❌ بااینکه امام صادق شاگردان زیادی
داشتند ، اما برای نوشتن #کتاب
چند مانع برای حضرت وجود داشت:
✅مانعِ اول «شــــــاه» بود.
ممکن است شما بگویید که همهی اهل بیت علیهم السلام با #شاه طرف بودند، نخیر! #معاویه خیلی ادّعا داشت و مادرِ خود را نمادِ #پاکدامنی معرّفی میکرد اما هیچوقت نگفت من #عالِم هستم، ولی #منصورِدوانیقی ملعون میگفت که #اعلمِ امّت من هستم، معنای این حرف چیست؟ معنای این حرف این است که شما #حق ندارید با او #مخالفت کنید، اگر فتوای شما با فتوای او اختلاف پیدا کند به #سراغِ تو میآیند...
شما نمیتوانید این تجربه را به این راحتی درک کنید، من نمیخواهم قسمِ حضرت اباالفضل العباس صلوات الله علیه بخورم که این روایتی که میخوانم قطعی است ولی چند طریق دارد، در «کافی» هم آمده است که زمان منصور ملعون برای روز سیام ماه مبارک رمضان اختلاف شد. اگر ماه مبارک رمضان باشد باید روزه بگیرید، اگر عید فطر باشد نباید روزه بگیرید، مثلِ امروز هم نبود که مترو سوار شوید و به کرج بروید و برگردید، باید یک روز سفر میکردند، اصلاً همه پولِ این سفر را نداشتند، راوی میگوید که نزدِ امام صادق علیه السلام رفتم تا ببینم که ایشان چکار میکنند، به محضرِ حضرت صادق صلوات الله علیه رفتم… در کارگرهای خانهی حضرت صادق صلوات الله علیه هم نفوذی هست، حضرت فرمودند سفره بیاورید و ما هم خوردیم، بعد از خوردنِ ما حضرت فرمودند: امروز روزِ سیام ماه مبارک رمضان بود، در ادامه فرمودند: گردنِ این شیعیان در خطر است!
مانعِ اول این است که حاکمیّت میگوید من « #اعلم» هستم و امام باید طوری بیان بفرمایند که معلوم نشود که حاکم را قبول ندارند.
شما بروید و وصی مراجع را ببینید، هر مرجعی که از دنیا میرود چه کسی وصیِ اوست؟ وصی مرحوم آیت الله خوئی چه کسی است؟ آیت الله سیستانی، وصی مرحوم آیت الله گلپایگانی چه کسی است؟ آیت الله صافی. یعنی مرجع است، وصیِ امام جعفر صادق علیه السلام کیست؟ پنج نفر هستند که یک نفر از آنها « #منصور دوانیقی » است!!!!!!
شرایط خیلی پیچیده است، تریبونِ آزاد نیست که هر چه دوست دارید بگویید، اولاً امام به هیچ وجه نمیتوانند با حاکمیت در بیفتند، اگر در بیفتند باید جنگ بشود و کار تمام بشود، و امام دریا دریا کارِ فرهنگیِ عقبافتاده برای آن جامعه دارند که باید درست کنند، مکتبِ اهل البیت علیهم السلام باید شکل بگیرد، اصلاً کسی نمیداند، قبل از این کسی نمیدانست که در مکتب اهل بیت علیهم السلام چطور نماز میخوانند و فکرِ آنها چیست و ارکانِ اعتقادیِ آنها چیست و باید چطور حج بروند و باید چطور روزه بگیرند، مردم هیچ چیزی نمیدانستند.
👈پس یک مانع حکومت و شاه است که میگوید اعلم من هستم.
کمتر سلطانی از سلاطینِ بنیامیّه و بنیعبّاس اینقدر بلندپرواز بودند که بگویند اعلمِ امّت من هستم.
✅دومین مانع این بود که درونِ خاندانِ بنیهاشم #مدّعیانِ امامتی بودند که اینها برای اینکه جای خود را تثبیت کنند با حضرت درگیر بودند. لذا اگر به اینها خبر میرسید میگفتند که نستجیربالله امام صادق علیه السلام در حالِ دکّانداری هستند.
در موردِ همین جملهای که عرض کردم باید یک ساعت حرف زد و گریه کرد.
👈نوهی مشترکِ امام حسن مجتبی صلوات الله علیه و حضرت سیّدالشّهداء صلوات الله علیه دشمن و مخالفِ درجهی یکِ امام هستند، در اقوام هم هست! این موضوع هم خیلی جای توضیح دارد، فقط عرض میکنم و میروم، چون قصد دارم مطلبِ دیگری را عرض کنم.
✅گروه سوم که حضرت با اینها طرف هستند « #عموم جامعهی دیندارِ #متعصّبِ به دین هستند که دین را از #بنیامیّه گرفتهاند»، «وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا»، محکم هستند، چون خیال میکنند دین است.
📍ادامه.....
#یاسریعالرضا 🔵🔴🔵
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin
🔰 #پرسش: برای اثبات ولایتمداری در هر امری مجبور به تبعیت بی چون و چرا هستیم⁉️در حالیکه در اسلام این نوع تبعیت مطلوب نیست. اسلام اجازه تحقیق و تحلیل و تفکر داده و حتی اجازه انتخاب.
🔹 #پاسخ:👇
🔸 قبل از پاسخ به این پرسش، من یک سوال مطرح میکنم: آیا امیرالمومنین علی علیه السلام که تابع محض و مطلق در ولایت نبی اکرم صلی الله علیه وسلم بود، دارای تفکر، علم، بصیرت نبود؟ دارای انتخاب نبود؟
▪️ بدیهی است که امیرالمومنین نقطه اوج علم و حکمت و بصیرت بودند و همچنین دارای حق انتخاب مطلق
🔸 خب؛ پس چرا قله علم و حکمت و بصیرت، در مقابل ولایت تابع محض و مطلق بود؟!
▪️ آیا نمیتوان از این تبعیت امیرالمومنین، استنتاج نمود که هر چه انسان، علم و حکمت و بصیرتش بالاتر باشد، در مقابل ولایت تابعیت گسترده تری دارد؟
▪️ وقتی ما به سیره اهل بیت عصمت و طهارت در حوزه تبعیت نگاه میکنیم، وقتی ما به سیره صحابی و یاران شاخص اهل بیت مانند سلمان، ابوذر، عمار، میثم، حضرت عباس، حضرت مسلم، حضرت علی اکبر و ... در حوزه تبعیت نگاه میکنیم، وقتی ما به سیره علما و مراجع و اندیشمندان بزرگ اسلام در حوزه تبعیت نگاه میکنیم، در می یابیم که #عموم آنها در مقابل ولایت دارای تبعیت محض و مطلق بودند و هر کدام دارای علم و حکمت و بصیرت بیشتری بوده است، تبعیتش محکمتر بوده است.
▪️ این موضوع نکته مقابلی هم دارد، و آن هم اینکه هر چه انسان جاهل تر باشد، تبعیتش در مقابل ولایت پر انقلت تر و با اما و اگر بیشتری همراه است.
🔸 حال میتوان، استنتاج نمود که تبعیت بی چون و چرا یک #فضیلت است که صرفا افراد دارای علم و حکمت و بصیرت از آن برخوردار هستند؛ و نیز اینگونه نتیجه گرفت انتخاب افراد حکیم و عالم و بصیر بر اساس علم و حکمت و بصیرت آنهاست نه جبر
✅ وقتی انسان های عالم و حکیم و بصیر و کامل در تبعیت محض و مطلق پیشتاز هستند، تکلیف و جحت بر امثال مایی که از دانش و علم اندکی برخوردار هستیم معین است که راه صلاح و نجات ما در تبعیت از ولایت است و بس.
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب
🔰 #پرسش: برای اثبات ولایتمداری در هر امری مجبور به تبعیت بی چون و چرا هستیم⁉️در حالیکه در اسلام این نوع تبعیت مطلوب نیست. اسلام اجازه تحقیق و تحلیل و تفکر داده و حتی اجازه انتخاب.
🔹 #پاسخ:👇
🔸 قبل از پاسخ به این پرسش، من یک سوال مطرح میکنم: آیا امیرالمومنین علی علیه السلام که تابع محض و مطلق در ولایت نبی اکرم صلی الله علیه وسلم بود، دارای تفکر، علم، بصیرت نبود؟ دارای انتخاب نبود؟
▪️ بدیهی است که امیرالمومنین نقطه اوج علم و حکمت و بصیرت بودند و همچنین دارای حق انتخاب مطلق
🔸 خب؛ پس چرا قله علم و حکمت و بصیرت، در مقابل ولایت تابع محض و مطلق بود؟!
▪️ آیا نمیتوان از این تبعیت امیرالمومنین، استنتاج نمود که هر چه انسان، علم و حکمت و بصیرتش بالاتر باشد، در مقابل ولایت تابعیت گسترده تری دارد؟
▪️ وقتی ما به سیره اهل بیت عصمت و طهارت در حوزه تبعیت نگاه میکنیم، وقتی ما به سیره صحابی و یاران شاخص اهل بیت مانند سلمان، ابوذر، عمار، میثم، حضرت عباس، حضرت مسلم، حضرت علی اکبر و ... در حوزه تبعیت نگاه میکنیم، وقتی ما به سیره علما و مراجع و اندیشمندان بزرگ اسلام در حوزه تبعیت نگاه میکنیم، در می یابیم که #عموم آنها در مقابل ولایت دارای تبعیت محض و مطلق بودند و هر کدام دارای علم و حکمت و بصیرت بیشتری بوده است، تبعیتش محکمتر بوده است.
▪️ این موضوع نکته مقابلی هم دارد، و آن هم اینکه هر چه انسان جاهل تر باشد، تبعیتش در مقابل ولایت پر انقلت تر و با اما و اگر بیشتری همراه است.
🔸 حال میتوان، استنتاج نمود که تبعیت بی چون و چرا یک #فضیلت است که صرفا افراد دارای علم و حکمت و بصیرت از آن برخوردار هستند؛ و نیز اینگونه نتیجه گرفت انتخاب افراد حکیم و عالم و بصیر بر اساس علم و حکمت و بصیرت آنهاست نه جبر
✅ وقتی انسان های عالم و حکیم و بصیر و کامل در تبعیت محض و مطلق پیشتاز هستند، تکلیف و جحت بر امثال مایی که از دانش و علم اندکی برخوردار هستیم معین است که راه صلاح و نجات ما در تبعیت از ولایت است و بس.
✍️ سید احمد رضوی
🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب