eitaa logo
🖤شهید محمودرضا بیضایی🖤
966 دنبال‌کننده
16هزار عکس
6.4هزار ویدیو
10 فایل
‹بِسـم‌ِرَب‌ِّالحُسَـیْن🌱› صلی‌اللّٰـه‌علیک‌ِیـٰافاطمـةالزهـرا♥𐇵!' . «امام‌زمـان(عجل‌اللّٰه)امروزسرباز باهـوش‌وپـای‌کارمی‌خواهند؛ آدمی‌که‌شجـاع‌ومردمیدان‌باشـد.» #شـهیدبیضائی🎙!" . ◞پشت‌سنگر: @etlaeatkanal
مشاهده در ایتا
دانلود
📚🖇 از زبان مادر شهیده زینب کمایی ...خانم دارابی برای ما چای و شیرینی آورد.اما من احساس خفگی میکردم؛انگار کسی به گلویم چنگ انداخته بود و فشار میداد. شھلا گفت:(مامان،دیگر نمیدانم با چه ڪسی تماس بگیرم؛هیچڪس از زینب خبری ندارد!) شھلا یڪدفعه یاد مدیر مدرسه شان افتاد خانم ڪچویی مدیر مدرسه ۲۲ بھمن.زینب اورا خوب میشناخت.زینب در دبیرستان فعالیت تربیتی داشت و برای خودش یڪ پا معلم پرورشی بود و خانم کچویی علاقه ی زیادی به او داشت . از طرفی خانم ڪچویی خیلی وقت ها برای نماز به مسجد المهدی میرفت و در ڪلاس عقیدتی جامعه زنان هم شرکت میکرد. شھلا به خانه رفت و شماره تلفن خانم کچویی را اورد. در این فاصله خانم دارابی سعی میڪرد با حرف زدن مرا مشغول و تا اندازه ای آرامم ڪند؛اما من فقط نگاهش میکردم و سرم را تکان میدادم. حرف های اورا نمی شنیدم؛وتوی مغزم غوغایی از افڪارعجیب و غریب بود. شھلا به خانوم ڪچویی زنگ زد و چند دقیقه ای با او صحبت ڪرد؛وقتی تلفن را گذاشت گفت:(خانم ڪچویی امشب به مسجد نرفته و از زینب خبری ندارد!) شھلا با حالتی مشڪوڪ ادامه داد ڪه: (خانم ڪچویی از گم شدن زینب وحشت زده شده و با نگرانۍ برخورد ڪرده است.) وفتی از تماس گرفتن با دوستان زینب نا امید شدیم با خانم دارابی خداحافظی ڪردیم و به خانه برگشتیم. درحیاط را ڪه باز ڪردم چشمم به بوته ی گل رز باغچه ی کوچڪ حیاط خانه افتاد. جلو رفتم و ڪنار باغچه به دیواڕ تڪیه زدم.بلندی بوته به اندازه ی قد زینب و شھلا بود.از بالا تا پایین بوته گل های رز صورتی خودنمایی میڪردند آن درخچه هر فصل گل میداد و برای آن بوته همیشه فصل بھار بود. زینب هر روز با علاقه به درخچه ی گل رز آب میداد تا بیشتر گل دهد. او در این چند روز باقی مانده به سال تحویل در تمیز کردن خانه خیلی به من ڪمڪ میڪرد. البته همان طور که مشغول به کار بود به من میگفت:(مامان من به نیت عید به تو کمک نمیڪنم!!!ماڪه عید نداریم؛توی جبهه رزمنده ها میجنگن و خیلی از اونها زخمی و شهید میشن‌،اونوقت ما عید بگیریم؟؟من فقط به نیت تمیزی و نظافت خونه ڪمڪ میڪنم) کنار بوته ی گل رز مثل مجسمه بی حرکت ایستاده بودم؛و به حرف های او فڪر میڪردم ڪه مادرم به حیاط آمد و گفت:(ڪبری ننه ! اونجا هوا سرده نایست بیا تو خونه شھلا و شهرام طاقت ناراحتی تو رو ندارن) نمیتونستم آروم باشم.دلم برای شھلا و شھرام میسوخت؛آنها هم نگران حال خواهرشان بودند. بی هوا به آشپزخانه رفتم. انگار رفتن من به آشپزخانه عادت همیشگی من شده بود.کابینت ها از تمیزی برق میزدند. بغض گلویم راگرفت.زینب روز قبل تمام کابینت هارا اسڪاج و تاید کشیده بود. دستم را به کابینت ها ڪشیدم و بی اختیار زیر گریه زدم. گریه ای از ته وجودم. دیروز به زینب گفتم:(خیلی در تمیز کردن خانه کمکم کردی!دوست داری برای جبران زحمتات چی برات بخرم؟تو که دوسالِ برای عید هیچیزی نخریدی!حالا یه چیزی که خیلی دوس داری بگو برات بخرم!) زینب گفت:(مامان به من اجازه بده جمعه ی اول سال را به نماز جمعه بروم دلم میخواد سال رو بانماز جماعت و جمعه شروع کنم) به زینب گفتم:(مادر!کاش مثلِ همه ی دختر ها کفشی،کیفی،لباسی میخریدی،به خودت میرسیدی،هر وقت خواستی نماز جمعه برو ولی دلِ منو هم خوش کن..) صدای گریه ام بلند شده بود. شھلا و شھرام توی آشپز خانه آمدند و خودشان را توی بغلم انداختند.... ادامه دارد..... آنچه درقسمت سوم خواهید خواند: میخواستیم به کلانتری خبر بدیم.اما با شهلا و شهرام سه تایی رفتیم بیرون تا دنبالش بگردیم.... ﴿🌤🌱﴾ ³¹³شُهَــدایـےبـاشـیمـ↯💛⃟ ⃟⃟ ⃟🌻
*﷽* سلام دوستان آغاز میکنیم چله توسل به شهدا " یک شنبه" ۸ 🍃 اسفند 🍃 ۱۴۰۰ 🌺 سی و یکمین روز 🌺 ❤️ شهید علی آقایی❤ 🎁 *بسته هدیه به شهید بزرگوار :* ۱ _ فاتحه ۲ _ آیت الکرسی ۳ _ سلام بر امام حسین علیه السلام ۴ _ ۱۴ صلوات ان شاءالله شامل شفاعت شهید قرار بگیریم ❤صلوات برای سلامتی مولا جانم یادتون نره❤ 💠🔹💠🔹💠🔹💠
یادتون باشه رفقا 💥صحبت با نامحرم باید رسمی و در حد ضرورت باشه هرجمله ای که خارج از ضرورت گفته بشه ممکن طرف رو به این نتیجه برسونه که میخوای باهاش رابطه عاطفی برقرار کنی... یه ادم عاقل هیچ وقت به هوای نفسش اعتماد نمیکنه👿 🔘هیچ وقت به هوای نفسش رو نمیده و ابدا خودشو تو شرایطه احتمالیِ گناه قرار نمیده✖️ اونم گناهی که انقدر عواقبش سنگین و پر از حق الناسه😞 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری و ولایت فقیه از زبان شهید حاج قاسم سلیمانی : ثمره تقوا را که حمکت می شود بر زبان ، دل و عقل من در آقا کامل دیدم .... اللهم الحفظ قائدنا الامام الخامنه ای شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از «دمشق شهر عشق»
به دختر خانمها میگیم حجاب! میگن خب پسرا نگاه نکنن!!! به آقا پسرها میگیم ن👀گاه⛔میگن خب دخترا اینجوری نگردن😏 ✅من میگم:😌 من اگر برخیزم‌‌..... تو اگر برخیزی....🚶🏻‍♂️ ⬅️همه بر میخیزند😃 من اگر بنشینم.....🚼 تو اگر بنشینی....🙇🏼‍♂️ چه کسی برخیزد؟؟؟؟🤷🏼‍♂️ تغییر را از خودمان شروع کنیم.🙃✌️ ✨ 🔹نشرحداکثری🌸 الهدی @dameshghshahreeshgh
کلام شهید مدافع حرم مهدی محسن رعد درباره حجاب وصیت من به دخترانی که عکس هایشان را در شبکه های اجتماعی می گذارند ، این است که این کار شما باعث می شود امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف ) خون گریه کند . بعد از اینکه وصیت و خواهشم را شنیدید به آن عمل کنید زیرا ما می رویم تا شرف و آبروی شما زنان دفاع کنیم . مانند خانم حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها باشید . شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
۱۴ تیر ۱۳۶۱ لبنان ، درّه جنتا آخرین عکس یادگاری .... در پشت این عکس، دست­ خطی از شهید همّت به یادگار مانده است با این مضمون: «درّه جنتا، تیر ۱۳۶۱ چند ساعت پس‌از گرفتن این عکس احمد ، سردار رشید سپاه اسلام ؛ به اسارت فالانژیست ها در آمد . شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
حی علی الصلاه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف : "هیچ چیزی مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد " برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید حسن ترک : "کلید تمام مصائب و مشکلات در ذکر خدا و هدیه صلوات بر محمد و آل محمد است " شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🏴در شب شهادت امام کاظم علیه‌السلام؛ برگزیده‌ای از نوزده روایت مهدوی از لسان مبارک حضرتش تقدیم به شما دلدادگان و محبان وجود نورانی موسی بن جعفر علیهما سلام ✅أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ‌ إِنتِظارُ‌ الفَرَجِ بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند ،‌ انتظار فرج است ✅«یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا »یعنی خداوند زمین را بعد از مردن زنده می‌گرداند. امام کاظم علیه السلام در مورد این آیه چنین می‌فرمایند: این زنده کردن به این نیست که با باران زمین را زنده کند بلکه خداوند مردانی را (حضرت مهدی ویاران او) برمی‌انگیزد تا اصول عدالت را زنده کنند ؛پس زمین در پرتو عدل زنده می‌شود و اجرای عدل و حدود الهی در زمین مفیدتر از چهل روز بارندگی می‌باشد. ✅خوشا به حال آن دسته از شیعیان ما که در غیبت قائم ما چنگ به دوستی ما زده و بر محبت ما ثابت می مانند و از دشمنان ما بیزاری می جویند آنها از ما وما از آنها هستیم ...خوشا به حال ان ها به خدا قسم آن ها در قیامت در درجه ی ما خواهند بود ✅ هنگامی که پنجمین امام از اولاد من پنهان شود برای حفظ دین خود به خدا پناه برید مبادا کسی دین را از کف شما برباید این فرزند (حضرت مهدی) غیبتی دارد که بعضی از معتقدان به وی از اعتقاد خود برمی گردند . غیبت او امتحانی است که خداوند بندگان خود را بدان وسیله امتحان می کند ..) ✅بیشترین توجه به عصر غیبت در ادعیه امام کاظم (علیه سلام) دیده می شود. دعا برای امام مهدی ارواحنافداه دعا برای فرج او، برای موفقیت او در کارها پس از ظهور و همچنین دعا برای این که خود از کسانی باشیم که در انتظار روزهای او هستیم ،این ادعیه ما را با ویژگی ها و وظایف امام و همچنین تکالیف ما نسبت به او آشنا می کند و در دل ما محبت و دلبستگی به او را جای می دهد. دعا در عصر پر اختناق عباسی ظرفی برای گفتن بسیاری از معارف و طریق نجات، قالبی که کمتر ایجاد حساسیت می کند. ✅برنامه ای که عمل به آن نجات بخش از دره های هلاکت در دوران غیبت است 👇 1️⃣-معرفت به نسب مهدی موعود و غیبت طولانیش(شناخت) 2️⃣- پایداری در راه انتظار (صبر) 3️⃣-تمسک به ریسمان اهل بیت(علیهم سلام) (توسل) 4️⃣- ثبات قدم در راه دوستی با اهل بیت (علیهم سلام) و دشمنی با دشمنان ائمه (تولی و تبری) 6️⃣- زنده نگه داشتن یاد مهدی موعود در قلوب و دعا بتعجیل فرج (ذکر) 🌌موارد فوق همه برگرفته از بیانات حضرت می باشد که در هدایت منتظرین به سمت زندگی منتظرانه بیان فرموده اند. (الهی بموسی بن جعفر عجل لولیک الفرج) ( ع ) تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شهر ارزانی مروارید
🌼 دستور العمل آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی: می خواین یه چیزی بهتون یاد بدم که قدرتش از علم کیمیا هم بالاتر باشد. بعد از هر نماز پنج کار را انجام بدید، رزق و روزی شما زیاد میشه و به درجات معنوی خوبی دست پیدا می کنید. 1⃣ تسبیحات حضرت زهرا ( سلام الله علیها) 2⃣ آیت الکرسی تا و هو العلی العظیم 3⃣ سه تا قل هو الله 4⃣ سه تا صلوات 5⃣ آخر آیه ۲ سوره طلاق از من یتق الله و آیه ۳ ، سه مرتبه : وَ مَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکِّلْ عَلَی الله فَهُوَ حَسْبُهُ اِنَّ اللهَ بالغُ اَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا. 🌹شیخ حسنعلی نخودکی فرمودند: من هرچه دارم از عمل کردن به این ۵ مورد بعد از هر نماز دارم.
هدایت شده از 🌹یاضامن آهو🌹
✨﷽✨ 🌺☘️🌺 امشب رضا ز سوز جگر گریه می‏كند مانند سیل ز ابر بصر گریه میكند تنها پسر نه، دختر چشم انتظار هم از داغ جانگداز پدر گریه میكند 🏴شهادت مظلومانه 🕯هفتمین ستاره درخشان 🖤آسمان ولایت و امامت 🕯باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام بر تمامی شیعیان جهان تسلیت🥀🖤 🌹یاضامن آهو🌹 🦋*أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ* ╰━═━⊰🍃🌸🍃⊱━═━╯    ✨ *أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج* ✨ 🐬 @harm_com🐬 ☘کپی باذکرصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد تا حالا به نماز از این زاویه نگاه کرده بودید!؟😍 خیلی زیباست از دستش ندید @Shbeyzaei_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت نامهٔ شهدا 📖 🖇 دل کـہ هوایـے شود، پرواز است کـہ آسمانیت مےکند و اگر بال خونین داشتہ باشے دیگر آسمان، طعم ڪربلا مےگیرد؛ دلـ‌ها را راهے کربلاے جبـ‌هہ‌ها مےکنیم و دست بر سینہ، بہ زیارت "شــ‌هـــداء" مےنشینیم...♥️ ‌ بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌱 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَاللہ وَاَحِبّائَہُ، اَلسَّلامُ عَلَیـڪُم یَـا اَصـفِـیَـآءَ اللہ و َاَوِدّآئَـہُ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصَـارَ دینِ اللہِ، اَلسَـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ، اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُـحَـمَّـدٍ الحَسَـنِ بـنِ عَلِـےّ الـوَلِـےّ النّـاصِحِ، اَلسَّـلامُ عَلَیـڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبـدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّـے طِبتُم وَ طابَـتِ الاَرضُ الَّتی فیهـا دُفِنتُم، وَ فُـزتُم فَـوزًا عَظیـمًا فَیـا لَیتَنـے کُنـتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✨
ای چاره هر کار یا باب الحوائج کار دلم شد زار یا باب الحوائج با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم غم از دلم بردار یا باب الحوائج 🥀 (ع)💔
صلی الله علیک یا موسی بن جعفر علیه السلام سالروز شهادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بر تمام شیعیان تسلیت باد صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سی و پنجمین سالگرد شهادت جانباز شهید حسین خرازی گرامی باد هدیه با ارزش ‍ حسین خرازی تعریف میکرد : وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ ۲۵ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ. ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮد . شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
[🌞🌼] بِسمِ‌اللهِ‌اَلرَحمنِ‌اَلرَحیم...:) ♥️✨به‌نام‌خداوند‌بخشنده‌مهربان♥️✨ ✨••| اولین‌پست‌روز،عرض‌ارادت‌به"‌اُم‌المَصائِب‌خانم زینب‌کبری(س)" السَّلامُ‌عَلَیْکِ‌یاسَیِّدَتی‌یازَیْنَبُ،یابِنْتَ‌رَسُولِ اللهِ،یابِنْتَ‌فَاطِمَةَالزَّهرَاء.
◍⃟🌱○° 🌸◍⃟ زیاࢪت شھدا🌱^^ 🌸◍⃟‌ هࢪصبح‌سلامےبہ‌شھیدان‌:)♡ 🌸◍⃟ ☁️ ❥↬•@Shbeyzaei_313
◍⃟🌱○° 🌸◍⃟ دعاۍسلامتۍامام‌زمان‹عج› 🌸◍⃟‌ بھ عشق مولا :)♡ 🌸◍⃟ ☁️ ❥↬•@Shbeyzaei_313
شهید حسین خرازی : خدایا، از مال دنیا، چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم، خدایا، تو خود توبه ی مرا قبول کن و از فیض عظمای شهادت، نصیب و بهره مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم. شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
📚🖇 از زبان مادر شهیده زینب کمایی .....با اینڪه آن شب به خاطر سال تحویل غذای مفصلی درست کرده بودم اما قابلمه ها دست نخورده روی اجاق گازماند.ڪسی شام نخورد با آن نگرانی آب هم از گلوی ما پایین نمی رفت چه برسد به غذا! باید ڪاری می ڪردم؛نمی توانستم دست روی دست بگذارم اول به فڪرم رسید به کلانتری اما همیشه توی مغزمان ڪرده بودند ڪه خانواده آبرومند هیچگاه پایش به کلانتری باز نمی شود. چهارتایی از خانخ بیرون زدیم و در کوچه و بازار های شاهین شهر به دنبال زینب می گشتیم.شهرام ڪلاس چھارم دبستان بود.جلوی ما می دوید و هر دختر چادری ڪه می دید می گفت: (حتما آن دختر زینب است) خیابان ها خلوت بود.شب اول سال نو بودو خانواده ها خوش و خرم ڪنار هم بودند.افراد ڪمی در خیابان ها رفت و آمد میڪردند.توی تاریڪی شب یڪدفعه تصور ڪردم ڪه زینب به طرف ما می آید.اما این فقط یڪ تصور بود..... دخترم قبل از اذان مغرب لباس های قدیمی اش را پوشید و روسری سورمه ای رنگش را سر کرد و چادرش را تنگ به صورتش گرفت و رفت. دوتا چشم سیاه قشنگش میان صورت لاغر و سفیدش معصومیت عجیبی به او می داد. همان طور ڪه در خیابان ها می رفتیم به مادرم گفتم: (مامان! یادته زینب یه سالش ڪه بود چطور دست ڪرد توڪاسه و چشمای گوسفند رو خورد؟) شھرام با تعجب پرسید: (زینب چشم گوسفند رو خورد؟!!!) مادرم رو به شھرام ڪرد و گفت: (یادش بخیر!جمعه بود و من به خانه ی شما آمده بودم،همه ی ما تو حیاط دور ام نشسته بودیم؛بابات کله پاچه خریده بود،اونم چه ڪله پاچه ی خوشمزه ایی.! زینب یڪ سالش بود و توی گھواره خوابیده بود.همه ی ما پای سفره ڪله پاچه میخوردیم.مامانت چشم های گوسفند را توی کاسه ی ڪوچڪی گذاشت که بخورد.من بهش سفارش ڪرده بودم ڪه به خاطر خواصش چشم گوسفند بخورد....) من توی حرف مادرم پریدم و گفتم: (ڪاسه رو زیر گهواره ی زینب گذاشتم،برگشتم ڪه چشم هارو بردارم ڪاسه خالی بود.!) شھرام گفت: (مامان!چشم ها چی شده بود؟زینب آنها را خورد؟زینب ڪه خوابیده بود،تازه بچه ی یڪ ساله ڪه چشم گوسفند نمیخوره!) من گفتم: (زینب از خواب بیدارشده بود و دست ڪرده بود توی ڪاسه و دوتا چشم رو برداشته بود و خورده بود،دور تا دور دهنش هم کثیف شده بود) شھلا و شھرام باهم زدند زیر خنده... من با صدای بغض ڪرده گفتم: (اون روزهمه ی ما خندیدیم) شھلاگفت: (مامان!پس قشنگی چشم های زینب به خاطرخوردن چشم های گوسفند بوده!) من گفتم: (چشم های زینب از وقتی به دنیا اومدقشنگ بود.اما انگاری بعد از خوردن چشم های گوسفند درشت تر و قشنگ ترشد) دوباره اشک هام سرازیر شد.شھلا و شھرام و مادرم گریه میڪردند. بهد ساعتی چرخیدن توی خیابان هادلم راضی نشد به ڪلانتری بروم. تا آن شب هیچ وقت پای ما به ڪلانتری و اینجور جاها نرسیده بود. مادرم گفت:(ڪبری!بیا به خونه برگردیمشاید خدا خواهی زینب برگشته باشد.) چهارتایی به خونه برگشتیم.همه جا ساڪت و تاریڪ بود. تازه وارد خانه شده بودیم ڪه زنگ خانه به صدا در آمد.همه خوشحال و سراسیمه به طرف در حیاط دویدیم. شهرام در حیاط را باز ڪرد....... ادامه دارد........ آنچه در قسمت بعد خواهید خواند: زینب همیشه به عیادت مجروحین اصفھان می رفت و همیشه برای ما از آنها تعریف میڪرد. اما هیچ وقت بدون اجازه و دیر وقت به اصفهان نمی رفت.. ﴿🌤🌱﴾ ³¹³شُهَــدایـےبـاشـیمـ↯💛⃟ ⃟⃟ ⃟🌻