...عجیب تر و آسیب رسان تر شرایطی بود که به عربستان اجازه داد در تامین مالی تروریسم بین المللی نقش فعال داشته باشند.
ایالات متحده هیچگاه خشنودی خودشان از حمایت های عربستان سعودی از اسامه بن لادن که در سالهای هشتاد علیه شوروی در افغانستان میجنگید پنهان نکردند. واشنگتن و ریاض جمعا سه و نیم میلیارد دلار به «مجاهدین» کمک کردند, گرچه رقم بسیار بالاتر هم رفت
در اواخر سال ۲۰۰۳ مجله امریکایی «News and world report» با استفاده از مدارک دادگاه ها، گزارش های اطلاعاتی داخلی و خارجی، مصاحبه با ده ها نفر از ماموران دولتی و کارشناسان مرتبط با تروریسم و امور خاورمیانه، بررسی جالبی انجام داد که شمه ای از نتیجه این بررسی را میتوان در زیر دید:
شواهد مسلمی وجود دارد که متحد آمریکا و بزرگترین تولید کننده نفت یعنی عربستان سعودی، به قول یکی از مسئولین ارشد خزانه داری امریکا به کانون تامین مالی تروریست ها تبدیل شده اند
بعد ازدو ضربه ناشی از انقلاب ایران و جنگ شوروی در افغانستان، موضوع از سال ۱۹۸۰ شروع شد و اکثر موسسات نیمه رسمی خیریه در عربستان سعودی به منبع اصلی تامین مالی جنبش روبهرشد «جهادیون» تبدیل شدند.
مبالغ یاد شده صرف اداره اردوگاه های آموزشی شبه نظامین در سطح بیست کشور، خرید اسلحه و جذب اعضای جدید میشد.
مشاورین اطلاعاتی میگفتند که سعودی ها قویا از ایالات متحده خواسته اند که چشمهایش را روی چنین اموری ببندد. هر کس به نوعی که در ارتباط با عربستان بود، خواه سفرا، روسای پایگاه های سیا، حتی وزرا و معاونان آنان در کابینه از طریق قرارداد های میلیاردی، وام هی بلاعوض و حقوق های گزاف، همه مشغول لفت و لیس بودند...
شنود های مخابراتی و الکترونیکی حاکی از آن بود که اعضای دربار سعودی نهتنها به «القاعده» بلکه به سایر گروههای تروریستی هم کمک میکردند.
بعد از حمله به ساختمان های مرکز تجارت جهانی و پنتاگون در سال 2001 شواهد بیشتری در مورد روابط پنهانی بین واشنگتن و ریاض رو شد، مجله ونیتی فیر طی گزارشی مبسوط و تحت عنوان «برای نجات سعودی ها» اطلاعاتی را افشا کرد که قبلا به اطلاع عموم نرسیده بود. داستان برخاسته از این گزارش مبنی بر ارتباط بین خانواده بوش، دربار سعودی و خانواده بن لادن مرا هیچ متعجب نکرد.
برای من، بیست سال پیوند نزدیک شخصی، تجاری، سیاسی آنها روشن بود.
آنچه تعجب مرا برانگیخت این بود که حقیقتا بالاخره به مطبوعات راه یافت.
درست چند روز بعد از یازده سپتامبر، سعودی های ثروتمند، از جمله اعصای خانواده بن لادن، با هماپیماهای جت خصوصی از ایالات متحده فرار کردند...
📚 اعترافات یک جنایتکار اقتصادی
#کتاب #بن_لادن #بنلادن #سعودی #عربستان #بوش #امریکا #آمریکا #تروریسم #تروریست
@Barandaz_media
▫️این چند وقته خیلی میبینم که سفلهها، دگوریها و امثالهم خیلی چشمهاشون برای "اَبَر پروژه" های بنسلمان در حجاز قلبی شده و آب از دهانشون راه میفته.
بعد هم با یه حالت پیفپیف و تاسف برمیگردن به ایران نگاه کرده و میگن وای ما از توسعه عقب افتادیم و فلان.
به همین منظور دوست دارم یه کمی برگردیم عقب، به زمانیکه هنوز هر سفلهای در توییتر با واژگان توسعه و حکمرانی و... ساحت این مطالعات رو به لجن نکشیده بود و چنین پروژههایی در حجاز جریان داشت.
▫️اولیش پروژهی مزرعهی انرژی خورشیدی بود که سال ٢٠١٧ مناقصاتش در حجاز برگزار شد.
قرار بود که این پروژه ٢٠٠ گیگاوات انرژی تولید کنه و به مساحتی حدود ۵٠٠٠ کیلومتر مربع برای راهاندازی نیاز داشت. سررسید اتمام پروژه هم سال ٢٠٣٠ بود.
سال ٢٠١٨ سعودیها یک قرارداد ٢٠٠ میلیارد دلاری با سافتبانک ژاپن بستن که تامین مالی این پروژه رو بهعهده بگیره.
طبیعی بود که این پروژه به سرانجام نرسید چون اصلا طرح اولیهای وجود نداشت.
صرفا یه چیزی شنیده بودن و این وسط یه پولی به یه عده رسید توی سعودی!
نهایتا اون پروژهی تجدیدپذیر با سر به زمین خورد (بعد از ۶ ماه) و هیچی هم ساخته نشد.
اوایل امسال دوباره اعلام کردن که قصد دارن یه مزرعهی انرژی خورشیدی بزنن که به واقعیت نزدیکتره و خروجی حدودا ٢ گیگاواتی براش پیشبینی شده.
اما اینبار هم مثل دفعهی قبل وزارت انرژی عربستان از مطالعات کارشناسی و قراردادها غایبه.
▫️دومین پروژه، پروژهی بزرگترین هتل دنیا "ابراج کدی" بود که قرار بود گروه ساخت و ساز بنلادن بسازدشون.
قرار بود که ١٠هزار اتاق داشته باشه این هتل و در سال ٢٠١۵ عملیات ساختش آغاز شد.
برآورد شده بود که این پروژه چیزی حدود ٣ میلیارد دلار هزینه ببره و تا سال ٢٠١٧ تکمیل بشه اما خب اصلا کار به اونجا نرسید.
چند ماه بعد از شروع کار به دلیل وزش شدید باد در ارتفاع، یکی از جرثقیلها روی زوار خانهی خدا سقوط کرد که چند نفرشون هم ایرانی بودن اگر یادتون باشه.
خلاصه که برای مدتی پروژه به همین دلایل تعطیل بود تا سال ٢٠١٧.
سال ٢٠١٧ که قرار بود سال تحویل پروژه باشه اعلام شد که قراره ساخت و سازش ادامه پیدا کنه اما تا الان که ۶ سال گذشته، پیشرفت چندانی توی پروژه دیده نشده.
▫️سومین ابرپروژه رو میخوام از دوران قبل بنسلمان بگم تا فکر نکنید چیزهایی که بنسلمان گفته مثلا خیلی جدیده.
فاصله گرفتن از اتکا به نفت، سالهاست که در دستور کار پادشاهی سعودی قرار داره.
این پروژه در سال ٢٠٠۵ ذیل برنامهی "١٠ در ١٠" وزارت اقتصاد عربستان تعریف شده بود که قرار بود این ششتا پروژه تا سال ٢٠١٠ عربستان رو به یکی از ١٠ مقصد جذاب سرمایهگذاری دنیا تبدیل بکنه. که از اون شش پروژه فکر کنم کنم فقط دوتاش انجام شد که یکیش یک بندر بود اگر اشتباه نکنم و اونیکی هم "شهر اقتصادی مَلِک عبدالله".
پروژهای که به تنهایی ٣۵ میلیارد دلار خرج روی دست پادشاهی گذاشت و مساحتی به اندازهی واشنگتندیسی رو به خودش اختصاص داد.
برنامههای خیلی بلندپروازانهای برای این شهر در نظر گرفته شده بود از جمله خودکفا بودنش از منظر انرژی و انرژی سبز و حمل نقل آسان، یک بندر خیلی عظیم و... .
برخلاف سایر پروژههایی که بهشون اشاره کردیم، این پروژه در سال ٢٠١٨ به اتمام رسید.
انتظار بر این بود که وقتی این پروژه تموم میشه، جمعیت این شهر به حدود دو میلیون نفر برسه ولی وقتی کار ساخت و ساز تموم شد این شهر فقط ٧٠٠٠ نفر جمعیت داشت و الان هم فکر نکنم خیلی بیشتر شده باشه.
کلیت پروژه یک شکست تقریبا تمامعیار بود که ترجیح دادن زیر خاک رسانه پنهانش کنن.
▫️حالا به نظرم میشه مثلا جای "١٠ در ١٠" شما بذاری چشمانداز ٢٠٣٠ و جای این پروژههایی که اسم بردیم بذاری نئوم و هتل فلان و شهر بیسار.
خاصیت مشترک "ابرپروژه" ها معمولا اینه که یا ساخته نمیشن یا مثل همتایان اماراتی خودشون یا شهر ملک عبدالله فرسنگها با انتظاراتی که ازشون میرفته فاصله دارن.
من حتی چندان به این تحرکات فوتبالی سعودی هم دید خوبی ندارم و مطمئن نیستم که چندان بتونه زمینهی توریسم ورزشی رو در این کشور تکون بده اما خب باز این روند از روند ابرپروژهها خیلی منطقیتر میاد!
🔸 مبدا 🔸
#سعودی #عربستان
@Barandaz_media