🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
بسم رب الشهدا و الصدیقین شهید احمد محمدی فرزند : صحبت ولادت : ۱۳۵۶/۰۶/۲۰ سر پل ذهاب شهادت : ۱۳۹۵
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
سلام و لطف خدا بر شما مهربانان🌷
✨ چهلمین روز میثاق با شهدا ✨
💫دعای فرج و دعای سلامتی و ۱۲ شاخه گل صلوات💫
هدیه بها
💚 صاحب الزمان علیه السلام💚
به نیابت از
🕊 شهید والا مقام احمد محمدی و همرزمانش🕊
💫 دعای شهدا بدرقه زندگیتان💫
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
💞خـداونـدا روزت مبـارک 💞
روز عشق را
فقط به تو میتوان تبریک گفت
تو که عشقت آسمانی ست
و ثمره عشقت آرامش است
تـو که رنگ و بوی عشقت فرق میكند
تو عشقت خالص و ناب است
تو بیحساب میدهی
بیدليل توبه میپذيری
بیتوقع برکت میدهی
و بیمنت ياری میكنی
واقعاً که تنها تو
سزاوار كلمه عاشق هستی
عشقی که خالصانه
به بندهات تقديم میكنی
دوست داشتنهای ما بوی نياز میدهد
عشقمان از روی هوس است تا محبت
دوست داشتنمان
برای دل خودمان است
و توقع زير بنای عشقمان است
💞 خدایا دوستت دارم 💞
#عشقم_خدامه
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
کتاب عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری قسمت پنجاه و نهم ( ادامه قسمت قبل ) او سیر مطالعاتی
کتاب عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت شصت ( ادامه قسمت قبل )
شنیده بودم در واحد سیاسی سپاه مشغول فعالیت است.
شماره تلفن محل کار ایشان را داشتم، تماس گرفتم و شروع کردم سر به سر احمدآقا گذاشتن..
وقتی فهمید که من هستم خندید و گفت: اینجا وقت من در اختیار سپاه است.
اگر کاری داشتی شب توی مسجد صحبت می کنیم.
شب هم توی مسجد به سراغ احمداقا رفتم، می دانستم نیروهای واحد سیاسی اطلاعات مهمی در اختیار دارند.
گفتم: احمداقا چند تا از خبرهای دست اول را به من بگو!
نگاهی به من کرد و برای اینکه دل من را نرنجاند چند خبر مهم همان روز که همهی مردم از اخبار شنیده بودند بیان کرد!
احمداقا دوسال در واحد سیاسی سپاه حضور داشت، در این مدت به او اجازهی حضور در جبهه را نمی دادند.
تا اینکه توانست موافقت مسئولان را برای حضور در جبهه بگیرد و به صورت بسیجی راهی شد.
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مبلغ احکام باشیم
شاید کسی برای پرسیدن سوالاتش به چنین گروهی نیاز دارد
با تشکر🌷