💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 19 . 20 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋 وَ جاءَتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرى هذا غُلامٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضاعَةً وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَعْمَلُونَ «19»
🦋🦋و (يوسف در چاه بود تا) كاروانى فرا رسيد و مأمور آب را فرستادند (تا آب بياورد)، پس او دلو خود را به چاه افكند، (يوسف به طنابِ دلو آويزان شد و به بالاى چاه رسيد) مأمور آب فرياد زد: مژده كه اين پسرى است. او را چون كالائى پنهان داشتند (تا كسى ادّعاى مالكيّت نكند)، در حالى كه خداوند بر آنچه انجام مىدادند آگاه بود.
📝نکته ها👇
🔷خداوند، بندگان مخلص خود را تنها نمىگذارد و آنها را در شدايد و سختىها نجات مىدهد.
🔷نوح را روى آب، يونس را زير آب و يوسف را كنار آب، نجات داد. همچنان كه ابراهيم را از آتش، موسى را در وسط دريا و محمّد صلى الله عليه و آله را درونِ غار و على عليه السلام را در بستر كه به جاى پيامبر خوابيده بود، نجات داد.
🔷با اراده الهى، ريسمان چاه وسيله شد تا يوسف از قعر چاه به تخت و كاخ برسد، پس بنگريد با حبلاللَّه چه مىتوان انجام داد!؟ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ ... «1»
📝پیام ها🔰
🔶1- گاهى خودىها انسان را در چاه مىاندازند، ولى خداوند از طريق بيگانگان، انسان را نجات مىدهد. «جاءَتْ سَيَّارَةٌ»
🔶2- تقسيم كار، يكى از اصول مديريّت و زندگى جمعى است. («وارِدَهُمْ» به معناى مسئول آب است.)
🔶3- گروهى، انسان را به ديد كالا مىنگرند. «بِضاعَةً»
🔶4- كتمان حقيقت، در برابر مردم امكان دارد، با خدا چه مىكنيم كه به همه چيز آگاه است. أَسَرُّوهُ ... وَ اللَّهُ عَلِيمٌ
📖«1». آلعمران، 103.
📚جلد 4 - صفحه 176
✨🌼✨🌼✨🌼✨🌼✨🌼✨🌼
🕋وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَراهِمَ مَعْدُودَةٍ وَ كانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ «20»
🦋🦋و (كاروانيان) يوسف را به بهايى اندك چند درهمى فروختند و درباره او بىرغبت بودند.
📝نکته ها👇
🔷هركس يوسفِ وجودش را ارزان بفروشد، پشيمان مىشود. عمر، جوانى، عزّت، استقلال و پاكى انسان، هريك يوسفى هستند كه بايد مواظب باشيم ارزان نفروشيم.
📝پیام ها🔰
🔶1- مالى كه آسان به دست آيد، آسان از دست مىرود. «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ»
🔶2- نظام بردهدارى وبردهفروشى، سابقهاى دراز دارد. «وَ شَرَوْهُ»
🔶3- بى رغبتى به يوسف در مقطعى، به نفع آيندهى او شد. وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ ...
🔶4- هر كس ارزش چيزى را نداند، آنرا ارزان از دست مىدهد. «بِثَمَنٍ بَخْسٍ» (كاروانيان، ارزش يوسف را نمىشناختند.)
🔶5- اشخاص ارزشمند بالاخره ارزششان آشكار خواهد شد، هر چند در برههاى مورد بى مهرى قرار گيرند. (اگر امروز يوسف را به عنوان برده مىفروشند، روزگارى او حاكم خواهد شد) شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ ...*
🔶6- تاريخ پول، به هزاران سال قبل باز مىگردد. «دَراهِمَ»
🔶 7- مردان ناآگاه و غافل، يوسف را به بهاى كم فروختند، ولى زنان آگاه و عاشق، او را به فرشتهاى كريم توصيف نمودند. «شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ- إِنْ هذا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ»
امام صادق عليه السلام فرمودند: «رُبّ امرئة أفقه من رجل» «1» چه بسا زنى كه از مرد فهيمتر باشد.
📚«1». كافى، ج 4، ص 306.
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 177
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 17 . 18 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ «17»
🦋🦋گفتند: اى پدر! ما رفتيم كه مسابقه دهيم و يوسف را نزد وسايل خود (تنها) گذاشتيم، پس گرگ او را خورد و البتّه تو سخن ما را هر چند راستگو باشيم باور ندارى.
📝پیام ها🔰
🔶1- دروغ، دروغ مىآورد. برادران براى توجيه خطاى خود، سه دروغ پىدرپىگفتند: مسابقه رفته بوديم، يوسف را نزد وسايل گذاشتيم، گرگ او را خورد. «نَسْتَبِقُ، تَرَكْنا، فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ»
🔶2- دروغگو فراموش كار است. با وجود اين كه برادران، يوسف را براى بازىبردند؛ ولى در گزارش خود به پدر وى را مراقب اثاث خود اعلام كردند. «تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا»*
📚جلد 4 - صفحه 173
🔶3- مسابقه در بازى، داراى سابقهاى طولانى است. «نَسْتَبِقُ»
🔶4- خائن، ترسو است ودروغگو از افشا شدن مىترسد. «ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ»
🔶5- دروغگو اصرار دارد كه مردم او را صادق بپندارند. «وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ»*
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🕋وَ جاؤُ عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ «18»
🦋🦋و پيراهن يوسف را آغشته به خونى دروغين (نزد پدر) آوردند. (پدر) گفت: چنين نيست، (كه يوسف را گرگ دريده باشد)، بلكه نفسِتان كارى (بد) را براى شما آراسته است. پس صبرى جميل و نيكو لازم است و خدا را بر آنچه (از فراق يوسف) مىگوييد، به استعانت مىطلبم.
📝نکته ها👇
⁉️سؤال: صبر بر مقدرات الهى زيباست، ولى صبر بر ظلمى كه در حقّ كودكى مظلوم روا شده، چه زيبايى دارد كه يعقوب مىگويد: «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»؟
✅پاسخ: ✨اولًا يعقوب از طريق وحى مىدانست كه يوسف زنده است.
✨ثانياً اگر يعقوب حركتى مىكرد كه ظن و گمان آنها را بيافزايد، برادران بر سر چاه رفته، يوسف را از بين مىبردند.
✨ثالثاً نبايد كارى كرد كه راه توبه حتّى بر ظالمان به كلّى بسته شود.
📚جلد 4 - صفحه 174
📝پیام ها🔰
🔶1- مراقب جوسازىها باشيد. «بِدَمٍ كَذِبٍ»
🔶2- فريب مظلوم نمايىها را نخوريد. (يعقوب، فريب پيراهن خونآلود و اشكها را نخورد بلكه گفت: امان از نفس شما.) «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»
🔶3- شيطان و نفس، گناه را نزد انسان زيبا جلوه مىدهند و انجام آن را توجيه مىكنند. «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»
🔶4- يعقوب عليه السلام مىدانست يوسف را گرگ نخورده، لذا از برادران استخوان ويا بقاياى جسد را مطالبه نكرد. «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»*
🔶5- حوادث دو چهره دارد: بلا و سختى، «بِدَمٍ كَذِبٍ» صبر و زيبائى. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»*
🔶6- انبياى الهى در برابر حوادث سخت، زيباترين عكس العمل را نشان مى دهند. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»*
🔶7- در حوادث بايد علاوه بر صبر وتوانايى درونى، از امدادهاى الهى استمداد جست. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»
🔶8- براى صبر بايد از خداوند استمداد كرد. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»*
🔶9- بهترين نوع صبر آن است كه عليرغم آنكه دل مىسوزد و اشك جارى مىشود، خدا فراموش نشود. «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»
🔶10- تحمّل توطئه فرزندان عليه برادر خود، سخت و درد آور است، لذا بايد از خدا براى تحمّل آن استمداد كرد. «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»*
🔶 11- حضرت يعقوب با جملهى «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ» به جاى «عَلى ما فَعَلْتُمْ»، به برادران فهماند كه مدّعاى آنان باور كردنى نيست.*
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 175
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 17 . 18 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالُوا يا أَبانا إِنَّا ذَهَبْنا نَسْتَبِقُ وَ تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ «17»
🦋🦋گفتند: اى پدر! ما رفتيم كه مسابقه دهيم و يوسف را نزد وسايل خود (تنها) گذاشتيم، پس گرگ او را خورد و البتّه تو سخن ما را هر چند راستگو باشيم باور ندارى.
📝پیام ها🔰
🔶1- دروغ، دروغ مىآورد. برادران براى توجيه خطاى خود، سه دروغ پىدرپىگفتند: مسابقه رفته بوديم، يوسف را نزد وسايل گذاشتيم، گرگ او را خورد. «نَسْتَبِقُ، تَرَكْنا، فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ»
🔶2- دروغگو فراموش كار است. با وجود اين كه برادران، يوسف را براى بازىبردند؛ ولى در گزارش خود به پدر وى را مراقب اثاث خود اعلام كردند. «تَرَكْنا يُوسُفَ عِنْدَ مَتاعِنا»*
📚جلد 4 - صفحه 173
🔶3- مسابقه در بازى، داراى سابقهاى طولانى است. «نَسْتَبِقُ»
🔶4- خائن، ترسو است ودروغگو از افشا شدن مىترسد. «ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ»
🔶5- دروغگو اصرار دارد كه مردم او را صادق بپندارند. «وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنا وَ لَوْ كُنَّا صادِقِينَ»*
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🕋وَ جاؤُ عَلى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ «18»
🦋🦋و پيراهن يوسف را آغشته به خونى دروغين (نزد پدر) آوردند. (پدر) گفت: چنين نيست، (كه يوسف را گرگ دريده باشد)، بلكه نفسِتان كارى (بد) را براى شما آراسته است. پس صبرى جميل و نيكو لازم است و خدا را بر آنچه (از فراق يوسف) مىگوييد، به استعانت مىطلبم.
📝نکته ها👇
⁉️سؤال: صبر بر مقدرات الهى زيباست، ولى صبر بر ظلمى كه در حقّ كودكى مظلوم روا شده، چه زيبايى دارد كه يعقوب مىگويد: «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»؟
✅پاسخ: ✨اولًا يعقوب از طريق وحى مىدانست كه يوسف زنده است.
✨ثانياً اگر يعقوب حركتى مىكرد كه ظن و گمان آنها را بيافزايد، برادران بر سر چاه رفته، يوسف را از بين مىبردند.
✨ثالثاً نبايد كارى كرد كه راه توبه حتّى بر ظالمان به كلّى بسته شود.
📚جلد 4 - صفحه 174
📝پیام ها🔰
🔶1- مراقب جوسازىها باشيد. «بِدَمٍ كَذِبٍ»
🔶2- فريب مظلوم نمايىها را نخوريد. (يعقوب، فريب پيراهن خونآلود و اشكها را نخورد بلكه گفت: امان از نفس شما.) «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»
🔶3- شيطان و نفس، گناه را نزد انسان زيبا جلوه مىدهند و انجام آن را توجيه مىكنند. «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»
🔶4- يعقوب عليه السلام مىدانست يوسف را گرگ نخورده، لذا از برادران استخوان ويا بقاياى جسد را مطالبه نكرد. «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»*
🔶5- حوادث دو چهره دارد: بلا و سختى، «بِدَمٍ كَذِبٍ» صبر و زيبائى. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»*
🔶6- انبياى الهى در برابر حوادث سخت، زيباترين عكس العمل را نشان مى دهند. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ»*
🔶7- در حوادث بايد علاوه بر صبر وتوانايى درونى، از امدادهاى الهى استمداد جست. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»
🔶8- براى صبر بايد از خداوند استمداد كرد. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»*
🔶9- بهترين نوع صبر آن است كه عليرغم آنكه دل مىسوزد و اشك جارى مىشود، خدا فراموش نشود. «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»
🔶10- تحمّل توطئه فرزندان عليه برادر خود، سخت و درد آور است، لذا بايد از خدا براى تحمّل آن استمداد كرد. «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ»*
🔶 11- حضرت يعقوب با جملهى «وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلى ما تَصِفُونَ» به جاى «عَلى ما فَعَلْتُمْ»، به برادران فهماند كه مدّعاى آنان باور كردنى نيست.*
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 175
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 11 . 12 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالُوا يا أَبانا ما لَكَ لا تَأْمَنَّا عَلى يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ «11»
🦋🦋گفتند: اى پدر تو را چه شده كه ما را بر يوسف امين نمىدانى، در حالى كه قطعاً ما خيرخواه او هستيم؟!
📝پیام ها🔰
🔶1- كسانى كه پوچترند، ادّعا وتبليغات بيشترى مىكنند. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ»
🔶2- حتّى به هر برادرى نمىتوان اطمينان كرد. (گويا يعقوب بارها از اينكه يوسف همراه برادرانش برود جلوگيرى كرده است كه برادران با گفتن «ما لَكَ لا تَأْمَنَّا» انتقاد مىكنند.)
🔶3- فريب هر شعارى را نخوريد و از اسمهاى بى مسمّى بپرهيزيد. (خائن نام خود را ناصح مىگذارد) «لَناصِحُونَ»
🔶4- دشمن براى برطرف كردن سوءظن، هرگونه اطمينانى را به شما ارائه مىدهد. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ»
🔶5- خائن، تقصير را به عهدهى ديگران مىاندازد. «ما لَكَ»
🔶6- از روز اوّل، بشر به اسم خيرخواهى فريب خورده است. شيطان نيز براى اغفال آدم و حوا گفت: من خيرخواه شما هستم.
«وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ» «1» «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ»
📚جلد 4 - صفحه 167
🔶7- حسد، آدمى را به گناهانى همانند دروغ و نيرنگ، حتّى به محبوبترين نزديكانش وادار مىسازد. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ»
📖«1». اعراف 21.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🕋أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ «12»
🦋🦋او را فردا با ما بفرست تا (در صحرا) بگردد و بازى كند و قطعاً ما نگهبانان (خوبى) براى او خواهيم بود.
📝نکته ها👇
🔷انسان، نيازمند تفريح و ورزش است و چنانكه در اين آيه مشاهده مىشود قوىترين منطقى كه توانست حضرت يعقوب را تسليم خواسته فرزندان كند، اين بود كه يوسف نياز به تفريح دارد.
🔷در روايات آمده است: مؤمن بايد زمانى را براى تفريح و بهرهبردارى از لذّتهاى حلال اختصاص دهد تا به وسيلهى آن، بر انجام ساير كارها موفّق گردد. «2»
🔷نه تنها ديروز، بلكه امروز و حتّى آينده نيز به نام ورزش و بازى، جوانان را از هدف اصلى جدا و در غفلت نگه خواهند داشت. بازىها را جدّى مىگيرند تا جدّىها بازى تلقّى شود.
🔷استكبار و توطئهگران، نه تنها از ورزش سوءاستفاده مىكنند، بلكه با هر نام پسنديده و مقبول ديگرى نيز، اهداف شوم خود را تعقيب مىكنند.
🔷به نام ديپلمات خطرناكترين جاسوسها را به كشورها اعزام مىكنند. به نام مستشار نظامى، توطئهگرى مىكنند و به اسرار نظامى دست مىيابند. به نام حقوق بشر، از مزدوران خود حمايت مىكنند. به نام دارو، براى مزدوران خود اسلحه مىفرستند. به نام كارشناس اقتصادى، كشورهاى ناتوان را ضعيف نگه مىدارند. به نام سمپاشى، باغها و مزارع را از بين مىبرند و حتّى به نام اسلامشناس، اسلام را وارونه جلوه مىدهند.
📚«2». نهجالبلاغه، حكمت 390.
📚جلد 4 - صفحه 168
📝پیام ها🔰
🔶1- تفريح فرزند بايد با اجازهى پدر باشد. «أَرْسِلْهُ»
🔶2- جوان، نيازمند تفريح و ورزش است. «يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ»
🔶3- برادران از وسيلهاى مباح و منطقى براى فريبدادن سوءاستفاده كردند. أَرْسِلْهُ ... يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ
🔶4- اگر پدر و مربّيان دلسوز براى اوقات فراغت و تفريح و بازى كودكان و نوجوانان برنامهريزى مناسب داشته باشند، ديگران نمىتوانند از اين فرصت سوءاستفاده كنند. (برادران يوسف از نياز يوسف به ورزش سوء استفاده كردند) «يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ»*
🔶5- در بازى و تفريح كودكان مواظب باشيم آسيب نبينند. «لَحافِظُونَ»*
🔶 6- گاه اصرار زياد بر يك موضوع نشان دهنده نقشه و توطئه است. (در آيه قبل «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» و در اين آيه «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»)*
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 9 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ «9»
🦋🦋(برادران به يكديگر گفتند:) يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى دور بيافكنيد تا توجّه پدرتان مخصوص شما شود و پس از انجام طرح (با توبه) گروهى شايسته باشيد.
📝نکته ها👇
🔷انسان در برخورد با نعمت، چهار حالت دارد: حسادت، بُخل، ايثار، غبطه. اگر پيش خود گفت: حال كه ما فلان نعمت را نداريم، ديگران هم نداشته باشند، حسادت است. اگر گفت:
🔷فقط ما برخوردار از اين نعمت باشيم ولى ديگران نه، اين بُخل است. اگر گفت: ديگران از نعمت برخوردار باشند، اگر چه به قيمتى كه ما محروم باشيم، اين ايثار است. اگر گفت: حالا كه ديگران از نعمت برخوردارند، اى كاش ما هم بهرهمند مىشديم، اين غبطه است.
🔷امام باقر عليه السلام فرمودند: من گاهى به بعضى از فرزندانم محبّت مىكنم و آنها را روى زانوانم مىنشانم در حالى كه استحقاق اين همه محبّت را ندارند، تا مبادا عليه ساير فرزندانم حسادت بورزند و ماجراى يوسف تكرار شود. «1»
📝پیام ها🔰
🔶1- فكر خطرناك، انسان را به كار خطرناك مىكشاند. لَيُوسُفُ ... أَحَبُ ... اقْتُلُوا
🔶2- احساس تبعيض در محبّت از طرف فرزندان، آنها را تا حدّ برادركشى سوق مىدهد. (گرچه شدّت علاقهى پدر به يوسف بى دليل نبود، بلكه به خاطر كمالات او بود، ولى برادران احساس تبعيض كردند و خيال كردند علاقهى بىدليل است و همين احساس، آنان را به توطئه وادار كرد) أَحَبُّ إِلى أَبِينا ... اقْتُلُوا*
📚«1». تفسير نمونه به نقل از بحار، ج 74، ص 78.
📚جلد 4 - صفحه 164
🔶3- از منظر كوته نظران، حذف فيزيكى رقيب بهترين راه است. «اقْتُلُوا يُوسُفَ»*
🔶4- حسادت، انسان را تا برادركشى سوق مىدهد. «اقْتُلُوا يُوسُفَ»
🔶5- گناهكاران يكديگر را در انجام گناه وسوسه كرده و از همداستانى با يكديگر نيرو مىگيرند. (برادران به يكديگر دستور بكشيد و بيفكنيد مىدادند) اقْتُلُوا ... أَوِ اطْرَحُوهُ*
🔶6- انسان، خواهان محبوبيّت است و كمبود محبّت مايهى بزرگترين خطرات و انحرافات است. «يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ»
🔶7- حسودان گمان مىكنند كه: از دل برود هر آنچه از ديده برفت. اقْتُلُوا يُوسُفَ ... يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ (برادران گمان مىكردند اگر پدر يوسف را نبيند، از فكر يوسف بيرون خواهد رفت و تمام فكرش در ما متمركز خواهد شد)*
🔶8- با اينكه قرآن راه كسب محبوبيّت را ايمان و عمل صالح معرّفى مىكند؛ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»، «1» امّا شيطان، راه محبوب شدن را برادركشى ترسيم مىكند. اقْتُلُوا ... يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ
🔶9- حسود خيال مىكند با نابود كردن ديگران، نعمتها براى او مىشود. اقْتُلُوا ... يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ
🔶10- شيطان با وعدهى توبه در آينده، راه گناه امروز را باز مىكند. «وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ»
🔶11- علم وآگاهى، هميشه عامل دورى از انحراف نيست. برادران با آنكه قتل يا تبعيد يوسف را بد مىدانستند؛ «تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ» امّا اقدام كردند.
🔶 12- سخن از توبه قبل از انجام گناه، فريب دادن وجدان و گشودن راه گناه است. (برادران به يكديگر مىگفتند: شما يوسف را نابود كنيد بعد با توبه از افراد صالح مىشويم) «تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ»*
📚«1». مريم، 96.
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 165
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات10 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ «10»
🦋🦋گويندهاى از ميان آنان گفت: يوسف را نكشيد و اگر قصد اين كار را داريد، او را به نهانخانه چاه بيفكنيد تا بعضى كاروانها (كه از آنجا عبور مىكنند) او را برگيرند.
📝نکته ها👇
🔷«جب» به معناى چاهى است كه سنگچين نشده باشد. «غَيابَتِ» نيز به طاقچههايى مىگويند كه در ديوارهى چاه، نزديك آب قرار مىدهند كه اگر از بالاى چاه نگاه شود، ديده نمىشود.
🔷نهى از منكر داراى بركاتى است كه در آينده روشن مىشود. نهى «لا تَقْتُلُوا» يوسف را نجات داد و در سالهاى بعد، او مملكت را از قحطى نجات داد. همان گونه كه آسيه، همسر فرعون با نهى «لا تَقْتُلُوا»، جان موسى را نجات داد و او در سالهاى بعد، بنىاسرائيل را از شر فرعون نجات داد.
🔷اين نمونه روشن وعده الهى است كه مىفرمايد: «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً» «1» هر كس يك نفر را زنده كند، گويا همه مردم را زنده كرده است.
📝پیام ها🔰
🔶1- گاهى نهى از منكر يك فرد مىتواند نظر جمع را عوض كند و بر آن تأثير بگذارد. (يكى گفت: نكشيد، ولى نظر جمع را تغيير داد) «قالَ قائِلٌ»*
🔶2- نام گويندهى سخن مهم نيست، محتواى كلام مهم است. قالَ قائِلٌ ...
🔶3- مرعوب اكثريّت و همرنگ جماعت نشويم. (يك نفر بود، ولى همرنگ جماعت نشد) «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا»*
📖«1». مائده 32.
📚جلد 4 - صفحه 166
🔶4- اگر نمىتوان جلو منكر را به كلى گرفت، هر مقدار كه ممكن است بايد آنرا پايين آورد. لا تَقْتُلُوا ... وَ أَلْقُوهُ
🔶5- مشورت در كار ناپسند نيز راهگشا است، تا چه رسد در كارهاى خوب. (براى كشتن برادر مشورت كردند) لا تَقْتُلُوا ...*
🔶6- براى مبارزه با فساد، گاهى دفع افسد به فاسد لازم است. (او را نكشيد، در چاه بيندازيد) «لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ»*
🔶 7- در كنار نهى از منكر، جايگزين ارائه كنيم. (اگر گفتيم اين كار را نكنيد، پس بگوييم چكار كنند) لا تَقْتُلُوا ... أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ*
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 8 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «8»
🦋🦋آنگاه كه (برادران او) گفتند: همانا يوسف و برادرش (بنيامين) نزد پدرمان از ما كه گروهى نيرومند هستيم محبوبترند. همانا پدرمان (در اين علاقه به آن دو) در گمراهى روشنى است.
📝نکته ها👇
🔷«عُصْبَةٌ» به گروه متحد و قوى مىگويند زيرا با وحدت و همبستگى همچون «اعصاب» يك بدن، از همديگر حمايت مىكنند.
🔷دو نفر از پسران حضرت يعقوب، (يوسف و بنيامين) از يك مادر و بقيه از مادرى ديگر بودند. علاقه پدر به يوسف، به دليل خردسال بودن يا به دليل كمالاتى كه داشت، موجب حسادت برادران شده بود. آنها علاوه بر حسادت با گفتن: «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان دادند كه دچار غرور و تكبّر شده و در اثر اين غرور و حسد، پدر را متّهم به اشتباه و انحراف در مهر ورزى به فرزندان مىكنند.
🔷افرادى در جامعه، به جاى آنكه خود را بالا ببرند، بزرگان را پايين مىآورند. چون خود محبوب نيستند، محبوبها را مىشكنند.
📚جلد 4 - صفحه 161
🔷فرق است ميان تبعيض و تفاوت. تبعيض؛ برترى دادن بدون دليل است. ولى تفاوت؛ برترى بر اساس لياقت است. مثلًا نمرههاى يك معلّم، تفاوت دارد، ولى اين تفاوت حكيمانه است، نه ظالمانه.
🔷علاقهى حضرت يعقوب به يوسف، حكيمانه بود نه ظالمانه، ولى برادران يوسف، اين علاقه را بىدليل پنداشتند و گفتند: «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
🔷گاهى علاقه زياد، سبب دردسر مىشود؛ يعقوب، يوسف را خيلى دوست داشت و همين امر موجب حسادت برادران و افكندن يوسف در چاه شد. چنانكه علاقه زليخا به يوسف، به زندانى شدن يوسف انجاميد.
🔷لذا زندانبان كه شيفته اخلاق يوسف شده بود، وقتى به او گفت: من تو را دوست دارم. يوسف گفت: مىترسم اين دوستى نيز بلائى بدنبال داشته باشد. «1»
📝پیام ها🔰
🔶1- حسادت موجب مىگردد افراد بزرگسال سن و شخصيّت خود را فراموش كرده و با كودكان كينه توزى كنند. (با توجّه به اينكه يوسف كوچكتر بود، بزرگترها به او حسادت ورزيدند) لَيُوسُفُ ... أَحَبُّ إِلى أَبِينا*
🔶2- اگر فرزندان احساس تبعيض كنند، آتش حسادت در ميان آنان شعلهور مىشود. «أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا»
🔶3- عشق وعلاقه به محبوب شدن، در نهاد هر انسانى وجود دارد. انسانها از كمتوجّهى وبىمهرى به خود، رنج مىبرند. «أَحَبُّ إِلى أَبِينا»
🔶4- حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. «أَحَبُّ إِلى أَبِينا مِنَّا» (برادران مىگفتند: يوسف محبوبتر است، يعنى ما نيز محبوب هستيم)*
🔶5- زور وقدرت، محبّت نمىآورد. (برادران قدرت داشتند، ولى محبوب نبودند) لَيُوسُفُ ... أَحَبُ ... وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ
📚«1». تفسير الستّين الجامع.
📚جلد 4 - صفحه 162
🔶6- با هم بودن موجب احساس نيرومندى و قدرت مىشود. «نَحْنُ عُصْبَةٌ»*
🔶7- گروهگرايى، اگر بدون رهبرى صحيح و خداپسندانه باشد، عوامل سقوط را سريعتر فراهم مىكند. ( «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان انسجام است، ولى انسجامى رها وبدون رهبرى صحيح)*
🔶8- انسان براى ارتكاب خطا و گناه، اوّل خود را توجيه و كار خود را تئوريزه مىكند. (برادران هم خود را متّحد و قوى مىدانند، «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» و هم پدر را منحرف، «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ» و با اين دليل، حسادت خود را توجيه مىكنند.)*
🔶9- جوانان نوعاً خود را عقل كل دانسته و به نظرات پدران كمتر اهميّت مىدهند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*
🔶10- احساس قدرت و نيرومندى، عقل را كور مىكند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*
🔶11- معيارهاى نادرست، نتايج نادرست به دنبال دارد. (اگر معيار فقط قدرت و تعداد شد، نتيجهاش نسبت انحراف به اقلّيت مىشود.) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*
🔶12- خودخواهان عوامل ناكامى را به جاى آن كه در خود جستجو كنند به ديگران نسبت مىدهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» (به جاى آنكه بگويند ما حسوديم، گفتند: پدر ما منحرف است)*
🔶13- حسادت، مرز نبوّت وابوّت (پيامبرى وپدرى) را نيز مىشكند و فرزندان به پيامبرى كه پدرشان است، نسبت انحراف و بىعدالتى مىدهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»
🔶 14- غفلت انسان ممكن است به جايى برسد كه در عين انحراف و خطاكارى خود ديگران را خطاكار قلمداد كند. (برادران يوسف به جاى آنكه خود را حسود و توطئهگر بدانند، پدر را منحرف دانستند) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»*
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 163
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 7 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسَّائِلِينَ «7»
🦋🦋به تحقيق در (داستان) يوسف و برادرانش نشانههايى (از حاكم شدن اراده خداوندى) براى جويندگان است.
📝نکته ها👇
🔷در داستان زندگى حضرت يوسف، آيات و نشانههاى زيادى از قدرتنمايى خداوند به چشم مىخورد كه هر كدام از آنها مايهى عبرت و پند براى اهل تحقيق و جستجو است؛ از آن جمله است:
●1. خواب پر راز و رمز حضرت يوسف.
●2. علم تعبير خواب.
●3. تشخيص و اطلاع يافتن يعقوب از آينده فرزند خود.
●4. در چاه بودن و آسيب نديدن.
●5. نابينا شدن و دوباره بينا شدن حضرت يعقوب عليه السلام.
●6. قعر چاه و اوج جاه.
●7. زندان رفتن و به حكومت رسيدن.
●8.پاك بودن و تهمت ناپاكى شنيدن.
●9. فراق و وصال.
●10. بردگى و پادشاهى.
●11. زندان براى فرار از گناه.
●12. بزرگوارى و عفو سريع برادران خطاكار.
🔷در كنار اين نشانهها، سؤالهايى قابل طرح است كه پاسخ هر كدام روشنگر راه زندگانى است؛
●1. چگونه حسادت، انسان را به برادركشى مىكشاند؟!
●2. چگونه ده نفر در يك خيانت، هم رأى و هم داستان مىشوند؟!
●3. چگونه يوسف با بزرگوارى از مجازات برادران خيانتكار خود، صرف نظر مىكند؟!
●4. چگونه انسان با ياد خدا، زندان را بر لذّت گناه ترجيح مىدهد؟
🔷اين سوره، در زمانى نازل شد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در محاصره شديد اقتصادى و اجتماعى قرار گرفته بود و اين داستان براى حضرت، مايهى دلدارى شد كه اى پيامبر! اگر بعضى بستگانت ايمان نياوردند ناراحت مباش، برادران يوسف او را به چاه انداختند!.
📝پیام ها🔰
🔶1- قبل از بيان داستان، شنونده را براى شنيدن و عبرت گرفتن آماده كنيد. لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ ...
🔶2- حسد، مرز خانواده و عواطف خويشاوندى را نيز درهم مىشكند. «لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ»
📚جلد 4 - صفحه 160
🔶3- داستان يكى است، امّا نكات و درسهايى كه از آن استفاده مىشود بسيار است. «آياتٌ»
🔶4- پرسش و طرح سؤال از جمله راههاى رسيدن به حقيقت است. «آياتٌ لِلسَّائِلِينَ»*
🔶5- تا تشنهى شنيدن و عاشقِ آموختن نباشيم، از درسهاى قرآن استفاده كامل نمىبريم. «لِلسَّائِلِينَ»
🔶6- داستانهاى قرآن، پاسخ سؤالهاى زندگى مردم را مىدهد. «لِلسَّائِلِينَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 5 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ «5»
🦋🦋(يعقوب) گفت: اى پسر كوچكم! خوابت را براى برادرانت بازگو مكن كه برايت نقشهاى (خطرناك) مىكشند. همانا شيطان، براى انسان دشمنى آشكار است.
📝نکته ها👇
🔷يكى از اصول زندگى، رازدارى است. اگر مسلمانان به مفاد اين آيه عمل مىكردند، اين همه كتب خطى، آثار علمى، هنرى و عتيقههاى ما، در موزه كشورهاى خارجى جاى نمىگرفت و به اسم كارشناس، ديپلمات و جهانگرد از منابع و امكانات و منافع ما آگاه نمىشدند و در اثر سادگى يا خيانت، اسرارمان در اختيار كسانىكه دائماً در حال كيد و مكر بر عليه ما هستند، قرار نمىگرفت.
🔷حضرت يوسف، خواب خود را دور از چشم برادران، به پدر گفت كه اين خود نشانهى تيزهوشى اوست.
📝پیام ها🔰
🔶1- فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهيد. «يا بُنَيَّ»*
📚جلد 4 - صفحه 155
🔶2- پدر و مادر بايستى رابطهاى صميمانه با فرزندان داشته باشند تا فرزندان بتوانند سخن خود را با آنان مطرح كنند. «يا بُنَيَّ»*
🔶3- خطر حسادت در محيط خانه و جامعه را به فرزندان گوشزد كنيم. يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ ...
🔶4- از كودكى و در خانواده رازدارى را به فرزندان بياموزيم. «يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ»*
🔶5- دانستهها و اطلاعات، بايد طبقهبندى شود و محرمانه و غيرمحرمانه از هم جدا گردد. «لا تَقْصُصْ»
🔶6- هر حرفى را به هر كسى نزنيم. «لا تَقْصُصْ»
🔶7- كتمان فضايل به خاطر جلوگيرى از حسادتها، كارى بايسته است. «لا تَقْصُصْ»*
🔶8- با پى بردن به استعداد يك فرزند، آن را با ساير فرزندان مطرح نكنيم. «لا تَقْصُصْ»*
🔶9- در معرّفى افراد تيزهوش و نابغه، بايد احتياط كرد. «لا تَقْصُصْ»*
🔶10- حضرت يعقوب نيز داراى علم و موهبت تعبير خواب بوده است. «لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ»*
🔶11- گاهى شيطان در آستين است. «إِخْوَتِكَ»*
🔶12- پيشگيرى بهتر از درمان است. (نگفتن خواب به برادران، نوعى پيشگيرى از تحريك حسادت است) «لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا»*
🔶13- در خانواده انبيا نيز، مسايل ضد اخلاقى همچون حسد و حيله ميان فرزندان مطرح است. يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا ...
🔶14- زمينههاى حسادت را شعلهور نكنيد. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا
🔶15- حسادت، موجب ناديده گرفته شدن حقوق حتّى حقّ خويشاوندى مىگردد. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
🔶 16- برادران يوسف عليه السلام كه از خواب وى و مقام آينده او اطلاعى نداشتند چنانكردند. اگر اطلاع مىيافتند چه مىكردند؟! لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
📚جلد 4 - صفحه 156
🔶17- پيش بينى و آينده نگرى صفاتى ارزنده هستند. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
🔶18- افشاى اسرار و برخى اخبار، ممكن است بسيار گران تمام شود. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
🔶19- برخى اسرار به قدرى مهم هستند كه افشاى آن زندگى فرد يا افرادى را به مخاطره مىاندازد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
🔶20- در موارد مهم و حسّاس بايد خطر را قبل از وقوع آن گوشزد كرد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
🔶21- حضرت يعقوب در مورد كيد برادران نسبت به يوسف اطمينان داشت. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
🔶22- در پيشبينى مسايل مهم، گاهى اظهار سوءظن و يا پردهبرداشتن از خصلتها مانعى ندارد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»
🔶23- لازم است والدين، از روحيات فرزندانشان نسبت به هم آگاه باشند تا بتوانند اعمال مديريّت كامل نمايند. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»
🔶24- كيد وحيله، كارى شيطانى است. فَيَكِيدُوا ... إِنَّ الشَّيْطانَ
🔶25- شيطان با استفاده از زمينههاى درونى بر ما سلطه مىيابد. (حسادت برادران، زمينه را براى بروز دشمنى شيطان نسبت به انسان فراهم ساخت.) فَيَكِيدُوا ... إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ
🔶26- شيطان دشمن انسان است، حتّى اگر پيامبر زاده باشد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»*
🔶 27- از كودكى، شيطان را به كودكان معرّفى و نقش او را بيان نماييد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»*
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 157
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_ یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ✨
☘به نام خداوند بخشنده مهربان☘
🕋الر تِلْكَ آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ «1»
🦋🦋الف لام را. آن است آيات كتاب روشنگر.
🕋إِنَّا أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ «2»
🦋🦋همانا ما آن را قرآنى عربى نازل كرديم، باشد كه بيانديشيد.
📝نکته ها👇
🔷درباره حروف مقطّعه نظرات مختلفى بيان شده است، از جمله:
●1. قرآن، اين معجزه الهى از همين حروف الفبا تأليف يافته كه در اختيار همگان است.
●2. نام سورهاى است كه با آن حروف آغاز شده است.
●3. نوعى سوگند و قسم الهى است.
●4. اسرار و رموزى بين خدا و پيامبر است.
🔷امّا با توجّه به اينكه از ميان 29 سورهاى كه با حروف مقطّعه آغاز شده، در بيست و چهار مورد پس از آن، سخن از قرآن و معجزه بودن آن است، شايد بهترين وجه، همان نظر اوّل باشد.
🔷قرآن به هر زبانى كه نازل مىشد، ديگران بايد با آن زبان آشنا مىشدند. امّا نزول قرآن به زبان عربى داراى مزايايى است، از جمله:
●الف: زبان عربى داراى چنان گستردگى لغات و استوارى قواعد دستورى است كه در زبانهاى ديگر يافت نمىشود.
📚جلد 4 - صفحه 146
●ب: طبق روايات زبان اهل بهشت، عربى است.
●ج: مردم منطقهاى كه قرآن در آن نازل شد، عرب زبان بودند و امكان نداشت كه كتابِ آسمانى آنها به زبان ديگرى باشد.
🔷خداوند در مورد قرآن و باران، هر دو تعبير به «نزول» نموده است، بين اين دو مشابهتهايى است كه ذكر مىكنيم:
●الف: هر دو از آسمان نازل مىشوند. «وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً» «1»
●ب: هر دو طاهر و مطهّرند. «يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّماءِ ماءً لِيُطَهِّرَكُمْ» «2»، رَبَّنا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا ... يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ «3»
●ج: هر دو وسيلهى حياتند. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» «4»، «لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً» «5»
●د: هر دو مبارك و مايهى بركتاند. «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ» «6»، «وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَكاً» «7»
●ه: قرآن چون باران، قطره قطره و آيه آيه نازل شده است. (نزول تدريجى)
🔷شايد تأكيد بر عربى بودن قرآن، ردّ كسانى باشد كه گفتند: قرآن را فردى عجمى به پيامبر آموخته است .... أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَ هذا لِسانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ «8»
📝پیام ها🔰
🔶1- قرآن، از همين حروف الفبا (الف، لام، را، ...)، تأليف يافته است. اگر مىتوانيد شما هم از همين حروف، كتابى مثل قرآن بياوريد. «الر»
🔶2- قرآن، داراى مقامى بس والا است. «تِلْكَ»
🔶3- قرآن، مخاطب و خواننده را در آغاز، نسبت به استحكام آيات خود واقفساخته، سپس به بيان مطالب ديگر مىپردازد. «آياتُ الْكِتابِ الْمُبِينِ»
📖«1». مؤمنون، 18.
📖«2». انفال، 11.
📖«3». بقره، 129.
📖«4». انفال، 24.
📖«5». فرقان، 49.
📖«6». انعام 92.
📖«7». ق 9.
📖«8». نحل، 103.
📚جلد 4 - صفحه 147
🔶4- نزول قرآن به زبان عربى از يك سو و فرمان تدّبر در آن از سوى ديگر، نشانهى آن است كه مسلمانان بايد با زبان عربى آشنا شوند. «قُرْآناً عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
🔶5- قرآن، تنها براى تلاوت و تبّرك نيست، بلكه وسيلهى تعقّل و رشد بشر است. «لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
🔶6- نوشتهها بايد روشن وروشنگر، هدفدار و هدايتگر باشد. الْكِتابِ الْمُبِينِ ... لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
🔶 7- براى رسيدن به سعادت، تنها نزول قرآن كافى نيست؛ بلكه بايد دربارهى آن تعقّل هم كرد. «أَنْزَلْناهُ ... لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره یوسف
❤️🍃
🆔 @QURAN_SOUND114
📎 با ما همراه باشید👆
🔴 ای کاش این زحمات را در راه امام زمان انجام میدادم
🔹 تأسّف مرحوم حاج شيخ حسنعلی نخودکی در رابطه با انجام عبادات و اوراد و ختومات
🔺 آقای سید مرتضی مجتهدی سیستانی می نویسد:
🌕 مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) از دوران کودکی به عبادات و ریاضت ها اشتغال داشته و زحمات فراوان و طاقت فرسایی را برای رسیدن به اهداف بلند روحی متحمل شده بودند که فوق العاده مهم و پر زحمت بوده است.
🔹 (تا جایی رسید که با یک نفسی و ذکری و... مریض شفا می دادند و ... )
🔹 آن بزرگوار هر چه ذکر و ورد و ختم و نماز و آیات قرآنی که در مدت عمر خود از کودکی انجام داده بودند را یادداشت کرده و در کتابی جمع آوری نمودند؛
🔹 و چون در این کتاب رازها و نکات مهمی وجود داشت، صلاح نمیدانستند که آن را در اختیار همگان قرار دهند، به همین جهت آن را مخفی نگه داشتند و در دسترس افراد قرار نمی دادند.
🔺 مرحوم پدرم در ارتباط با آن کتاب می فرمودند:
🔹 مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی در اواخر حیات خود آن کتاب را به مرحوم آیت الله حاج سید علی رضوی دادند.
مقصود از نقل این جریان، نکته مهمی است که مرحوم حاج شیخ در آخر آن کتاب مرقوم فرموده اند.
🔹 نکته ای که باید درس مهمی برای همه کسانی که در راه معنویات و سیر و سلوک شرعی سعی می کنند.
🔺نکته مهم مطلب اینجاست:
آنچه ایشان در آخر کتاب خود نوشته اند این است:️
🔹 ای کاش این اذکار و ختومات و این وردها و زحمات را در راه نزدیک شدن و تقرب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام میدادم.
( و ای کاش ما هم تمام تلاشمان را در راه تعجیل در فرج حضرت قرار دهیم)
منابع:
📚 سند مطلب کتاب صحیفه مهدیه
📚 کتاب نشان از بی نشانها زندگی نامه شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )
🆔 eitaa.com/emame_zaman
الصّادقین (علیها السلام)- مَنْ خُلِقَ مِنْ تُرْبَهًٍْ دُفِنَ فِیهَا.
امام باقر (و امام صادق ( هرکس از هر خاکی خلق شده باشد در همان خاک دفن میشود.
📚 الکافی/ج۳، ص۲۰۲/ نورالثقلین
➬@noor133Qoran
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج