آسمونی شدن😍
نه بال میخواد ن پر🌈
❤️ی میخواد به وسعت خود آسمون
مردان آسمونی بال پرواز نداشتن
🌈تنها به ندای دلشون گوش دادن
#فدایی_رهبر
@mahmoodreza_beizayi
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1 #قسمت بیست و ششم ادامه ی پیوند الهی 🌺 👇👇👇 💢ابراهيم جواب داد: پدرت با من، ح
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1
#قسمت بیست و هفتم
ایام انقلاب🌺
👇👇👇
💢ابراهيم از دوران کودکی عشق و ارادت خاصی به امام خمينی(ره) داشت. هر چه بزرگ تر می شد اين علاقه نيز بيشتر می شد. تا اينکه در سال های قبل از انقلاب به اوج خود رسيد.
💢در سال 1356 بود. هنوز خبري از درگيری ها و مسائل انقلاب نبود. صبح جمعه از جلسه ای مذهبی در ميدان ژاله (شهدا) به سمت خانه بر می گشتيم.
💢از ميدان دور نشده بوديم که چند نفر از دوستان به ما ملحق شدند.
💢ابراهيم شروع کرد برای ما از امام خمينی(ره) تعريف کردن بعد هم با صدای بلند فرياد زد: درود بر خمينی
💢ما هم به دنبال او ادامه داديم. چند نفر ديگر نيز با ما همراهی کردند.
💢تا نزديک چهارراه شمس شعار داديم و حركت كرديم.
💢دقايقی بعد چندين ماشين پليس به سمت ما آمد.
💢ابراهيم سريع بچه ها را متفرق کرد. در کوچه ها پخش شديم.
💢دو هفته گذشت. از همان جلسه صبح جمعه بيرون آمديم.
💢ابراهيم درگوشه ميدان جلوی سينما ايستاد. بعد فرياد زد: درود بر خمينی و ما ادامه داديم. جمعيت که از جلسه خارج می شد همراه ما تکرار می کرد.
💢صحنه جالبی ايجاد شده بود. دقايقي بعد، قبل از اينکه مأمورها برسند ابراهيم جمعيت را متفرق کرد.
💢بعد با هم سوار تاکسی شديم و به سمت ميدان خراسان حرکت کرديم.
💢دو تا چهار راه جلوتر يکدفعه متوجه شدم جلوی ماشين ها را می گيرند مسافران را تک تک بررسی می کنند.
💢چندين ماشين ساواک و حدود 10مأمور در اطراف خيابان ايستاده بودند.
💢چهره مأموری که داخل ماشين ها را نگاه می کرد آشنا بود. او در ميدان همراه مردم بود! به ابراهيم اشاره کردم. متوجه ماجرا شد.
#ادامه،فردا ساعت ۲۰
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرا
من مصطفایی دیگرم✌️
فرمان بده❤️
#فدایی_رهبر
@mahmoodreza_beizayi
#شهید_مصطفی_صدرزاده
*شهیدی که در لحظه تدفین دهان و چشمهایش بسته شد/شهیدی که زمان و چگونگی شهادتش را میدانست*
*شهید مصطفی صدر زاده*🌹
تاریخ تولد: ۱۹ شهریور۱۳۶۵
تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
محل تولد: خوزستان/شوشتر
محل شهادت: حلب/ سوریه
🌹 *فرمانده گردان عمار لشکر فاطمیون* از او یک دختر به نام فاطمه و یک پسر به نام محمد علی به یادگار مانده است او به صورت داوطلبانه به سوریه اعزام شد.. یک روز به دوستش میگوید:
*من تا قبل از ظهر تاسوعا بین شما نفس میکشم و اگر شهید نشدم شما میتوانی من را تیرباران کنی یا از سوریه اخراج کنی مصطفی حتی به او میگوید من با یک گلوله شهید میشوم.*🕊🌺
همسرش میگوید:
وقتی تربت امام حسین(ع) و پرچم گنبد را روی مصطفی انداختند، قرآنم را درآوردم و گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند. به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفی گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود *که دیدیم دهان و چشم مصطفی بسته شد.*🖤🌺
همانجا گفتم: «میخواستی در آخرین لحظه، "عند ربهم یَرزقون" بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟ همه اینها را میدانم...
*شاید به من بخندند و مسخره کنند ولی من با مصطفی هنوز زندگی میکنم*
مصطفی درست طبق حرفهایش *در ظهر تاسوعا با یک گلوله* شربت شهادت رو نوشید🕊🕋
شادی روحش صلوات💙🌹
#خادم الشهدا
باماهمراه باشید🌼
@mahmoodreza_beizayi
#عاشقانه_شهدا💞🏴
🔸 زیاد #هیئت دونفری داشتیم.
برای هم سخنرانی می ڪردیم
و چاشنی اش چند خط
روضه هم می خواندیم،
بعد ☕️ چای، نسڪافه
یا بستنی می خوردیم.
می گفت: « این خوردنیا
الان مال هیئته! » 😉
🔹 هر وقت چای می ریختم
می آوردم، می گفت:
« بیا دوسه خط روضه بخونیم
تا چاے #روضه خورده باشیم! » 💔
(راوی: همسر شهید)
شهید_محمدحسین_محمدخانی🌸
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
{•🌻🌙•}
استادی میگفت•°✨°•
گاهی یک پیام به نامحرم ،•°📱°•
یک صحبت با نامحرم•°🍃°•
بسیاری از لطف هارا•°☺️°•
از انسان می گیرد•°💢°•
لطف رسیدن به مراتب الهی!•°☝️🏼°•
لطف رسیدن به شهدا!•°😍°•
لطف رسیدن به مقامِ سربازیِ امام زمان‹عج›•°💪🏼°•
فقط این را بدانیم•°🤔°•
شهدا هرگز اهلِ رابطه•°🚫°•
با نامحرم نبودند...:)•°🕊°•
#تلنگرانه🌱-
وقتیناراحتی
ميگنخدااونبالاهست...💛-
وقتینااميدی🙃
ميگناميدتبهخداباشه🌿
وقتیمسافری
ميگنخداپشتوپناهت🖐🏻
وقتیمظلومواقعباشی
ميگنخداجاےحقنشسته💕
وقتیگرفتاری...
ميگنخداهمهچيودرستمیکنه🌻
وقتیهدفیتودلتداری✨
ميگنازتوحرڪتازخدابرڪت🌸
پسوقتیخداحواسشبههمهوهمه
چیهست...🙃
#ديگهغصهچرا؟!🌱
#گمنام
@mahmoodreza_beizayi
هدایت شده از .
شرکت کننده شماره7⃣1⃣
👁🗨سین بزن برنده شو🍃🌸
🌈Join👇
@picsel_faalan👈
یک خواهش برادرانه
شهید مدافع حرم : شهید مهدی محسن رعد
@mahmoodreza_beizayi
#خادم الشهدا
••💔
یڪۍنوشتہبود↓
سهمِمنازجنگ
پدرۍبود❝
ڪہهیچوقت
درجلسہۍاولیاومربیان
شرڪتنڪرد💔
+وهمینقدرغریب(:''
#یـارَجـآئـےعِنـدَمُـصیـبَتــے
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
گفتمش بي تو دلم مي گيرد !!
گفت با خاطره ها خلوت كن..
گفتمش خنده به لب مي ميرد
گفت با خون جگر عادت كن..
🌹شهید #مرتضی_عطایی🌹
ــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــ
#سلام✋🏻
#صبحتون 💐
#شهدایی🌷😇
#امام_حسینی 💔
#خادم ااشهدا
@mahmoodreza_beizayi
#شهادت
💢شهید حاج #حمید_تقوی_فر که به او لقب حاج قاسم ثانی را دادهاند #عرب_اهواز از ایران است که مغز متفکر و طراح عملیاتی بوده او در نبرد منصوریه و جلولاء شرکت کرد و در آخر در منطقه عزیز بلد عراق در تاریخ ۲۸ دسامبر ۲۰۱۴ در محور #سامرا شهید شد.
یکی از افسران گزارش داد که قبل از شهادت در یک کشور قصد ترور او را داشتهاند.
همسرش در هنگام ضبط برنامه میگوید: من به او گفتم که شما فقط یک مشاور در #عراق هستید، که این جنگ عراقی هاست. چرا اصرار دارید که خود را در خاکریز به خطر بیندازید؟ در مرکز بمانید!
او می گوید به سادگی به من پاسخ داد، این نبرد حق و باطل است، ما باید در کنار عراقی ها بایستیم، زیرا آنها حق دارند.
📸شهید مدافع حرم
#سید_حمید_تقوی_فر ❤️
#به_نقل_از_رسانه_حشدالشعبی 🇮🇶
# خادم الشهدا
@mahmoodrza_beizayi
←شهدا دعاداشتند
ادعانداشتند .. !
←نیایشداشتند
نمایشنداشتند ... !
←حیاداشتند(:"
ریانداشتند ... !
رسمداشتند🌱
اسمنداشتند ...!
#رفیق_شهیدم
#محمودرضابیضایی
@mahmoodreza_beizayi
#بهوقتدعایکمیل📖
{ رفقای امام حسینی🌱
شب جمعهست ... هرکس تونست دعای کمیل رو بخونه ...همدیگه رو هم دعا کنیم }
#اللهمعجللولیکالفرج
#الرزقناحرم...
#بهترین_رفیق 💔
رفیق جان :) 💕
حالم بد بهم ریخته...
و تنها تو میتوانی دلم را شبیه پازل دل خودت منظم کنی؛)
عمق چشمانت حرف قلبم❤️ را میخواند و میدانم که برایش ارامش تجویز میکند...
آرامشی شبیه آرامش الان خودت
آرامشی در همنشینیِ ارباب
آرامشی ابدی :) 💖✨
#نسأل_الله_منازل_الشهدا
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
#زرنگی_معنوی❗️
🍃اگرمیخواهی صدقه بدی همینطور صدقه نده . صدقه را از طرف امام رضا(ع) برای سلامتی آقا امام زمان بده.برای دو معصوم که صدقه بدهی ممکن نیست خداوند این صدقه را رد کند.
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
🔶اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🔶
┄┅═✧❁🌷❁✧❁🌷❁✧═┅┄
یا مهدی:
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تاجری که پسر خود رافروخت تا برای امام حسین( ع )جلسه ی عزاداری برگزار کند
#پیشنهاددانلود
🚩#ما_ملت_امام_حسینیم
#حُبّ_الحُسین_یَجمَعنا
@mahmoodreza_beizayi
•┈•• ✵✾💠✾✵••┈•
#عوامل_تأخیر_ظهور ۵
🔴 گناه اصلی این است!
◀️اگر فرمودهاند: « #گناه »، ظهور را بہ تأخیر میاندازد، منظور اصلی گناههاے فردے نیست، منظور «ناتوانی شیعہ از زندگی #دستهجمعیخوب» است!
گناه اصلی این است! و الا ڪسی ڪہ اهل شراب و قمار و این مسائل است، اصلاً جزء مقدمهسازان نیست، زیاد هم نمیتواند #مانعظهور باشد.
#استاد_پناهیان
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
YEKNET.IR - tak - 1399.06.26 - pouyanfar.mp3
3.12M
⏯ #تک #جاماندگان #اربعین
🍃من ایرانم و تو عراقی😭
🍃چه فراقی چه فراقی😭
🎤 #محمدحسین_پویانفر
👌 #پیشنهاد_ویژه
🦋@mahmoodreza_beizayi
🌷برادر شهیدم🌷
وقتی
نگـاه تـو
به مـن دوختـه شده، نباید
دست از پا خطا کنـم
تـو
هم شهیدی
هم شـاهـدی
و هم سنگ صبور بی قراری های من...
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#سلام_صبحتون_شهدایی
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
💠دعای هر روز ماه صفر
🔸اگر کسی خواهد که محفوظ ماند از بلاهای نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه این دعا را بخواند
🖤 #خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
🌹نماز اول ماه صفر است.
خواندن نماز اول ماه و صدقه دادن برای خود و اهل خانواده فراموش نشود
طریقه نماز اول هر ماه قمری
👆👆👆👆👆👆
🖤 #خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
همه ی ما
روزی
غروب خواهیم کرد
کاش آن غروب را
بنویسند:
👈شهادت❤️
#شهادت
و دیگر هیچ...
@mahmoodreza_beizayi
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1 #قسمت بیست و هفتم ایام انقلاب🌺 👇👇👇 💢ابراهيم از دوران کودکی عشق و ارادت خ
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1
#قسمت بیست و هشتم
ادامه ی ایام انقلاب🌺
👇👇👇
💢قبل از اينکه به تاکسی ما برسند در را باز کرد و سريع به سمت پياده رو دويد.
💢مأمور وسط خيابان يكدفعه سرش را بالا گرفت. ابراهيم را ديد و فرياد زد: خودشه خودشه، بگيرش..
💢مأمورها دنبال ابراهيم دويدند.
💢ابراهيم رفت داخل کوچه، آنها هم به دنبالش بودند.
💢حواس مأمورها که حسابی پرت شد کرايه را دادم. از ماشين خارج شدم. به آن سوي خيابان رفتم و راهم رو ادامه دادم.
💢ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهيم خبری نداشتم. تا شب هم هيچ خبری از ابراهيم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آنها هم خبری نداشتند. خيلی نگران بودم.
💢ساعت حدود يازده شب بود. داخل حياط نشسته بودم. يکدفعه صدائی از توی کوچه شنيدم. دويدم دم در، با تعجب ديدم ابراهيم با همان چهره و لبخند هميشگی پشت در ايستاده. من هم پريدم تو بغلش.
💢خيلی خوشحال بودم. نمی دانستم خوشحالی ام را چطور ابراز کنم. گفتم: داش ابرام چطوری؟ 💢نفس عميقی کشيد و گفت: خدا رو شکر، ميبينی که سالم و سر حال در خدمتيم.
💢گفتم: شام خوردي؟
💢گفت: نه، مهم نيست.
💢سريع رفتم توی خانه، سفره نان و مقداری از غذای شام را برايش آوردم.
💢رفتيم داخل ميدان غياثی (شهيد سعيدی) بعد از خوردن چند لقمه گفت: بدن قوی همين جاها به درد ميخوره. خدا كمك كرد. با اينکه آنها چند نفر بودند اما از دستشون فرار کردم.
💢آن شب خيلی صحبت کرديم. از انقلاب، از امام و.. بعد هم قرار گذاشتيم شب ها با هم برويم مسجد لرزاده پای صحبت حاج آقا چاووشی.
💢شب بود که با ابراهيم و سه نفر از رفقا رفتيم مسجد لرزاده.
#ادامه،فردا ساعت ۲۰
@mahmoodreza_beizayi
#خادم الشهدا
#بصیرت_محمودرضا
💠دکتر احمدرضا بیضائی :
🌷مهم ترین تکلیفی که محمودرضا عمل می کرد ، #کار بدون استراحت برای #انقلاب بود .
اولویت اول فرهنگی اش تا زمان شهادت ،
کار فرهنگی با بچه های نهضت جهانی اسلام بود ؛
خودش می گفت :
ما باید تلاش کنیم که اینا به جمهوری اسلامی علاقمند بشن
نه اینکه ازش ناامید بشن .
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
بابا مهدی جان ؛ وصیت ڪرده بودی ڪه روی سینه ات سر بگذارم .💔
آن شب در معراج خواستم سر روی سینہ ات بگذارم ، اما هر چہ گشتم آغوشی نبود😔
عڪس هایت را ڪنار مامان دیده ام ،
قدو قامتت ، دستهایت . همان عڪسها ڪه مرا در آغوش داشتی ... پس چرا نیمی از آن قدو قامت هم در تابوت نبود؟!💔
خواستم مثل رقیہ (س) سرت را بغل ڪنم نمےشد ... دستانم استخوان هایی را لمس ڪرد ڪه گفتند بابا مهدی ست ...
باشد سهم من از آغوشت 💖 فقط همین بود ...😭
#عاشقانہ_های_سلما
#شهیدمدافعحرم_مهدی_ثامنیراد
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
ریا کار کیست؟
ریا کار را سه نشانه است:
۱.چشمش به مردم می افتد کوشا میشود.
۲.وقتی تنهاست سستی و تنبلی می ورزد.
۳.دوست دارد که در هر کاری ستایش شود.
•|امام علی(ع)|•
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1 #قسمت بیست و هشتم ادامه ی ایام انقلاب🌺 👇👇👇 💢قبل از اينکه به تاکسی ما بر
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1
#قسمت بیست و نهم
ادامه ی ایام انقلاب 🌺
👇👇👇
💢حاج آقا چاووشی خيلی نترس بود. حرف هایی روی منبر ميزد که خيلی ها جرأت گفتنش را نداشتند.
💢حديث امام موسی کاظم(ع) که می فرمايد: مردی از قم مردم را به حق فرا می خواند. گروهی استوار چون پاره های آهن پيرامون او جمع می شوند.
💢خيلی برای مردم عجيب بود. صحبت های انقلابی ايشان همينطور ادامه داشت.
💢ناگهان از سمت درب مسجد سر و صدايی شنيدم. برگشتم عقب، ديدم نيروهای ساواک با چوب و چماق ريختند جلوی درب مسجد و همه را می زنند.
💢جمعيت برای خروج از مسجد هجوم آورد.
💢مأمورها، هر کسی را که رد می شد با ضربات محکم باتوم می زدند. آنها حتی به زن و بچه ها رحم نمی کردند.
💢ابراهيم خيلی عصبانی شده بود. دويد به سمت در، با چند نفر از مأمورها درگير شد. نامردها چند نفری ابراهيم را می زدند.
💢توی اين فاصله راه باز شد. خيلی از زن و بچه ها از مسجد خارج شدند.
💢ابراهيم با شجاعت با آنها درگير شده بود. يکدفعه چند نفراز مأمورها را زد و بعد هم فرار کرد. ما هم به دنبال او از مسجد دور شديم.
💢بعدها فهميديم که در آن شب حاج آقا را گرفتند. چندين نفر هم شهيد و مجروح شدند.
💢ضرباتی که آن شب به کمر ابراهيم خورده بود، کمردرد شديدی برای او ايجاد کرد که تا پايان عمر همراهش بود. حتي در کشتی گرفتن او تأثير بسياري داشت.
💢با شروع حوادث سال57 همه ذهن و فکر ابراهيم به مسئله انقلاب و امام معطوف بود. پخش نوارها، اعلاميه ها..
💢او خيلی شجاعانه کار خود را انجام می داد.
💢اواسط شهريور ماه بسياری از بچه ها را با خودش به تپه های قيطريه برد و در نماز عيد فطر شهيد مفتح شرکت کرد.
💢بعد از نماز اعلام شد که راهپيمائی روز جمعه به سمت ميدان ژاله برگزار خواهد شد.
#قسمت بعد،فردا ساعت ۲۰
#خادم الشهدا
@mahmoodreza_beizayi