eitaa logo
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
967 دنبال‌کننده
16هزار عکس
6.4هزار ویدیو
10 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
صبحتون را بانام مولا شروع کنید😍🌸 خوشا صبحی که با نام مولا شروع گردد 🌼💐
••°۞ ﷽ •.🍃 ‌「اگربہ‌حضوررهبرۍهوشمندومدبّرمۍنازیم؛ اگربہ‌داشتنِ‌سردارسلیمانۍافتخارمۍڪنیم؛ اگرامروزانصارالله، حزب‌الله‌وفاطمّیون‌داریم؛ اگردرمسیرِپیاده‌روۍاربعین‌قدم‌برمیداریم؛ وهزارافتخاردیگردرایرانِ‌امروز..! مرهون‌مجاهدت‌هاۍامام‌روح‌اللهﷻاست.. دهہ‌فجربہ‌یادش‌وقدردانش‌باشیم 」! . .🌿 •• 🎉🌸 🌙🦋`
📜🌼•• • [ ازدست‌دادنِ‌حاجت‌، بھترازدرخواست‌ڪردن‌ ازنااهل‌است ] ! . . ؏ 🍃☁️
هر زمان (عج) رازمزمه‌کند... همزمان‌ (عج)‌ دست‌های مبارکشان رابه سوی‌آسمان‌بلندمیکنندو‌برای‌آن ‌جوان‌ میفرمایند؛ چه‌خوش‌سعادتندکسانی‌که‌حداقل‌روزی یک‌بار را زمزمه می‌کنند...:)
امروز جمعه است دعای فرج بخوانیم 😭😔
|• 🖇🌿 •• 〖 پاسخِ‌خواهرِبزرگوارشھید درباب‌سؤالاتِ‌مربو‌ط‌بہ‌شھیددهقان  " موقعۍڪہ‌حاجتۍداشتن‌وچیزۍازخدا مۍخواستن‌چہ‌اعمالۍروانجام‌مۍدادن؟! " بزرگترین‌حاجتۍروڪہ‌شھادت‌بودباچلہ‌ۍ [ دعاۍنادعلۍ ] و[ ختم‌ذڪریاعلۍ ] گرفت.. البتہ‌بعدازفراهم‌ڪردن‌زمینہ‌هاۍاستجابت‌دعا دروجودواعمالش 〗! . . 💛 :) ••• ☔️☁️` . . ✎🌱
جمعه تنها با تو زیبا میشود... ای قرار دل بیقرار ما بیا...
❤️🕑 جمعہ ها دلگیر نیسٺ؛ شاید دلمان پیش ڪسۍ هست ڪہ نیسٺ🌿((: الّلهُـمَ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج ! السلام‌علیڪ‌یا‌بقیة‌اللہ🖐🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تو ، خوب ترین اتفاق ممکنی وقتی که ، اول صبح در یادم می افتی.... 🌷
مسلمان بودن و مسئولین بودن، لازم وملزومات یکدیگرند، هرانسان مسلمانی، باید سعی کند جامعه را و مردم را دهد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انقلابی🌹 ♨️ما انقلاب نکردیم که برای خودمون دکان راه بیندازیم ‼️ ✅پیام بسیار مهم به ما 🇮🇷 @mahmoodreza_beizayi
امام عسکری(ع) درباره فرزندشان فرمودند: "بخدا قسم او قطعا غیبتی طولانی خواهد داشت که هیچ کس در آن از هلاکت نجات نمی یابد مگر کسیکه: خداوند بزرگ او را در اعتقاد به امامتش ثابت بدارد؛ و به او توفیق دعا برای تعجیل فرجش بدهد." 📚کمال الدین و تمام النعمة، باب۳۸ منظور از هلاکت در این کلام نورانی، انحراف از مسیر حق و خروج از جاده مستقیم ایمان است. بر اساس روایات، این هلاکت و انحراف در دوران غیبت بسیار شدید و فراگیر است؛ تا آنجا که فردی صبحگاه مؤمن است ولی شبانگاه از دین خارج شده و کافر می گردد و بالعکس. 📚 غیبت نعمانی باب۱۲ امام عسکری «دعا کردن برای فرج» را به عنوان نسخه ای شفابخش برای نجات از این ورطه هولناک در اختیار ما قرار داده و آن را «تنها راه رهایی» معرفی نموده اند.🌤 @mahmoodreza_beizayi
کاش میشد زندگی را هدیه میدادم به او....❣ ✨زندگی را دوست دارم...✨ 💕رهبرم را💕 بیشتر💞 💚
ما اهل کوفه نیستیم که امام راتنهابگذاریم! آوینی
عکس از شهید بیضایی
عکس از شهید بیضایی
عکس از شهید بیضایی
🤗 میگم:آخہ‌این‌مدل‌لباس؟😔 میگہ:همہ‌میپوشند😒‼️ میگـم: این‌جورحرف‌زدن؟😕 میـگہ:همہ‌همینجورےحرف‌میزنند😏 میـگم:غیبت؟😓 میـگہ:همہ‌میڪنند!😚 تاوانِ‌ڱناهات‌روچے؟!😊 اونوفقط‌خودت‌پس‌میدهے🥀🌱 رفیق گناهان خودتو با این چیزا توجیح نکن😊 ‌『اللّٰھُمَ‌عجلْ‌لِّوَلیڪَ‌الفࢪَج』 ‌‌‌‌‌
❌اینقدر با صدای بلند زندگی نکنیم👌 🔸به دیگران چه ارتباطی دارد ما دیشب شام را در کدام رستوران خورده ایم 🔸جشن و شادیها و عاشقانه های حقیقی یا دروغی خود را به نمایش نگذاریم 🔸خیلی‌ها جای خالی کسی را در زندگیشان حس میکنند آنها را غصه دار نکنیم 🔸یا اینکه امروز دلمان گرفته مینشینیم جلوی دوربین زار میزنیم شاید همین امروز کسی بعد از روزها غصه داشتن دلش میخواهد شاد باشد لطفا روزش را خراب نکنیم 🔸این تغییر حال و هوای درونی را درون خود نگه داریم 👈لطفا اینقدر با صدای بلند زندگی نکنیم
!😐☕️ تو گردان شایعه‌شد نماز نمے خونه! گفتن،تو ڪه رفیق‌شی.. بهش تذکر بده.. باور نکردم و گفتم: لابد می‌خواد ریا نشه.. پنهانی مےخونه..! وقتےدو نفری‌توی‌‌سنگرکمین‌جزیره‌مجنون ²⁴ ساعت‌نگهبان‌شدیـم.. با چشم‌خودم‌دیدم‌که‌نمازنمی‌خواند!! توی‌سنگر کمین،در کمینش‌بودم تا سرحرف‌را باز کنم .. گفتم : ـ تو که برای‌خدا می‌جنگے.. حیف‌نیس‌نماز نخونی؟! لبخندے(: زد و گفت : +یادم‌میدے‌نمازخوندن رو؟ ➖ بلد نیستے❓ ➕نه..تا حالا نخوندم --_ نمازخواندن رو توی‌توپ‌وآتش‌دشمن یادش دادم . . ‌‌اولین نماز‌صبحش‌را با من‌اول‌وقت‌خواند. دو نفر نگهبان بعدی‌آمدندو جاےماراگرفتند ماهم‌سوار قایق‌شدیم‌تا برگردیم.. هنوز مسافتےدورنشده‌بودیم‌که‌خمپاره نشست،توی‌آب‌هور‌ ،پارو از دستش‌افتاد آرام‌‌کف‌قایق‌خواباندمش،لبخندکم‌رنگےزد🙂 با انگشت‌روی‌سینه‌اش‌صلیب†کشید وچشمش‌به‌آسمان‌،با لبخند به.. شهادت🕊♥️رسید . . . اری،مسیحے بودکه‌مسلمان شد و بعد از اولین‌نمازش‌به‌شهادت‌رسید... به‌ یاد 🙂🙃 ‌
🔴بسم رب الشهداوالصدیقین 🌷جانباز مدافع حرم علی خاوری از رزمندگان غیور تیپ ۳۲ انصار الحسین (ع) همدان، امروز پس از تحمل مدت ها جانبازی به شهادت رسید. هنرمردان خداست شهادتت مبارک
همسر شهید چیت‌سازیان میگه نصف شب از خواب پریدم دیدم کنارم نیست، رفتم ببینم کجا رفته؟ دیدم تو‌ هال نشسته داره گریه میکنه، داره شونه‌هاش تکون میخوره، داشت اینو میگفت: آ خدا! داداشِ من چهار ماه جبهه اومد شهید شد، من چند ساله جبهه میرم ولی شهید نمیشم؛ خانم! بیا دعا کن من شهید بشم...
🍃مرحوم دولابی: 🔰در سیر الی الله عجله کردن و تقلاّ و فشار آوردن نه تنها نتیجه اي ندارد، بلکه راه را مسدود می کند.🚫 ✅آنچه راه را باز و نزدیک می کند و است. از خدا و اولیاي خدا با زور نمی توان چیزي گرفت. به خانه خدا و اهل بیت علیهم السلام با ادب و افتادگی می توان راه پیدا کرد، همچنان که سلمان راه یافت.👌 👈در محضر اولیاي خدا هم و را پیشه کنید تا بتوانید از آنها بهره ببرید..
*✨خدمت به مادر و مسلمان‌ شدن* زکریا بن ابراهیم نقل می‌کند: من مسیحی بودم و اسلام آوردم و حج گزاردم. آنگاه امام صادق علیه‌السلام رفتم و گفتم: من بر دین مسیح بوده‌ام و اکنون اسلام آوردم. فرمود: «به راستی خداوند تو را هدایت کرده است» و آنگاه سه بار فرمود: «خداوندا، او را هدایت کن». و افزود: «هر چه می‌خواهی، بپرس، ای فرزندم!». گفتم: پدر و مادرم و خانواده‌ام مسیحی هستند و مادرم نابیناست. من با آنها هستم و در ظرف های آنان غذا می‌خورم؟ ▫️ فرمود: «آیا گوشت خوک می‌خورند؟». گفتم: نه، دست به خوک هم نمی‌زنند. ▫️ فرمود: «باکی نیست. مراقب مادرت باش و به او نیکی کن، و اگر از دنیا رفت، او را به دیگری وا مگذار. تو خود، کار [تدفین] او را به عهده بگیر و به کسی نگو که نزد من آمده‌ای، تا آن که ـ إن شاء اللّه ـ در مِنا نزد من بیایی». در مِنا نزد ایشان رفتم ... 🔸هنگامی‌که به کوفه رسیدم، به مادرم محبّت کردم و خودم به او غذا می‌دادم و جامه و سرش را از شپش پاک می‌کردم و به او خدمت می‌نمودم. مادرم به من گفت: پسرم، تو وقتی بر دین من بودی، این چنین با من رفتار نمی‌کردی. این چه رفتاری است که پس از مهاجرتت و پذیرش اسلام در تو می‌بینم؟ گفتم: مردی از فرزندان پیامبرمان، مرا به این رفتار فرمان داده است. ▫️ مادرم گفت: آیا این شخص، پیامبر است؟ گفتم: نه؛ بلکه پسر پیامبر است. ▫️ گفت: پسرم، این شخص پیامبر است و این از وصایای پیامبران است. گفتم: مادر، پس از پیامبر ما، پیامبری نیست؛ بلکه او فرزند پیامبر است. ▫️گفت: فرزندم، دین تو بهترین دین است، آن را بر من عرضه کن. من نیز اسلام را بر او عرضه کردم و او اسلام را پذیرفت و (مسائل) دین را به او آموختم. او نماز ظهر، عصر، مغرب و عشا را خواند. آنگاه در شب به او عارضه‌ای روی کرد. گفت: ای فرزندم، آنچه را به من آموختی، دوباره برایم باز گو. من دوباره برایش بازگو کردم. او به آن، اقرار کرد و از دنیا رفت. صبح‌هنگام، مسلمانان او را غسل دادند و من بر او نماز خواندم و در قبرش گذاشتم. 📚اصول کافی، ج2، ص160. ‌‌‌‌ *الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج*
*حکایتى زیبا از مولانا...* بچه ای نزد شیوانا رفت (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت و دانایی می دانستند) و گفت: "مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید." شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دختر خردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد. جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودندو کاهن معبد نیز با غرور وخونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود. شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد. اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد. شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد. شیوانا تبسمی کرد و گفت: "اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم به هلاکش گرفته ای. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی . هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطر سرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد!" زن لختی مکث کرد. دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید. اما هیچ اثری از کاهن معبد نبود! می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!! هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست كه متوجه شویم كسی كه به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است... در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی‌ است. و تنها یک گناه و آن جهل است.