هدایت شده از یاسریع الرضا
❌متن شبهه:👇
در مملکتی که دستگاه قضا فاسد باشد خداوند نزول باران از آن سرزمین برمی دارد!
حضرت رسول(ص)
نهج الفصاحه
هرگاه حاکمان دروغ بگویند باران نمی بارد!
حضرت امام رضا(ع)
میزان الحکمه جلد 3 ص 286
در سرزمینی که ابرها می گذرند بی آنکه ببارند بی شک ظلم عظیمی صورت گرفته است!(کوروش بزرگ)
و غیره.....
⭕️پاسخ شبهه:
🔮ذکر احادیث و روایاتی در مورد علل گسترش خشکسالی و نباریدن باران و ارتباط آن با رفتار گروه خاصی از جامعه از آن دست موضوعات حساسیت برانگیزی است که این روزها مورد علاقه بسیاری از کاربران فضای مجازی قرار گرفته است.
در یکی از احادیث مورد اشاره آمده است:
🌺امام رضا (ع) می فرمایند:
هرگاه حاکمان دروغ بگویند باران نمیبارد.
📗میزان الحکمه جلد 3 صفحه 286
در خصوص اینکه آیا هر حدیث و روایتی را می توان مصداق وضعیت موجود جامعه دانست یا نه میتونیم بگیم که این احادیث تمام آنچه که باید گفته شود نیست و مانند کسی است که آدرس ناقصی دارد و در نهایت به مقصد نمی رسد.
البته در وجود این دسته روایات و صحت و سند آن نمی توان تردید کرد ولی هنگامی که تنها از فرازهای کوتاه از چند روایت استفاده ی ابزاری و سیاسی می شود، نوعی بی انصافی و تحریف محسوب می شود.
دلیل این که در گذشته اجازه نقل حدیث از مجتهدین صادر می شده، به خاطر همین مسئله بوده است که افراد به خاطر مصالح شخصی و مطامع سیاسی از احادیث سوء استفاده نکنند.
به عنوان مثال روایتی از امام رضا وجود دارد که ایشان می فرمایند:👇
🌸«رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا»
خداوند رحمت کند بنده ای که امر ما را احیا می کند.
فردی از حضرت سوال می پرسد، احیای امر شما چیست؟
✅حضرت در جواب می فرمایند:
💐«یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ»
علوم ما را یاد بگیرد و به مردم یاد دهد
در ادامه حضرت می فرماید:👇
🌸«فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا»
✅پس اگر مردم زیبایی ها و محاسن کلام مارا بدانند از ما تبعیت می کنند
📗( میزان الحکمه جلد 8)
این روایات در واقع ضرورت و اهمیت و حساسیت نقل حدیث را بیان می کند، چون تبعیت مردم از حسن کلام نشات می گیرد و اگر کلام ناقص باشد آن حسن را ندارد.
#دلایل_عدم_بارش_باران👇👇
3 دسته روایت درباره دلایل نباریدن باران
✨در مورد نیامدن باران و خشکسالی 3 گروه روایات داریم:👇
1⃣در گروه اول که تعداد بیشتری از روایات را شامل می شود، خود مردم خطاب روایات هستند.
🌸حضرت رسول اکرم (ص) می فرماید: 👇
هرگاه کم فروشی شود، خداوند ایشان یعنی مردم را به خشکسالی و کمبود گرفتار می کند.
🌸رسول خدا (ص) در حدیث دیگری می فرماید: همیشه امتم در خوشى و خوبى باشند تا زمانى که با هم دوستى کنند و بهم هدیه دهند و امانت را بپردازند و از حرام دورى کنند و از مهمان پذیرائى کنند و نماز را برپا دارند و زکات را بدهند، چون انجام ندهند گرفتار قحطى و خشکسالى شوند.
📗جلد شانزدهم بحار الانوار صفحه 251
🌸پیغمبر اکرم (ص)فرمود: هیچ مردمى عهدشکن نشدند مگر اینکه دشمن آنها بر آنها مسلّط گردید و هیچ قومى ظلم نکردند مگر اینکه کشتار در بین آنها زیاد شد. و هیچ قومى از پرداخت زکات امتناع نکردند مگر اینکه از آمدن باران ممنوع شدند.
و در ما بین آنها عمل منافى عفّت و فحشاء ظاهر نشد مگر اینکه در میان آنها مرگ مفاجات شیوع پیدا کرد. و هیچ قومى کم فروشى نکردند مگر اینکه به خشکسالى مبتلا شدند.
📗ارشاد القلوب - ترجمه طباطبایى صفحه 283
2⃣گروه دوم حاکمان هستند که در جامعه کنونی ما روسای یک حکومت و مناصب قضاوت را می توانیم در جایگاه حاکمان قرار دهیم.
🌸حضرت رسول (ص) فرمود: هر گاه زمامدار ستم کند باران کم می شود و هر گاه اهل ذمّه را فریب دهند و نیرنگ بازى کنند دشمنانشان بر آنان آشکار گردد و هر گاه کارهاى زشت و ناپسندید آشکار شود زمین لرزه ایجاد شود و هر گاه امر بخوبى و معروف و پیشگیرى از محرّمات کم شود محرمات مباح شمرده شود همانا گناه بجاى ثواب و ثواب بجاى گناه قرار گیرد بعد اندیشه کنند پس از فکر و اندیشه پشیمانى و بازگشت است.
📗نهج الفصاحه - مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص) صفحه 197
3⃣گروه سوم کارگزاران هستند که مصداقش همین کارمندهای دستگاه های عمومی هستند.
🌸امام رضا (ع) فرمود: چون زمامداران دروغ پردازند باران قطع مىشود، و چون سلطان ستم کند پایه هاى دولتش سست می گردد (و دولتش از چشم مردم می افتد)، و چون زکات داده نشود چهار پایان می میرند.
📚منابع
📗1.أمالی شیخ مفید - صفحه 311
📘2. بحار الأنوار – جلد 70 - صفحه 374- باب 138
✍ #یاسریعالرضا 🔵🔴🔵
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin
هدایت شده از سیده اکرم رسولی
✅آقای رییسی طلبه ای است که نه مسائل اقتصادی را می داند و نه در مسائل سیاسی تبحر دارد
🔺قوامی رییس کمسیون قضایی مجلس ششم
🔶نهادهای قدرت که نود درصد اختیارات کشور را دارند به مردم و خبرنگاران جواب نمیدهند و خودشان را پاسخگو به خدا میدانند نه مردم بنابراین مشکلات ادامه دارد خواهد بود.
🔸من اعتقاد دارم در جهت حل مشکلات کلان کشور مجلس و دولت تقریباً 10درصد اختیارات را دارند و در این 10درصد هم دیگران شریک هستند.
🔸بنابراین مشکلات با آمدن دولتها و مجالس حل نمیشود و ادامه پیدا میکند. اجازه بدهید مثالی بزنم، این کارگرها که امروز دارند اعتصاب میکنند نیروهای موقتی هستند، قانونی که به اشتباه تصویب و اجرا شد، چراکه کار موقت کاری است که ماهیت کار موقت باشد، مانند کارفرمایی که کارگر را برای چیدن میوههای باغ بهخدمت میگیرد اما کارخانهها که موقت نیستند، ما در مجلس ششم بنا براینکه تفسیر قوانین عادی با مجلس است این موضوع را بررسی کردیم آنجا موفق نشدیم دوستان را قانع کنیم که این قانون اشتباه است، میخواهم بگویم اگر مجلس اختیار داشت میتوانست این قانون را تفسیر کند و مشکل این کارگران حل شود. متاسفانه مجلس چنین اختیاری ندارد.
🔸مجلس یک منشی است، اگر چیزی هم تصویب کند شورای نگهبان آن را رد میکند. بنابراین این مشکلات با وجود آقای خاتمی، احمدینژاد، روحانی و رئیسی ادامه دارد و حل شدنی نیست چراکه اختیار رئیسجمهور و مجلس ناچیز است.
🔸من با آقای رئیسی همکار بودم، در ستاد اجرایی فرمان امام با هم بودیم، ایشان یه طلبهای است مانند ما که نه مسائل اقتصادی را میداند و نه درخصوص مسائل سیاسی و اقتصادی تبحر دارد، ایشان بیشتر کار قضائی انجام داده بنابراین باتوجه به وضعیتی که وجود دارد در آینده مشکلی از مشکلات مردم حل نخواهد شد مگر اینکه نهادهای اصلی قدرت کاری انجام دهند.صبح ما
هدایت شده از سیده اکرم رسولی
با تشکر از شما لطفا پاسخ به این جملات
هدایت شده از یاسریع الرضا
سلام علیکم بزرگوار
هدایت شده از یاسریع الرضا
جناب رئیسی در هر بخشی
که تا حال انجام وظیفه کردند
براساس شایستگی بوده.
در بخش ریاست قوه مجریه
هم اگر این شایستگی نبود وارد
نمیشدند...، قصور و کم کاری برخی
دولت ها و دولت وقت دلیل نمیشه
که نسبت به آقای رئیسی هم همین
قضاوت رو داشته باشیم...
قضاوت پیش از موعد هم منطقی نیست...
به قوامی و دیگر حضراتی که
چنین تحلیل نابجایی دارند باید
عرض کرد که با #دعایگربهسیاهباروننمیاد...
بجای آیه یأس خواندن و تحلیل های
شخصی نسنجیده داشتن اجازه بدین
تا وقت مدیریت ایشان فرا برسه
اونوقت اگر قصور و کم کاری ،
عدم هماهنگی در ایشان دیده شد
و ایشان هم مثل سابقین برای فرار
از تکلیف، سناریوی #عدماختیارتام
را مطرح کردند حق را به شما میدیم...
نکته دیگه اینکه آقای رئیسی اگر
فقط برنامه قضایی و عدل گستری
در پرونده کاری خودش داره، پیگیری
شرکت ها و کارخانجات پلمپ شده و
یا مصادره شده از طرف بانک ها
فقط جنبه قضایی داره؟!!!!
آیا این کار را دولت در بخش وظایف
خود نمی توانست انجام بده؟؟؟؟
آیا بیچارگی تولیدگران داخلی
بخاطر عدم حمایت دولت در بخش
تولید هست یا کم کاری قوه قضاییه؟؟؟
پس جناب رئیسی در طول مدت
صدارت خود در قوه ، هم مسئولیت
قضایی داشتند و هم مسئولیت جبران
مافات و کم کاری ها و قصور دولت..،
همانطور که مجلس هم در بخش
پیگیری های اقتصادی ،عملا باری که
دولت با قصور به زمین گذاشت را
در برنامه کاری خود قرار داد و اولین
فعالیت مجلس حاضر در ابتدای
کار فعالیت در بخش اقتصادی
و معیشت مردم بود....،
جناب قوامی ،مدیریت به حرف
نیست، مدیریت به معادلات و نسخه
های تکراری و برداشتهای شخصی
در زمینه رفع مشکلات اقتصادی
نیست...، مدیریت به #شایستهسالاری
و تحرک انقلابی و جهادی همراه با
علم و آگاهی به موضوعات کلان جامعه
هست....،
جناب آقای قوامی ، خوب هست که
بجای نظرهای واهی دادن و تشویش
اذهان عمومی ،سری به سوابق خود
در گذشته بزنید؛ شما یک نماینده
اصلاح طلب در #مجلسششم بودید،
در جریان رد صلاحیت شورای نگهبان
در انتخابات مجلس هفتم، شماهم رد صلاحیت شد و به صف معترضین و متحصنین مجلس ششم پیوستید...،
این کار شما علیه #شورای نگهبان و
عدم #تمکین رای شورا بود...،
شما از معترضین انتخابات سال ۸۸
بودید...،
شما بااینکه از دولت روحانی در
آغاز کار حمایت کردید اما این
دولت را دولت اصلاحات نمیدانید
شما در مصاحبه با روزنامه آرمان گفتید:
«شاید اصولگرایان بگویند بهصرف حمایت اصلاحطلبان از دولت، اصلاحطلبان در دولت مؤثرند. بله ما حمایت کردیم، اما واقعاً دولت اصلاحطلب نیست!!!!!!!!😊
و وزرا نیز تعلق خاطری به جریان اصلاحات ندارند(!!!)😊
آقای جهرمی وزیر ارتباطات اصلاحطلب هستند؟😊
پیشینه این افراد و کارکرد آنها
مشخص است. همانطور که گفتم
حتی استانداران و بخشداران نیز عامل اصلاحطلبان نیستند».😊
شما در حالی اصلاحات را مجزا از دولت میدانید که تعداد قابلتوجهی از اعضای کابینه دولت از اعضای ارشد ستاد انتخاباتی موسوی در سال ۸۸ بودند و اصلاحطلبان در هفت سال اخیر نیز تمامی پستهای کلیدی دولت را در اختیار داشتهاند....،
خب جناب قوامی...، نزدیک به بیست و
چندسال دولت های همفکر شما
بدون شایستگی در مدیریت، بدون
سواد کافی و غیره در پست مدیریتی
کلان کشور تکیه زدند و بیشتر عمر
انقلاب را به مدیریت کثیف و ضعیف
خود اختصاص دادند، تاجایی که شما
با پررویی از همه این دولت ها حمایت
کردید...، (دولتهاشمی،دولتخاتمی
دولت روحانی ) و ضمن تقدیر از
عملکرد خائنانه آنها ، با طرح سناریوی
پلید خود عنوان کردید که دولت ها
اختیارات کافی در کار مدیریتی
خود نداشتند...،
بنده با افتخار عرض میکنم که امروز
در کشور عزیز ما ایران، تنها کسانی
اجازه کار مدیریتی برای ملت و انقلاب
دارند که فقط انقلابی باشند و وامدار
نظام جمهوری اسلامی ،نه پیاده نظام
دشمن در کشور.
✍ #یاسریعالرضا 🔵🔴🔵
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin
🌹 🌹
از هیچ حکومت دینی دموکراسی بر نمیخیزد...
زیرا واحد دین مؤمن است و واحد دموکراسی شهروند !
در دموکراسی همه مردم از حقوق یکسان برخوردارند چون شهروند هستند ، چه مسلمان چه کافر...
اما در حکومت دینی شما از هیچ حقوقی برخوردار نیستید مگر اینکه مؤمن باشید !
در دموکراسی نظر انسانها محترم است چون شهروند هستند،چه مسلمان چه کافر...
اما در حکومت دینی نظر شما به هیچ وجه قابل احترام نیست ، مگر اینکه مؤمن باشید و اینگونه بود که به اینجا رسیدیم...!
و شهروندان بخاطر اینکه از شرایط اجتماعی بهتری برخوردار شوند در شمایل مومنین ظاهرمیشوند پس ظاهر اشخاص ملاک ایمان میشود و اینگونه است باعث رواج تزویر و ریاکاری میشوند ، که شدند . اصولا در جامعه و حاکمیت دموکراسی نیازی به ریا و تزویر نیست ، چون شهروندان حسب شایستگیهاشان بر مسند مشاغل می نشینند ...... !
پاسخ:
با سلام
🔶دموکراسی یعنی حکومت مردمی.که الان ازش به مردم سالاری تعبیر میشه.
🔶اساس دین بر اینه که حق و حقیقت اجرا بشه. حالا ممکنه این حق و حقیقت در قالب زندگی شخصی فرد باشه و ممکنه در اجتماع باشه.
به این آیه توجه کنید:
لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ “النَّاس"ُ بِالْقِسْطِ (25 سوره حدید)
کلمه “ناس” یعنی مردم در این آیه بیانگر همه چیز است.
🔶ما پيامبرانمان را با دليلهاى روشن فرستاديم و با آنها كتاب و ترازو را نيز نازل كرديم تا مردم به عدالت عمل كنند.
وقتی میگه تا مردم به عدالت عمل کنند فقط در سایه حکومت امکان پذیره.
وچون منشا این قسط و عدالت و برپایی آن از جانب خداوند هست واضحه که این نوع برپایی عدالت توسط مردم ریشه دینی داره که ما ازش به عنوان دموکراسی دینی یاد میکنیم.
🔶و این آیه:
و شاورهم فی الامر
خداوند مستقیما به پیامبر خطاب میکنه که از مردم مشورت بگیر. این مردم سالاری نیست؟
کلا دموکراسی دینی با دموکراسی غربی تفاوت داره.
تفاوت در مشروعیت حکومت دینی است.
مردم به حکومت دینی مشروعیت نمیدهند. بلکه مشروعیت حکومت دینی از جانب خدا و جانشینان او در زمین صورت میگیره.
مردم فقط به حکومت دینی مقبولیت میدهند.
یعنی برای برپایی حکومت باید مردم حضور داشته باشند.
🔶امیر مومنان علیه السلام به مدت ۲۵ سال خانه نشین بود.
چرا؟
چون مردم نمیخواستند.
🔶وقتی زمام حکومت رو به دست گرفت که مردم به در خانه ایشان هجوم آوردند.
خود حضرت هم این مسئله را با این بیان تاکید میکنند:
لولا حضور الحاضر و قیام الحجة بوجود الناصر… لالقیت حبلها علی غاربها
یعنی اگه حضور بیعت کنندگان نبود و با وجود یاوران حجت بر من تمام نمیشد… رشته کار(حکومت) را رها میکردم.
🔷در پایان:
هر سه دلیل این آقا مردود هست.
به دلیل اینکه فقط ادعای ایشان بوده و تخیلات خودشون رو به عنوان دلیل ذکر کرده اند.
دلیل اول را که مفصلا توضیح دادیم
دلیل دوم:اساس دین اعتقاد صرف نیست بلکه عمل هم هست.
آیات زیادی هم در این زمینه داریم.
وَالْعَصْر* إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ .
در دین ما رابطه انسان با انسان کاملا توضیح داده شده است.
🔶توجه ویژه به حق الناس مصداق بارز اونه.
دلیل سوم:
اولا دین واحد نداره.
و بر فرض هم اگه قبول کنیم که واحد داشته باشه واحدش ایمان+عمل صالح بر اساس تعالیم دینی.
🔶یکی از تعالیم دینی هم توجه به حقوق همدیگر است. کتاب صحیفه سجادیه امام زین العابدین دریایی از این بحث رعایت حقوقه.
حقوق مادر بر فرزند و بالعکس
حقوق معلم بر دانش آموز و بالعکس
حقوق همسایه بر همسایه.
و …و… و
اینها همان حقوق به اصطلاح شهروندی است.
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin
پاسخ تکمیلی:
🔶قسمت اول:
لیبرالیسم سیاسی نوعی ایدئولوژی سیاسی است، که چند پایه مهم دارد. مهم ترین آنها تساهل و مدارا و حقوق و آزادی های فردی می باشد.از ویژگی های بارز این ایدئولوژی جدا کردن حوزه امور عمومی از حوزه امور شخصی است. برجسته ترین پیامد این ویژگی سکولاریسم یا اعتقاد به جدایی دین از سیاست است.طبق این عقیده، دولت باید از دخالت در امور شخصی پرهیز کرده و حریم قلمرو شخصی و حقوق فردی رو مراعات بکند.این شرایط خود موجب لیبرالیسم دینی شد. لیبرالیسم سیاسی خود زائیده کشتارهای مذهبی و شکنجه ها و اختناق کلیسا بود در قبال جوامع مسیحی..یعنی ضعف کلیسا در مبانی تئوریک و عملکرد و قابل دفاع نبودن رویه ایشان به لیبرالیسم سیاسی و دینی منجر شد . جدایی دین از سیاست حاصل این وضعیت بود..
🔶قسمت دوم:
با ذكر مقدمه اي كه آمد و شرايطي كه بستر فرار از دين و متافيزيك و فلسفه در غرب رو فراهم كرد، بايستي در خصوص نكاتي كه در شبهه مطرح شده است عرض كنم، عقيده شخص آقاي پرفسور مظفري مطابق با تعريف دموكراسي با ديد مطلقا ليبرال دموكراتيك مي باشد و اينكه دين رو در درجه دوم و فرع بر دموكراسي قرار داده اند كه دقيقا نقطه مقابل تفكر ماست، تفكر ما در مورد دين و دموكراسي و تفكر ايشان در مورد دين و دموكراسي كاملا در دو جهت مغاير سير مي كنه، متاسفانه ايراد متفكرين وطني كه رحل اقامت در خارج دارند و حتي خيلي هاي ديگه از داخل نشين ها همينه كه يه مقدار قدرت تفكر فرا ترجمه اي به خودشون نمي دهند(ضمن اينكه متن ارائه شده مربوط به راديو فردا مي باشد)… با اين توضيح پاسخ مبسوط زير رو تقديم مي كنم :
در غرب پس از تحولاتي كه در زمينه سياست و دين و اعتقادات بوجود آمد(خلاصه اي از آن در قسمت اول آمد) نتيجه اين شد كه تعريفي از دخالت مردم در سرنوشت خويش يا همان دمكراسي ارائه شد كه به طور كلي در آن اخلاق و فلسفه(عقل) و متافيزيك كنار گذاشته شدند، به اين عبارت كه بدون پاسخگويي دقيق به اينكه فلسفه و منشاء حق حاكميت مردم دقيقا چيست؟ قدرت را به عنوان موضوع سياست مطرح كردند، با همان استدلال كه علوم را از متافيزيك و فلسفه منفك و جدا شدند، براي سياست نيز فلسفه اي قائل نشدند، و فلسفه سياست رو كنار گذاشتند، علم سياست از اخلاق و فلسفه و متافيزيك جدا شد..متفكريني مثل آقاي مظفري، اينگونه القاء مي كنند اين نوع دمكراسي با دين همخواني ندارد، بله ، قطعا دين با چنين دموكراسي بشر محوري (يعني بدون نظر داشتن به خداوند و متافيزيك و اخلاق) همخواني نخواهد داشت، قرار نيست به هر نحو ممكن دين خود را با چنين تعريفي از دمكراسي متحد كند!!
عده اي تلاش مي كنند تا از سرخير خواهي و با اين ادعا كه دين در زمينه حقوق مدني و سياسي ضعف دارد(به زعم خود) به هر نحو ممكن پسوند دمكراسي را به دين ضميمه و الحاق كنند… اين در حاليست كه سئوال محوري و مهم كماكان باقيست، مشروعيت مردم سالاري از كجاست؟؟ دمكراسي(با تعريف بالا) بر خلاف حقوق طبيعي بشر و غير مستدل مي باشد وحجيتي ندارد(( تكنيك و فرمولي شده جهت كسب قدرت توسط قدرت طلبان)) در اين نوع دمكراسي با افكار عمومي بازي مي شود؛ مشروعيت را تحت الشعاع كسب قدرت ومقبوليت و امكان حاكميت قرار مي دهند، و از روي فلسفه سياست مي پرند..در نظر دموكراسي غربي مشروعيت سياسي ربطي به مشروعيت ديني ندارد.
سوال بسيار مهم اينجاست؟
🔹نظريه پرداز مسلمان خالقيت و مالكيت و ربوبيت تكويني و تشريعي را از آن چه كسي مي داند؟
🔹 آيا حاكميت مطلقا به بشر منتقل شده يا اينكه شريعت الهي براي بشر قيد و بند و امر و نهي دارد؟
در سكولاريسم خداي خالق مورد قبول است اما خداي شارع نفي مي شود، نهايتا حتي اگر چيزي را قبول كنند، مي گويند خداي خالق حاكميت را به بندگان منتقل كرد!!! هم سلطان نفي مي شود و هم ولي عادل، اين در حاليست كه دين در خصوص حاكميت اظهار نظر كرده ، اگر حق حاكميت را از خدا مي دانيم، لذا اگر اينكه بگوييم كه دين بايد مردم سالار و دمكراتيك باشد، اين بدون شك نقض غرض اساسي است، برعكس، اين دمكراسي و مردم سالاري است كه بايد شرعي و ديني باشد، زيرا حق حاكميت متعلق به خداست، ولايت بالذات مال خداست، حتي حق حيات بشر نيز از خداست، اين دمكراسي است كه در نگاه ما بايستي با غايت هاي دين سازگار باشد؛ ما در برابر حق و حقيقت تعهد داريم نه در برابر دموكراسي، آنچه از دمكراسي با دين و دستورات الهي سازگار شد فبهالمراد اگر نشد، (خب نشود) آيا ما طرفداران دين دموكراتيك هستيم يا طرفداران دمكراسي ديني(جمهوري از نوع اسلامي يا اسلام از نوع جمهوري) اين اعتبار دين و قدسيت آن است كه به دموكراسي مشروعيت مي دهد و اعتبار دين منوط به دموكراسي نيست،
كدام اصل است و كدام فرع؟
كدام قالب است و كدام محتوا؟آيا مشروعيت دين به آراء بشر محدود است؟ يا اين دين و شريعت است كه به آراء مردم اعتبار و مشروعيت خواهد داد؟
حق قانون گزاری مطلق از آن كيست؟
حق ارزش گذاري از آن كيست؟
قدرت قانونگذاري مطلق در نگاه ما از ان خداست، و اين دموكراسي است كه بايستي با تفكر توحيدي تضاد نداشته باشد؛ در دموكراسي لائيك يا سكولار، همه چيز منوط و مشروط به دموكراسي شده، در حالي كه در تفكر ديني حق انتخاب مردم در چهارچوب انتصاب الهي استف شما نمي توانيد حق حاكميت خدا را مشروط كنيد، و حق حاكميت بشر را مطلق كني!! اين خداست كه به بشر امر و نهي مي كند، نه بالعكس..
🔶قسمت سوم :
در مورد دموکراسی در حکومت اسلامی اگر قرارداد اجتماعی یا قواعدی برای اجتماع وضع میشود باید عین دستورات الهی باشد یا اینکه مطابق شریعت و آموزه های الهی باشد…اعتقاد دینی باید اساس امور جامعه باشد..افراد جامعه به سمت اجرای احکام الهی حرکت می کنند.نام ایشان قاعدتا یا مسلم یا مومن..است. بنابراین چون اصل و اساس دین است. مهم عدم مغایرت قواعد دموکراسی با دین می باشد.
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin