اتاقت رو شهدایی کن....
بذار عطر شهدایی تو اتاقت حس بشه...
اروم میشی... بهت قول میدم....
چون راهشون راه خدایی بود....
با نگاهشون...
با رفتاراشون....
با اخلاقشون....
راه خدا رو بهت نشون میدن....
چند تا عکس از شهدا بچسبون به اتاقت....
میبینی که چقدر ممکنه با روز قبلت فرق داشته باشی...
شهادت رو خواستن خیلی با ارزشه ها...
اما شهید وار زندگی کردن یه هنره...
#هنرمند_باش😉
#برگی_از_خاطرات_شهدا
📜 شهید مصطفی احمدیروشن
♦️ تعریف می کرد: «یک بار به اندازه کرایه اتوبوس پول تو جیبش نگه داشته بودم ولی اتوبوس نیومد. تا خونه خیلی فاصله بود. کلی ایستادم ولی اتوبوس نیومد، دعا خوندم تا اتوبوس بیاد و جا نمونم.»
♦️ دعوایش کردم، گفتم: بچه! شما بهتر نبود یه خورده از پولاتو نگه می داشتی؟ گفت:« ولش کن. به هیچ چیزِ دنیا فکر نکن. به هیچ چیزش دل نبند.»
♦️ بعد از شهادت، در محل کارش اعلام کردم: اگر کسی از مصطفی پول می خواد، بیاد بگیره. من با بستانکاری هایش کاری ندارم. از آن روز فقط آمدند، گفتند فلان قدر به ما داده و گفته قرض الحسنه است، ماهی فلان قدر پس بدین نرین وام بهره دار بگیرین. هیچ وقت نمی گذاشت پول هایش در بانک بماند از بانک وام هم نمی گرفت ربوی می دانست.
📚 به نقل از مادر شهید
_._._._._._._._.
🆔 @mahmoodreza_beizayi
🍁سخت اسـت امّــا ...
#گذشتنــد از هر آنچہ ڪہ
#قلبــشان را
وصل زمیــڹ میڪـرد !
🍁 #این_قانــون_پـــرواز_اسٺ
گذشتـــڹ براے رهــا شـدڹ ...
#سلام_روزتون_شهدایی
از شهدا الگو برداری کنیم ...
🍁بهش گفتم رفیق دانشگاه یک #پرسنل جای خالی داره #نیرو هم احتیاج داره، تو هم که نیروی #ارزشی و ولایی هستی
🍃ماشاءالله دور و برت پر از رجال سیاسیه، دستت بازه بیا از بند پارتی استفاده کن برو سرکار
🌾 #تبسمی زد و گفت:
رفیق!...اگر #آزمون برگزار می کنند
همه می تونند شرکت کنند. مسئله ای نیست اسم من هم بده
ولی اگر مردم #عادی نمی توانند بیایند شرکت کنند. من از #موقیعت #شغلی و #بسیجی ام سوءاستفاده نمی کنم
#شهید_علی_جمشیدی🌷
@mahmoodreza_beizayi
#مهمانی_شهدا
سلام دوستان
مهمون امروزمون داداش علی اکبر هست🥰✋
*شهیدی که سر بی تنش سخن گفت *🕊️
*شهید علی اکبر دهقان *🌹
تاریخ تولد: ۱۳۲۷
تاریخ شهادت: ۷ تیر ۱۳۶۰
محل تولد: تربت جام
🌷⚘ در جاده بصره خرمشهر شهید "علی اکبر دهقان" همین طور که می دوید از پشت از ناحیه سر مورد اصابت قرار گرفت و سرش از پیکر پاکش جدا شد.
🕊در همان حال که تنش داشت می دوید، سرش روی زمین غلتید.
سر مبارک این شهید حدود پنج دقیقه فریاد "یاحسین، یاحسین" سر می داد.🕋
همه رزمندگان با مشاهده این صحنه شگفت گریه می کردند...😭
✍ چند دقیقه بعد از توی کوله پشتی اش وصیتنامه اش را برداشتند، نوشته بود:
🕊ألسلام علی الرأس المرفوع
خدایا من شنیده ام که امام حسین (ع) با لب تشنه شهید شده است، من هم دوست دارم اینگونه شهید بشوم…💚
🕊خدایا شنیده ام که سر امام حسین (ع) را از پشت بریده اند، من هم دوست دارم سرم از پشت بریده بشود.🕊
🍃خدایا شنیده ام سر امام حسین (ع) بالای نیزه قرآن خوانده، من که مثل امام اسرار قرآن را نمی دانم، ولی به امام حسین (ع) خیلی عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید میشوم سر بریده ام به ذکر "یاحسین" باشد...🖤
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است🌸
دادن سر نه عجب، داشتن سر عجب است🌸
*شهید علی اکبر دهقان *
*شادی روحش صلوات*💙🌹
➬@mahmoodreza_beizayi
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
🌸يکبار به ابراهيم گفتم: داداش، اينهمــه پول از کجا مياري؟! از آموزش و پــرورش ماهي دو هزار تومان حقوق ميگيري، ولــي چند برابرش را براي ديگران خرج ميکني!
🌸نگاهي به صورتم انداخت و گفت: روزي رسان خداست. در اين برنامه ها من فقط وسيلهام. من از خدا خواستم هيچوقت جيبم خالي نماند. خدا هم از جایی که فکرش را نميکنم اسباب خير را برايم فراهم ميکند.
"شهید ابراهیم هادی"
♥️ @mahmoodreza_beizayi
گوشی رو برداشت شماره 1640 رو گرفت...
بوق اول
بوق دوم
-الو؟!
میشه گوشی رو بدید آقا امام حسین(ع)؟....
#تماس_بگیرید :)
1_621996657.mp3
3.42M
🌸 #میلاد_امام_حسن_عسکری(ع)
💐شب میلاد امامی مهربونه
💐بانی امشب خود صاحب زمونه
🎤 #مهدی_رسولی
👏 #سرود
👌بسیار زیبا
🌷میلاد امام حسن عسکری(عَلَیهِ السَّلام)بر ساحت مقدس آقا صاحب الزمان(عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریف)و شیعیان و محبان اهل بیت(عَلَیهِمُ السَّلام)تبریک و تهنیت باد.🌹❤
🍂.#شهید_محمودرضا_بیضایی
@mahmoodreza_beizayi
🔸خانه مان #روضه امام حسین (ع) بود. مصطفی آن زمان 4 سال داشت. اواخر روضه نزدیک اذان🔊 ظهر بود که صدای #ترمز شدیدی از خیابان آمد.....❗️
🔹بلافاصله یکی از #همسایه ها خطاب به من با صدای وحشت زده ای داد زد و گفت: حاج خانم بچه ات #مُرد! از ترس خشکم زده بود😰 و نمیتوانستم حرف بزنم، به دیوار تکیه زدم و آرام نشستم، درست روبه روی کتیبه #یا_اباالفضل_العباس بودم
🔸همین که چشمم به #کتیبه افتاد گفتم: یا ابالفضل العباس این پسر نذر شما😔 سرباز و #فدایی شما. بعد هم به آقا متوسل💞 شدم که بلایی سرش نیامده باشد.
🔹و خدارو شکر آن روز به خیر گذشت. #سرش شکسته بود اما به خیر گذشت. از این #نذر سال ها گذشت و با هیچکس در میان نگذاشتم❌ فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری🥛 هر سال در روضه پخش میکردم. این نذری در همه ی سال ها ادامه داشت و این راز بین من و حضرت ابالفضل بود❤️
راوی: مادر شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده ( از عاشقان و دوستداران شهید ابراهیم هادی )🌷
#شهید_مدافع_حرم
♥️ @mahmoodreza_beizayi
#برگی_از_خاطرات_شهدا
📜 شهید حاج کاظم رستگاری
♦️ مادر در خواب پسر شهیدش را میبیند. پسر به او میگوید: توی بهشت جام خیلی خوبه. چی میخوای برات بفرستم؟😊
○مادر میگوید: «چیزی نمیخوام؛ فقط جلسه قرآن که میرم، همه قرآن میخونن و من نمیتونم بخونم خجالت میکشم. میدونن من سواد ندارم، بهم میگن همون سوره توحید رو بخون.».
♦️ پسر میگوید: «نماز صبحت رو که خوندی قرآن رو بردار و بخون!»بعد از نماز یاد حرف پسرش میافتد.
♦️ قرآن را بر میدارد و شروع میکند به خواندن. خبر میپیچد.❤️
♦️ پسر دیگرش اینرا به عنوان کرامت شهید محضر آیت الله نوری همدانی مطرح میکند و از ایشان میخواهد مادرش را امتحان کنند.
♦️ حضرت آیتالله نوری همدانی نزد مادر شهید میروند. قرآنی را به او میدهند که بخواند. به راحتی همه جای قرآن را میخواند؛ اما بعضی جاها را نه.🤔
♦️ میفرمایند:«قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!».مادر شهید شروع میکند به خواندن از روی قرآن خودش؛ بدون غلط.😊
♦️ آیت الله نوری گریه میکنند و چادر مادر شهید را میبوسند و میفرمایند:«جاهایی که نمیتوانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم
🌷 @mahmoodreza_beizayi
🌸 صبح آمد و
🍃خاطرات شادت اینجاست
🌼عطر تن و
🍃 خنده های نابت👌اینجاست
🌸🍃در باورِ من نیست نباشی دیگر
🌼تصویرِ رخِ
🍃پُر تب و تابت💗 اینجاست
#صبحتون_شهدایی🌺
♥️ @mahmoodreza_beizayi
#جاده زندگی ام...
بدجور به پیچ و خم افتاده!
دلم محتاج #نیم نگاهی از شماست.
#ای_شهید...
اجابت کن دل خسته ام
@mahmoodreza_beizayi