eitaa logo
⚘شهید‌محمود رضا بیضایی⚘
982 دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
17 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
⟮.▹🌱◃.⟯ چه ماهے هستید؟ هستید؟ پس ۵ تاصلواتــ هدیه كنيد به حضرتــ علے (ع) 🙂 هستيد؟ شما ۵ صلواتــ به (ع) و ۵ صلواتــ به مادر ساداتــ (س) تقدیم ڪنید...🙂 هستید؟ شما ۵ تا صلواتــ برای امام حسین (ع) و همچنین ۵ صلواتــ برای حضرت زینبــ (س) بفرستــ و نیت ڪن که ان شاالله حاجتروا بشی...🙃 ماهی هستید؟ پس ۵ تاصلواتــ بفرستيد و تقدیم به امام سجاد (ع) و همچنین حضرتــ ابوالفضل (ع) كنيد...🙃 هستید؟ شما هم ۵ تا صلواتــ برای امام محمد باقر (ع) و نیز ۵صلواتــ برای حضرت (س) بفرستید...🤞 هستید ؟ ۵ تا صلواتــ بفرستید هم واسہ امام جعفر (ع) و هم براے حضرت ام البنین (س)🤞 دم شما حیدری... هستید ؟ براے امام موسی ڪاظم (ع) ۵صلواتــ و براے دختر بزرگوارشان حضرتــ معصومه (ع) ۵ صلواتــ دیگر هم بفرستید... ✨ هستید؟ ابانی های زهرایے(س) شما ویژه باید صلوات بفرستیدا ۵ صلواتــ براے مادر ساداتــ (س) ۵ صلواتــ برای امام حسن مجتبی (ع) ۵ صلواتــ برای امام رضا (ع) نصیبتان زیارت این سه بزرگوار✨ هستید؟ ۵ صلواتــ تقدیم ڪنید به امام جواد (ع) و همچنین حضرتــ ربابــ (س)🥀 ماهے هستید ؟ پس ۵ تاصلواتــ هدیه ڪنيد به امام علے نقی (ع) و علی اصغر (ع)...🥀 هستید؟ سهم شما ۵ صلواتــ هدیه بر امام عسڪری (س) و همچنین ۵ صلواتــ تقدیم ڪنید به پیامبر (ص)...🌱 هستید؟ شما ۱۰ تا صلواتــ هدیه ڪنيد به آقامون، اماممون، عزیزمون امام مهدي (عج )ان شاالله ڪہ هرچے زودتر چشممون به جمالشون روشن بشه...🌱 ٵللِّھُمَ؏َـجِّݪ‌لِوَلیڪَ‌الفَࢪج°
داستان زندگی 💥قسمت یازدهم💥 . بعضی موقع ها که توی جمع میرفت سر به سرش می گذاشتند و دستش می انداختند.😒 به خاطر عقایدش،شغلش، ریشش، تیپ و قیافه اش، حزب اللهی بودنش، زیاد رفتنش به گلزار شهدا، ارادتش به . می دانستم توی ذوقش می خورد می دانستم ناراحت می شود اما هیچ نمی گفت به روی خودش نمی آورد به همه آنها می گذاشت به تک تک شان.🤗💚 ΠΠΠΠΠΠΠΠΠΠ بعضی موقع ها کوچولوی یک ساله مان را رو به رویش می نشاند.😌 نگاهی به علی می کرد و بعد شروع می کرد به خواندن و کردن و سینه زدن.😭 تماشایی داشتند. مجلس پدر و پسری. بعضی موقع ها هم نصف شب صدای گریه و مناجاتش می‌آمد.😢 می‌رفتم می‌دیدم نشسته سر اش و دارد برای خودش روضه می خواند. می نشستم کنارش. آنقدر با سوز و گداز روضه می خواند که جگرم آتش می گرفت.😭💚 میگفتم: "محسن، بسه دیگه. طاقت ندارم." روضه حضرت زهرا علیها السلام را که می خواند، دیگر بی تاب بی تاب می شدم. خودش را که نگو،بس که به نام بی بی بود و پای روضه هایش اشک می ریخت و ضجه می زد.😔😭👌🏻 یک شب هم توی خانه سفره حضرت علیهاالسلام انداختیم.💝 فقط خودم و محسن بودیم. پارچه ی پهن کردیم و و و مقداری خوراکی روی آن چیدیم. یک لحظه محسن از خانه بیرون رفت و بعد آمد.🙄 نمی دانم از کجا یک پیدا کرده بود. بوته را گذاشت کنار بقیه چیزها.😔 نشست سر سفره. گلویش را گرفته بود. من هم نشستم کنارش. نگاه کرد به بوته خار. طاقت نیاورد.زد زیر من هم همینطور. دو تا یک دل سیر گریه کردیم.😭😭😭😭😭 🍃