پاسخ به شبهه اول و دوم :
اگرچه حضرت علی علیه السلام سزاوارترین
فرد به خلافت بود و جانشینی او
از طرف پیامبر صلوات الله علیه
یقینی و حتمی بود اما بعد ازینکه
به حضرت خیانت شد و خلافت از
ایشان به ناحق غصب شد فقط
از راه احتجاج و استدلال به حقانیت
خود و غصب شدن حق خود به
دست دیگران و ناصالحان پرداخت.
ایشان هرگونه قیام و برخورد نظامی
در جهت بازپس گیری حق خلافت
را به ضرر #نظام نوپای اسلامی
که با زحمات پیامبر و امیرالمؤمنین
شکل گرفت میدانست.
لذا از راه استدلال و تبیین حق وارد
شد...، خب با این وصف سؤال این
هست اگر دیگران در برابر حقی
که از حضرت غصب شد سکوت
کردند آیا خود حضرت هم سکوت
کردند ؟؟؟؟
اگر سکوت نکردند
در چه مقاطعی به حدیث #غدیر
تمسک و احتجاج کردند؟!!
❌چند نمونه از احتجاج و استدلال
حضرت را در قضیه حق خلافت
غصب شده بیان میکنم که این
نمونه ها دلالت بر این مطلب داره
که حضرت هیچگاه #سکوت
نکردند و راضی به وضع موجود
نشدند، رضایت خدا هم در گرو
رضایت امام علیه السلام هست...
👈نمونه ها👇
✅الف) احتجاج به جریان غدیر پس از رحلت حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) تا خلافت وصی علیه السلام
🔺1. پس از سقیفه
غدیر از جریانهای مسلم در تاریخ اسلام، و حدیث غدیر از جمله مهمترین ادله اثبات ولایت و خلافت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است. اگرچه پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دستور ایشان و به محتوای حدیث غدیر عمل نشد و جریان حاکمیت اسلامی پس از رحلت رسول گرامی اسلام مسیری غیر از خواست پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که خواست خدا بود، پیمود، اما این حدیث از همان آغاز، خار چشم حاکمیتی بود که خود را جانشین پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم میخواندند. امام علی علیه السلام، سایر معصومان و شیعیان در هر فرصتی با پیش کشیدن جریان غدیر و یادآوری حدیثی که پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) در حضور هزاران انسان مسلمان آن را بیان داشته بود، سعی داشتند به حقوق الهی اسلامی خود در قبال جامعه و تضییع حقشان تأکید نمایند.
استدلال به حدیث غدیر اولین بار در مسجد رسول خدا (صلی الله علیه وآله) توسط شخص #امامعلی علیه السلام انجام شد. امام علیه السلام تازه از کفن و دفن بدن مطهر خاتم النبیین(صلی الله علیه وآله وسلم) فراغت یافته بود که یاران خلیفه او را برای بیعت با خلیفه، با زور به مسجد کشاندند و با تهدید از ایشان خواهان بیعت با ابوبکر شدند.
حضور امام علیه السلام در مسجدالنبی و ایراد خطبه و گفتوگوهای ایشان با سران حاکمیت جدیدالتأسیس خلافت اسلامی به طور مبسوط در منابع تاریخی ثبت شده است. این سطور اندک نه توان بازگویی و بازنویسی آن را دارد و نه درصدد بیان تمام جریان واقع شده میباشد، لکن به طور اختصار میتوان اشاره کرد که امام بر حقانیت و شایستگی خود برای احراز خلافت
امت و جانشینی رسول اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم )تأکید میکرد:👇
(((( #منبهخلافتشایستهترم و برای شما سزاوار است که با من #بیعت کنید. شما برای در اختیار گرفتن خلافت، علیه انصار بر قرابت #رسولخدا استدلال کردید و بر آنها غالب آمدید و از اختیار ما نیز غاصبانه درآوردید... چه کسی از من به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم )در حیات آن بزرگوار و بعد از رحلت ایشان سزاوارتر است؟ من شایسته ترین فرد به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم )هستم، وصی، یار و امانتدار اسرار و علم اویم و من صدیق اکبر و فاروق اعظم و اولین مؤن و تصدیق کننده ایشانم
امام علی علیه السلام با سخنان مستدل و در عین حال کوبنده اش، #سران حاکمیتی را که به عنوان جانشین رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) جامه #خلافت را بر تن کرده و از دست علی علیه السلام درآورده بودند، به #چالش میکشید. از همین رو آنان گاهی با نرمش و اعتراف به فضایل و شایستگی های حضرت، و گاهی با تندی با ایشان برخورد کرده، اظهار میداشتند که اکنون بیعت با ابوبکر واقع شده و شکستنی نیست و تو نیز باید بیعت کنی! و حتی امام را در صورت عدم بیعت به #قتل تهدید میکردند.
#عمربنخطاب به امیرالمؤمنین علی علیه السلام گفت: 👇
این سخنان #باطل را رها کرده، بیعت کن. امام فرمود: #اگربیعتنکنمچه؟ 👈گفتند: در آن وقت تو را #میکشیم....
📍ادامه.....
#یاسریعالرضا 🔵🔴🔵
ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتاء👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin