#سوال
هر جامعه ای مردمش گشنه و یا محدود بذاره مردمش بشدت داغون تر میشن
چ طوری باید جواب داد
هدایت شده از جان من و سید علی💕
سلام و احترام
#پاسخ👇
✅بهتر بود اینطور گفته میشد انتخابی که۸سال منجربه انتخاب روسا ومدیران لیبرالی شدوبجای مدیریت داخلی دلخوش به غرب وبرجام بودندانتطاری جز وضع موجود نیست....
البته باتلاشهای دولت جدید مبنی برمبارزه با فسادامیدهایی درجهت بهبود وضعیت معیشتی وحوزه های مسکن وغیره ایجاد شده وبحمدالله وانشاالله بتوان در آینده وضع بهتر شود.
✅واما اگر منظورتان از نبود محدودیت،برهنگی است بهتر است به اعترافات زنان آمریکایی توجه کنیم که خانم وندیشلیت دریک نامه اخیرا
خطاببهزنانایرانی مینویسد:
ما زنان آمریکایی انواع مشکلات از جمله تجاوز دوستان خود بارداری در نوجوانی مشکلات عصبی و.. داریم......
این اعتراف خودشان است که برهنگی، زنان را درحد یک کالای جنسی تنزل میدهد وروح وروان آنها آلوده وکانون خانواده ها از هم پاشیده وموجی از افسردگی پوچی به ارمغان می آورد.
آری فلسفه پوشش درقرآن ما برای زنان در ۱۴۰۰ سال پیش عنوان شد که حجاب باعث مصونیت روحی وروانی زن در برابر آزار دیگران است.:👇
أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
ترجمه👇
ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است.
سیدحسین موسوی
#جهادتبیین ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهاتمذهبی وسیاسی روز در ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521
کانال《 براهین 》👈 @barahin
#سوال
اگه این ایام هم حرف از سقیفه و غصب خلافت امیرالمومنین و شهادت حضرت محسن نزنیم کی بزنیم ؟
میشه بفرمایید حال که شهادت حضرت محسن از قطعیات هست و تاریخش اصلا مشخص نیست پس کی باید حرف از اتفاقات صدر اسلام زد و بر این مصائب عظیم گریست؟؟؟ یا اینکه حالا که اصلا معلوم نیست پس بی خیالش بشیم ؟؟
هدایت شده از مهاجر
1️⃣قسمت اول:
« به صورت دقیق در تاریخ و یا در روایات به روز شهادت حضرت محسن علیه السلام اشاره ای نشده است تا بتوان گفت بیست و هشت صفر تا هشت ربیع ایام محسنیه باشد! چندین نقل وجود دارد. طبق گزارشهای تاریخی، هجوم به بیت حضرت فاطمه(س) چندین بار اتفاق افتادهاست. طبق نقل مشهور سه روز پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) یک هجوم به بیت وحی توسط منافقان اتفاق افتاده است!، لذا اگر بنا را بر نظر مشهور بگذاریم روز اول ربیع الاول روز حمله اصلی می باشد، بنابر احتمال زیاد حضرت محسن در این روز شهید شده اند، هر چند می توان احتمالات دیگری برای حملات بعدی و شهادت در یک ماه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قائل شد.
آنچه هست اینست که ما دهه محسنیه نداریم!، سیره مراجع و شیعیان هم در طول زمانهای گذشته بر داشتن دهه محسنیه نبوده است! و در فاطمیه مومنین پرشور در مجالس عزا شرکت می کنند. اگر بنا بر دهه سازی باشد حاضریم با اسناد معتبر ثابت کنیم که در کل سال چقدر جنایات بر علیه اهل البیت علیهم السلام اتفاق افتاده است!. آنچه که هست شیعه همواره از مظلومیت های اهل البیت علیهم السلام دفاع کرده و در روزهای خاص به صورت رسمی عزاداری می کرده است، تلاش برای افزایش روزهای عزاداری رسمی به نفع خود عزاداری نبوده و نخواهد بود!.
پس از اینکه بیت حضرت زهرا سلام الله علیها مورد هجوم نا اهلان قرار گرفت!، از منابع بر می آید که ایشان پیوسته در بستر بیماری بودند، از سوی دیگر گزارشهایی هست که شبها حضرت زهرا سلام الله علیها همراه با فرزندان خود به در خانه مهاجر و انصار می رفتند و به تبیین گری درباره حق خلافت علی علیه السلام می پرداخته اند، و همین تبیین گری و بازگو کردن و به یاد آوردن وصیت های رسول گرامی اسلام یکی از عوامل زمینه ساز هجوم های ناجوانمردانه بعدی دشمن به خانه ایشان شد. با توجه به این نقل و قراین شاید بتوان احتمال داد حمله اصلی که سبب آسیب جدی منجر به شهادت حضرت زهرا (علیهاالسلام) و شهادت حضرت محسن علیه السلام شد در اوایل رحلت پیامبر نبوده است و در حمله نهایی که تاریخ آن دقیق مشخص نیست، این هجوم و جنایت تاریخی ناگوار رخ داده است!.
برخی از منابع هم حمله به بیت شریف علوی را پس از برگشت سپاه اسامه (که حدود یک ماه پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از سفر برگشت) دانسته اند!، در هر حال آنچه برای ما مسلم است و جای هیچ شک و شبهه ای ندارد اصل جنایت و حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها است که منجر به شهادت حضرت و فرزندشان شد. حضرت محسن -روحی فداه_ اولین شهید راه ولایت امیر المومنین علی علیه السلام است، و شهادت وی مصیبتی سنگین برای شیعیان می باشد و سند مظلومیت ماست تا قیامت و خدای بزرگ عذاب قاتلان و حمله کنندگان به بیت شریف فاطمی سلام الله علیها را زیاده گرداند و لعنت ابدی کند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:
وَ أَوَّلُ مَنْ يُحْكَمُ فِيهِمْ مُحَسِّنُ بْنُ عَلِيٍّ ع وَ فِي قَاتِلِهِ ثُمَّ فِي قُنْفُذٍ فُيُؤْتَيَانِ هُوَ وَ صَاحِبُهُ فَيُضْرَبَانِ بِسِيَاطٍ مِنْ نَارٍ لَوْ وَقَعَ سَوْطٌ مِنْهَا عَلَى الْبِحَارِ لَغَلَتْ مِنْ مَشْرِقِهَا إِلَى مَغْرِبِهَا- وَ لَوْ وُضِعَتْ عَلَى جِبَالِ الدُّنْيَا لَذَابَتْ حَتَّى تَصِيرَ رَمَاداً فَيُضْرَبَانِ بِهَا. كامل الزيارات، النص، ص: ۳۳۴
او [حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها] را نزد عرش نگه داشته، پس به او گفته مى شود: خداوند تو را در ميان خلقش حاكم قرار داد، پس كسى كه به تو و به فرزندانت ظلم نموده در او حكم نما به آنچه خواهى و من حكم تو را بر ايشان اجراء خواهم نمود،… اوّلين نفرى كه در ظالمين درباره اش حكم می شود و ايشان را محاكمه مى فرمايد [قاتل]حضرت محسن بن على عليه السّلام است [منظور همان ملعون ازل و ابد است که با لگد و ضرب سیلی دخت مکرم پیامبر را مضروب ساخت] و سپس قنفذ (قاتل حضرت زهرا سلام اللَّه عليها) را مورد محاكمه قرار مى دهد پس قاتل آن حضرت و قنفذ و صاحب قنفذ را آورده سپس با تازيانه اى از آتش ايشان را مى زنند، اگر يكى از اين تازيانه ها در دريا بيفتد از شرق تا غرب دريا به غليان و جوش آمده چنانچه اگر آن را روى كوه هاى دنيا بياندازند آنها را ذوب كرده تا خاكستر شوند پس با اين تازيانه ها ايشان را مىزنند.
نتیجه گیری
هدایت شده از مهاجر
2️⃣قسمت دوم:
نتیجه گیری:
عزاداری در دهه اول ربیع نه دارای سابقه تاریخی بین شیعیان از جهت عزاداری بوده و نه در سیره و سنت اهل البیت علیهم السلام این رسم دیده می شود!، آنچه در بین علما و مومنان از دیرباز مرسوم بوده و هست این است که در ایام فاطمیه اول و دوم به بیان مرثیه شهادت حضرت زهرا و حضرت محسن علیهماالسلام می پردازند و بر مصائب ایشان گریه و عزاداری می کنند. تاکید می کنیم شهادت حضرت محسن علیه السلام حقیقتی انکار نشدنی است، مظلومیت شیعه هست!، مظلومیت خاندان نبوت تا روز قیامت و متاسفانه عده ای بر اثر جهالت زمانی که می گوییم دهه نداریم سریع تهمت می زنند که ما منکر مظلومیت یا اصل شهادت هستیم!، در صورتی که با توضیحات بالا روشن شد که چنین نسبتی صحیح نیست.
اصرار برای زیاد کردن عزاداری از سوی عده ای محل تردید است و مورد تذکر جدی برخی از مراجع عظام تقلید نیز قرار گرفته و باید مراقب بود زیاد کردن ایام عزاداری از جهت روانی برای جامعه آسیب زا و غیر قابل پذیرش است و احترام به اصل عزاداری را زیر سوال می برد. این درحالی هست که برای سایر ائمه اطهار به صورت دهه عزاداری صورت نمی گیرد چون بدیهی است که از نظر اجتماعی زیاد کردن ایام عزا به صورت عزاداری های رسمی به نفع خود عزاداری نیست!.
#سوال
در مورد نوه امام خمینی نعیمه اشراقی و اینکه نوه شون تو کانادایه و اظهار نظرهاش در مورد حجاب توضیحاتی بفرمایید
هدایت شده از مهاجر
نعیمه اشراقی متولد 1344 در تهران، نوه امام خمینی است
فارغ التحصیل لیسانس پتروشیمی و فوق لیسانس صنایع از دانشگاه امیر کبیر است از طرف مادری نوه امام خمینی (ره) می باشد و همواره زندگی جنجالی دارد
نعیمه سومین فرزند شهاب الدین اشراقی داماد امام و صدیقه خمینی هفتمین نوه امام خمینی می باشد که فعالیت خود را از فیسبوک شروع کرد
نعمیه اشراقی با سید محمدحسن طاهری ازدواج کرده و صاحب دو فرزند یکی پسر بنام حسین و یکی دختر بنام نعیما می باشد نعیمه در کانادا درس خوانده و آنجا زندگی می کند
ماجرای لباس دخترش
ماجرای از فیسبوک شروع شد، وقتی که نعیمه عکس دخترش نعیما که دانشجوی دانشگاه مک مستر کانادا بود را با یک کار فتوشاپی شلوار چسبانش را به یک دامن تبدیل کرد
همین اتفاق موجی از جنجال در مورد پوشش نتیجه امام در جامعه راه انداخت
او سپس در فیسبوک از جوک امام خمینی (ره) نسب به همسر پاسداران پرده برداشت که واکنش های منفی نسب به این جوک راه افتاد
این کامنت مدتی بعد حذف شد و خانوم اشراقی مدعی شد که فیسبوک او هک شده بود، در نهایت مجبور به عذرخواهی و ترک فیسبوک شد
ماجرای حجاب
خانم نعیمه می گوید این مسئله که حکومت بیاد و حجاب را اجباری کند از نظر شرعی برای من جای شک است، قانون حجاب دستور امام نبود
او در سال 93 در یک گروه وایبری روزنامه نگاران، با تمسخر یک حکم اسلامی نوشت : حکم پیامبر اسلامی بی حکمت نیست، چرا که اگر مردی 4 زن داشته باشد، هووها می توانند با هم پاسور بازی کنند
صدای هایده را دوست دارم
او در پاسخ به گوش دادن به صدای خوانندگان زن می گوید :بله، ولی نمیشه گفت که گوگوش رو دوست دارم، چون سر و صدا می شود، ولی خوب آره صدای هایده را دوست دارم، به نظرم هایده عجوبه موسیقی ایران بود
هدایت شده از غفّار 🇮🇷
#پاسخ_مرتبط
🔹 حضرت علی (علیه السلام) در کلامی بسیار حکیمانه می فرمایند: «إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآيَةِ الْحَقِّ وَ اعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه»
🔆 (حقانیت دین خدا با شخصیت ها شناخته نمی شود بلکه با نشانه های حق شناخته می شود *. حق را بشناس تا اهل حق را بشناسی* )
📚 إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج2، ص: 296
🔹ملّت ایران حق را می شناختند و تشخیص دادند که امام خمینی (ره) اهل حق است.
👈 *همسر و فرزند و نوه و نتیجه، معیار درستی برای تشخیص حق و باطل نیستند.*
❌ اینکه ما دیگران را از روی رفتار بستگانشان قضاوت کنیم، عین جهالت است
🔹 انسان باید با تحقیق و تفکر و تعقل حق را بشناسد و سپس بفهمد که چه کسی حق است و چه کسی باطل. ما برای مبانی انقلاب و اثبات حکومت ولایت فقیه و دیگر ارزشهای نظام دلایل معتبری داریم که اهل تحقیق می توانند پیرامون حقانیت یا عدم حقانیت آن مطالعه کنند.
#سوال
این متن صحت دارد و سنددار است یا نه؟
چقدر زیبا
😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍
اولین مربی شمشیرزنی و تیراندازی حضرت عباس میدونید کی بوده؟!
فاطمه کلابیه ؛ مادرشون :))))
وقتی قدرت های زنانه ی عاشورا رو میبینم فمینیست درونم بال درمیاره.
حضرت ام البنین به حدی تو شمشیرزنی مهارت داشته که حتی مردای قبیله ی خودشونم میترسیدن با "ام البنین" سرشاخ بشن...
اگه عربستان و عراقِ قدیم، فدراسیون ورزشِ بانوان میداشتن شک نکن ایشون تو همه ی مسابقه های بین المللی، حریف بلژیکی و هلندی رو میذاشت تو جیب کوچیکش. و کاری میکرد که الجواد الخیابانی از خوشحالی و ذوقِ بعد از هر پیروزی ، سر به بیابون بذاره.
بله! صلح طلب ولی جنگ بلد...
حالا برام خیلی ملموس تر و عسل کره مربایی تره که بعضی از تیر و کمان بازای تیم ملی چرا بازوبند "یا ام البنین" میندازن دور حلقه ی بازوشون...
تاریخ میگه صحبت مبارزات ایشون حتی تا امپراطوری روم هم رسیده بوده.
کلمه ای کامل تر از "دلیر" در وصفش به ذهنم نمیرسه.
راستی یکی دیگه از وقایع جالب زندگیِ حضرت ام البنین این بوده که به هرکی میومده خواستگاریش جواب منفی میداده :))))
وقتی هم خانوادش ازش میپرسیدن دختر تو چرا انقد سرتقی و از بین این همه کیس مناسب شوهر پیدا نمیکنی؟!
برمیداره میگه : چون من مَردی بین اینا نمیبینم. شما یک مَرد به من نشون بدین تا من به وصالش دربیام. (لطفا همزمان چند دور سوس ماس تو ذهنتون پلی کنید.)
یه بارم که معاویه جرأت میکنه و میاد خواستگاری ایشون حضرت یه جوری با پودر لباسشوییِ دریا میشورتش میندازتش رو بَند که تو متن خود تاریخ اومده فرستاده ی معاویه که برای خواستگاری اومده بوده ؛ از ترس کفش هاش رو همونجا جا میذاره و فقط دَر میره.
معاویه هم از لجش میاد یه دختر به اسم "میسون" رو عدل از همین قبیله میگیره تا حرصش رو خالی کنه. "میسون" هم "یزیدِ خاک توسر" رو به دنیا میاره.
خلاصه که این جریانات ادامه داشت تا این که عقیل، برادرِ مَردترین مَرد جهان اسَد سرمَد میاد و در خونه ی پدر فاطمه کلابیه رو میزنه و ...
بله! همونطور که مستحضرید بازم عشق آمد و آتش به همه عالم زد.
حضرت ام البنین بعد از این که این خبر رو شنید که بابا علیِ عزیز ما ازشون خواستگاری کرده گفت : خدا را سپاس! من به «مرد» راضی بودم ولی او «مَرد مردان» را نصیب من کرد.
حالا فکر نکنید با یه خانوم قلدر و چارشونه کشتی مواجهید.
تو کتاب ماه به روایت آه حضرت عباس در وصف ایشون میگه : " چنان لطیف و نجیب است که بیترس از ملامت و سرزنش، میتوانی ساعتها با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی."
حرفم تموم. فقط این که رفقا! لیدی های این خاندان به آدم اثبات میکنن که افسانه ها هم میتونن به واقعیت تبدیل بشن.
هدایت شده از مهاجر
❌❌این متن کذب است و هیچ اعتباری ندارد . در هیچ کتاب معتبر تاریخی چنین مطالب درباره حضرت ام البنبن علیه السلام نقل نشده است.
امّ البنین در خانواده ای اصیل و شریف بزرگ شد و تربیت یافت؛ خانواده ای که والاترین، ارجمندترین و نجیب ترین شمرده می شد و بزرگان عرب به آن افتخار می کردند. این خاندان شریف، مظهر جود و کرم، شجاعت و فصاحت، جوانمردی و بزرگ منشی، مکارم اخلاق، عفت و طهارت، اصالت و پاکدامنی و... بود. آری امّ البنین بانویی بزرگوار بود که در محیطی سرشار از ایمان، زهد و تقوی رشد یافت؛ از این رو، او زنی بود با تقوا و ورع و دارای عفت نفس و اخلاق و منش پسندیده.
مرحوم شهید اول، همان فقیه پرهیزگار متقی؛ محمد بن مکی عاملی، صاحب کتاب «لمعه دمشقیه» (که از دیرباز در حوزه های علمیه تدریس می شود)، در باره فاطمه (امّ البنین) می گوید:
«امّ البنین را باید جزو زنان با فضیلت و آگاه به حق اهل بیت (علیهم السلام) شمرد، که در پیروی و ولایت و دوستی و محبت نسبت به آنان، خالص و مخلص بود. در مقابل، اهل بیت (علیهم السلام) نیز او را گرامی می داشتند و جایگاه رفیعی برایش قائل بودند، تا آنجا که حضرت زینب، پس از بازگشت به مدینه، به دیدار او می رود و شهادت چهار فرزندش در کربلا را چنان تسلیت می گوید که گویی تبریک ایام عید است!»
همچنین سید محسن امین، صاحب کتاب معروف «اعیان الشیعه» درباره او می نویسد: «او شاعرة، زبان آور و از خاندان اصیل و شجاع عربی برخاسته است.»
به هرحال، از این نشانه های روشن؛ یعنی گزینش او به عنوان همسر علی بن ابی طالب، تفقّد حضرت زینب از وی و همچنین ذکر نام نیکش در کتب بزرگان علم و فقاهت، همگی نمایانگر منزلت ارجمند و موقعیت بس بلند او نزد خاندان نبوت و طهارت است.
بی شک مواضع اعجاب انگیز این بانوی قهرمان (امّ البنین) در قبول ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) آن هم تا این حد خالصانه، به خصوص نسبت به سیدالشهد، کاری انفعالی یا شتابزده و تصادفی نبود، بلکه علل و عوامل مختلفی باعث آن شد که رفته رفته او را به قلّه ایمان و اخلاص رساند و منتهی به چنین حالات و اوصاف شد.
مهمترین این اسباب در چهار محور خلاصه می شود:
1- درس آموزی اُم البنین در مکتب امیرمؤمنان، علی؛
این بانو بزرگوار (ام البنین) به درجات عالی نایل شد و لیاقت و شایستگی آن را یافت که به بسیاری از علوم غیبی و اسرار پیچیده، که جبرئیل به پیامبر اسلام (صلّی الله علیه وآله وسلّم) رساند و ایشان به پسر عمویش، علی سپرد و از طریق امیر المؤمنین به بقیه معصومین (علیهم السلام) و افراد شایسته رسید
همچنین فرمود:
2- لیاقت و شایستگی روحی و روانی امّ البنین؛
وقتی شخصی به نام «بَشیر بن حَذْلَم» به سوی او آمد و خواست برای شهادت چهار فرزندش به او تسلیت بگوید و دلداری اش دهد، و این در حالی است که امّ البنین آنان را بسیار دوست می داشت و به آن ها عشق میورزید، با این همه، رو به او کرد و با قلبی آهنین و معرفتی بی نظیر نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) گفت:«پاره های قلبم تکه تکه شدند، امّا باکی نیست. فرزندانم و هر آن که زیر این گنبد کبود زیست می کند، فدای سرورم و آقایم ابا عبدالله الحسین باد! من از تو در مورد پسرانم نپرسیدم، امّا مشتاقم بدانم که فرزندم حسین زنده است یا به شهادت رسید!»آری او شبانه روز بر حسین می گریست و از فرط حزن و اندوه، خواب به چشمانش راه نداشت و اینگونه بود تا از دنیای فانی رخت بربست،
3- محیط خانوادگی خوب و تربیت شایسته؛
بانو امّ البنین پرستنده و عابد و دوستار خیر و نیکی بود. امر به معروف می کرد و خود معروف را انجام می داد. نهی از منکر می نمود؛ چرا که او از سلاله ای پاک و ارجمند و محیطی نیکو برخوردار بود و اجداد و نیاکانش نیز به مکارم اخلاق و خصال پسندیده معروف بودند. از همه این ها گذشته، او تحت حمایت و سرپرستی پدر و مادری جلیل القدر و گرانمایه و با ادب تربیت یافت و همین امر باعث شد تا او از همان اوان کودکی به عفت و عفاف و حجاب و حُسن رفتار و دیگر صفات نیکو و پسندیده متصف شود و این ویژگی ها ایشان را به درجه ای رساند که در عشق نسبت به حسین و فداکاری در راه او و تقدیم چهارپاره وجودش برای حمایت از او، به مرحله ذوب شدن در حبّ حسین نائل آید.
4- احساس مسؤولیت و تکلیف در مقابل دین خدا؛ یکی از دلایلی که باعث شد امّ البنین در عشق به حسین بن علی (علیهما السلام) ذوب شود و با تمام وجود پیرو اهل بیت (علیهم السلام) شود و به رفیع ترین درجات ایثار و فداکاری در این راه نایل آید و از خود و فرزندانش و هرآنچه دارد، شمع هایی بسازد تا گِرد وجود نازنین ریحانه رسول الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و جگر گوشه بتول بسوزند و بسازند تا از او حمایت و دفاع کنند، احساس مسؤولیت ام البنین در برابر اهل بیت (علیهم السلام) بود.
#سوال تاریخی یا شبهه#
سلام خدمت اساتید محترم
سوالی که درباره حضرت محسن علیه السلام مطرح شده این است که تعیین جنسیت ایشون چگونه ممکن بوده است؟
یعنی از کجا می دانستند پسر است؟
هدایت شده از غفّار 🇮🇷
❌ #شبهه👇
چطور هنوز فرزند حضرت علی (ع) و فاطمه (س) به دنیا نیامده بود، وی را محسن صدا می کردند؟
حضرت امیر (ع) و فاطمه (س) که هنوز فرزندشان به دنیا نیامده بود، چطور او را محسن صدا می کردند؟ فرزندی که نه هنوز دیده بودند و نه جنسیت او را می دانستند؟
✅ #پاسخ 👇
طبق آنچه که در روایت آمده، نام محسن از جانب پیامبر اکرم (ص) بر آن طفل نهاده شده است. همان طور که حضرت عیسی می تواند از ذخیره شده های در منزل مردم خبر دهد، همچنین پیامبر اسلام نیز می تواند از جنسیت فرزند در شکم مادر خبر دهد.
💎پاسخ تفصیلی
پیش از بیان پاسخ، مقدمه ای را متذکر می شویم که بیانش خالی از لطف نیست.
بر اساس آموزه های اسلامی در مورد نام گذاری فرزندان، شایسته است، دست کم از دو نکته غافل نباشیم.
الف. فرزندانمان را پیش از ولادت نام گذاری کنیم. در این رابطه از علی (ع) نقل شده است: فرزندانتان را پیش از تولّد نام گذاری کنید و اگر نمی دانید پسر یا دختر هستند، اسم آنها را از اسمهایى انتخاب کنید که براى مذکّر و مؤنّث هر دو مىیگذارند، پس فرزند سقط شده شما بدون این که نامى برایش گذارده باشید روز قیامت که با شما ملاقات کند مىگوید: آیا براى من نامى نگذاردى، در حالى که رسول خدا (ص) نام محسن را براى فرزندش قبل از تولّد گذارد.[1]
ب. نام نیک برای آنان انتخاب کنیم. در روایتی پیامبر اسلام (ص) به علی (ع) می فرماید: حق فرزند بر پدر این است که نام نیک بر او بگذارد.[2]
با این مقدمه در رابطه با پرسش چند احتمال بیان می شود.
1. اگرچه در گذشته تکنولوژی، مانند الآن پیشرفته نبود و یا اصلاً وجود نداشت و در نتیجه سونوگرافی و مانند آن وجود نداشت، امّا راه تشخیص جنسیت بچه منحصر به سونوگرافی نیست، بلکه در طب قدیم نیز راه هایی برای تشخیص نوع فرزند، پیش از تولد وجود داشته و دارد.
علاوه بر آن در بسیاری از موارد خود زنان حامله از راه هایی که خودشان می دانستند، به واسطه نشانه هایی در می یافتند که فرزند پسر است و یا دختر.
2. یکی دیگر از راه های انتخاب نام برای فرزندان پیش از تولدشان، علاوه بر نام های مشترک که در روایات آمد، این است که دو نام برای او انتخاب کنند و پس از تولّد نام مناسب او را برای او تعیین کنند.
3. اما در مورد نام محسن پیش از تولد، طبق آنچه در روایت آمده، نام محسن از جانب پیامبر (ص) بر آن طفل نهاده شده است. همان طور که حضرت عیسی می تواند از ذخیره شده های در منزل مردم خبر دهد،[3] همچنین پیامبر اسلام نیز می تواند از جنسیت فرزند در شکم مادر خبر دهد.
[1]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ذهنى تهرانى، سید محمد جواد، ج 2، ص 487، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، قم، 1380 ش.
[2]. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 74، ص 60، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هـ ق.
[3]. آل عمران، 49، "ِ وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فی بُیُوتِکُم" و از آنچه مىخورید، و در خانههاى خود ذخیره مىکنید، به شما خبر مىدهم.
منبع سایت اسلام کوئست
--
# سوال
چرا اگر همه جا ارام هست هنوز نت قطع هست؟
هدایت شده از جان من و سید علی💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨#مهم
📢 توضیحات وزیر ارتباطات در مورد زمان پایان یافتن #فیلترینگ #واتساپ و #اینستاگرام
🔰عیسی زارع پور در حاشیه جلسه هیات دولت:
👈برداشته شدن محدودیت ها به عهده مرجعی است که فیلتر آن را به ما دستور داده است.
#وزارت_ارتباطات
#اغتشاشات
#اینترنت
#شبکه_های_اجتماعی
#سوال
سلام واحترام
سوال این هست که می پرسندچرابچه های افرادانقلابی درخارج به سرمی برندازجمله نوه دختری امام واین وجهه خوبی برای جوانان نداردوتایه راهنمایی بخواهیم بهشون کنیم سریع میگن چرابچه های خودشون نسبت به انقلاب دیدخوبی ندارن پاسخ ازشما؟
هدایت شده از مهاجر
1️⃣قسمت اول جواب :
دوست گرامی از کلمه انقلابی برای مسئولینی که فرزندان آنها در خارج از کشور هستند استفاده نکنید. اینها مسئولین غرب صفتی هستند که سالهاست بر مناصب این کشور حکومت می کنند و همیشه تلاش می کردند که مسیر انقلاب را منحرف کنند وبه لطف خدا و هدایتهای مقام معظم رهبری و البته تلاش مسئولین انقلابی موفق به این کار نشده اند.لذا این مسئولینی که فرزندانشان به خارج از کشور مهاجرت کرده اند بعضی با این کار فرزندان موافق بوده اند که قطعا مشئول انقلابی نیستند و بعضی هم اصلا موافق نبوده اند وفرزند خود مسیرش را از والدین جدا کرده است که اشکالی هم بر مسئول مربوطه نیست.
واما پیرامون اینگونه اشکلات ونقایص وانتقادات که هم اکنون در مکالمه خیلی از افراد جامعه هست باید به نکات زیر توجه کرد:
ما انسانها وقتی اهمیت کاری را درک کنیم و بر اساس منافع شخصی، حزبی و گروهی، یا بر اساس مصالح اجتماعی یا مقاصد الهی قصد انجام آن را داشته باشیم سعی میکنیم برنامهای را تنظیم کنیم که با اجرای آن برنامه، به طور صددرصد به اهداف خود برسیم؛ ولی تجربه تاریخی همه انسانها در همه زمانها و همه اقوام نشان میدهد این هدف ایدهآل بسیار کم و شاید اصلا تحقق پیدا نمیکند. یعنی اینگونه نیست که هر طور برنامهریزی کنیم، صددرصد محقق شود. جدای از متون تاریخی، قطعیات قرآن هم همین مسئله را تایید میکند. اراده خدا بر این تعلق گرفته که انسانها به وسیله انبیا هدایت شوند و در دنیا به گونهای زندگی کنند که مقدمهای باشد برای سعادت ابدی در آخرت؛ اما در طول تاریخ، قرآن کجا را نشان میدهد که یک پیغمبر یا رهبر یا جامعهای به طور صد درصد به خواستههای خودش رسیده باشد؟ بنده که سراغ ندارم؛ برعکس، در قرآن غالبا هر جا صحبت از انبیا و نهضت و قیام انبیا هست، از مخالفت اقوام و شخصیتها با آن پیامبر سخن گفته است، و تعبیراتی دارد که واقعا انسان تعجب میکند.
مثلا درباره قوم حضرت موسی میگوید: وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْكُمْ؛ بعد از اینکه بنیاسرائیل (به تعبیر قرآن) از بردگی نجات پیدا کردند و فرعونیان در دریا غرق شدند و میخواستند برگردند به وطن آبا و اجدادی خود، در راه عدهای را دیدند که بتپرستی میکردند، همه آن الطاف الهی را فراموش کردند و به موسی گفتند بتی هم برای ما درست کن؛ اجعل لنا إلهاً کما لهم آلهه. بعد به وطنشان که رسیدند به جای اینکه دشمنان را بیرون کنند تا در آسایش باشند، به پیغمبر خود گفتند ما کاری نداریم، تو و خدایت بروید با آنها بجنگید ما اینجا نشستهایم. فَاذْهَبْ أَنتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ!
در ادامه هم تهمتهای زشت اخلاقی به پیغمبر خود زدند و در نهایت کار به جایی رسید که حضرت موسی به صراحت گفت: یَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِی وَقَد تَّعْلَمُونَ أَنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْكُمْ. چرا در حالی که میدانید من پیغمبر خدا هستم مرا اذیت میکنید و آزار میدهید؟
اگر قبل از اینکه ثابت شود موسی پیغمبر است، اینگونه میگفتند، توجیه میکردیم که نمیدانند، اما بعد از اینکه فهمیدند پیغمبر است با او اینگونه رفتار کردند! خب این یکی از اقوام است که در قرآن به آناشاره شده است. خدا طراح یک طرحی است، مجری طرح، پیغمبرخدا و بهترین انسان است که همه گونه کمکی به آنها کرده و دشمنان آنها را نابود کرده، اما این مردم عین خیالشان نیست و دنبال هوسرانی خود هستند؛ همین اتفاقات ادامه دارد تا به پیغمبر اسلام میرسد که فرمود: ما اوذی نبی مثل ما اوذیتُ.
در جامعه اسلامی هم تحولاتی که از روز تشکیلش در شهر مدینه تا الان اتفاق افتاده را اگر ببینیم، بنده سراغ ندارم در یک برههای به طور کامل مطابق آنچه خدای متعال طراحی کرده و دوست داشته، تحقق یافته باشد.
پیغمبری که دوست و دشمن عاشقش بودند، مهربان، خیرخواه، و اهل خدمت به مردم بود، همین پیروان فرزندانش را به فجیعترین شکل به شهادت رساندند؛ نه مشرکین و یهودیها، همین مسلمانان به اصطلاح پیرو پیامبر چنین کردند!
بنابراین اینکه انتظار داشته باشیم در صورت داشتن طرح صحیح و اجرای درست، یک پدیده اجتماعی شایستهای حتما و صد درصد به نتیجه مطلوب برسد، انتظار واقعبینانهای نیست و تا کنون هم در طول تاریخ چنین چیزی محقق نشده است.
هدایت شده از مهاجر
2️⃣قسمت دوم جواب :
بنابراین اگر در حکومت اسلامیای که برای آن شهید دادهایم و یاران امام برای پیروزیاش فداکاریها و از خودگذشتگیهای زیادی کردهاند، وقتی یک نقصی پیدا شود تعجب کنیم، نه؛ تعجب ندارد کار انسان و دنیا همین است. اتفاقا اگر موفقیتی پیدا شده باید تعجب کنیم؛ مخصوصا با توجه به نقصها و کمبود امکانات و کمبود معلومات و کمبودهای علمی و تکنولوژی، اگر پیروزیای به دست آمد، جای تعجب دارد. وگرنه اگر جامعهای به هدفی که برایش ترسیم شده است نرسد، تعجبی ندارد. تاریخ بشر همیشه همینطور بوده است.
بنابراین این انتظار که ممکن است در جوانها و افرادی که کم تجربه هستند وجود داشته باشد که وقتی انقلاب کردیم باید ظرف چند سال تمام خواستههایمان به طور کامل تحقق پیدا کند، نابهجا و خیال است؛ عالم اینگونه نیست و خدا هم اینگونه نیافریده است.
ما باید در راستای اهدافمان تلاش کنیم، و خدا هم حکمت و سرّ این نوع آفرینش را گفته است؛ عالم را برای این نیافریده است که ما در اینجا زندگی آرامی داشته باشیم؛ اینجا یک آزمایشگاه است و جلسه امتحان؛ الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا. اساسا خدا میگوید جهان را برای همین آفریده است. خداوند میگوید جهان را درست نکردیم که انسان بیاید زحمت بکشد و یک زندگی آرامی درست کند و خوش بگذراند؛ این درست نقطه اختلافی است که میان اذهان ما و بیانات خدا و پیغمبر وجود دارد. چقدر ما در آیات قرآن این مسئله امتحان را داریم؛ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ و....؛ رَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَكُمْ فِی مَا آتَاكُمْ ؛ ... إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ... ما باید این را بدانیم که اساساً این دنیا یک دوره محدودی از زندگی انسان است که باید در آن آزمایش بدهیم، در جلسه امتحان هستیم یا نمره قبولی میگیریم یا مردود میشویم.
این دنیا هم یک عالم محدود و کوتاه است که یک قریب صفری در مقابل بینهایت حساب میشود، کل زندگی ما 60 یا 70 سال خواهد بود، و اگر خیلی هنر کنیم 100 سال؛ چند نفر 100 ساله شما میشناسید؟ حتی اگر همین صد سال را هم در نظر بگیریم، در مقابل بینهایت خالدین فیها ابدا چه نسبتی دارد؟ هیچ؛ 100 سال که جای خود دارد، 100 ملیون سالش هم درمقابل بینهایت اصلا نسبتی ندارد.
این دنیا یک جلسه امتحان است و 100 سال آن با یک چشم بر هم زدن تمام میشود، در مقابل عمر بینهایت. بایدامتحانمان را بدهیم و نمرههایمان را بگیریم و برویم دنبال نتیجهاش. نباید تعجب کنیم که چرا فلان جا فلان طور شد؛ فمن شاء فلیؤمن ومن شاء فلیکفر؛ هُوَ الَّذِی خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ.
این نکته را بنده کمتر دیدهام که در نوشتهها و بیانات به آن توجه شود. همه ناراحتاند که چرا فلان جور شد؛ مثلا چرا انقلاب آنگونه که باید به اهدافش نرسید؛ آیا در برنامه اشکالی بود؛ یا در مجری اشکالی بود؟
آیا برنامهای بهتر از قرآن میشود پیدا کرد؟ مجریای هم بهتر از پیغمبر وامیرالمؤمنین میتوان یافت؟ اما چقدر اهداف اسلامی در زمان حضور پیغمبر و امیرالمؤمنین تحقق پیدا کرد؟ پس باید همیشه این نکته را در نظر گرفت که اساسا این دنیا برای این نیست که همه اهداف تحقق صددرصدی پیدا کند، اینجا برای امتحان است.
قطعا باید فکر کنیم و نقطه ضعفهایش را بشناسیم و به اندازهای که میتوانیم به رفع آنها کمک کنیم. این وظیفه و امتحان بعدی ما میشود بعد از تلاش برای برقراری نظام اسلامی. حالا که فهمیدیم اشکالی وجود دارد چه کار کردیم؟ باید بشناسیم نقطههای ضعف را، اما نه فقط برای اینکه فحش بدهیم، بلکه برای اینکه خودمان ببینیم چه کار میتوانیم بکنیم که مشکل حل شود.
پس پیگیری اشتباهات، ضعفها و کمبودها لازم است اما به این انگیزه که من بدانم کدامش را میتوانم رفع کنم اما صرف اینکه به جان هم بیفتیم و به این و آن فحش بدهیم میشود همان کاری که دنیاپرستها هم میکنند، هیچ مشکلی هم حل نمیشود، بلکه به مشکلات هم میافزاید. اما انسان مؤمن، صادقانه بررسی میکند چه نقصهایی وجود دارد و من کجایش را میتوانم حل کنم؛ اگر اینگونه باشد خدا هم کمکش میکند. ان تنصرواالله ینصرکم. یک قدم خوب بردارید خدا ده برابر آن کمک میکند و قدم بعدی را میتوانید موفقتر بردارید؛ نتیجه و منافعش هم به کل انسانیت برمیگردد.
هدایت شده از مهاجر
3️⃣قسمت سوم جواب :
کارآمدی نسبی است. بین صفر تا صد، صد درجه هست، و ممکن است در جایی کارآمدی صد نباشد، اما 99 باشد یا 80 باشد یا 50 باشد؛ همین که از نصف بیشتر باشد این یک موفقیتی است. اگر ما در جایی انتقاد میکنیم باید ببینیم آیا میشد از این چیزی که محقق شده بهتر کار بکنند یا نه. اگر کسانی غفلت کردند یا از روی هوای نفس، کار نکردند؛ انتقاد کنیم که شما چرا از این فرصت استفاده نکردید؛ بعد هم توجهشان دهیم به این نکته و خودمان تلاش کنیم جبران کنیم.
بنابراین کارآمدی یک چیزی نیست که مضبوطاً معین باشد و درجهاش مشخص باشد که اگر بود، بگوییم کارآمد هست و اگر نبود، بگوییم کارآمد نیست. باید بگوییم بله، نسبت به بعضی از نظامها کارآمد بوده؛ نسبت به آن چیزی که ما انتظار داریم، مثلاً 70% کارآمدی داشته؛ ضمن اینکه در بخشهای مختلف هم تفاوت وجود دارد؛ در یک بخشی ما موفق بودیم، در یک بخشی نبودیم؛ اما سرجمع کارآمدی میشود آن 70 یا 75 یا 80 درصدی که گفتیم. اما به نظر من صحیح نیست به صورت یکجا بگوییم کارآمد است یا ناکارآمد.