست به قضیه ورود میکردند و بهانه طرح دعوا هم لازم نبود توهین به رهبر انقلاب باشد. میشد عدهای از زنان داخل ایران، از توهینی که بهشان شده آگاه شوند و از این بابت شکایت کنند. آنگاه وزارت خارجه مسئول پیگیری شکایت آنها میشد.
🔻حتی لازم نبود این جمع از بانوان، همگی جزء وفاداران به نظام باشند و از میان مذهبیها برآمده باشند؛ چراکه توهین شارلی ابدو به زنان ایرانی، فراگیرتر از یک گروه اجتماعی خاص بود و حتی به معترضان برانداز هم بهخاطر نژاد ایرانیشان برمیگشت.
🔻از طرف دیگر به جای تعطیل شدن انجمن ایرانشناسی فرانسویها در ایران، دولت و وزارت خارجه میتوانست اعضای چنین نهادی را به دست روزنامهنگاران داخلی بسپارد تا درخصوص توهین نژادی و جنسیتی به زنان ایران، زیر رگبار پرسشهای فراوان قرار بگیرند.
🔻بهطور قطع مستشرقین فرانسوی یا مجبور میشدند شارلی ابدو را محکوم کنند یا حرفهایی میزدند که از لحاظ تبلیغاتی به ضررشان بود.
🔻واقعا معلوم نیست وقتی یکجا چنین فرصت طلایی و فوقالعادهای برای ما پیش آمد که ماهیت نژادپرست و زنستیز غربیها را که اتفاقا با همین عناوین علیه ما فعالیت میکنند، به خودشان و به همه نشان بدهیم، چرا وزارت خارجه اینقدر بد بازی میکند و موضوع را با خارج کردن از دستورکار فرهنگی و اجتماعی، به یک منازعه سیاسی تقلیل میدهد.
🔻اینجا بهترین فرصت بود و میتوانستیم آبرویی برای این فاشیستهای ریاکار و متظاهر به آزادی باقی نگذاریم و به نظر میرسد فرصت از دست رفت. مثل سال ۲۰۱۵ باز هم دولتمردان و سیاستمداران وقتی با یک شیطنت رسانهای مواجه شدند، به اهالی فن رجوع نکردند تا روش برخورد مناسب را از نتیجه تضارب آرای آنها به دست بیاورند و چنین شد که اصطلاحا هم چوب را خوردیم و پیاز را. هم بهمان توهین شد و هم در دفاع از ما شکایتی مطرح شد که حمله به آزادی بیان ارزیابیاش کردند.
گزارش از #میلاد_جلیل_زاده خبرنگار گروه فرهنگ
http://fdn.ir/76944
هدایت شده از سیدعادل مکتوفی
چرا فرانسه از دست آیت الله خامنه ای عصبانی نباشد؟
🔸️کاریکاتور موهن نشریه فرانسوی شارلی ابدو نسبت به رهبر عالی جمهوری اسلامی در وضعیت کنونی اصلا غیر طبیعی نیست و اتفاقا با دیگر اقدامات دولت فرانسه همخوانی معناداری دارد .
🔸️پس از آن که امانوئل مکرون رئیس جمهور کشوری که عضو شورای امنیت سازمان ملل است ، اقتصاد سوم اروپاست ، مهد دموکراسی و پرورش متفکرانی چون ژان ژاک روسو و مونتسکیوست، اینقدر تنزل یافته که با شخصیتی در سطح مصی علینژاد دیدار می کند ، چه انتظاری از یک نشریه فکاهی در پاریس می توان داشت ؟
🔸️البته از جنبه ای فرانسه حق دارد عصبانی باشد زیرا روزگاری همراه با بریتانیا چنان قدرت و نفوذی داشتند که متصرفات عثمانی در غرب آسیا را تقسیم می کردند و اتفاقا لبنان و سوریه به فرانسه رسید؛ اهمیت سوریه برای پاریس تا بدانجا بود که وقتی یک پادشاه نزدیک به انگلیس به نام فیصل(فرزند شریف حسین) در دمشق تاج گذاری کرد ، آنها تحمل نکردند و با لشکرکشی پاسخ دادند.
🔸️یا لبنان سرزمینی بود که فرانسه حرف اول را در آن می زد و تمام روسای جمهور لبنان پس از استقلال ظاهری آن در ۱۹۴۳، با هماهنگی فرانسه انتخاب می شدند و اتفاقا پس از حادثه انفجار بندر بیروت نیز ماکرون که خیال می کرد هنوز در لبنان کاره ای است به سان پدرخوانده ها به آنجا رفت و ضرب العجلی تعیین کرد که البته هیچگاه کسی آن را جدی نگرفت و به او بی توجهی معناداری شد.
🔸️طبیعی است که فرانسه ای که دیگر بر اثر سیاست های منطقه ای جمهوری اسلامی، هیچ نفوذی بر سوریه و لبنان ندارد از دست آیت الله خامنه ای به عنوان معمار راهبردهای منطقه ای ایران خشمگین باشد.
🔸️از سویی دیگر عراق، روزگاری یکی از عابربانک های فرانسه بود تا جایی که در دوره ریاست جمهوری ژیسکاردستن قصد داشت در ازای هزینه ای هنگفت، به حکومت بعثی تاسیسات اتمی با کاردبرد نظامی بدهد .
🔸️در سالهای اخیر مکرون بارها سعی کرد مجددا نقشه راه ژنرال دوگل مشهور به گُلیسم را در عراق پیاده کند و کالاها و تسلیحات فرانسوی را در سرزمین رافدین عرضه نماید که با روی کار آمدن دولتی نزدیک به محور مقاومت در بغداد، فرانسوی ها در آنجا نیز ناکام گشتند.
🔸️ایضا استراتژی هسته ای ایران ، نوید ظهور یک قدرت جدید در این زمینه را می دهد و بی تردید می توان گفت انحصار اتمی غربی ها در سالهای آتی توسط یک کشور شرقی دیگر که مولفه های قدرت مهمی چون جمعیت بالا ، نفوذ ژئوپلیتیکی تاثیرگذار، قدرت نظامی چشمگیر که ظرفیت های جغرافیایی و انرژی بی بدیلی دارد ، شکسته خواهد شد .
🔸️ماهواره بر قائم ۱۰۰ در صورت تغییر کاربری به راحتی به پاریس می رسد و دنیا موازنه ای جدید را از سوی یک قدرت نوظهور آسیایی و قدرت های اروپایی شاهد خواهد بود.
🔸️موارد فوق را اضافه کنید به تلاش های ناکام کشورهای اروپایی در ۳ ماه اخیر جهت افزایش دامنه و سطح اعتراضات ایران که با بی اهمیتی از سوی توده های اجتماعی درون جغرافیای تحت حاکمیت جمهوری اسلامی مواجه شد.
🔸️از سویی بحران اوکراین که تاثیر مستقیمی بر امنیت اتحادیه اروپا دارد، با ورود غیر مستقیم جمهوری اسلامی ایران در حمایت از روسیه در راستای تضعیف راهبردهای ناتو و غرب در قبال کشورهای جهان دوم و سومی وارد فاز جدیدی شده و ناتوانی اروپایی ها در جلوگیری از تامین روسیه توسط جمهوری اسلامی ایران، مزید بر دلایل فوق گشته تا شاهد عقده گشایی یک نشریه نه چندان خوشنام در خصوص رهبر جمهوری اسلامی باشیم.
🔸️البته هدف گذاری و تشخیص فرانسوی ها درست و دقیق به نظر می رسد زیرا مسبب تمام ناکامی های آنان و سایر کشورهای غربی در راهبردهایی که برای منطقه غرب آسیا تدوین کرده بودند ، تدابیر و مدیریت رهبر جمهوری اسلامی است ؛ به روشنی مشخص شد با حذف فیزیکی ژنرال قاسم سلیمانی ، تغییر محسوسی در سیاست های منطقه ای ایران رخ نداد؛ به این دلیل که قضایا توسط مافوق سلیمانی مدیریت میشد و اکنون نیز می شود.
📌 تنها کاری که این روزها دیگر از دست فرانسوی ها در قبال پیشروی های جمهوری اسلامی برمی آمد ، کاریکاتور کشیدن و تمسخر مشمئز کننده کسی است که منطقه غرب آسیا را تا حد زیادی از زیر نفوذ و سیطره آنان خارج کرده است؛ فرانسوی ها هنوز ملتفت نگشته اند که قرن ۲۱ با قرن قبل از آن برای اروپایی ها از زمین تا آسمان تفاوت دارد.
#تقوی_نیا
پس چند سالشون بوده؟
من تفسیر قرآن میخونم استادمون گفتن حضرت خدیجه ۴۰سالشون بوده
هدایت شده از مهاجر
آنچه مورد اجماع مورخین است اینکه سن پیامبر (ص) موقع ازدواج ۲۵ سال بوده است اما در مورد سن حضرت خدیجه (س) در بین عموم مردم مسلمان ۴۰ سال مطرح شده که متاسفانه اعتبار تاریخی آن در منابع معتبر تاریخی بسیار ضعیف است. قول ۴۰ سال که در تاریخ مشهور شده است از هشام بن عروه است که از دیدگاه اهل تحقیق و مورخان قول ضعیفی است. به طوری که حاکم نیشابوری در (مستدرک جلد سوم ص ۱۸۲) بعد از نقل قول هشام بن عروه این قول راضعیف می داند. البته افراد دیگری هم قول هشام را رد کردند.
جالب است مورخین که احتمال ۴۰ ساله بودن حضرت خدیجه (س) هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) را نقل می کنند، احتساب ۴۰ سال را بر اساس سال وفات حضرت خدیجه (س) مطرح می کنند نه اینکه مستقلا سن ازدواج را ۴۰ سال بیان کنند. آنها اینگونه استدلال می کنند چون سن خدیجه (س) هنگام وفات ۶۵ سال بوده است و ایشان ۲۵ سال زندگی مشترک با پیامبر (ص) داشته است پس سن موقع ازدواج ۴۰ است و حال اینکه سن ۶۵ سال هنگام وفات را اکثر مورخین ما رد می کنند و سن حضرت خدیجه (س) را در زمان وفات ۵۰ سال عنوان می کنند که سن ازدواج ۲۵ سال می شود. برخی از مورخین و محدثینی که نظریه ۶۵ سال را رد می کنند و ۵۰ سال هنگام وفات را قبول دارند عبارتند از ابن اسحاق، بیهقی، ابن اثیر، بلاذری، ابن عبدالبر، حاکم نیشابوری.
در بحارالانوار (ج ۱۶ ص ۱۲) از قول ابن عباس روایتی را نقل می کند که سن حضرت خدیجه (س) هنگام ازدواج با پیامبر (ص ) ۲۵ سال بوده است. بسیاری از محدثین و مورخین با پذیرش این روایت سن خدیجه (س) را هنگام ازدواج با پیامبر (ص) ۲۵ سال می دانند که صاحبان این قول عبارتند از ابن سعد، ذهبی، اربلی، ابن عساکر.
این که ادعای شهرت شده، خدیجه (س) قبل از ازدواج با رسول خدا (ص)، دو بار ازدواج کرده و از شوهران سابقش فرزندانی داشته نیز به شدت مورد تردید است و در این باره ابهامات بسیار جدی وجود دارد. از ابن شهرآشوب نقل شده که احمد بلاذری و ابوالقاسم کوفی در کتاب هایشان و سید مرتضی علم الهدی در الشافی فی الامامه و شیخ طوسی در تلخیص الشافی متذکر این امر شده اند که پیامبر(ص) با خدیجه (س) ازدواج کرد در حالی که ایشان دختری باکره بود. ابن شهرآشوب حتی نقل می کند این گفته در کتابهای الانوار و البدع نیز تاکید شده است.
علامه جعفر مرتضی یکی از پژوهشگرانی است که در دهه های اخیر در تألیف ارزشمند خود یعنی الصحیح من سیرة النبی الأعظم، شواهد و قرائن فراوانی را بر اختلاف سنی بسیار کم پیامبر اکرم (ص) و خدیجه (س) و ازدواج نکردن آن بانو پیش از وصلت با حضرت رسول (ص) اقامه می کند.
وی بر اساس شواهد و قرائن و پژوهش های مورد تأیید بسیاری علما و مراجع شیعه، از جمله آیت الله مکارم شیرازی می فرماید: مطابق تحقیق دانشمندان آگاه، حضرت خدیجه (س) هنگام ازدواج با پیامبر ۲۵ یا ۲۸ ساله و دوشیزه بوده و روایت ۴۰ سال یک روایت غیر قابل اعتماد است و آن دو نفر که به عنوان شوهر قبلی خدیجه (س) ذکر شده، شوهر خواهر او بودهاند که نامش هاله بود و فرزندانی را که نام میبرند مربوط به خواهر اوست.