eitaa logo
برکات قرآن، نماز، دعا، زیارت و ...
96 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
46 فایل
بیان نکات ظریفی از قرآن، ادعیه و معصومین علیهم السلام رفع اشکالات قرائت قرآن و نماز بسیار آسانست ولی شیاطین انس و جن، آن را سخت جلوه میدهند و از یادگیری راحت آن ناامید میکنند
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 11 . 12 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋قالُوا يا أَبانا ما لَكَ لا تَأْمَنَّا عَلى‌ يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ «11» 🦋🦋گفتند: اى پدر تو را چه شده كه ما را بر يوسف امين نمى‌دانى، در حالى كه قطعاً ما خيرخواه او هستيم؟! 📝پیام ها🔰 🔶1- كسانى كه پوچ‌ترند، ادّعا وتبليغات بيشترى مى‌كنند. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» 🔶2- حتّى به هر برادرى نمى‌توان اطمينان كرد. (گويا يعقوب بارها از اينكه يوسف همراه برادرانش برود جلوگيرى كرده است كه برادران با گفتن‌ «ما لَكَ لا تَأْمَنَّا» انتقاد مى‌كنند.) 🔶3- فريب هر شعارى را نخوريد و از اسم‌هاى بى مسمّى‌ بپرهيزيد. (خائن نام خود را ناصح مى‌گذارد) «لَناصِحُونَ» 🔶4- دشمن براى برطرف كردن سوءظن، هرگونه اطمينانى را به شما ارائه مى‌دهد. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» 🔶5- خائن، تقصير را به عهده‌ى ديگران مى‌اندازد. «ما لَكَ» 🔶6- از روز اوّل، بشر به اسم خيرخواهى فريب خورده است. شيطان نيز براى اغفال آدم و حوا گفت: من خيرخواه شما هستم. «وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ‌ النَّاصِحِينَ» «1» «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» 📚جلد 4 - صفحه 167 🔶7- حسد، آدمى را به گناهانى همانند دروغ و نيرنگ، حتّى به محبوب‌ترين نزديكانش وادار مى‌سازد. «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» 📖«1». اعراف 21. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🕋أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ «12» 🦋🦋او را فردا با ما بفرست تا (در صحرا) بگردد و بازى كند و قطعاً ما نگهبانان (خوبى) براى او خواهيم بود. 📝نکته ها👇 🔷انسان، نيازمند تفريح و ورزش است و چنانكه در اين آيه مشاهده مى‌شود قوى‌ترين منطقى كه توانست حضرت يعقوب را تسليم خواسته فرزندان كند، اين بود كه يوسف نياز به تفريح دارد. 🔷در روايات آمده است: مؤمن بايد زمانى را براى تفريح و بهره‌بردارى از لذّت‌هاى حلال اختصاص دهد تا به وسيله‌ى آن، بر انجام ساير كارها موفّق گردد. «2» 🔷نه تنها ديروز، بلكه امروز و حتّى آينده نيز به نام ورزش و بازى، جوانان را از هدف اصلى جدا و در غفلت نگه خواهند داشت. بازى‌ها را جدّى مى‌گيرند تا جدّى‌ها بازى تلقّى شود. 🔷استكبار و توطئه‌گران، نه تنها از ورزش سوءاستفاده مى‌كنند، بلكه با هر نام پسنديده و مقبول ديگرى نيز، اهداف شوم خود را تعقيب مى‌كنند. 🔷به نام ديپلمات خطرناك‌ترين جاسوس‌ها را به كشورها اعزام مى‌كنند. به نام مستشار نظامى، توطئه‌گرى مى‌كنند و به اسرار نظامى دست مى‌يابند. به نام حقوق بشر، از مزدوران خود حمايت مى‌كنند. به نام دارو، براى مزدوران خود اسلحه مى‌فرستند. به نام كارشناس اقتصادى، كشورهاى ناتوان را ضعيف نگه مى‌دارند. به نام سم‌پاشى، باغها و مزارع را از بين مى‌برند و حتّى به نام اسلام‌شناس، اسلام را وارونه جلوه مى‌دهند. 📚«2». نهج‌البلاغه، حكمت 390. 📚جلد 4 - صفحه 168 📝پیام ها🔰 🔶1- تفريح فرزند بايد با اجازه‌ى پدر باشد. «أَرْسِلْهُ» 🔶2- جوان، نيازمند تفريح و ورزش است. «يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ» 🔶3- برادران از وسيله‌اى مباح و منطقى براى فريب‌دادن سوءاستفاده كردند. أَرْسِلْهُ‌ ... يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ‌ 🔶4- اگر پدر و مربّيان دلسوز براى اوقات فراغت و تفريح و بازى كودكان و نوجوانان برنامه‌ريزى مناسب داشته باشند، ديگران نمى‌توانند از اين فرصت سوءاستفاده كنند. (برادران يوسف از نياز يوسف به ورزش سوء استفاده كردند) «يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ»* 🔶5- در بازى و تفريح كودكان مواظب باشيم آسيب نبينند. «لَحافِظُونَ»* 🔶 6- گاه اصرار زياد بر يك موضوع نشان دهنده نقشه و توطئه است. (در آيه قبل‌ «إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ» و در اين آيه‌ «إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»)* ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 9 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ «9» 🦋🦋(برادران به يكديگر گفتند:) يوسف را بكشيد يا او را به سرزمينى دور بيافكنيد تا توجّه پدرتان مخصوص شما شود و پس از انجام طرح (با توبه) گروهى شايسته باشيد. 📝نکته ها👇 🔷انسان در برخورد با نعمت، چهار حالت دارد: حسادت، بُخل، ايثار، غبطه. اگر پيش خود گفت: حال كه ما فلان نعمت را نداريم، ديگران هم نداشته باشند، حسادت است. اگر گفت: 🔷فقط ما برخوردار از اين نعمت باشيم ولى ديگران نه، اين بُخل است. اگر گفت: ديگران از نعمت برخوردار باشند، اگر چه به قيمتى كه ما محروم باشيم، اين ايثار است. اگر گفت: حالا كه ديگران از نعمت برخوردارند، اى كاش ما هم بهره‌مند مى‌شديم، اين غبطه است. 🔷امام باقر عليه السلام فرمودند: من گاهى به بعضى از فرزندانم محبّت مى‌كنم و آنها را روى زانوانم مى‌نشانم در حالى كه استحقاق اين همه محبّت را ندارند، تا مبادا عليه ساير فرزندانم حسادت بورزند و ماجراى يوسف تكرار شود. «1» 📝پیام ها🔰 🔶1- فكر خطرناك، انسان را به كار خطرناك مى‌كشاند. لَيُوسُفُ‌ ... أَحَبُ‌ ... اقْتُلُوا 🔶2- احساس تبعيض در محبّت از طرف فرزندان، آنها را تا حدّ برادركشى سوق مى‌دهد. (گرچه شدّت علاقه‌ى پدر به يوسف بى دليل نبود، بلكه به خاطر كمالات او بود، ولى برادران احساس تبعيض كردند و خيال كردند علاقه‌ى بى‌دليل است و همين احساس، آنان را به توطئه وادار كرد) أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا ... اقْتُلُوا* 📚«1». تفسير نمونه به نقل از بحار، ج 74، ص 78. 📚جلد 4 - صفحه 164 🔶3- از منظر كوته نظران، حذف فيزيكى رقيب بهترين راه است. «اقْتُلُوا يُوسُفَ»* 🔶4- حسادت، انسان را تا برادركشى سوق مى‌دهد. «اقْتُلُوا يُوسُفَ» 🔶5- گناهكاران يكديگر را در انجام گناه وسوسه كرده و از همداستانى با يكديگر نيرو مى‌گيرند. (برادران به يكديگر دستور بكشيد و بيفكنيد مى‌دادند) اقْتُلُوا ... أَوِ اطْرَحُوهُ* 🔶6- انسان، خواهان محبوبيّت است و كمبود محبّت مايه‌ى بزرگ‌ترين خطرات و انحرافات است. «يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ» 🔶7- حسودان گمان مى‌كنند كه: از دل برود هر آنچه از ديده برفت. اقْتُلُوا يُوسُفَ‌ ... يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ‌ (برادران گمان مى‌كردند اگر پدر يوسف را نبيند، از فكر يوسف بيرون خواهد رفت و تمام فكرش در ما متمركز خواهد شد)* 🔶8- با اينكه قرآن راه كسب محبوبيّت را ايمان و عمل صالح معرّفى مى‌كند؛ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»، «1» امّا شيطان، راه محبوب شدن را برادركشى ترسيم مى‌كند. اقْتُلُوا ... يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ‌ 🔶9- حسود خيال مى‌كند با نابود كردن ديگران، نعمت‌ها براى او مى‌شود. اقْتُلُوا ... يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ‌ 🔶10- شيطان با وعده‌ى توبه در آينده، راه گناه امروز را باز مى‌كند. «وَ تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ» 🔶11- علم وآگاهى، هميشه عامل دورى از انحراف نيست. برادران با آنكه قتل يا تبعيد يوسف را بد مى‌دانستند؛ «تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ» امّا اقدام كردند. 🔶 12- سخن از توبه قبل از انجام گناه، فريب دادن وجدان و گشودن راه گناه است. (برادران به يكديگر مى‌گفتند: شما يوسف را نابود كنيد بعد با توبه از افراد صالح مى‌شويم) «تَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحِينَ»* 📚«1». مريم، 96. 📚تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 165 ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات10 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ «10» 🦋🦋گوينده‌اى از ميان آنان گفت: يوسف را نكشيد و اگر قصد اين كار را داريد، او را به نهان‌خانه چاه بيفكنيد تا بعضى كاروان‌ها (كه از آنجا عبور مى‌كنند) او را برگيرند. 📝نکته ها👇 🔷«جب» به معناى چاهى است كه سنگ‌چين نشده باشد. «غَيابَتِ» نيز به طاقچه‌هايى مى‌گويند كه در ديواره‌ى چاه، نزديك آب قرار مى‌دهند كه اگر از بالاى چاه نگاه شود، ديده نمى‌شود. 🔷نهى از منكر داراى بركاتى است كه در آينده روشن مى‌شود. نهى‌ «لا تَقْتُلُوا» يوسف را نجات داد و در سال‌هاى بعد، او مملكت را از قحطى نجات داد. همان گونه كه آسيه، همسر فرعون با نهى‌ «لا تَقْتُلُوا»، جان موسى را نجات داد و او در سال‌هاى بعد، بنى‌اسرائيل را از شر فرعون نجات داد. 🔷اين نمونه روشن وعده الهى است كه مى‌فرمايد: «وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً» «1» هر كس يك نفر را زنده كند، گويا همه مردم را زنده كرده است. 📝پیام ها🔰 🔶1- گاهى نهى از منكر يك فرد مى‌تواند نظر جمع را عوض كند و بر آن تأثير بگذارد. (يكى گفت: نكشيد، ولى نظر جمع را تغيير داد) «قالَ قائِلٌ»* 🔶2- نام گوينده‌ى سخن مهم نيست، محتواى كلام مهم است. قالَ قائِلٌ‌ ... 🔶3- مرعوب اكثريّت و همرنگ جماعت نشويم. (يك نفر بود، ولى همرنگ جماعت نشد) «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا»* 📖«1». مائده 32. 📚جلد 4 - صفحه 166 🔶4- اگر نمى‌توان جلو منكر را به كلى گرفت، هر مقدار كه ممكن است بايد آنرا پايين آورد. لا تَقْتُلُوا ... وَ أَلْقُوهُ‌ 🔶5- مشورت در كار ناپسند نيز راهگشا است، تا چه رسد در كارهاى خوب. (براى كشتن برادر مشورت كردند) لا تَقْتُلُوا ...* 🔶6- براى مبارزه با فساد، گاهى دفع افسد به فاسد لازم است. (او را نكشيد، در چاه بيندازيد) «لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ»* 🔶 7- در كنار نهى از منكر، جايگزين ارائه كنيم. (اگر گفتيم اين كار را نكنيد، پس بگوييم چكار كنند) لا تَقْتُلُوا ... أَلْقُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِّ* ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 8 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ «8» 🦋🦋آنگاه كه (برادران او) گفتند: همانا يوسف و برادرش (بنيامين) نزد پدرمان از ما كه گروهى نيرومند هستيم محبوب‌ترند. همانا پدرمان (در اين علاقه به آن دو) در گمراهى روشنى است. 📝نکته ها👇 🔷«عُصْبَةٌ» به گروه متحد و قوى مى‌گويند زيرا با وحدت و همبستگى همچون «اعصاب» يك بدن، از همديگر حمايت مى‌كنند. 🔷دو نفر از پسران حضرت يعقوب، (يوسف و بنيامين) از يك مادر و بقيه از مادرى ديگر بودند. علاقه پدر به يوسف، به دليل خردسال بودن يا به دليل كمالاتى كه داشت، موجب حسادت برادران شده بود. آنها علاوه بر حسادت با گفتن: «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان دادند كه دچار غرور و تكبّر شده و در اثر اين غرور و حسد، پدر را متّهم به اشتباه و انحراف در مهر ورزى به فرزندان مى‌كنند. 🔷افرادى در جامعه، به جاى آنكه خود را بالا ببرند، بزرگان را پايين مى‌آورند. چون خود محبوب نيستند، محبوب‌ها را مى‌شكنند. 📚جلد 4 - صفحه 161 🔷فرق است ميان تبعيض و تفاوت. تبعيض؛ برترى دادن بدون دليل است. ولى تفاوت؛ برترى بر اساس لياقت است. مثلًا نمره‌هاى يك معلّم، تفاوت دارد، ولى اين تفاوت حكيمانه است، نه ظالمانه. 🔷علاقه‌ى حضرت يعقوب به يوسف، حكيمانه بود نه ظالمانه، ولى برادران يوسف، اين علاقه را بى‌دليل پنداشتند و گفتند: «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 🔷گاهى علاقه زياد، سبب دردسر مى‌شود؛ يعقوب، يوسف را خيلى دوست داشت و همين امر موجب حسادت برادران و افكندن يوسف در چاه شد. چنانكه علاقه زليخا به يوسف، به زندانى شدن يوسف انجاميد. 🔷لذا زندان‌بان كه شيفته اخلاق يوسف شده بود، وقتى به او گفت: من تو را دوست دارم. يوسف گفت: مى‌ترسم اين دوستى نيز بلائى بدنبال داشته باشد. «1» 📝پیام ها🔰 🔶1- حسادت موجب مى‌گردد افراد بزرگسال سن و شخصيّت خود را فراموش كرده و با كودكان كينه توزى كنند. (با توجّه به اينكه يوسف كوچك‌تر بود، بزرگترها به او حسادت ورزيدند) لَيُوسُفُ‌ ... أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا* 🔶2- اگر فرزندان احساس تبعيض كنند، آتش حسادت در ميان آنان شعله‌ور مى‌شود. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا» 🔶3- عشق وعلاقه به محبوب شدن، در نهاد هر انسانى وجود دارد. انسان‌ها از كم‌توجّهى وبى‌مهرى به خود، رنج مى‌برند. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا» 🔶4- حضرت يعقوب به همه فرزندان محبّت داشت. «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا» (برادران مى‌گفتند: يوسف محبوب‌تر است، يعنى ما نيز محبوب هستيم)* 🔶5- زور وقدرت، محبّت نمى‌آورد. (برادران قدرت داشتند، ولى محبوب نبودند) لَيُوسُفُ‌ ... أَحَبُ‌ ... وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ 📚«1». تفسير الستّين الجامع. 📚جلد 4 - صفحه 162 🔶6- با هم بودن موجب احساس نيرومندى و قدرت مى‌شود. «نَحْنُ عُصْبَةٌ»* 🔶7- گروه‌گرايى، اگر بدون رهبرى صحيح و خداپسندانه باشد، عوامل سقوط را سريعتر فراهم مى‌كند. ( «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» نشان انسجام است، ولى انسجامى رها وبدون رهبرى صحيح)* 🔶8- انسان براى ارتكاب خطا و گناه، اوّل خود را توجيه و كار خود را تئوريزه مى‌كند. (برادران هم خود را متّحد و قوى مى‌دانند، «وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ» و هم پدر را منحرف، «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ» و با اين دليل، حسادت خود را توجيه مى‌كنند.)* 🔶9- جوانان نوعاً خود را عقل كل دانسته و به نظرات پدران كمتر اهميّت مى‌دهند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 🔶10- احساس قدرت و نيرومندى، عقل را كور مى‌كند. «نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 🔶11- معيارهاى نادرست، نتايج نادرست به دنبال دارد. (اگر معيار فقط قدرت و تعداد شد، نتيجه‌اش نسبت انحراف به اقلّيت مى‌شود.) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 🔶12- خودخواهان عوامل ناكامى را به جاى آن كه در خود جستجو كنند به ديگران نسبت مى‌دهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» (به جاى آنكه بگويند ما حسوديم، گفتند: پدر ما منحرف است)* 🔶13- حسادت، مرز نبوّت وابوّت (پيامبرى وپدرى) را نيز مى‌شكند و فرزندان به پيامبرى كه پدرشان است، نسبت انحراف و بى‌عدالتى مى‌دهند. «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» 🔶 14- غفلت انسان ممكن است به جايى برسد كه در عين انحراف و خطاكارى خود ديگران را خطاكار قلمداد كند. (برادران يوسف به جاى آنكه خود را حسود و توطئه‌گر بدانند، پدر را منحرف دانستند) «إِنَّ أَبانا لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ»* 📚تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 163 ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 7 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسَّائِلِينَ «7» 🦋🦋به تحقيق در (داستان) يوسف و برادرانش نشانه‌هايى (از حاكم شدن اراده خداوندى) براى جويندگان است. 📝نکته ها👇 🔷در داستان زندگى حضرت يوسف، آيات و نشانه‌هاى زيادى از قدرت‌نمايى خداوند به چشم مى‌خورد كه هر كدام از آنها مايه‌ى عبرت و پند براى اهل تحقيق و جستجو است؛ از آن جمله است: ●1. خواب پر راز و رمز حضرت يوسف. ●2. علم تعبير خواب. ●3. تشخيص و اطلاع يافتن يعقوب از آينده فرزند خود. ●4. در چاه بودن و آسيب نديدن. ●5. نابينا شدن و دوباره بينا شدن حضرت يعقوب عليه السلام. ●6. قعر چاه و اوج جاه. ●7. زندان رفتن و به حكومت رسيدن. ●8.پاك بودن و تهمت ناپاكى شنيدن. ●9. فراق و وصال. ●10. بردگى و پادشاهى. ●11. زندان براى فرار از گناه. ●12. بزرگوارى و عفو سريع برادران خطاكار. 🔷در كنار اين نشانه‌ها، سؤال‌هايى قابل طرح است كه پاسخ هر كدام روشنگر راه زندگانى است؛ ●1. چگونه حسادت، انسان را به برادركشى مى‌كشاند؟! ●2. چگونه ده نفر در يك خيانت، هم رأى و هم داستان مى‌شوند؟! ●3. چگونه يوسف با بزرگوارى از مجازات برادران خيانتكار خود، صرف نظر مى‌كند؟! ●4. چگونه انسان با ياد خدا، زندان را بر لذّت گناه ترجيح مى‌دهد؟ 🔷اين سوره، در زمانى نازل شد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در محاصره شديد اقتصادى و اجتماعى قرار گرفته بود و اين داستان براى حضرت، مايه‌ى دلدارى شد كه اى پيامبر! اگر بعضى بستگانت ايمان نياوردند ناراحت مباش، برادران يوسف او را به چاه انداختند!. 📝پیام ها🔰 🔶1- قبل از بيان داستان، شنونده را براى شنيدن و عبرت گرفتن آماده كنيد. لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ‌ ... 🔶2- حسد، مرز خانواده و عواطف خويشاوندى را نيز درهم مى‌شكند. «لَقَدْ كانَ فِي‌ يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ» 📚جلد 4 - صفحه 160 🔶3- داستان يكى است، امّا نكات و درسهايى كه از آن استفاده مى‌شود بسيار است. «آياتٌ» 🔶4- پرسش و طرح سؤال از جمله راههاى رسيدن به حقيقت است. «آياتٌ لِلسَّائِلِينَ»* 🔶5- تا تشنه‌ى شنيدن و عاشقِ آموختن نباشيم، از درسهاى قرآن استفاده كامل نمى‌بريم. «لِلسَّائِلِينَ» 🔶6- داستان‌هاى قرآن، پاسخ سؤال‌هاى زندگى مردم را مى‌دهد. «لِلسَّائِلِينَ» ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
🔷در تفسير مجمع‌البيان و الميزان از نوع عملكرد يوسف عليه السلام اينگونه ياد مى‌شود: وقتى قحط سالى شروع شد؛ حضرت يوسف در سال اوّل، گندم را با طلا و نقره، در سال دوم، گندم را در مقابل جواهر و زيورآلات، در سال سوم، گندم را با چهارپايان، در سال چهارم، گندم را در مقابل برده‌ها، در سال پنجم، گندم را با خانه‌ها، در سال ششم، گندم را با مزارع و در سال هفتم، گندم را با برده گرفتن خود مردم معامله نمود. وقتى سال هفتم به پايان رسيد، به پادشاه مصر گفت: همه‌ى مردم و سرمايه‌هايشان در اختيار من است، ولى خدا را شاهد مى‌گيرم و تو نيز گواه باش، كه همه‌ى مردم را آزاد و همه‌ى اموال آنان را برمى‌گردانم و كاخ و تخت و خاتم (مهر وانگشتر) ترا نيز پس مى‌دهم. حكومت براى من وسيله‌ى نجات مردم‌بود، نه چيز ديگر، تو با آنان به عدالت رفتار كن. 📚«1». وسائل‌الشيعه، ج 12، ص 146. 📚«2». تفسير نورالثقلين. 📚«3». تفسير مجمع البيان. 📚جلد 4 - صفحه 232 پادشاه با شنيدن اين سخنان، چنان خود را در برابر عظمت معنوى يوسف كوچك و حقير يافت كه يكباره زبان به ذكر گشود و گفت: «أشهد أن لااله‌الااللَّه و أنّك رسوله» من هم ايمان آوردم، ولى تو بايد حاكم باشى. «إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ أَمِينٌ» 🔷در انتخاب و گزينش افراد، به معيارهاى قرآنى توجّه كنيم. علاوه بر «حفيظ و عليم» بودن، معيارهاى ديگرى در قرآن ذكر شده است، از آن جمله: ●1. ايمان. «أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ» «1» ●2. سابقه. «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ» «2» ●3. هجرت. «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يُهاجِرُوا ما لَكُمْ مِنْ وَلايَتِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ» «3» ●4. توان جسمى و علمى. «وَ زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» «4» ●5. اصالت خانوادگى. «ما كانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ» «5» ●6. جهاد و مبارزه. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِينَ عَلَى الْقاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً» «6» 📝پیام ها🔰 🔶1- هر جا لازم باشد، بايد داوطلب مسئوليّت‌هاى حسّاس شد. قالَ اجْعَلْنِي‌ ... 🔶2- نبوّت، از حكومت و سياست جدا نيست، همچنان كه ديانت، از سياست جدا نيست. «اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ» 🔶3- در به كارگيرى افراد لايق، علاقه شخصى او در نظر گرفته شود. اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ‌ ...* 🔶4- ابتدا احراز شايستگى، سپس درخواست مسئوليّت. أَسْتَخْلِصْهُ‌ ... اجْعَلْنِي‌ ...* 🔶5- وقتى در كارى مهارت داريد، اعتماد به نفس داشته باشيد و خود را عرضه كنيد. «اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ»* 📖«1». سجده، 18. 📖«2». واقعه، 10- 11. 📖«3». انفال، 72. 📖«4». بقره، 247. 📖«5». مريم، 28. 📖«6». نساء، 95. 📚جلد 4 - صفحه 233 🔶6- در هر موقعيّتى كه فرد قرار دارد بايد به نظرات افراد پايين‌تر و مشاوران امين توجّه داشته باشد. (عزيز مصر به پيشنهاد يوسف كه گفت: «اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ»، توجّه كرد و آن را پذيرفت.)* 🔶7- تابعيّت منطقه‌اى، اصل نيست. يوسف مصرى نبود، ولى در حكومت مصر وارد شده و مسئوليّت گرفت. (ملّى‌گرايى، ممنوع) «اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ» 🔶8- به هنگام ضرورت، بيان لياقت و شايستگى خود، منافاتى با توكلّ و زهد و اخلاص ندارد. «إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» 🔶9- از مجموعه دو وصفى كه پادشاه از يوسف عليه السلام بيان كرد؛ «مَكِينٌ، أَمِينٌ» و دو صفتى كه يوسف براى خود بيان نمود؛ «حَفِيظٌ، عَلِيمٌ» اوصاف كارگزاران شايسته به دست مى‌آيد: قدرت، امانت، پاسدارى و تخصص. 🔶10- در برنامه‌ريزى ونظارت بر مصرف، بايد سهم نسل آينده حفظ و مراعات شود. «حَفِيظٌ عَلِيمٌ» ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 106 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋وَ ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ «106» 🦋🦋وبيشترشان به خداوند ايمان نمى‌آورند، جز اينكه (با او چيزى را) شريك مى‌گيرند. (و ايمانشان خالص نيست) 📚جلد 4 - صفحه 299 📝نکته ها👇 🔷امام رضا عليه السلام فرمودند: شرك در اين آيه به معناى كفر و بت‌پرستى نيست، بلكه مراد توجّه به غير خداوند است. «1» 🔷از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده است كه فرمودند: شرك در انسان، از حركت مورچه سياه در شب تاريك بر سنگ سياه، مخفى‌تر است. «2» 🔷امام باقر عليه السلام نيز فرمودند: مردم در عبادت موحد هستند، ولى در اطاعت از غير خدا گرفتار شرك مى‌شوند. «3» 🔷ودر روايات ديگرى مى‌خوانيم كه مراد از شرك در اين آيه، شرك نعمت است. مثل اينكه انسان بگويد فلانى كار مرا سرو سامان داد، اگر فلانى نبود نابود شده بودم و امثال آن. «4» 📝پیام ها🔰 🔶1- ايمان، مراتبى دارد و ايمان خالص كه هيچ گونه شركى در آن نباشد كم است. وَ ما يُؤْمِنُ‌ ... إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ‌ 📚تفسير نور(10جلدى) ج‌4 ص299   💠نشانه‌هاى مؤمن مخلص‌: ●1. در انفاق: «لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً» «5» از كسى توقع پاداش و تشكر ندارد. ●2. در عبادت: «وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» «6» جز خداوند كسى را بندگى نمى‌كند. ●3. در تبليغ: «إِنْ أَجرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ» «7» به غير خداوند از كسى پاداش نمى‌خواهد. ●4. در ازدواج: «إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ» «8» از فقر نمى‌هراسد و با توكل به وعده خدا ازدواج مى‌كند. ●5. در برخورد با مردم: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» «9» جز رضاى او همه چيز را كنار مى‌گذارد. 📚«1». تفسير نمونه. 📚«2». سفينةالبحار، ج 1، ص 697. 📚«3». كافى، ج 2، ص 292. 📚«4». تفسير نمونه. 📖«5». انسان، 9. 📖«6». كهف، 110. 📖«7». هود، 29. 📖«8». نور، 32. 📖«9». انعام، 91. 📚جلد 4 - صفحه 300 ●6. در جنگ وبرخورد با دشمن: «وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ» «1» از كسى به جز خداوند نمى‌هراسد. ●7. در مهرورزى و محبّت: «وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ» «2» هيچ كس را به اندازه خداوند دوست نمى‌دارد. ●8. در تجارت وكسب وكار: «رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ» «3» از ياد خداوند غافل نمى‌شود. 💠نشانه‌هاى مؤمن مشرك‌: ●1. عزّت را از ديگران آرزو مى‌كند: «أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ» «4» ●2. در عمل: «خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً» «5» كار شايسته را با ناشايست مى‌آميزد. ●3. در برخورد باديگران: «كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ» «6» دچار تعصّبات حزبى و گروهى مى‌شود. ●4. در عبادت: «الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ. الَّذِينَ هُمْ يُراؤُنَ» «7» بى‌توجّهى و رياكارى مى‌كند. ●5. در جنگ و نبرد: «يَخْشَوْنَ النَّاسَ كَخَشْيَةِ اللَّهِ» «8» از مردم مى‌ترسد. ●6. در تجارت وامور دنيوى: «أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ» «9» افزون‌طلبى، او را سرگرم مى‌كند. ●7. در انتخاب دين و دنيا: «وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً» «10» دنيا را مى‌گيرند و پيامبر را تنها مى‌گذارند. 📖«1». احزاب، 39. 📖«2». بقره، 165. 📖«3». نور، 37. 📖«4». نساء، 139. 📖«5». توبه، 102. 📖«6». مؤمنون، 53. 📖«7». ماعون، 5- 6. 📖«8». نساء، 77. 📖«9». تكاثر، 1. 📖«10». جمعه، 11. 📚تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 301 ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 104 . 105 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ «104» 🦋🦋و تو بر اين (وظيفه‌ى ارشاد) پاداشى از آنان نمى‌خواهى. آن (رسالت و قرآن) جز تذكر و پندى براى جهانيان نيست. 📝نکته ها👇 🔷پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله نيز همانند ساير پيامبران، هرگز از مردم در قبال هدايت آنان پاداشى درخواست نكرد. زيرا توقع داشتن از مردم، پذيرش دعوت را سنگين مى‌كند. در سوره طور آيه 40 مى‌خوانيم: «أَمْ تَسْئَلُهُمْ أَجْراً فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ» مگر از مردم مزدى درخواست كردى تا پرداخت آن برايشان سنگين باشد. اگر در آيه ديگر مى‌بينيم كه مزد رسالت را مودّت اهل قربى مى‌داند، «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‌» «1» براى آن است كه پيروى و تبعيّت اهل‌بيت، براى خود مردم سودمند است نه پيامبر، زيرا در جاى ديگر مى‌خوانيم: «قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ» «2» آرى كسى كه اهل‌بيت را دوست دارد از آنان اطاعت مى‌كند و اطاعت از آنان اطاعت از پيامبر و خداست. 🔷قرآن ذكر است، زيرا: ●يادآور آيات، نعمات و صفات الهى است. ●يادآور گذشته و آينده انسان است. ●يادآور عوامل سقوط و عزّت جوامع است. ●يادآور صحنه‌هاى قيامت است. ●يادآور عظمت هستى است. ●يادآور تاريخ و زندگى شخصيّت‌هاى تاريخ‌ساز است. 🔷معارف قرآن و احكام آن حقايقى است كه بايد آنرا فرا گرفت و همواره به خاطر داشت. زيرا «ذِكْرٌ» به علم ومعرفتى گفته مى‌شود كه در ذهن حاضر باشد واز آن غفلت نشود. 📖«1». شورى، 23. 📖«2». سبأ، 47. 📚جلد 4 - صفحه 297 📝پیام ها🔰 🔶1- مبلّغ نبايد از مردم توقعى داشته باشد، همانگونه كه پيامبران چنين بودند. «وَ ما تَسْئَلُهُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ» 🔶2- آنچه زشت است درخواست پاداش است، نه دريافت آن. «تُسْئَلُ» 🔶3- معارف قرآن فطرى است و همه مردم از آن مى‌توانند بهره ببرند. ( «ذِكْرٌ» در جايى است كه انسان در درون خود مى‌دانسته، ولى فراموش كرده است)* 🔶4- كار پيامبران يادآورى و بيدار ساختن فطرت‌هاست. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»* 🔶5- رسالت پيامبر اسلام، جهانى است. «لِلْعالَمِينَ» 🔶6- ايمان نياوردن گروهى از مردم، حتّى اكثريّت آنان در يك زمان و مكان نبايد مبلغان دينى را دلسرد كرده و مأيوس نمايد. اگر در منطقه‌اى از زمين گروهى ايمان نياوردند، در جاى ديگر تبليغ نمايند. «لِلْعالَمِينَ» ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🕋وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ «105» 🦋🦋و چه بسيار نشانه در آسمان‌ها و زمين كه بر آن مى‌گذرند، در حالى كه از آن روى گردانند. 📝نکته ها👇 🔷گويا اين آيه براى تسلّى خاطر رسول اكرم صلى الله عليه و آله و هر رهبر و امام بر حقّ است كه اگر مردم به فرمان و دستور آنان بى‌اعتنا بودند نگران نباشند، آنان دائماً بر نشانه‌هاى قدرت و حكمت خدا در طبيعت و خلقت برخورد مى‌كنند، ولى لحظه‌اى نمى‌انديشند. اين همه زلزله، كسوف، خسوف، صاعقه، گردش ستارگان، كهكشان‌ها، همه و همه را مى‌بينند، ولى از آن اعراض مى‌كنند. 🔷جمله‌ «يَمُرُّونَ عَلَيْها» را سه نوع معنى كرده‌اند: ●1. منظور از مرور انسان‌ها بر آيات الهى، مشاهده آنهاست. 📚جلد 4 - صفحه 298 ●2. منظور از مرور انسان‌ها بر آيات، حركت زمين است، زيرا با حركت زمين، انسان بر اجرام آسمانى مرور مى‌كند. «1» ●3. مرور بر آيات آسمانى، پيشگويى سوار شدن انسان بر وسايل فضايى و حركت آنها در آسمان‌ها است. «2» 🔷اعراض، از غفلت خطرناكتر است. با اينكه تعداد نشانه‌ها زياد است‌ «كَأَيِّنْ» و انسان دائماً با آنها رابطه دارد «يَمُرُّونَ» امّا نه تنها از آنها غفلت مى‌كند، بلكه مواقعى نيز با عنايت از آنها اعراض مى‌كند. 📝پیام ها🔰 🔶1- تمام هستى، نشانه و رمز خداشناسى است. «آيَةٍ» 🔶2- انسان اگر لجاجت كند، هيچ نشانه‌اى را نمى‌پذيرد. وَ كَأَيِّنْ مِنْ آيَةٍ ... يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ‌ 🔶3- نگاه سطحى و بدون فكر و تأمّل، زمينه‌ى هدايت و رشد نيست. يَمُرُّونَ‌ ... مُعْرِضُونَ* 🔶4- علم به تنهايى كافى نيست، حقّ پذيرى نيز لازم است تا ايمان حاصل شود. «يَمُرُّونَ عَلَيْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ»* 🔶5- احسن القصص بودن داستان به تنهايى كافى نيست؛ مهم آمادگى براى به كار بستن و پذيرفتن اين همه درس بزرگ است. «وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ»* 📚«1». تفسير الميزان. 📚«2». سفرنامه حج آيةاللَّه صافى. ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 102 . 103 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ «102» 🦋🦋(اى پيامبر!) اين (داستان) از خبرهاى غيبى است كه ما به تو وحى مى‌كنيم و تو نزد آنان (برادران يوسف) نبودى آنگاه كه در كار خويش هم داستان و متّفق شدند و نيرنگ مى‌نمودند (كه چگونه يوسف را در چاه اندازند و بگويند گرگ او را دريده است.) 📝پیام ها🔰 🔶1- انبيا از طريق وحى، با غيب آشنا مى‌شوند. ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ‌ ... 🔶2- انبيا، تمام اخبار غيبى را نمى‌دانند. «مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ» 🔶3- آنجا كه خدا نخواهد، نه تصميم مردم‌ «أَمْرَهُمْ» نه اجماع آنان‌ «أَجْمَعُوا» ونه نقشه وتوطئه‌ «يَمْكُرُونَ» اثرى ندارد. 📚جلد 4 - صفحه 295 🔶4- در حوادث پى‌درپى و مرتبط، نكته اصلى و نقطه‌ى شروع را فراموش نكنيد. محور داستان يوسف توطئه نابودى يوسف بود. «أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ» 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🕋وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ «103» 🦋🦋(اى پيامبر!) بيشتر مردم ايمان بياور نيستند، هر چند (سخت بكوشى و) حرص و آرزو داشته باشى. 📝نکته ها👇 🔷«حرص» به معناى علاقه شديد به چيزى وتلاش براى دستيابى به آن است. 📝پیام ها🔰 🔶1- بارها اكثريّت مردم از نظر اعتقادات دينى، مورد انتقاد قرآن قرار گرفته‌اند. وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ‌ ... بِمُؤْمِنِينَ‌ 🔶2- پيامبران نسبت به هدايت ديگران، سوز و درد و اشتياق دارند. «حَرَصْتَ» 🔶3- هر حرصى مذموم نيست. (پيامبر براى ايمان آوردن مردم، حرص مى‌ورزيد) «حَرَصْتَ»* 🔶4- كج فهمى و ايمان نياوردن اكثريّت مردم نبايد مانع تبليغ دين و بيان حقيقت گردد. ما أَكْثَرُ النَّاسِ‌ ... بِمُؤْمِنِينَ* 🔶5- ايمان نياوردن اكثريّت مردم، به خاطر كوتاهى پيامبران نيست، بلكه نتيجه‌ى اختيار وآزادى خود انسان‌ها است كه نخواسته‌اند ايمان بياورند. «ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ» 📚تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 296 ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
🔶15- در دعاها ومناجات‌ها تنها به فكر دنيا ومسائل مادى نباشيد. «فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» 🔶16- قدرت انسان ناچيز؛ «مِنَ الْمُلْكِ» علم انسان ناچيز؛ «مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ‌ ...» اما حكومت خداوند بر همه هستى است. «فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» 🔶17- خدايى كه خالق آسمان‌ها و زمين است مى‌تواند كسى را از لابلاى تمام سختى‌ها نجات داده و او را به بالاترين درجه‌ها برساند. رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ‌ ... فاطِرَ السَّماواتِ‌ ...* 📖«1». تحريم، 11. 📚«2». تفسير الميزان. 📚جلد 4 - صفحه 293 🔶18- به ايمان فعلى خود مغرور نشويم، حفظ ايمان تا آخر مهم است. «تَوَفَّنِي مُسْلِماً»* 🔶19- نهايت ايمان، تسليم در برابر خداوند است. «تَوَفَّنِي مُسْلِماً»* 🔶20- عاقبت خير، بهترين نعمتى است كه خداوند به بندگانش عطا مى‌كند. «تَوَفَّنِي مُسْلِماً»* 🔶21- هيچ پادشاهى تا ابد نمى‌ماند. «تَوَفَّنِي مُسْلِماً»* 🔶22- با ايمان مردن و در زمره صالحان قرار گرفتن، آرزوى پاكان است. «تَوَفَّنِي مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ» 🔶23- انسان‌هاى وارسته حكومت را براى خدمت و صلاح مى‌خواهند. «أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ»* 🔶24- صالحان داراى بالاترين مقام در آخرت هستند. (يوسف آرزوى ملحق شدن به آنان را دارد) «أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ»* 🍃🌸سيماى يوسف (ويژگى‌هاى يك رهبر موفّق):👇 🍀در پايان داستان حضرت يوسف، سيمايى از آن را مرور مى‌كنيم: ✨1. توجّه كامل به خداوند در تلخى‌ها: رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُ‌ ... در شادى‌ها و شيرينى‌ها: «رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ» ✨2. رهاكردن هر خط انحرافى از هر گروهى: «إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ» ✨3. پى‌گيرى راه مستقيم پيشگامان: وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِي إِبْراهِيمَ‌ ... وَ أَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ‌ ✨4. پايدارى در راه رضاى خدا تا آخرين نفس: «تَوَفَّنِي مُسْلِماً» ✨5. وقار در برابر رقبا: «أَحَبُّ إِلى‌ أَبِينا مِنَّا» ✨6. صبر در برابر حوادث و مرارت‌ها: «يَجْعَلُوهُ فِي غَيابَتِ الْجُبِ‌، أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً» ✨7. پاكدامنى و ترجيح تقوا بر رفاه: «مَعاذَ اللَّهِ‌، رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي» ✨8. كتمان در برابر بيگانگان: «وَ شَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ» 📚جلد 4 - صفحه 294 ✨9. علم وافر: عَلَّمْتَنِي مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ‌- إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ‌ ... ✨10. بيان زيبا و فصيح: «فَلَمَّا كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنا مَكِينٌ» ✨11. اصالت خانوادگى: آبائِي إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ‌ ... ✨12. مدارا با مخالفان فكرى: «يا صاحِبَيِ السِّجْنِ» ✨13. اخلاص: «كان من المخلصين» ✨14. سوز و علاقه به هدايت ديگران: «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ‌ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» ✨15. قدرت طراحى وابتكار: جَعَلَ السِّقايَةَ، ائْتُونِي بِأَخٍ لَكُمْ‌، فَذَرُوهُ فِي سُنْبُلِهِ‌، ... ✨16. تواضع و فروتنى: «رَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ» ✨17. عفو و اغماض: «لا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ» ✨18. فتوت و جوانمردى: «نَزَغَ الشَّيْطانُ بَيْنِي وَ بَيْنَ إِخْوَتِي» ✨19. امانتدارى: «اجْعَلْنِي عَلى‌ خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» ✨20. مهمان‌نوازى: «أَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ» ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
📝پیام ها🔰 🔶1- تبرّك به اشيائى كه مربوط به اولياى خداست، جايز است. «اذْهَبُوا بِقَمِيصِي» (پيراهن يوسف، چشم نابينايى را بينا مى‌كند.) 🔶2- كسى كه با هوى و هوس مبارزه كند، حتّى لباسش نيز از مقدسات مى‌شود. «بِقَمِيصِي» 🔶3- تنها ديدن اشياى مقدّس براى تبرّك كافى نيست، بايد آن را لمس كرد. «فَأَلْقُوهُ عَلى‌ وَجْهِ أَبِي»* 🔶4- حزن و شادى در نور چشم اثر دارد. وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ‌ ... يَأْتِ بَصِيراً شايد به همين دليل فرزند خوب را «قرةالعين» ناميده‌اند. (البتّه اگر نخواهيم از بُعد معجزه بررسى كنيم.) 🔶5- وصال، دل پير را زنده و نابينا را بينا مى‌كند. «فَأَلْقُوهُ عَلى‌ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً»* 🔶6- در معجزه وكرامت، سن وسال شرط نيست. (پيراهن فرزند، چشمان پدر را بينا مى‌كند.) 🔶7- يوسف، علم غيب داشت وگرنه از كجا مى‌دانست كه پيراهن، پدر را بينا مى‌كند. «يَأْتِ بَصِيراً» 🔶8- خداوند آنچه را كه روزى سبب حزن يعقوب شده بود، مايه شادى و شفاى اوقرار داد. (پيراهن روزى سبب اندوه شد و امروز سبب شادى)* 📚«1». تفسير كبير، به نقل از تفسيرنمونه. 📚جلد 4 - صفحه 279 🔶9- فرزندان متمكن، بستگان ضعيف مخصوصاً والدين سالمند را تحت پوشش ببرند. «وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ» 🔶10- شرايط اجتماعى، در عمل به وظيفه اثر دارد. «وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ» (صله‌ى رحم يوسف در آن شرايط به نوعى بود كه بايد فاميل به مصر بيايند.) 🔶11- رسيدگى به بستگان با حفظ حقوق ساير مردم، لازم است. «أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ» 🔶12- تغيير مسكن و هجرت، آثار زيادى دارد از جمله: خاطرات غم‌انگيز را دگرگون مى‌كند. «وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ» 🔶13- افراد خانواده و بستگان نزديك در صورت امكان نزديك هم و در كنار هم زندگى كنند. «وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ»* 🔶14- جوانمردى يوسف عليه السلام تا آن اندازه بود كه برادران او را تحمّل نكردند و را در چاه انداختند، ولى يوسف عليه السلام همه برادران و خانواده‌هايشان را دعوت كرد. «وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ»* 🔶15- با خويشان هر چند خطاكار باشند نبايد قطع رابطه كرد. «وَ أْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ»* 🔶16- براى كسانى كه زجر فراق كشيده‌اند بايد به فكر رفاه بود. «أَجْمَعِينَ» ديگر يعقوب تاب فراق ندارد. 🔶17- بهترين لطف آن است كه همه را شامل شود. «أَجْمَعِينَ» ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره یوسف ( آیات 83 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ «83» 🦋🦋(يعقوب) گفت: (اين چنين نيست) بلكه (بار ديگر) نفس شما (با نسبت دزدى به بنيامين يا تعيين كيفر گروگان‌گيرى) مسئله را براى شما آراسته است، پس صبرى نيكو (لازم است) اميد است كه خداوند همه برادران را با هم نزد من آورد، چرا كه او قطعاً آگاه و حكيم است. 📝نکته ها👇 🔷وقتى برادران، پيراهن آغشته به خون يوسف را با ظاهرى غمگين و گريان حضور پدر آوردند و گفتند: يوسف را گرگ خورد. حضرت يعقوب گفت: «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» يعنى نفس شما اين كار را در چشم شما زيبا جلوه داده است و من صبر جميل مى‌كنم. در اينجا نيز كه دو فرزندش (بنيامين وپسر بزرگتر) از او جدا شده‌اند، همين جمله را تكرار مى‌كند. شايد اين سؤال مطرح شود در ماجراى يوسف برادران توطئه و خيانت كردند، ولى در ماجراى بنيامين اين مسايل نبود، پس چرا كلام يعقوب در هر دو مورد يك لحن و يك عبارت است؟ «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» 🔷تفسيرالميزان اينگونه پاسخ مى‌دهد: يعقوب مى‌خواهد بگويد دورى اين دو برادر نيز دنباله حركت قبلى شما نسبت به يوسف است. يعنى تمام اين صحنه‌ها، دنباله همان كار زشت شماست. ممكن است گفته شود كه مراد يعقوب اين است كه شما در اينجا هم خيال مى‌كنيد بى‌تقصيريد و كارتان خوب بوده است، ولى شما مقصّريد زيرا: ●اوّلًا: چرا با ديدن پيمانه در بار برادرتان او را سارق دانستيد؟ شايد كس ديگرى اين پيمانه را در بار گذاشته بود؟ ●ثانياً: چرا زود برگشتيد؟ بايد تحقيق مى‌كرديد. ●ثالثاً چرا كيفر سارق را گروگان قرار داديد؟ «1» 🔷امّا سخن صاحب الميزان مناسب‌تر است، چون پيدا شدن پيمانه در بار بنيامين، براى عموم مردم سبب علم به دزدى مى‌شود و ماندن برادر بزرگتر در مصر نيز براى پيگيرى كار يا جلب‌ عواطف و رحم بود و كيفرى هم كه ذكر شده، مجازات سارق در منطقه آنان بوده است. 📚«1». تفسير نمونه. 📚جلد 4 - صفحه 265 بنابراين در هيچ يك از سه مسئله، جلوه نفسانى نبود تاگفته شود: «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» صبر، گاهى از روى ناچارى و بيچارگى است، چنانكه اهل دوزخ مى‌گويند: «سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا» صبر كردن و يا جزع كردن براى نجات ما اثرى ندارد. و گاهى صبر آگاهانه و داوطلبانه و تسليم رضاى خداوند است كه چهره اين صبر در هر جايى با يك عنوان مطرح است؛ صبر در ميدان جهاد، شجاعت است. صبر در دنيا، زهد است. صبر در برابر گناه، تقواست. صبر در برابر شهوت، عفّت است و صبر در برابر مال حرام، ورع است. 🔷تزيين و زيبانمايى زشتى‌ها، گاهى توسّط شيطان؛ «وَ إِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطانُ أَعْمالَهُمْ» «1»، گاهى به وسيله‌ى زرق و برق دنيا؛ «حَتَّى إِذا أَخَذَتِ الْأَرْضُ زُخْرُفَها وَ ازَّيَّنَتْ» «2» و گاهى توسّط نفس انسان است. «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 📝پیام ها🔰 🔶1- نفس براى توجيه گناه، كارهاى زشت را در نظر انسان زيبا جلوه مى‌دهد. «سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ» 🔶2- صبر، شيوه‌ى مردان خداست وصبر جميل، صبرى است كه در آن سخنى بر خلاف تسليم و رضاى خداوند گفته نشود. «3» «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» 🔶3- هرگز از قدرت خداوند مأيوس نشويم. «عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ» 🔶4- يعقوب به زنده بودن سه فرزندش (يوسف، بنيامين، برادر بزرگتر) يقين داشت و به ملاقاتشان اميدوار بود. «أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعاً» 🔶5- براى قدرت الهى، حل مشكلات تازه و كهنه، يكسان است. خداوند مى‌تواند يوسف ديروز و برادر امروز شما را يكجا دورهم گرد آورد. «جَمِيعاً» 🔶6- مؤمن، حوادث تلخ را نيز از حكمت خدا مى‌داند. «الْحَكِيمُ» 🔶7- باور وتوجّه به عالمانه وحكيمانه بودن افعال الهى، آدمى را به صبر وشكيبايى‌ در حوادث دشوار وادار مى‌كند. «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ، إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» 📖«1». انفال، 48. 📖«2». يونس، 24. 📚«3». تفسير نورالثقلين. 📚جلد 4 - صفحه 266 ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور ❤️🍃 🆔 @QURAN_SOUND114 📎 با ما همراه باشید👆