eitaa logo
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
972 دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
6.3هزار ویدیو
9 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
✨خواستگاری به سبک حاج‌اصغر✨ پسرم خیلی باحیا و شوخ بود؛ وقتی می‌خواست #ازدواج کند، این مسئله را مستقیم به من نگفت. 🤔یادم هست از مهاباد که برگشت یک عکس را به من نشان داد؛ در آن عکس چادر بر سر یکی از سربازهایش انداخته بود و خودش کنار سرباز ایستاده بود. ❗️وقتی این عکس حاج‌اصغر را دیدم فکر کردم آن سرباز یک خانم است؛ به او گفتم «این خانم کیه؟» 💍گفت «من آنجا نامزد کردم» گفتم «بدون اجازه من؟» گفت «آره» گفتم «خودت می‌دانی! عروسی کردی الان داری به من می‌گویی؟» 😔خیلی ناراحت شدم و گفتم «تو چطوری دست این خانم نامحرم را گرفتی؟» گفت «عقد کردیم» گفتم «این خانم نگفت تو پدر و مادر نداری؟!» 😁بعد کلی خندید و گفت «مادر صاحب این عکس سرباز منه»😂😂 خندیدم و گفتم : «خب چرا با من این کار را می‌کنی؟ بگو زن می‌خواهم؛ من می‌روم و برایت زن می‌گیرم» #مدافع_حرم #شهید_حاج_اصغر_پاشاپور به روایت مادر معزز🌹
[﷽] 💝زندگینامه 💝 . هر روز محسن با موتور می رفت به آن شش سر میزد. نیروها را خوب توجیه میکرد، ساعت ها به آن ها آموزش می داد و وضعیت زرهی شان را چک میکرد.😇👌🏻 چون توی سفر قبل، دوره ی تانک تی ٩٠ روسی را گذرانده بود و به جز این تانک، از هر تانک دیگری هم خوب و دقیق سر در می آورد، نیرو ها رویش حساب ویژه ای باز میکردند.🙋🏻‍♂️ به چشم یک نگاهش میکردند.😲 بچه های عراقی و افغانستانی به غیر از کاربلدی و مهارت محسن، شیفته اخلاق و رفتارش هم بودند.😍💙 یک جابر میگفتند، صد بار جابر از زبانش می ریخت. خیلی از عصرها که محسن می رفت به پایگاه هایشان سر بزند، دیگر نمی گذاشتند شب برگردد.😑😄 او را پیش خودشان نگه می داشتند. می‌گفتند: "جابر هم عزیز دل ماست و هم توی این بیابان ، ماست."😍😇 . یکبار که توی خط بودیم، بهش گفتم: "محسن. هر بلایی بخواد اینجا سرمون بیاد. ولی خیلی ترسناکه که بخوایم بشیم، بعدش بشیم."😖 نگاهم کرد. یک حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را برایم خواند: "مرگ برای مثل بوییدن یک خوشبو است."😌👌🏻 خندید و گفت: "یعنی انقد راحت و آرام." بعد نگاهی دوباره بهم کرد و گفت: "مطمئن باش اسارت هم همینه. و !"😉 . شهدای نجف آباد را زده بود گوشه چادر. پشت سر هم. 🤗 بین آن عکس ها، یک جای خالی گذاشته بود. بچه های حیدریون که میرفتند توی چادر، محسن آن جای خالی را نشان می داد و با دست و پا شکسته به آن ها میگفت: "اینجا جای منه. دعا کنید. دعا کنید هر چه زودتر پر بشه."😌 بچه های حیدریون با تعجب نگاهش میکردند. می‌گفتند:"این دارد چه می گوید؟"🤨😳 …✒️
هوالمحبوب 🕊رمان قسمت 🍀راوی زینب☘ صداے آقایی: _خانم عطایی فرد به سمت صدا برگشتم _داااااادااااااش داداش: _جان دلم.. هیس آبرومونو بردی _وای داداش کی اومدی کی رسیدیباورم نمیشه صحیح و سالم پیشمی _زینبم آروم باش از مامان اجازتو گرفتم ناهار باهم باشیم _آخجووووون هوووراا وارد رستوران شدیم _آبجی چی میل داری؟ _اوووم... چلوکباب... عه داداش گوشیته کیه؟؟ _یه خانم خیلی مهربون که چند ماهه دیگه باهاش آشنا میشی برم جوابشو بدم بیام _یعنی داداشم داره قاطی مرغا میشه داشتم به خانواده چهارنفرمون فکر میکردم بابام وپاسداره من و توسکا هم قبل نه سالگی خیلی باهم صمیمی بودیم اما با شدنمون دیوار بزرگی بینمون بودچون توسکا برخلاف مامان و باباش مذهبی نبود داداشم بزرگتر که شد به انتخاب خودش شدالان دوساله که حضرت زینب .س. هست. _زیاد فکر نکن ازت انیشتن درنمیاد _عه داداش داداش:والا _خب بگو ببینم.. کی عروس ما میشه؟ چندسالشه؟خوشگله؟ داداش زد به دماغمو گفت: _بچه من کی گفتم عروس!!! این خانم قراره حواسش به شما باشه..حالا هم غذاتو بخور کم از من حرف بکش بعد از من میادخودش میگه بهت _مگه بازم میری؟کی؟ داداش:بله... 25روز دیگه ادامہ دارد... نام نویسنده ‌؛ بانو مینودری
⚘﷽⚘ معرفی بسیجی 🌷 ✅متولد ۶۹/۰۶/۰۸تهران فرزند دوم خانواده مجرد 🌸 🌱🌸🌱🌸 ✅ شهید عسگری در رشته الکترونیک و حقوق مشغول به تحصیل بود که هر دو را به دلیل علاقه فراوان به پرواز و خلبانی نیمه کاره رها کرد. 🌸🌱🌸🌱🌸 ✅ فعالیت ها، آموزش ها و مهارت ها : ️▫استاد خلبان هواپیمای فوق سبک ▫️استاد کار و نجات در ارتفاع ▫️غواص سه ستاره بین المللی ▫️صخره نورد ▫️چترباز سقوط آزاد ▫️خلبان پاراگلایدر ▫️ورزش های رزمی(کیک بوکسینک، هاپکیدو ) ▫️آموزش دیده دوره های اسکورت ▫️رهایی گروگان ▫️تک تیرانداز ▫️حفاظت شخصیت ▫️عملیات ویژه ▫️مهارت در انجام حرکات آکروباتیک با دوچرخه ▫️راننده حرفه ای انواع موتور سیکلت و خودرو ▫️رزم در محیط های ویژه ▫️مهندسی تخریب ▫️جنگ شهری ▫️محافظ دانشمندان هسته ای ▫️مدیر آموزش شرکت خصوصی کار دراتفاع شهید عسگری رشته خلبانی فوق سبک را به طور حرفه ای دنبال می کرده و در اکثر رشته های ذکر شده مدارج عالی را کسب نمود. 🌸🌱🌸🌱🌸 ✅ صفات بارز اخلاقی: انجام کارها با ایمان و اعتقاد ، مومن ، متعهد و متخصص ، زرنگ ، باهوش ، کنجکاو ، خوش رو ،شوخ طبع ، ورزشکار ، شجاع ، کم حرف و بی ادعا ، صبور ، آرام ، متبسم ، شاد ، بسیجی فعال ، با اخلاص و در یک کلام 🌸🌱🌸🌱🌸 ✅ مداح مورد علاقه: میثم مطیعی در شب های محرم در هیئت کربلایی حسن حسین خانی بود و در شبهای ماه مبارک رمضان او را در هیئت حاج منصور می یافتی 🌸🌱🌸🌱🌸 ✅ اعزام به سوریه: بصورت و ادای تکلیف 🌸🌱🌸🌱🌸 ✅سمت سازمانی : خلبان هواپیمای شناسایی و پشتیبانی مسئولیت در رزم : فرمانده دسته تکاوران همرزم و فرمانده تکاوران شهید احمد اعطایی، سید مصطفی موسوی و محمد رضا دهقان در یگان فاتحین بود که همگی در روز بیست و یک آبان نود و چهار به شهادت رسیدند و به معروف شدند. 🌸🌱🌸🌱🌸 ✅ آخرین پیام شهید به مادرش از طریق ارسال پیامک : باید بپرد هرکه در این پهنه عقاب است حتی نه اگر بال و نه پر داشته باشد کوه است دل مرد ولی کوه نه هر کوه آن کوه که آتش به جگر داشته باشد عشق است بلای من و من عاشق عشقم این نیست بلایی که سپر داشته باشد این قطعه شعر بر روی مزار شهید نیز حک شده است. 🌸 🌱🌸🌱🌸 ✅ نحوه شهادت به روایت هم رزمانش : طی یک عملیات شهر الحاضر توسط رزمندگان فتح شد و ما مشغول تثبیت مواضع و گشت زنی داخل شهر بودیم که خبر رسید دشمن پاتک زده و باید به شهر العیس بریم. وقتی به شهر العیس رسیدیم نزدیک غروب آفتاب بود که بعد از هماهنگی و طبق دستورات ابلاغ شده وارد شهر العیس شدیم. در ورودی شهر وقتی ستون وارد شهر شد در یک درگیری نزدیک و نابرابر با اصابت مستقیم تیر توپ ۲۳ میلی متری ، چهار نفر از بسیجیان گردان حیدر کرار به ترتیب (با اصابت پنج تیر) ، در اولین شب ماه صفر۱۴۳۷ قمری به هنگام نماز مغرب با خون خود وضو گرفتند و به دیدار اربابشان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام شتافتند.💔 🌸🌱🌸🌱🌸 روز بازگشت پیکر ایشان به ایران۹۴/۰۸/۲۲ ، روز تشییع ۹۴/۰۸/۲۴ می باشد که در قطعه ۲۶ ردیف ۷۹ شماره ۱۹ آرمیده است.
او ایستاد پای امام زمان خویش 🕊 برشهدا...🌷 به مناسبت سالروز تاریخ تولد : ۱٣٣۵ تاریخ شهادت : ٢۰ خرداد ۱٣٩۵ تاریخ انتشار : ۱٩ خرداد ۱۴۰۰ محل شهادت : سوریه_ خانطومان مزار شهید : گلزار شهدای نیشابور «خداوندا من در طول زندگی نتوانسته ام خدمتی به بکنم اگر با ریختن خونم می توانم خدمتی به اسلام بکنم پس ای رگبار مسلسل ها وای غرش توپخانه ها وای ترکش خمپاره ها مرا دریابید» وجودِ درونی باید طلب کند تا پاهایت قدم بردارد در مسیر الهی؛ تا از همان کودکی ضربان قلبِ خدایی ات را با آیه های ی پیامبر(ص) پیوند دهی و آنگونه راغب باشی به زانو زدن در برابر پروردگار جهانیان. حج که رفته بودی شاهد بودی اما خدای عظیم المرتبه، سرنوشت را جور دیگری رقم زده بود. گویا هدف خلقت این بود که بیاییُ آموزش ببینیُ عاشق شوی و بشوی عمه ی سادات؛ نهایت زمینِ ؛ قتلگاهی شدبرای تو ای عزیز برادر 🌸به مناسبت سالروز 🦋🦋🦋
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ ✊او ایستاد پای امام زمان خویش شهید صدرزاده در يادداشتى به دوستان بسیجی خود مى‌نويسد: چه مى‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد فکرش را بکن! راه مى‌روى و راوی مى‌گويد: اینجا قتلگاه است، یا اینجا را که مى‌بينى همان جایی است که را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد. یا مثلاً اینجا همان جایی است که، نماز جماعت مى‌خواند. بالای همین صخره نیروها را رصد مى‌كرد و کمین خورد. را که مى‌شناسيد؟ همین جا با لهجه آذری برای بچه‌ها مداحی مى‌كرد. یا ؛ آخرین لحظات زندگى‌اش را اینجا در خون خودش غلتیده بود. یا ؛ اینجا عباس‌وار پر کشید. خدا بیامرزدشهيد_اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت. ، در این دشت با یارانش پر کشید عجب حال و هوایی مى‌شود کاروان مدافعین حرم ... عجب حال و هوایی ... شهید مصطفی صدرزاده شهادت۱۳۹۴/۸/۱ ،سوریه ظهرتون شهدایی 🦋🦋🦋
🍁در وصیتنامه اش نوشته بود: من کجا و شهدا کجا خجالت میڪشم مانند شهدا وصیت ڪنم من ریزه خوار سفره آنها هم نیستم ! ‌ ‌‌شهید دهه هفتادی 🦋🦋🦋
🍁در وصیتنامه اش نوشته بود: من کجا و شهدا کجا خجالت میڪشم مانند شهدا وصیت ڪنم من ریزه خوار سفره آنها هم نیستم ! ‌ ‌‌شهید دهه هفتادی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎ 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽ 💐 ناب و زیبا شهدای مدافع حرم در یک قاب😊 با صدای:حاج میثم مطیعی 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸 🦋🦋🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"اذا کانَ المنادي زینب، فَاهلاً بِالشّهادة" "اگر دعوت کننده زینب(سلام الله علیها) است پس سلام بر شهادت." 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ای_الی_ظهور_الحجه... محمد_وعجل_فرجهم 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌷 شهید کانادایی حضرت زینب (س) ; حمزه علی یاسین 👈 (مونترآل) دومین شهر بزرگ «کانادا» پس از پایتخت این کشور است که در شرق «کانادا» و جنوب غربِ استان «کبک» واقع است. 👈 این شهر به دلیل وجود تعداد قابل توجه مهاجر ایرانی و لبنانی، دارای شیعیان زیادی است. 🔹 «حمزه علی یاسین» در ۲۷ ژانویه ۱۹۹۴ میلادی، در "مونترآل" به دنیا آمد. خانواده او اصالتا از اهالی روستای «عباسیه» واقع در جنوب لبنان هستند و از اقوام همسرِ دبیرکل حزب الله به شمار می‌روند. 👈 «حمزه» چند سال قبل به لبنان برگشت و به عضویت «حزب الله لبنان» درآمد. 🔹 با آغاز جنگ علیه تروریست‌های وهابی در «سوریه»، «حمزه» جهت شرکت در جنگ برای دفاع از حرم مطهر حضرت زینب کبری(س) عازم این کشور شد و در ۲۵ جولای ۲۰۱۴ میلادی، در این جهاد مقدس به شهادت رسید و در موطن پدری‌اش به خاک سپرده شد. ╭🦋 ╰┈➤ https://eitaa.com/barayehusayn
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- حیف پاهات که برای بشار دادی! 😔 🤼‍♂ کشتی‌‌گیر که هیکل خوبی داشت و به رفت... 📲 کانال بزرگ شاه بیت مقاومت 👇 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها وفرجنا به